تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):تا مى‏توانى بكوش كه صبح و شب در قلبت (حتّى) قصد فريب و نيرنگ كسى نباشد؛ چرا كه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802692701




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقش بچه چقدر میتونه در زندگی زناشویی موثر باشه؟


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: MAAAH22nd July 2007, 10:33 PMدر زندگی خیلی از جوونهایی که ازدواج میکنن پیش اومده که بعد یه مدتی از طرف خانواده ی داماد یا عروس تحت فشار قرار میگیرن که شما چرا بچه دار نمیشین؟نکنه عروس نازاست؟نکنه داماد عیبی داره؟یا وقتی میبینن که همش باهم قهر و دعوا دارن یا ناسازگارند میگن اگه یه بچه بیارین زندگیتون بهتر میشه!کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند یا خیلی اوقات میشه که عروس نمی تونه بچه دار بشه!در این صورت اگر خانواده ی پسر قبل از ازدواج با این وصلت مخالف بودن دیگه این قضیه رو میکنن غول و میکوبونن تو سر پسره که دیدی...!کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند;ا برعکس مرد مشکل داره و نمی تونه بچه دار بشه. در صورتی که این دو نفر عاشقانه همدیگرو دوست دارن و هیچ مشکلی ندارن حتی برای خودشونم مهم نیست که بچه دار بشن یا نشن اما فقط به خاطر حرف مردم یا خانواده هاشون مجبور میشن یا زن بگیرن یا از راههای دیگه ای بچه دار بشن که زندگیشون رو تلخ میکنه!:( اگه اینطوری بشه باید چیکار کرد؟!اگه برای خودشون مهم نباشه باید چیکار کرد؟:confused:یعنی انقدر بچه مهمه که بخوان به خاطرش زندگی شیرینشون رو تلخ کنن؟!تو این زمونه که بچه دار شدن اینقدر سخته و اگه بتونن خرج خودشونو در بیارن هنر کردن!کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند واقعا" نقش بچه چقدر میتونه موثر باشه؟! باد صبا28th July 2007, 11:26 AMخب، اين يه رسم قديميه كه پدربزرگا و مادربزرگا انتظار دارن پسرشون يا دخترشون ابتدا فرزند اولشونو بدنيا بيارن. نوه براي اونا بسيار شيرينه. پسر و دختراي تازه ازدواج كرده هنوز اون درك بزرگترارو ندارن كه بدونن كه نوه يعني چه؟! اونا فقط اين بهانه رو ميارن كه زندگي سخته. ولي نگهداري يه بچه آنقدر سخت نيست كه حالا زمين و آسمون رو به هم ميدوزن. از نظر پزشكي هم بدنيا آوردن بچه اول مورد تأييده. حالا ما مياييم بجاي بزرگترا و پزشكا تصميم ميگيريم كه بـــــعــله. فعلاً بچه‌آوري زوده. اما اين كار اشتباست. مسئله ديگه اينه كه از ابتدا معلوم ميشه كه اونا بچه‌آور هستند يا نه؟ چرا كه اگه مشكلي براشون وجود داشته باشه از همون اول كار به دنبال درمان خودشون بيفتند نه اينكه بشينند ده سال بعد كه ديگه پزشكي كار خاصي ازش ساخته نيست. اين تفكر افراد امروزيه كه ميگن بچه زوده. در حاليكه اين تفكر درستي نيست. خداوند همون طوريكه مخلوقي خلق ميكنه به فكر روزي‌اش هم هست لذا اين تفكر كه چجوري رزق و روزيش رو فراهم كنيم دخالت در كار پروردگار عالمه!! darya 528th July 2007, 02:37 PMاين يه چيز معلوميه و فكر ميكنم نياز به پرسيدن نداره.بچه نقش مهمي در زندگي ايفا ميكنه.تا نيست همه ميگن چرا نيست وقتي هم كه به دنيا مياد بايد به خاطر اون فقط زندگي كرد.در جامعه ما كه اينطوره. roksana_200629th July 2007, 07:13 PMواقعا برای بعضیا این شده معضل دو نفر دارن راحت زندگیشونر و میکنن هیچ مشکلی ندارن ولی اطرافیان با حرفهای خاله زنکیشون کلی استرس و ناراحتی جنگ و دعوا براشون بوجود میارن شاید یکی اصلا دلش نخواد بچه دار بشه همون طور که شاید یکی دلش نخواد ازدواج کنه این چیز غیر قابل ملموسی نیست ولی نمی ذارن MAAAH29th July 2007, 07:14 PMولی من اصلا" اینطوری فکر نمیکنم!به نظر خود من بچه زیاد مهم.نمیگم اصلا" مهم نیست،زیاد مهم نیست.من همیشه میگم وقتی آدم با همسرش احلس خوشبختی میکنه و وقتی میبینه که اون تمام خلاها و نیازهاشو پر میکنه پس چرا یه موجود بی گناه و رو بیاریم تو این دنیا که سختی بشکه؟به خاطر دیگران؟همیشه ما به خاطر دیگران و حرف مردم زندگی میکنیم وآرامش خودمونو به خاطر اونا به هم میزنیم. یه چیزی براتون تعریف میکنم،که همین 5روز پیش دیدم:حتما" بخونین خیلی جالبه: یکی از همسایه ها یه زن 60سالست الان.یه پسر 45 ساله داره.پسرش تو دوران جوونی یه دختری رو دوست داشته.که آخرم بهش میرسه.اما این دختر بچه دار نمیشده.بعد از 10 سال زندگی و تحمل حرف دیگران مادر این آقا انقدر تو گوشش میخونه و آخرم خود مادره یه دختری رو برا پسرش میگیره.بعد شرط میکنن که اول صیغه بعد اگه بچه دار شدی عقدت میکنیم.این دختر شمال بوده بعد یه مدت که میگذره این دختره حامله میشه.و این آقا عقدش میکنه.دقیقا" همون روز بعد عقد وقتی میاد خونه زن اولش رفته بوده آزمایشگاه و جواب حاملگشی بعد 10 سال مثبت بوده!!!میبینید کار خدارو؟بعد از اینکه بچه ی اون دختره به دنیا میاد میگه یا باید زن اولتو طلاق بدی یا میزارم میرم.آقا هم زنشو دوست داشته و حالام که دیگه بچه دارم شده بود دیگه طلاق نمیداد.اونم گذاشت و رفت.زن اولشم این بچه رو قبول نکرد.خلاصه اون بچه که از دختر شمالی بود موند ور دل مادر آقا.خودش الان شده سرپرست بچه،تا گه گداری پسره بیاد و یه سری بزنه. میبینید این مادر خودش یه همچین لقمه ای گرفت اما بعد خودش توش موند.حالا میگه اگه من بمیرم این بچه چی میشه... نظر شما چیه؟آیا اینکار اشتباه نیست.خدا عشق و دل پاک اون زن و به مادره فهموند... kozaz29th July 2007, 08:20 PMجانا سخن از زبان ما میگویی ! تو رو خدا قسمتون میدم تا زمانی که شرایط اش رو ندارین بچه دار نشین آخه اون بچه ,چه گناهی کرده که به اجبار بیاد تو این دنیا و 1001جور بد بختی رو تحمل کنه ،که چی ؟!! که دو نفر ازدواج کردن و همین جوری واسا تنوع و دور همی و واسا اینکه به خودشون و بقیه یه حالی داده باشن یه بچه بی گناه پس بندازن کاش فقط 5دقیقه به نیازهای مادی و معنوی اون بچه در آینده فکر میکردن خدا لعنت کنه اونهایی رو که بزرگترین هدف ازدواج رو تولید مثل می دونن !!! اونم به صورت گتره ای و دیمی و همین جوری حالا که ازدواج کردیم یه بچه هم بیاریم بعد هم میگن "آنکه دندان دهد نان دهد" حالا دنیا اومد یه کارییش میکنیم ای خدااااااااااااااااااااااا اااااااااا darya 529th July 2007, 08:48 PM[quote=MAAAH;202285]ولی من اصلا" اینطوری فکر نمیکنم!به نظر خود من بچه زیاد مهم.نمیگم اصلا" مهم نیست،زیاد مهم نیست.من همیشه میگم وقتی آدم با همسرش احلس خوشبختی میکنه و وقتی میبینه که اون تمام خلاها و نیازهاشو پر میکنه پس چرا یه موجود بی گناه و رو بیاریم تو این دنیا که سختی بشکه؟به خاطر دیگران؟همیشه ما به خاطر دیگران و حرف مردم زندگی میکنیم وآرامش خودمونو به خاطر اونا به هم میزنیم. یه چیزی براتون تعریف میکنم،که همین 5روز پیش دیدم:حتما" بخونین خیلی جالبه: یکی از همسایه ها یه زن 60سالست الان.یه پسر 45 ساله داره.پسرش تو دوران جوونی یه دختری رو دوست داشته.که آخرم بهش میرسه.اما این دختر بچه دار نمیشده.بعد از 10 سال زندگی و تحمل حرف دیگران مادر این آقا انقدر تو گوشش میخونه و آخرم خود مادره یه دختری رو برا پسرش میگیره.بعد شرط میکنن که اول صیغه بعد اگه بچه دار شدی عقدت میکنیم.این دختر شمال بوده بعد یه مدت که میگذره این دختره حامله میشه.و این آقا عقدش میکنه.دقیقا" همون روز بعد عقد وقتی میاد خونه زن اولش رفته بوده آزمایشگاه و جواب حاملگشی بعد 10 سال مثبت بوده!!!میبینید کار خدارو؟بعد از اینکه بچه ی اون دختره به دنیا میاد میگه یا باید زن اولتو طلاق بدی یا میزارم میرم.آقا هم زنشو دوست داشته و حالام که دیگه بچه دارم شده بود دیگه طلاق نمیداد.اونم گذاشت و رفت.زن اولشم این بچه رو قبول نکرد.خلاصه اون بچه که از دختر شمالی بود موند ور دل مادر آقا.خودش الان شده سرپرست بچه،تا گه گداری پسره بیاد و یه سری بزنه. میبینید این مادر خودش یه همچین لقمه ای گرفت اما بعد خودش توش موند.حالا میگه اگه من بمیرم این بچه چی میشه... نظر شما چیه؟آیا اینکار اشتباه نیست.خدا عشق و دل پاک اون زن و به ماد دوست عزيز شما درست ميگين ولي اينطور ادمها كم هستن كه تحمل كنن . خيلي ها فكر ميكنن كه اگر بچه نباشه نسلشون از بين ميره .نميدونم حالا اگر نسلشون از بين نره چه سودي تو اين دنيا داره؟؟؟؟؟؟ space29th July 2007, 10:12 PMآدم اگر بیکار نباشه که دنبال درد سر نمیگرده.... بچه یه موجودیه که وقت آدمو میگیره.... مخصوصا با مردای حسود الان که تا زنشون یه کم به بچه هه محبت میکنه میگن تو منو دوست نداری... چه کاریه؟ آدم به همسرش میرسه تازه اون پولی رو که باید بده واسه بچه هه ( خرج داره دیگه...) میرن دوتایی با هم کیف میکنن یا واسه خودشو ن خرج میکنن... در نتیجه بچه تا قبل از 7 سال گذشت از زندگی مشترک ممنوع... در ضمن اگر زن و مرد سازگاری نداشته باشن ، بعد از طلاقشون یه بچه بیگناه رو بدبخت و آواره نمیکنن و دیگه هم کسی نیست که بخواد جلوی طلاقشون رو بگیره... mandana_dear2229th July 2007, 10:42 PMبچه موجود پاكيه الان اون دوره زمونه ي نيست كه آدم به خاطر حرف يه مشت آدم بياد بچه دار بشه بچه دار شدن برنا مه ريزي مي خواد صبر مي خواد به نظر من تو اين زمونه اگر زن ومردي آمادگي نداشته باشن بچه دار نشن بهتره چون بچه دار شدن و بزرگ وتربيت كردنش كار راحتي نيست و خيلي هم وقت گيره ماه جان دلم براي اون بچه مي سوزه اوميدوارم سرنوشت بدي براي اون بچه رقم نخوره چون گناهي نداشته و اين زندگي بي سرو سامون دست رنج يه فرد عجول بوده darya 530th July 2007, 09:39 AMفرض كنيد ازدواج كردهايد و بچه دار نمي شويد ايا بچه كسي ديگري را به فرزندي قبول ميكنيد ؟؟؟؟/چرا؟؟ ماه پيشوني30th July 2007, 02:51 PMبچه مايه نشاط زندگي است. اين حرف عملا نشون دهنده اهميت بچه‌ها و فرزندان توي زندگي است. شايد خيلي شعارگونه باشه اگه بخواهيم بگيم تا كمتر از 5 سال، بچه ممنوع! اين بچه‌ها هستند كه دو نفر رو به هم نزديك‌تر مي‌كنند نه تنها دو زوج بلكه افراد يك خانواده رو. اينكه موجودي مهم و دوست‌داشتني مشترك وجود داشته باشه كه براش وقت بگذاري، اين يعني داشتن يك حس مشترك و هميشه داشتن يك حس مشترك سبب نزديك‌تر شدن آدم‌ها مي‌شه، پس نميشه گفت بچه تاثيري نداره. شكوفه30th July 2007, 03:44 PMعكس پسرم و بزارم همه تون كيف كنين و ببينين چقدر بچه خوبه؟:) خاله من بچه دار نشد. خودش و شوهرش هم خيلي همديگه رودوست دارن. همه دنيا رو گشتن و تفريح كردن. الان هم نزديك 17 ساله كه انگلستان زندگي مي كنن. اون مي گه تا 10 سال هم مهم نيست كه بچه نداري. خياليت نيست و احساس كمبود نمي كني. اما بعد از اون خلاءش كم كم احساس مي شه و الان كه 32 سال از ازدواجشون گذشته يه ريز به من مي گه نكنه سر همين يه بچه بموني! و بسيار تنهان. و بسيار پشيمون كه چرا بچه اي رو به فرزندخواندگي نگرفتن.اگر يه زندگي خوب باشه بچه بهترش مي كنه واگر يه زندگي مشكل داشته باشه قطعا وجود بچه اون و بدتر مي كنه. شك نكنيد. اما اين كاملا درسته كه زود بچه دار شدن خيلي بده. چون يه دختر و پسر جوون بعد از ازدواجشون وقت مي خوان تا تو زندگي و روابطشون جا بيفتن. بچه خيلي زندگي رو تغيير مي ده. پس اول يه زندگي نوپا بايد يه ثباتي پيدا كنه بعد تغيير داده بشه. هنوز تق و لق دوباره تغيير كنه به ثبات رسوندنش سخت مي شه.بچه دار شدن يك تجربه بزرگه كه هيچ چيز جايگزينش نمي شه و به همه دردسرهاش مي ارزه. amirala30th July 2007, 03:59 PMتشكرمي كنم از خانم شكوفه كه اينقدر احساسات مادرانه خود رو قشنگ منتقل كردند انشالله خداپسرتون رو حفظ كنه و به اونهائي هم كه ندارن خدا يه مرحمتي بكنه چون به نظر من هم بچه نعمت بزرگيه كه ايشالله هيچكي بي نصيب نمونه fiyona30th July 2007, 04:37 PMمن هم به عنوان یک مادر با نظر شکوفه عزیز موافقم وقتی یک زندگی با عشق باشه بچه عشقش رو بیشتر میکنه ولی این به این معنی نیست که وقتی شرایط مهیا نیست اقدام به بچه دار شدن بکنی به هر حال بچه تو زندگی انقدر مهم که نشه ازش گذشت :) دانه کولانه30th July 2007, 05:18 PMمن توی کار عزیزان بزرگتر دخالت نمیکنم اما جسته گریخته پست های اینجا رو خوندم حرف خانوم ماه که میفرمایند بچه مهمه اما نه خیلی درسته اما باید بدونی موقعیت چیه آره اگه طرف بچه دار نشد نباید خودشو دار بزنه اما وقتی میتونه باید بشه این درست نیست که وقتی با همسرت راحتی و مشکلی نداری و .... یا خانوم رکسانا که میگه حرفای خاله زنکی دیگران نه به خدا خاله زنکی نیست بله شما الان شاید خوش باشی شاید بچه برات محدودیت ایجاد کنه شاید مزاحمت باشه (که اصلا هم اینطوری نیست ) اما مگه زندگی شما فقط محدود به این چند ساله ؟ در آینده اینطور نخواهد بود تمام دنیا رو هم دور بزنه آخر تموم میشه بعد باید بشینی زیر سایه خانواده ای که باید تشکیلش داده باشی باید ثمره زندگیتو ببینی اونموقعه که احساس رضایت مندی داری تمام مزایای اولاد در جوانی رو هم کنار بگذاریم شما باید به فکر سنین سالمندی هم باشی در آینده والدین خیلی نیاز خواهند داشت به اولاد در ثانی کسی که به خودش به زندگیش به تبارش علاقه داره کسی که خودش رو انسان مفیدی میدونه یه نیاز طبیعی درش به وجود میاد که نسلشو ادامه بده اگه احساس میکنه از خانواده مقتدری هست دوس داره که این سلسله مراتبی که فعلا به اون ختم شده با فرزندش به نسل بعدی انتقال بده اصلا درست نیست به خاطر راحت طلبی خودمون این اقدام کاملا اشتباه رو انجام بدیم باور کنید انسان بعد از یه مدت کاملا تغییر میکنه آدم همیشه جوون نیست من حتی میگم خانواده هایی که یه فرزند (جز در موارد پزشکی) دارند به اون بچه خیانت کرده اند حق طبیعیشو ازش گرفتن اصلا درست نیست به خاطر کمی بالا بردن کیفیت پرورش اون بچه نیاز به هم سن نیاز به یه برادر یا خواهر رو ازش گرفت اشتباهه نمیگم 1000 تا اما حداقل با یه فاصله 4-5 ساله یه خواهر یا برادر دیگه هم باید داشته باشه نمیدونم من اصلا از این سلائق روشن فکرانه ی جونایی امروزمون خوشم نمیاد اشتباهه به خدا حالا وایسید بگذارید قدری دیگه که نتایج اعمال ما جونا و این نسل خودشو نشون بده ببینید چه بد بختی هایی توی مملکتمون پیش میاد زمان همه چیو نشون میده . space31st July 2007, 02:26 AMبچه فقط بعد از 7 سال.... اونم اگه شد شد نشد هم مهم نیست....:d شكوفه31st July 2007, 07:51 AMخب spase جان خانمي كه 30 سالگي تازه ازدواج مي كنه به نظرت جا داره هفت سال و بگذرونه بعد بچه داربشه؟! تو مي توني دقيقا زمان ازدواجت و تعيين كني كه بعد بگي چندسال بعدش مي خواي بچه دار بشي؟ اين نسخه رو براي همه نمي شه پيچيد. elada31st July 2007, 08:31 PMفرض كنيد ازدواج كردهايد و بچه دار نمي شويد ايا بچه كسي ديگري را به فرزندي قبول ميكنيد ؟؟؟؟/چرا؟؟ تاپيك شما به اين قسمت منتقل شد. كمي بيشتر در زدن تاپيك دقت كنيد. با تشكر. moosie1st August 2007, 03:45 AMخب spase جان خانمي كه 30 سالگي تازه ازدواج مي كنه به نظرت جا داره هفت سال و بگذرونه بعد بچه داربشه؟! تو مي توني دقيقا زمان ازدواجت و تعيين كني كه بعد بگي چندسال بعدش مي خواي بچه دار بشي؟ اين نسخه رو براي همه نمي شه پيچيد. شكوفه راست ميگه، مشكل يكي دوتا نيست. از يك طرف سن ازدواج رو 30 و اينا ميچرخه، پس اگه بخوايم 7 سال صبر كنيم و بعد بچه دار شيم، اون بچه بيچاره تو سن 10 سالگي پدر و مادري حدود 50 ساله داره!!! از طرف ديگه ريسك مشكلات خانوادگي و اختلافات و طلاق زن و شوهرهاي جوان زياد شده، به زبان ساده تر احتمال از هم پاشيدگي زندگي زوج هاي جوان خيلي زياد شده و اگر بچه اي هم اين ميون باشه واقعا قضيه خيلي درد آور ميشه. از طرف ديگه بزرگ كردن يه بچه تو اين شرايط خيلي مشكله، چه از نظر مالي، چه از نظر فرهنگي و .... وقتي الان كلاس اول دبستان شده 500 هزار تومن!(تازه جداي از هزينه هاي لوازم و التحريرو سرويس و كيف و كفشو ....)،وقتي الان ديگه بچه هاي 10-11 ساله همه كامپيوتر شخصي و موبايل و...ميخوان.....مسلما قضيه سخت تر ميشه! موضوع مهم ديگه اينه كه الان ديگه خانومها واقعا به اندازه مادران ما نميتونن براي بچه هاشون وقت بذارن، چون اكثرا شاغل هستن. باور كنيد من وقتي ميبينم بعضي خانوما صبح زود نوزاد يا بچه 3-4 سالشون رو از صبح تا عصر ميذارن مهد دلم واقعا ميسوزه. اين بچه آغوش گرم پرمهر مادر رو ميخواد نه اسباب بازي هاي مهد رو! البته نميخوام بگم اون مادر تقصير كاره، چون چرخوندن چرخ زندگي واقعا سخت شده، اما به نظر من وقتي زن و شوهري ميبينن هنوز نميتونن بچه اي رو در شرايط ايده ال مالي و رفاهي و روحي و رواني بزرگ كنن نبايد بچه دار بشن. شكوفه1st August 2007, 08:36 AMمصطفي جان ايني كه گفتي مثالش خود من هستم! من و شوهرم يعني مثلا هردو تحصيلكرده ايم. از خانواه هاي متوسطي هم هستيم. زندگي هم كه شروع كرديم خالي نبود. هردومون كار مي كنيم. سومين سالگرد ازدواجمون برنا بدنيا اومد. به نظر من كمي زود بود ولي خب همسرم خيلي بچه دوست داشت. الان من هرروز صبح كه ميام سركار بايد برنا رو تو خواب بلند كنم ببرمش بدم دست مادربزرگش(تازه اين يه شانس بزرگه كه مادربزرگهاش هردو جوون و سرحال هستند و با كمال ميل ازش مراقبت مي كنن، پرستار نداره، مهد نمي ره، خونه همسايه نمي زارمش...)باورت نمي شه بعضي روزها خودمم اشكم بخاطرش درمياد. طفلكم خوابش مياد و با نق نق به من مي گه ولم كن مي خوام بخوابم. وقتي هم ميام خونه عين بادكش بهم چسبيده تا شب. تمام مدتي كه پيشمه بايد كنارش باشم اصلا قبول نمي كنه ازش فاصله بگيرم. تازه نه ماهشه و هنوز خيلي عقلش نمي رسه. به نظر تو من به خاطرش مي تونم كارم و بزارم كنار؟(يه كار دولتي رسمي كه دقيقا منطبق با تحصيلاتمه. و درشرايطي كه ماهي 500 هزار تومن قسط مي ديم). به نظرت اگر 5 سال ديگه بچه دار مي شديم اين مشكل حل مي شد؟ اين شرايط ايده آل مالي و رفاهي و روحي و رواني كي تو زندگي ما پيش ميومد كه اون موقع بچه دار بشيم(پير هم نشده باشيم!) moosie2nd August 2007, 03:23 AMبه نظر تو من به خاطرش مي تونم كارم و بزارم كنار؟(يه كار دولتي رسمي كه دقيقا منطبق با تحصيلاتمه. و درشرايطي كه ماهي 500 هزار تومن قسط مي ديم). به نظرت اگر 5 سال ديگه بچه دار مي شديم اين مشكل حل مي شد؟ اين شرايط ايده آل مالي و رفاهي و روحي و رواني كي تو زندگي ما پيش ميومد كه اون موقع بچه دار بشيم(پير هم نشده باشيم!) متاسفانه حق با تو هست و كاملا باهات موافقم. البته خودم تو پست قبلي گفتم كه حق با تو هست و به اين نكته هم اشاره كردم كه چرخوندن چرخ هاي زندگي واقعا سخت شده. نميدونم چي بگم، فقط ميتونم بگم اوضاعه خوبي نيست، يه مشكل رو ميخوايم حل كنيم 10 مشكل ديگه از اونورش ميزنه بيرون! کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند .sefid.3rd August 2007, 12:20 PMضمن احترام به نظر دوستان؛ به یاد داشته باشیم که من و شمایی که هم اکنون در حال نگارش و خواندن این جملات هستیم، زمانی نوزاد این دنیا و بعد هم اگر عالمانه و آگاهانه بخواهیم ، می توانیم سهمی در پیوست و پیوند "زنجیره مقدس انسانی" داشته باشیم . چند سوال در این زمینه قابل طرح است: * دیدگاه ما به زندگی چگونه است؟ دارای معنی یا توام با پوچی و ناامیدی و... ؟ اگر دنیا و زندگی در آن "معنی دار" است، چگونه میشود که یک زوج نمی خواهند در ادامه این "زنجیره مقدس انسانی" سهیم باشند؟! در چنین دیدگاهی ، آیا فرزند موجودی اضافه و زائد است یا موجودی مقدس که قرار است با وجود آن، حلقه های پیوستار "بشریت" کامل شود؟ * فرزند موجودی جداست یا تکه ای از وجود خودمان؟ آیا او پاره تن ماست؟ به راستی کودکی که از ترکیب سلولهای جنینی مادر و پدر شکل میگیرد(ولو در آزمایشگاه) و پا به عرصه گیتی می گذارد! میشود او را در گزاره ای جدا از والدین تعریف کرد؟!آیا او خود ما نیست؟! اگر او پاره تن ماست(که هست!) پس همانگونه که از خود و دنیای اطرافمان انتظار داریم(وباز هم اندیشه مثبت یا منفی به مسئله آفرینش) ، همانطور هم توقعات خود را به کودک منتقل و او نیز به نسل بعدی ارجاع خواهد داد.به عبارتی؛ زن، مرد،کودک، همه در مفهوم "انسان" شریک هستند و این نامگذاری ها بیشتر برای شناخت تفاوتهاست، وگرنه فاکتورهایی چون جنسیت و سن چگونه میتواند مفهوم ارزشمند "انسانیت و آدمیت" را برتابند؟ بله؛ اگر ما در شرایط کنونی فرزند را موجودی اضافه،دردسرساز،دست و پاگیر و... می پنداریم،بر می گردد به نوع تفکر والدین،خرده فرهنگهای وارد شده از دیگرجوامع،تداخلات عوامل محیطی همچون ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی و ... حاکم بر فضای جامعه خودمان، و نه ماهیت وجودی زیبای آفرینش و خلقت! به هر حال؛ یک زوج بهتر است قبل از بچه دار شدن به این مفاهیم توجه داشته باشند: - فرزند آنان قرار است در تکمیل خلقت ابدی و آفرینش، نقشی بی بدلیل ایفا کند. - او میتواند ژن خوش بینی،صداقت،محبت و دیگر صفات نیک انسانی (و یا کردار و گفتار زشت و رذیله) را به نسل بعدی منتقل کند. - اگر برای زندگی مشترک هنوز به سطحی از آمادگی برای درک "تفاوتها" نرسیده ایم،بهتر است که در این خلقت سهمی نداشته باشیم! - اگر به درجه ای از باور درونی از خودمان بعنوان یک موجود ارزشمند نرسیده ایم و همچنان خود را قطعه ای زائد از این دنیای بی کران میدانیم، به نظر نمی رسد لیاقتی برای بوجود آوردن موجودی داشته باشیم که قرار است تقلیدی از رفتارهای ناپخته و ناسالم ما داشته باشد! در تکمیل "پازل" زندگی به سه گزینه مادر،پدر و فرزند نیاز داریم.در این مفهوم،نبود هر کدام، قطعه زیبای آفرینش را ناتمام و ناقص خواهد کرد... MAAAH3rd August 2007, 10:15 PMمن یه سوالی دارم؟یعنی اوناییکه تصمیم میگیرن بچه دار نشن اشتباه میکنن؟!یا اوناییکه زود ازدواج میکنن و میخوان بعد 5سال تا 7سال بچه دار بشن چی؟ .sefid.3rd August 2007, 10:50 PMمن ی� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1733]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن