تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836168317
ماجراهای خواستگاری کردن و خواستگار اومدن؟؟؟؟
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: god_girl13th July 2007, 11:30 PMجلسه ی خواستگاري... (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) جلسه ی خواستگاري... بعد از نيم ساعت سكوت مادر داماد : ببخشين ، كبريت دارين؟ خانواده عروس : كبريت ؟! كبريت براي چي!؟ ...مادر داماد : والا پسرم مي خواست سيگار بكشه خانواده عروس : پس داماد سيگاريه....!؟ ..مادر داماد : سيگاري كه نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سيگار مي چسبه خانواده عروس : پس الكلي هم هست..!؟ مادر داماد : الكلي كه نه... والا قمار بازي كرده و باخته ! ما هم مشروب داديم بهش كه يادش بره خانواده عروس : پس قمارم بازي مي كنه...!؟ ...مادر داماد : آره... دوستاش توي زندان بهش ياد دادن خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟ ...مادر داماد : زندان كه نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش يه كمي بازداشتش كردن خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟ ...مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد خانواده ءعروس : زنش !!!؟؟؟ ! نتيجه اخلاقي : هميشه موقع خواستگاري رفتن كبريت همراهتون داشته باشين اینکه شوخی بود خاطرات واقعیتونو رو کنید:D mahtabi15th July 2007, 10:44 PMخواستگاری نوشته:حسین مقدسی نیا آورده اند که در زمانهای دور که هنوز پول اختراع نشده بودی و معاملات کالابه کالا رواج داشتی٬جوانی کشاورز«خواست٬گاری»خریدی.بدین سبب گاو خویش رابه بازار بردی تا با گاری تا خت زدندی ومحصول خویش از برای عرضه به بازاربیاوردی. لیک چنانچه گفتیم چون در آن زمان معاملات٬ تهاتری(پایاپای) بودی ٬ جوان کشاورز بایستس به دنبال فردی می گشتی که گاری داشتیو در ضمن او نیز به گاو احتیاج می داشتی تا معا مله صورت بستی ٬ چون جوانبا گاو خویش به بازار در آمد٬ معا مله گرانی که گوشت گاو خواستندی بر گردوی حلقه زدندی٬یکی زان میان گفت: گاوت را با سه من خربزه شیرین ـبه شرطچاقو ـ تاخت زنی ؟ جوان گفت: نی! وان دیگر بگفت :با دو غدد پلو پز زغالی مبادله کنی؟ جوان گفت: نی نی! القصهجوان گاو دار تمام پیشنهادات را از قبیل خربزه٬پلو پز٬سه کنیز و دو غلاموچهار طوطی و... را نپذیرفتی وهمچنان در بازار می گشتی تا به پیرمردیفرتوت برخوردی. پیر او را پرسید :خواست تو چیست؟ جوان گفت:گاری٬ داری؟ پیرگفت:آری! باری٬پیرمرد که از جوان خوشش آمده بودی گفت:بدان شرط با تو معامله سازم کهدخترم را به زنی گیری! جوان جز قبول خواست پیرمرد چاره ندید٬گاو بداد وزنبگرفت وگاری ستاند. بر خلاف تصور جوان که گمان برآن داشتی که پیرمرد دخترترشیده اش را به وی غالب کرده ای٬دخت پیرمرد بسیار نیکو منظر و خوش سیمابودی و جوان در همان نگاه اول دل از کف دادی٬باری پیرمرد گاو را نیزبهجوان پس دادی ـ به عنوان هدیه دامادی ـ گاو را بر زمین زدند و پخ (ذبح) کردند تا سور وسات عروسی رامهیا و جمله مردم آبادی را بر آن خوان بهمیهمانی دعوت کردند. مهمانان نیز به روز پاتختی سه من خربزه ٬ دو پلو پز٬سه کنیز و دو غلام و چهار طوطی برای عروس پیشکشی آوردند! از آن روز بهبعد ماجرای آن جوان ومعامله اش بر سر زبان ها افتاد. وبدان دلیل که خواستجوان گاری بود مراسم تقاضای از دواج نامش «خواست گاری » گشت و درضمن٬اینکه پدر عروس اسباب ـ مثلا گاری ـ به خانه داماد فرستد رسم گشت. حوصله ما به سر رسید اما این قصه سر دراز دارد! نتیجه گیری:...اولاینکه تنها پول نیست که خوشبختی می آورد! ...ودیگر اینکه چشم بسته هیچشرطی را قبول نکنید ٬ چون معلوم نیست که شما هم اینقدر خوش شانس باشید! .... ومهمتر از همه اینکه قبل از ازدواج حتما آزمایشات ژنتیکی لازم راانجام دهید!!! با تشکر فریبا mahtabi5th January 2008, 08:13 PMنمی دانم کجای دنیا این اعتقاد وجوددارد که" اگر سه زن که حرف اول اسمشان یکی است، سر میز غذا بنشینند، یکی ازآنها به زودی ازدواج خواهد کرد"! اطلاعیه: به دو خانم که حرف اول اسمشان"الف"باشد، جهت نشستن سرمیز غذا نیازمندیم! سوال منطقی:ازکجا معلوم که یکی ازآن دوخانم دیگر، به زودی ازدواج نکند؟! اطلاعیه تصحیح شده (۱): به دو خانم متاهل که حرف اول اسمشان"الف"باشد، جهت نشستن سرمیز غذا نیازمندیم! سوال نسبتا منطقی: ازکجا معلوم که یکی ازآن دو خانم دیگر، طلاق نگیرد و ازدواج مجدد نکند؟! اطلاعیه تصحیح شده(۲): به دو خانم متاهل که حرف اول اسمشان "الف" باشد و همسرانشان به هیچ وجه حاضر به جدایی ازآنها نباشند، جهت نشستن سرمیز غذا نیازمندیم! سوال نسبتا منطقی: ازکجا معلوم که همسر یکی ازآن دو خانم دیگر فوت نکرده و آن خانم دوباره ازدواج نکند؟! ... بروند بابا با این اعتقادشان! ما همان سبزه سیزده به در خودمان را گره می زنیم به چه خوشگلی! با تشکر فریبا power116th January 2008, 05:35 PMنمی دانم کجای دنیا این اعتقاد وجوددارد که" اگر سه زن که حرف اول اسمشان یکی است، سر میز غذا بنشینند، یکی ازآنها به زودی ازدواج خواهد کرد"! اطلاعیه: به دو خانم که حرف اول اسمشان"الف"باشد، جهت نشستن سرمیز غذا نیازمندیم! سوال منطقی:ازکجا معلوم که یکی ازآن دوخانم دیگر، به زودی ازدواج نکند؟! اطلاعیه تصحیح شده (۱): به دو خانم متاهل که حرف اول اسمشان"الف"باشد، جهت نشستن سرمیز غذا نیازمندیم! سوال نسبتا منطقی: ازکجا معلوم که یکی ازآن دو خانم دیگر، طلاق نگیرد و ازدواج مجدد نکند؟! اطلاعیه تصحیح شده(۲): به دو خانم متاهل که حرف اول اسمشان "الف" باشد و همسرانشان به هیچ وجه حاضر به جدایی ازآنها نباشند، جهت نشستن سرمیز غذا نیازمندیم! سوال نسبتا منطقی: ازکجا معلوم که همسر یکی ازآن دو خانم دیگر فوت نکرده و آن خانم دوباره ازدواج نکند؟! ... بروند بابا با این اعتقادشان! ما همان سبزه سیزده به در خودمان را گره می زنیم به چه خوشگلی!با تشکر فریبا چه جالب این قحطی شوهر هم تو دنیا همه گیر شده !! :D -سوال منطقی : از پرسیدن سوالات منطقی و نسبتا منطقی در امر غیر منطقی معذوریم اما تذکرات لازم :D سعی کنید سبزه انتخابی کاملا شاداب و تازه باشد و سبزه را حتما خوشگل گره بزنید . به دلیل ترافیک درخواست شوهر :Dدر روز سیزده به در امکان هر گونه اشتباه از کائنات وجود دارد :Dلذا کائنات به هیچ وجه پاسخگو نمیباشد . :cool: sara-l6th January 2008, 06:34 PMنوشته : اینکه شوخی بود خاطرات واقعیتونو رو کنید:d تقريبا" پارسال بودش كه اولين خواستگار اومدش خونمون:d اقازاده به همراه پدر ش كه آدم معروفي هم بودن.منم نزديك بود 20 سالم بشه با تمام اين مسائل خانواده ام موافقت كردن كه تشريف بيارن و اومدن . چشتون روز بد نبينه فك 18 متر اما خب تيپش قابل تحمل بود :D مامانش برگشت گفت تو گوش عمه كه خيلي ظريفه عمه مي گفت كه واي تمام مثل سيمين ميمونه ( گويا دختري داشتن كه اسمش سيمين بود) منم كه خيلي كنجكاو نشسته بودم و همه رو در نظر داشتم از طرف خانواده ما دومادم بيشتر صحبت ميكرد . و پدرم سكوت ميكرد . خلاصه قرار شد كه من و شادوماد بشينيم صحبت كنيم كمي اونطرفتر از پذيرايي نشستيم بعد اون آقا نظريات خودشونو گفتن يه شناختي ام خودش از من داشت بعد گفت كه ميخوام نمي دونم خانمم اينجوري باشه فلان و ... بعد من كه اعتقادم چيز ديگه بود كه زندگي فقط لباس و راه رفتن اين چيزا نيست يكم تعجب كردم خلاصه اين اقا ميون حرفاش بهم گفته بود كه دوست داره خانمش با وقار باشه متين راه بره قر نياد از اين چيزا ... وقتي پاشديم تمام شد حرفامون اين بنده خدا پاش گرفته بود نميدونين مي خواست راه بره يه قر كمري مي اومد يه لحظه خندم گرفت بعد طرف متوجه شد بهم گفت نخند من پام تو سربازي اينجوري شده:d و بعدش بهشون يه جوري جواب رد داديم اما خيلي باهال بود بعد شبش گريه كردم كه چرا اينا رو اجازه دادين بيان خونمون:d mahtabi6th January 2008, 07:05 PMماجراهای خواستگاریهای من که تو بخش خاطرات هست. اگه بخوام بنویسم مثنوی هفتاد من کاغذ میشه.. بهرحال میترسم تکرار مکررات بشه و خاطر دوستان رو مکدر کنه. با تشکر فریبا mahnaz 202nd February 2008, 11:16 PMاین پست من ماجرای خواستگاری نیست .(تاپیک مرتبط پیدا نکردم :o) ولی خوب اصلهی بنیادی ازدواج آقایونه, که در خواستگاری و غیر ذکر میکنند :d اطلاعیه یک آقا برای ازدواج از کلیه دوشیزگان قدبلند زیباروی واجد شرایط زیر تقاضا داریم تقاضانامهها و رزومه خود را جهت ربودن دل بنده به صورت پیغام در قسمت نظرات یا به وسیله ایمیل به نشانی بنده بفرستند. بدیهی است پس از انجام بررسیهای کامل، نام افراد دارای صلاحیت به وسیله همین تریبون اعلام خواهد شد نکته: ما تو کارمون پارتی بازی نداریم، یعنی لطفا از قرار دادن پول نقد در نامه یا پیغام خود بپرهیزید و هی نگید ما فامیل فلانی هستیم شرایط پذیرش 1. سن بالاتر از 18سال و کمتر از 22سال باشد. 2. قد کمتر 165سانتیمتر و بالاتر از 175سانتیمتر نباشد. 3. افراد خیلی ترکهای و زیادی چاق قابل پذیرش نیستند. (چون من حوصله رژیم چاقی و کلاس لاغری ندارم) 4. هر وقت من خواستم میریم هر رستورانی که من گفتم. آبگوشت، کوفته، کلهپاچه و میرزاقاسمی با کلی سیرترشی دوست دارم. 5. اهل کادو خریدن و هر روز لاو ترکوندن نیستم اگر خدای نکرده، زبانم لال، خدا اون روز زو نیاره که ازدواج کردم و وبال گردنم شدی، مامانم اینا و مامانت اینا نداریم. خوشم نمیاد. 7. عمراً نفقه بدم. چهاردهتا هم بیشتر مهر نمیکنم. 8. باید یک جایی کار کنی، یک کاری هم واسه عصر من گیر میاری چون حوصله مسافرکشی و رانندگی ندارم. 9. بابات باید پولدار باشه تا من در صورت لزوم بتونم بتیغمش. 10. پول اضافی ندارم بایت پوشک کامل بچه بدم. میری کهنه و لاستیک میخری، خودت میشوری. 11. به مامانت میگی سیسمونی خوب بیاره. 9. بابات باید پولدار باشه تا من در صورت لزوم بتونم بتیغمش. 10. پول اضافی ندارم بایت پوشک کامل بچه بدم. میری کهنه و لاستیک میخری، خودت میشوری. 11. به مامانت میگی سیسمونی خوب بیاره. 18. باید فال قهوه بلد باشی بگیری، چون من دوست دارم. 19. مانتوی تنگ نمیپوشی. 20. دوستات رو هم هر روز نمیاری خونه. فهمیدی. 21. یک ماشین ظرفشویی هم قاطی جاهازت بذار. دوست ندارم پوستم خراب بشه. 22. لازم نیست واسه یک خونه 50متری، جاهاز خونه 200متری بخری. 23. من مبل تختخواب شو دوست دارم goldspring19th September 2008, 08:38 PMخری آمد به سوی مادر خویش که ای مادر مرا رنجم مده بیش برو امشب برایم خواستگاری اگر تو کره ات را دوست داری خر مادر بگفت ای کره خر جان تو را من دوست دارم بیشتر از جان برو بنگر همه خرهای خوشگل یکی را برگزین این نیست مشکل خرک با شادمانی جفتکی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت خر همسایه را عاشق شدم من به زیبایی نباشد مثل آن خر خر مادر بگفت پالون به تن کن بزرگان محل را تو خبر کن همه خرها شدند جمع در طویله همان طوری که رسم است در قبیله خران از شوقشان عرعر نمودند زیونجه کامشان شیرین نمودند خری آنگاه سخن اینگونه بگشود وصال این دو خر اینگونه بنمود تو ای دوشیزه خانم سم طلایی به عقد دائم این خر درایی میان خرها یک خر ندا داد عروس رفته بچینه یونجه در باغ چنان شورو هیاهویی به پا شد که خر داماد یهو لنگش هوا شد خیلی خیلی ببخشیدااینجا بخش طنزه. بالاخره خرا هم باید ازدواج کنن دیگه:d naeemeh1237th February 2010, 08:05 PMبا گوش هایمان خواستگاری خرها را نشنیده بودیم که حالا شنیدیم . جالب بود . سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 571]
صفحات پیشنهادی
ماجراهای خواستگاری کردن و خواستگار اومدن؟؟؟؟
ماجراهای خواستگاری کردن و خواستگار اومدن؟؟؟؟-god_girl13th July 2007, 11:30 PMجلسه ی خواستگاري... (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) جلسه ی ...
ماجراهای خواستگاری کردن و خواستگار اومدن؟؟؟؟-god_girl13th July 2007, 11:30 PMجلسه ی خواستگاري... (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) جلسه ی ...
ماجرای روز خواستگاری
ماجرای روز خواستگاری-مواد لازم برای تهیه یک خواستگاری اصولی . ... از کرایه مبل و فرش و ظروف و لباس تا پنهان کردن عینک و قرض گرفتن یک لباس شیک و موقر و چیدن میوه های اشرافی و پذیرایی های آن ... سرهنگ يارندي در ادامه تشريح اين ماجرا افزود: خواستگار قبل از خواستگاري، از . ... 7 راه برای کنار آمدن با مشکلات و استرس ناشی از آن ...
ماجرای روز خواستگاری-مواد لازم برای تهیه یک خواستگاری اصولی . ... از کرایه مبل و فرش و ظروف و لباس تا پنهان کردن عینک و قرض گرفتن یک لباس شیک و موقر و چیدن میوه های اشرافی و پذیرایی های آن ... سرهنگ يارندي در ادامه تشريح اين ماجرا افزود: خواستگار قبل از خواستگاري، از . ... 7 راه برای کنار آمدن با مشکلات و استرس ناشی از آن ...
قصه خواستگار عاشق
ماجراهای خواستگاری کردن و خواستگار اومدن؟؟؟؟ (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) جلسه ی خواستگاري. ... حوصله ما به سر رسید اما این قصه سر دراز دارد!
ماجراهای خواستگاری کردن و خواستگار اومدن؟؟؟؟ (کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند) جلسه ی خواستگاري. ... حوصله ما به سر رسید اما این قصه سر دراز دارد!
خواستگاري هاي اينترنتي
خواستگاري هاي اينترنتي-خانواده سبز-متاسفانه يكبار ديگر روابط اينترنتي، ... مدارك شخصي و رايانهاي او پي بردند، وي از طريق چت كردن با افرادي در ارتباط بوده كه .... رشد در كيفيت زندگيمان خواهيم شد و در كنارش شاهد به وجود آمدن مشكلاتي در خانواده و در ...
خواستگاري هاي اينترنتي-خانواده سبز-متاسفانه يكبار ديگر روابط اينترنتي، ... مدارك شخصي و رايانهاي او پي بردند، وي از طريق چت كردن با افرادي در ارتباط بوده كه .... رشد در كيفيت زندگيمان خواهيم شد و در كنارش شاهد به وجود آمدن مشكلاتي در خانواده و در ...
قدر خواستگاري را كه خود یافته اید بدانید !
خواستگاري كه خودتان انتخابش كردهايد و بيشتر از خانوادهتان نسبت به او شناخت ... لطفا گريه نكنيدهنگام مطرح كردن موضوع با خانوادهتان، آرامش خود را از دست ندهيد. ... شما به اين ماجرا را عوض ميكند يا صحبتهاي منطقي شما را ميپذيرد و تا پايان راه شما را ... تفاهم را به وجود می آورد كه خود سبب پدید آمدن مشكلاتی عظیم در روابط زناشویی خواهد شد.
خواستگاري كه خودتان انتخابش كردهايد و بيشتر از خانوادهتان نسبت به او شناخت ... لطفا گريه نكنيدهنگام مطرح كردن موضوع با خانوادهتان، آرامش خود را از دست ندهيد. ... شما به اين ماجرا را عوض ميكند يا صحبتهاي منطقي شما را ميپذيرد و تا پايان راه شما را ... تفاهم را به وجود می آورد كه خود سبب پدید آمدن مشكلاتی عظیم در روابط زناشویی خواهد شد.
من خواستگاری دارم که خیلی خوب است ..
ماجراهای خواستگاری کردن و خواستگار اومدن؟؟؟؟ خلاصه قرار شد كه من و شادوماد بشينيم صحبت كنيم كمي اونطرفتر از پذيرايي ... نخند من پام تو سربازي اينجوري شده:d و ...
ماجراهای خواستگاری کردن و خواستگار اومدن؟؟؟؟ خلاصه قرار شد كه من و شادوماد بشينيم صحبت كنيم كمي اونطرفتر از پذيرايي ... نخند من پام تو سربازي اينجوري شده:d و ...
فهرست سوالات روز خواستگاري
فهرست سوالات روز خواستگاري-در اين مقاله عناويني از مهم ترين سوالات خواستگاري را برايتان بيان مي کنيم که بخشي از آن گفته ي خودتان است . البته نوشتن ليستي ...
فهرست سوالات روز خواستگاري-در اين مقاله عناويني از مهم ترين سوالات خواستگاري را برايتان بيان مي کنيم که بخشي از آن گفته ي خودتان است . البته نوشتن ليستي ...
خواستگارم من را دوست دارد, خواستگاري, خواستگاری, روان شناس ... - واضح
khastegari, آیا خواستگار من من را دوست دارد, جواب خواستگارم رو چی بدم, ... شما عاشق است یا مجنون؟!, خواستگارم من را دوست دارد, خواستگاري, خواستگاری, روان شناس, عاشق, ... کلی علم روانپزشکی به همه ما میگوید شرط ازدواج کردن برخورداری از سلامت روان است اما ... را به وجود آورد که هیچ نقشی در به دنیا آمدن خود ندارد، شما چه حکمی به او خواهید داد؟
khastegari, آیا خواستگار من من را دوست دارد, جواب خواستگارم رو چی بدم, ... شما عاشق است یا مجنون؟!, خواستگارم من را دوست دارد, خواستگاري, خواستگاری, روان شناس, عاشق, ... کلی علم روانپزشکی به همه ما میگوید شرط ازدواج کردن برخورداری از سلامت روان است اما ... را به وجود آورد که هیچ نقشی در به دنیا آمدن خود ندارد، شما چه حکمی به او خواهید داد؟
ماجرای یک خواستگاری قرآنی
ماجرای یک خواستگاری قرآنی روزها و شبها از پی هم می گذشتند و مرد جوان همچنان آواره کوه ... شعیب نبی با شنیدن قصه زندگی موسی فرمود: بیمناک مباش که (با آمدن به این ... صنايع فارغالتحصيل شدهام و يك خواستگار دارم اما وقتي اين ماجرا برايم پيش آمد . ... گشتی در منابع تاریخی برای پیدا کردن ردپاهای ماجرای خواستگاری آسنات از زلیخا و .
ماجرای یک خواستگاری قرآنی روزها و شبها از پی هم می گذشتند و مرد جوان همچنان آواره کوه ... شعیب نبی با شنیدن قصه زندگی موسی فرمود: بیمناک مباش که (با آمدن به این ... صنايع فارغالتحصيل شدهام و يك خواستگار دارم اما وقتي اين ماجرا برايم پيش آمد . ... گشتی در منابع تاریخی برای پیدا کردن ردپاهای ماجرای خواستگاری آسنات از زلیخا و .
خواستگار دروغگو رو بشناسیم
و در هنگام صحبت کردن با آنها تشخیص میزان صداقت و راستگویی طرف مقابل ... یا پدر او مایل به آمدن به خواستگاری نباشد، همه و همه می توانند از جمله عوامل کمک کننده برای ...
و در هنگام صحبت کردن با آنها تشخیص میزان صداقت و راستگویی طرف مقابل ... یا پدر او مایل به آمدن به خواستگاری نباشد، همه و همه می توانند از جمله عوامل کمک کننده برای ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها