تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن در گرفتارى صبور است، و منافق در گرفتارى بى تاب.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799034714




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

متون و دانستنی های ادبی متنوع


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: s_mary4th February 2007, 11:29 PMجايگاه انسان در ادبيات مدرن عباس موذن « آن چه كه مردم بيش از هر چيز از آن مي ترسند برداشتن گامي نو‏ يا گفتن كلامي تازه است . » ا ين سخن را داستايوسكي از زبان راسكولنيكف جوان بيان مي كند ؛ وهمانگونه كه نيچه معتقد است ، سفر به وادي هنر مدرن ، مخاطره هاي عميق مخصوص به خود را نيز دارد ، راسكولنيكف با جنايت خود، اين گام تازه را بر مي دارد! اين حركت ، يا به عبارت ديگر اولين گام ، نيازمند اضطراب و دلهره اي جدي ست تا بتواند انسان آسيب پذير و مضطرب اين عرصه را معرفي كرده و جهان فكري نويني را دوباره بنا كند . در ساخت شخصيت ادبي كافكا دوعامل مهم نقش اساسي دارند ؛ ابتدا نگاه متفاوت او به داستان و ديگر استفاده ي گسترده و راهبردي وي از سبك و بازي هاي زباني در جهت به حاشيه كشيدن گره هاي داستان است . وجه تمايز نزديكي را مي توان درآثاربورخس و كافكا قائل شد . در ميان آثار بورخس به عنوان نويسنده اي پست مدرن، مي توان رد پاهايي ازادگارآلن پو را مشاهده كرد. آلن پو معتقد بود كه آدمي نبايد خود را دراختيار موقعيت هاي روزمره و صرف زندگي قرار دهد چرا كه روزمره گي خود به خود از تخيل تهي ست . البته پروست به عنوان نويسنده اي مدرن نيز چنين كاري مي كند. به اين معنا كه با ايجاد كردن چند گره ي كوچك ، از گره ي اصلي دور شده اما براي گشودن آن دوباره مجبور به طرح و گسترش موضوع داستان مي شود . به نظر بورخس ، يك اثرادبي مي بايد از تجربه هاي شخصي فراتر رود . نويسنده بايد بتواند تجربه هاي شخصي و روزمره اي را كه هر روز در كنارمان جريان دارد را ابتدا ذخيره كرده و سپس از پتانسيل به دست آمده ،‌ آن ها را با رويدادهاي مهم و شگفتي كه مي توانند مستقل و تاثير گذارهم باشند ، در يكديگر تنيده و به چالش درآورد . شايد فقط دراين جا مي توان تفاوت و قابليت مهم رمان پست مدرن با رمان نو، سوررئاليسم يا اين كه رمان هايي به سبك رئاليسم جادويي را شناخت . رمان نو، هستي را به مرتبه اشياء و نمونه برداري ديكته وار از طبيعت تنزل مي دهد. نويسندگان زيادي مثل آلبركامو و ساتر، كافكا را قوي ترين نويسنده ي پست مدرن جهان مي دانند . كافكا با استفاده از معما و راز ، امر نوشتن را از جبرگرايي يك جامعه شناختي يا روان شناختي كه مي كوشد نويسندگي را با منابع مادي و فيزيكي توضيح دهند رها مي سازد . درمكتب رئاليسم جادويي ، سحر و جادو به گونه اي با عناصر جادويي كنارهم قرار مي گيرند كه نياز و خاستگاه شخصيت و كاراكتر رمان را ارضاء كنند . به گفته ديگر، او عناصر دنيوي را آنگونه كه آدم هاي داستان در مخيلشان دوست داشته و تصور مي كنند دراختيارشان قرار مي دهد . به گونه اي كه واقعيت و جادو با هم مخلوط شده و با هم ، زمان و مكاني مطلوب را پي ريزي مي كنند. اما شخصيت هاي كافكا ، رها از نيازهاي روزمره ،‌ خود تبعيد شده هايي هستند كه مي توانند تمام مرزها، اعم ازاخلاقي، قانوني، فرهنگي و رواني را زير پا بگذارند . براي انسان مدرن هيچ مدينه ي فاضله اي وجود ندارد. انسان در دنيا غريب است . آن هم غريبه اي كه مانند پرومته ، خود به خود توان و لياقت آن را دارد كه صاحب همه چيز باشد . خدايي كه محكوم است در پست ترين درجات هستي عذاب بودن را تحمل كند . از ميان نويسندگان معاصر آمريكايي نيز مي توان جي . دي . سلينجر را نام برد . درون مايه ي داستان هاي سلينجر تنهايي انسان هاست . البته جنس اين تنهايي ، خاص است . منظورم آدم هاي خاص نيست چرا كه آدم هاي سلينجر اصلن خاص نيستند . او با خلق اين گونه شخصيت ها فقط حس همدردي خواننده را تحريك مي كند . به همين ترتيب مي توان شخصيت آكاكي گوگول را در« شنل» مثال زد . آكاكي ، كارمندي ست كه هيچ كدام از همكارانش او را نمي فهمند . مسخره اش مي كنند و مثل يك دلقك به او مي خندند . تا جايي كه آكاكي فرياد مي زند : « من مثل شما هستم و فرقي با شما ندارم .» در شنل ، تنها شخصيتي كه خواننده مي تواند با او همزاد پنداري كند ، همان آكاكي ست . در شنل ، اين ترسو و مسخره بودن آكاكي نيست كه به داستان نمود مي دهد بلكه موقعيت شغلي و محيط كارمندي ست كه حقير و سياه جلوه مي كند . آكاكي التماس مي كند تا همكارانش او را اذيت نكنند اما شخصيت هاي كافكا آن قدر از نظر روحي قدرتمند هستند كه هيچ چيز نمي تواند در برابر سئوال هاي آن ها پاسخي در خور شاًن و مرتبتشان ارائه دهد ! البته انسان هاي كافكا ، اين قدرت و توان را دارند كه تمامي مرزها و هويت هاي مادي خود را به جريان هايي سيال تبديل كنند . همان گونه كه هنريك ايبسن ، نمايشنامه نويس مي گويد: زندگي كردن ، راه رفتن با اشباح است اما نوشتن يعني انديشيدن . sara-l27th July 2007, 06:26 PMآنچه مي خوانيد حاصل جمع آوري وتحقيق خودم در سال 1382 هستش.:) شرط اول كار نويسندگي احاطه كامل نويسنده بر ريزه كاريهاي كار و بصيرت و دانش اوست كه او را موفق و كامياب مي نمايد . ذوق و غريزه مانند چاشني و رنگ و روغني است كه نوشته ي او را خوش آيند ميسازد و رنگ و جلا مي بخشد در حقيقت براي انجام هر كاري آشنايي بطريقه انجام آن از واجبات است . كار نويسندگي به دو قسمت تقسيم ميشود اول نويسندگي از نظر ادبيات مانند نوشتن داستان / نمايشنامه و غيره كه در اين صورت احتياج به اطلاعات وسيع / روشن بيني / ديد وبازديد وگسترده و ذوق و روح لطيف و تمرين مداوم دارد. دوم : نوشتن مقالات علمي نظير نوشتن مقاله هاي آخر ترم در سطح دانشگاه و تهيه مقالات تحقيقي و پژوهشي كه در واقع يك كار مكانيكي است مانند ياد گرفتن رانندگي اتومبيل. اصول وفنون و جزييات كار نويسندگي شامل دو قسمت است: 1_ در قسمت اول اصول و مقدمات كار در مورد نوشتن 2_ طريقه ي نوشتن مقالات تحقيقي بطور كامل و مجزا يك نويسنده بايد حتما" به خاطر منظور و هدفي معين قلم بدست بگيرد بايد حرفي براي گفتن داشته باشد . در درجه اول خود وي بايد روشن و آشكار بداند كه چه ميخواهد بگويد يعني موضوع نوشته وي واضح و روشن باشد اگر موضوع نوشته كامل نبود بايد آنقدر مطالعه و تجسس كند تا آنرا پيدا نمايد و بعد اقدام به نگارش نمايد. sara-l27th July 2007, 09:04 PMقبل از آنكه اقدام به نوشتن پيش نويس بكنيم بايد موضوع مقاله ي خود را كاملا" روشن و مشخص كده باشيم بطوريكه آنرا در يك جمله بيان كنيم ( حكم) و آنرا قبل از خلاصه مقاله يا ريز نكات بنويسيم و سپس از روي اين خلاصه با كمال راحتي و سهولت كار خود را تا آخر دنبال نماييم. اين مراحل را ميتوان به ترتيب زير دسته بندي كرد: الف) زمينه فكري نويسنده و اطلاعا قبلي او_ سر چشمه اي براي اطلاعات كلي و اختصاصي نويسنده / طرز اداي مطلب و... ب) تمركز روي يك موضوع _ شرح مطلب _ نوشتن فهرست مشكلات مربوط و منابع اطلاعاتي كه امكان دسترسي به آنها هست. ج) جمع آوري مطالب _ ياداشت ( رو ي كاغذ) د) ارزشيابي و انتخاب _ تهيه ي يك واحد اطلاعاتي منتخب و ازمايش شده كه بايد در مقاله ذكر گردد ه) طرح مقاله _ تهيه ريز نكات به صورت فهرست دسته بندي مطلب ترتيب تقدم و تاخر آنها تقسيم بندي نوشته ها و)شروع بنوشتن - تهيه پيش نويس يا مقاله اي آزمايشي ذ) مرور _ تغييراتي ضروري در مطلب / تصميمات و انتخاب كلمات بهتر / به سازي جملات و بندها sara-l28th July 2007, 12:47 AMج) پاكنويس كردن و تهيه نسخه اصلي ر) آماده كردن نوشته براي چاپ مهم ترين موضوع در نگارش خوب دسته بندي كردن و سر هم كردن مطالب با يكديگر است به طريقي كه خوانده بتواند براحتي انها را دنبال نمايد . محتوي- بررسي مطلب از اين نظر لازم مي شود كه مطمئن شوم آيا به قدر كافي مطلب در مقاله گنجانده شده است كه منظور نويسنده را بيان كند؟ استفاده كردن از كتاب لغات و يا دستور زبان فارسي كمك زيادي خواهد نمود ذكر نام ماخذ و منابع استفاده شده در مقاله خوانا بودن و خوش خط بودن مقاله sara-l28th July 2007, 07:43 PMداستان بلند (رمان) يكي از انواع ادبي هست به نثر شامل حوادث و رويداد هاي واقعي با خيالي كه خواننده را سرگرم و مجذوب سازد و او را به هدفي كه مورد نظر نويسنده است رهنمون سازد. كشمكش يا عمل داستاني از آغاز داستان كه شخصيتها در كنار هم قرار مي گيرند و به سوي حوادث رانده مي شوند و گره خوردگي و بحران در داستان پيش مي آيد و كم كم به بحرانها و اوج مي رسد تا جايي كه گرهگشايي داستان آغاز مي گردد و از اوج به پايان مي رسد همه جا حاكم به حركت داستان است نويسنده داستان در هر حال از حوادثي كه در داستان مي اورد و از شخصيت هايي كه مي آفريند و از صحنه هايي كه مجسم مي نمايد و از حركتي كه با گفتگوها و تسلسل رويدادها در داستان بوجود مي ايد به گونه اي بهره ببرد كه خواننده اش در جو كلي داستان به حقيقت نمايي آنها پي ببرد. نويسنده بايد حوادث و گفتارها را طوري منظم و منطقي در پي هم قرار دهد كه خواننده آنها را واقعي بپندارد نويسنده مي تواند از انبوه وقايع به گزينش بپردازد و تنها از حوادثي سود جويد كه بهتر مي تواند منظور او را حاصل كند. sara-l1st August 2007, 11:42 PMبطور كلي اجزاء مهم داستان به شرحي است كه در زير مي آورم: و غفلت از انها داستان را از گيرايي و جاذبه دور مي نمايد. مقدمه / تنه داستان/ اوج وگره گشايي و بخش پاياني داستان . از عنصر ديگر داستان عنوان است كه در داستان و رغبت خواننده بسيار تاثير دارد . عنوان شاه بيت و نقطه حساس داستان است. اوج داستان كار بسيار دشواري است شايد دشوار ترين قسمت كاري نويسنده است. زيرا اوج داستان بايد واجد خصوصياتي باشد و مسايل و مشكلاتي كه در متن داستان است حل كند و احتياجاتي را تامين نمايد . اوج داستان نتيجه منطقي آكسيون ( عمل داستاني ) و خلف صدق رشته حوادث است . اوج بايد با بهرانهايي كه مقدم بر آن امده اند وابستگي مناسبي داشته باشد اوج بايد گيرا مختصر و مفيد باشد و تا خواننده به ان نرسيده است ان را نبيند وپيش بيني نتواند كند. sara-l30th August 2007, 04:15 PMشايد چندان گزاف نباشد اگر بگوئيم بهترين اثر هنري اثري است كه به جاي نوشته نويسنده، نويسنده را نوشته باشد يك اثر هنري چگونه و از چه طريق نويسنده را مي‌نويسد؟ – شايد در يك معاشقه‌ي طولاني و در حضور كلمه. وقوع كلمات در محور افقي منجر به نثر مي‌شود و نثر دائمن به بيرون از خودش ارجاع مي‌دهد (out reference). نثر شكلي متعهّد است. شايد اين تعهّد نسبت به ساختاري رُمان گونه باشد. رُمان مبتني و متكي بر حكايت است. حكايت در جهاني جاي مي‌گيرد كه عامدانه به عنوان جهاني ديگر، متفاوت، بهتر، در برابر جهان خود ما قرار داده شده است. حكايت پيشروي به سوي عدالت است با برگذشتن از موانعي بالقوه تراژيك. جهت گيري حكايت همچنان اخلاقي است. وضعيتها و تصاوير ذهنمان را معطوف آسمان مي‌كنيم و شبحي كه از كنار رودخانه به طرفمان مي‌آيد. انعكاس غروب خورشيد در رودخانه چشمهايمان را مي‌زند و وقتي دوباره نگاه مي‌كنيم كسي نيست. وضعيت‌ها و تصاوير منتج از آن به وضوح ديده مي‌شوند اما همينكه قصد تثبيت‌شان را داريم تخريب مي‌شوند و وضعيت‌هاي جديدتر و تصاوير حاصل از آنها كه به صورت بك گراند صف كشيده‌اند يكي يكي ظاهر مي‌شوند و دوباره تخريب مي‌شوند و اين بازي همچنان ادامه خواهد داشت. . sara-l15th December 2007, 11:58 PMربّ اشرح لی صدری و یسّرلی امری واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی ---------------------------------------------------------------------------------- برای نشر حدیث چه به شیوه مکتوب و چه با استفاده از قدرت بیان و برای مناظره با تشنگان زلال معرفت. ---------------------------------------------------------------------- وقتی متن رو می نويسيم رد پای تلاش های (مذبوحانه ی) نویسنده (همون تلاش هایی که خودمون هم حین نوشتن یه چیزی می کنم) رو توی اثر ببينيم ( یادآوری می کنم که این اثر ممکنه یه قطعه موسیقی، شعر، نقاشی و متون غیرهنری هم باشه). ---------------------------------------------------------------------- يكي‌ از راه‌هاي‌ بروز خلاقيت‌ در انسان‌، به‌ نمايش‌ گذاشتن‌ افكار و انديشه‌هاست‌. انسان‌ با نوشتن‌ سبب‌ مي‌شود كه‌ كلمات‌ بر روي‌ كاغذ نقش‌ بگيرند و چشمان‌ آدمي‌ را بار ديگر وادار به‌ تحريك‌ كنند و به‌ دنبال‌ آن‌ مغز به‌ حركت‌ درآيد و چرخه‌يي‌ از نگاه‌، سكوت‌، تفكر و نوشتن‌ شكل‌ بگيرد. اگر انسان‌ بخواهد به‌ افكاري‌ نو برسد، بايد بنويسد و بايد لحظاتي‌ از عمر خويش‌ يا روز خود را به‌ نوشتن‌ اختصاص‌ دهد. او با نوشتن‌ قادر است‌ فكر كند و با ظهور افكار جديد، چرخي‌ را به‌ حركت‌ درمي‌آورد كه‌ انتهاي‌ مسير آن‌، رسيدن‌ به‌ مكاني‌ جديد است‌ كه‌ با مكان‌ قبلي‌ فرق‌ دارد. انسان‌ با نوشتن‌ تلاش‌ مي‌كند با خود صحبت‌ كند . زماني‌ كه‌ آدمي‌ صادقانه‌ با خود شروع‌ به‌ صحبت‌ كرده‌ و ارتباطي‌ با درون‌ خود برقرار مي‌كند، سبب‌ بيداري‌ درون‌ آدمي‌ مي‌شود. تكامل‌ بشر از طريق‌ كشف‌ خط‌ و ثبت‌ تجربيات‌ صورت‌ پذيرفته‌ است‌. زماني‌ كه‌ انسان‌ با نوشتن‌، به‌ افكار خويش‌ وسعت‌ مي‌دهد، اين‌ اقدام‌ زمينه‌ساز جست‌وجوگري‌ در انسان‌ مي‌شود. هنگامي‌ كه‌ آدمي‌ مي‌نويسد در چرخه‌ نوشتن‌، نگاه‌ ،سكوت‌ ،تفكر و نوشتن‌، يك‌ چيز ديگر را بايد اضافه‌ كرد و آن‌ صبر است‌ و آنگاه‌ هنگامي‌ كه‌ صبر اضافه‌ مي‌شود، به‌ طبع‌ به‌ دنبال‌ آن‌ ،جست‌وجوگري‌ را نيز بايد اضافه‌ كرد كه‌ اين‌ خود سبب‌ خواهد شد كه‌ اين چرخه‌، محصولات‌ زيبايي‌ را پديد آورد و در همين‌ جاست‌ كه‌ نوشتن‌ مي‌تواند زمينه‌ساز پديد آمدن‌ افكار نو در انسان‌ شود. اديسون‌ بيان‌ مي‌كند تمام‌ پيشرفت‌هاي‌ عالمگير خود از جمله‌ اختراع‌ برق‌ مديون‌ تفكر منظم‌ و يادداشت‌ برداري‌ دقيق‌ اوست‌. منبع : مقاله " نويسندگي ‌ و خلاقيت‌ ‌" -نويسنده : حميد ميرزاآقايي --------------------------------------------------------------------- نوشتن یعنی جسارت.در این میان اما کسانی این جرات را دارند که متفاوت تر بنویسند. صادق هدایت جز این دسته آدم ها بود . او با همه عصاقورت داده ها در جنگ بود. وقتی از هدایت شغلش را می پرسیدند ، کمتر می گفت : نویسنده. نویسندگی جز دربدری برای او نداشت. نوشتن یعنی در افتادن با خود و جهان.یعنی خطر کردن. همین است که این حیطه را پر خطر می کند.---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- sara-l6th January 2008, 04:53 PMباری آن‌کس می‌برد که بداند چگونه باید باخت. نصرت رحمانی ادبیات در قالب‌ها و فرم‌های مختلفی ارائه می‌شود؛ شعر، داستان، رمان، نمایشنامه، فیلمنامه و متن‌های دیگر. اما هر کس که می‌تواند چیزی بنویسد، لزوماً نویسنده نیست و بنابراین کار ادبیات نیز کار هر کسی نمی‌تواند باشد. اگر چه بسیارانی استعداد یا جنم ویژه و یا حتا موهبت الهی را در توانایی‌ها و مهارت‌های نویسندگی دخیل می‌دانند، اما در واقع علاوه بر یک کاغذ سفید، یک پنجره که بتوان تخیل را پرواز داد، یک مقدار علاقه، اندوختن تجربه‌ی زندگی، خواندن کتاب و نمونه‌های درجه‌ی یک از ادبیات ایران و جهان، که هر یک لازمه‌ی نویسنده شدن است، مسلح شدن به نگاه ویژه و شخصی و تربیت ذهن نویسندگی، نیز از ملزومات این حرفه است. پس بنابراین در این میان لزوم محک‌زدن و نقد و داوری ِ متون ادبی ضرورتی است برای شناسایی ِ اصیل‌ترین و بهترین‌ها، تا دست کم معیار و الگویی نسبتاً شناسا از شعر و داستان و سایر آثار خلاقه‌ی نوشتاری، پیش روی نسل نوپا نهاده شود؛ نسلی که به هدف شناخت انگیزه‌های زندگی و حیات اجتماعی و بشری، رو به درگاه ادبیات آورده است، و می‌کوشد تا به دنبال پرسش خویش از فلسفه‌ی هستی، به آراستگی و زیباتر شدن این راهِ پرخم و پرماجرا، ادبیات را همراه و سرلوحه‌ی خود قرار دهد. يگانه30th June 2008, 04:13 PMمن فكر مي كنم انسان امروزي كاملا سر گشته س،و به دنبال معناهاي گم شده در زندگيش مي گرده. انسان مدرن در اشيا و ابزار زندگي گم شده،و به دنبال كشف دوباره ي خودشه. انسان مدرن دنبال معجزه س.با تمام وجودش nicefish4th January 2009, 06:19 PMتعریف داستان کوتاه قرن اخیر، قرن غلبه جهانی داستان کوتاه بر دیگر انواع ادبی است. انسان دیگر آن ذوق و فراغت را ندارد که رمانهای بلند چند جلدی بخواند؛ از این رو با مطالعه داستان کوتاه گویی خود را تسکین می دهد. زندگی را و خود را و در آیینه داستان کوتاه می جوید. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند داستان کوتاه را می توان از نظر شخصیتها، نوع بیان داستان و کوتاهی و بلندی آن مورد برسی قرار داد. در "رمان (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند)" اغلب مجموعه زندگی شخصیتی تجسم می یابد و اشخاص یا شخص مهم داستان در طول زمانی که داستان آن را در بر می گیرد پرورده می شود، ولی در داستان کوتاه چنین فرصتی وجود ندارد. در داستان کوتاه شخصیت قبلاً تکوین یافته است و پیش چشم خواننده ی منتظر، در گیرودار کاری است که به اوج و لحظه حساس و بحرانی خود رسیده یا در جریان کاری است که قبلاً وقوع یافته اما به نتیجه نرسیده است. نویسنده در داستان کوتاه، برشی می زند به زندگی قهرمان داستان و نقطه ای از آن را که باید به مرحله حساسی برسد انتخاب می کند. در حالی که در رمان قسمتی یا تمام دوره زندگی قهرمانان در پیش چشم خواننده است و چشم انداز وسیع تر و گسترده تری از زندگی شخصیتها را نشان می دهد. داستان کوتاه مثل دریچه یا دریچه هایی است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی، برای مدت کوتاهی باز می شود و به خواننده فقط امکان می دهد که از این دریچه ها به اتفاقاتی که در حال وقوع است نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می دهد و کمتر گسترش و تحول می یابد. "ادگار آلن پو" نویسنده آمریکایی می گوید: "داستان کوتاه قطعه ای تخیلی است که حادثه واحدی را، خواه مادی باشد و خواه معنوی، مورد بحث قرار دهد. این قطعه تخیلی بدیع باید بدرخشد، خواننده را به هیجان بیارود، یا در او اثر گذارد باید از نقطه ظهور تا پایان داستان در خط صاف و همواری حرکت کند." "داستان کوتاه" باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. "ادگار آلن پو" در این مورد نیز گفته است: "داستان کوتاه" روایتی است که بتوان آن را در یک نشست (بین نیم ساعت تا دو ساعت) خواند. همه جزئیات آن باید پیرامون یک موضوع باشد و یک اثر را القاء کند، یک اثر واحد را. در داستان کوتاه تعداد شخصیتها محدود است. فضای کافی برای تجزیه و تحلیل های مفصل و پرداختن به امور جزئی در تکامل شخصیتها وجود ندارد و معمولاً نمی توان در آن تحول و تکامل دقیق اوضاع و احوال اجتماعی بررسی کرد. حادثه اصلی به نحوی انتخاب می شود که هر چه بیشتر شخصیت قهرمان را تبیین کند و حوادث فرعی باید همه در جهت کمک به این وضع باشند. البته بسیاری از داستاهای کوتاه خوب هم هست که در آن این قوانین رعایت نشده است. داستان کوتاه ممکن است خیلی کوتاه باشد و مثلا حدود 500 کلمه بیشتر نداشته باشد. IRAN PARAST15th January 2009, 12:21 PMتلاش کن تا عظمت در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که به آن نگاه میکنی زیبایی‌شناسی ناب دوران مدرن تمایز ویژگی ذاتی دوران مدرن است. ساختارهای تشکیل دهنده جهان به دلیل تخصصی شدن و انباشت درونی از یکدیگر متمایز شده‌اند. به این ترتیب جهان برای کنشگرانی نه یک کلیت منسجم که مفهومی چندپاره دارد و آن‌ها می‌بایست که بر اساس میزان سرمایه، تربیت اجتماعی و تجربیات شخصی جایگاه خود را در این میدانها تثبیت کنند و رابطه کنشگران با میدان بسیار انعطاف‌پذیر است. موفقیت در دوران مدرن در میزان تسلط بر سرمایه‌های یک میدان است، به این ترتیب نویسنده‌ای که تنها به نوشتن می‌پردازد و بر سرمایه‌های میدان ادبی سوار است جایگاه بالاتری در میدان دارد. بر خلاف دوران ماقبل مدرن که فرد موفق کسی بود که بر چندین حوزه مختلف تسلط داشت، در حقیقت تراکم دانش در هر حوزه‌ای امکان ظهور مجدد چنین افرادی را از بین برده‌است و کنشگرانی که در میدان‌های مختلف سرگردان هستند، نمی‌توانند جایگاه خود را ارتقا دهند. در چنین جهان متمایز و چندپاره‌ای نمی‌توان هدف مشترکی برای کنشگران میدان‌های متفاوت سیاست، اقتصاد، هنر... در نظر گرفت. تنها هدف مشترک در این جا دستیابی به بالاترین موقعیت در هر میدان است. به این ترتیب باید پرسید که میدان‌های مختلف از جمله میدان هنری و ادبی چه توجیهی برای پدید آمدن خود می‌یابند. "جهان غایتی ندارد تغییر خود تغییر را توجیه میکند" این جمله داروین عبارت مناسبی برای توضیح این مطلب است که میدان‌های مختلف چگونه به وجود خود معنا می‌دهند. در مدرنیته میدان‌های مختلف دیگر به موجودیتی فراتر از خود برای توجیه وجود و هستی خویش متوسل نمی‌شوند. بر این اساس زیبایی امری بی‌واسطه است، همان طور که در جهان مدرن سیاست ویژگی‌های ذاتی خود را دارد که آنرا جهت می‌دهد، میدان هنر و ادبیات نیز کاملا معطوف به خود عمل می‌کند در این جا است که بنا به نظریه بوردیو مفهوم زیبایی شناسی ناب شکل می‌گیرد زیبای برای زیبایی. اما این زیبایی از چه چیزی سرچشمه می‌گیرد؟ هنرمند/پیامبر دوران مدرن زیبایی ناب مدرنیته از درون هنرمند به وجود می‌آید: هنرمندان پیامبرانی هستند که برای جاودانه شدن رنج می‌کشند. اگر در دوران سنت همه چیز قطعی بود و به دلیل همین قطعی بودن شخص هنرمند جایگاه خاصی را به دست نمی‌آورد. اما در دوران شک‌گرایی و نبودن هیچ هدف قطعی، هنرمندی که بتواند این عدم قطعیت را بازنمایی کند یا به عبارت دیگر رنج شناخت میزان و اشکال این سرگردانی را بپذیرد، صاحب موقعیت برجسته‌ای در میدان ادبی خواهد شد. تولد هنرمند امری کاملا معتبر است و اثر هنری اعتبار خود را نه از هدفی غایی بلکه از خالق خود می‌گیرد. می‌توان گفت که تولد هنرمند یا پیدا شدن نقش و جایگاهی برای چنین افرادی امری کاملا مدرن است جامعه در برابر رنجی که می‌کشند تعریف خاصی برای آن‌ها قایل است. در این میان اثر هنرمندی که بتواند کاملا بنا بر سرم سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1055]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن