تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه اگر مردم آثار آن را مى دانستند، به جهت حريص بودن به خير و بركتى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820716395




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بچه‌ها حرف بزرگترها را چگونه تفسير مي‌کنند؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بچه‌ها حرف بزرگترها را چگونه تفسير مي‌کنند؟
بچه‌ها حرف بزرگترها را چگونه تفسير مي‌کنند؟   ترجمه: ندا احمدلو   7 عبارت رايجي که والدين به کودکان مي‌گويند و 7 تعبيري که کودکان از اين عبارات دارند   پدر و مادر، معلم، پرستار کودک يا هر فرد ديگري که با کودکان در تماس است، خوب مي‌داند که ارتباط برقرار کردن با کودکان کار دشواري است. دنياي کودکان و برداشت‌هايي که از صحبت‌هاي ما بزرگ‌تر‌ها دارند، بسيار متفاوت با آن چيزي است که ما در ذهن داريم. کودکان نمي‌توانند مفهوم جملات ما بزرگ‌ترها را خوب درک کنند و به خاطر همين گاهي از ما فاصله مي‌گيرند. اگر شما از آن پدرومادرهايي هستيد که مي‌خواهند کودک‌شان به بهترين شکل رشد پيدا کند و تربيت شود، بهتر است از به کار بردن عبارات دوپهلو و نامفهوم در برخورد با کودک‌تان اجتناب کنيد. براي مکالمه با او کلمات آساني را انتخاب کنيد و با کلمات سخت، باعث سردرگمي‌ او نشويد. اگر نمي‌دانيد چگونه مي‌توانيد اين کار را انجام بدهيد، با ما همراه شويد. اين مطلب نگاهي مي‌اندازد به 7 عبارت رايجي که والدين در ارتباط با کودکان خود از آنها استفاده مي‌کنند و تعبيري که کودکان از اين 7 عبارت دارند و البته طرز درست‌تر بيان کردن هر کدام از اين عبارات را نيز ذکر مي‌کند. 1.وقتي به کودک مي‌گوييد: «تو بهتريني»؛ او اين‌طور مي‌شنود: «هميشه همين‌طور باش تا من از تو راضي باشم!» پس بهتر است به او اين را بگوييد که:‌ «تو بايد به خودت افتخار کني که اين‌قدر سخت‌ براي رسيدن به هدفت تلاش مي‌کني.» سال‌هاست که اعتقاد بيشتر ما بر اين پايه استوار است که افزايش حس اعتماد به نفس در کودک نقش مهمي در پيشرفت و موفقيت او دارد. اما امروزه نظر بيشتر متخصصان و روان‌پزشکان کودک اين است که تعريف و تمجيد بيش اندازه نتيجه عکس دارد و اگر شما بيش از اندازه از استعدادها و کارهاي خوب فرزندتان تعريف کنيد، او به مرور زمان تبديل به فردي بي‌عرضه و خودخواه مي‌گردد و اعتبار خود را در بين گروه هم‌سالانش از دست مي‌دهد. اگر شما به دخترتان بگوييد: «تو زيباترين دختر کلاس‌تان هستي» از او فردي خودپسند و مغرور ساخته‌ايد ولي در صورت گفتن اين جمله که: «تلاش‌هاي فراوان تو براي رسيدن به هدف‌ها و قله‌هاي موفقيت از تو الگويي مناسب براي ديگر دانش‌آموزان ساخته و من براي کوشش تو در زندگي ارزش قايل هستم.»، شما مي‌توانيد حس اعتماد به نفس مثبت و پويا را در فرزندتان تقويت کنيد. 2.وقتي به کودک مي‌گوييد: «اين چه طرز از حرف زدن است؟»؛ او اين‌طور مي‌شنود: «اصلا نمي‌خواهم حرف‌هاي تو را بشنوم!» پس بهتر است بگوييد: «من خوشحال مي‌شوم وقتي تو براي حرف زدن پيش من مي‌آيي اما اين کلماتي که تو براي صحبت کردن از آنها استفاده مي‌کني نامناسب و اهانت‌آميز هستند؛ لطفا ديگر از آنها استفاده نکن.» لازمه اينکه فرزندان از کلمات معقول و مناسب در خانه يا محيط هاي ديگر استفاده کنند، اين است که والدين‌شان از به کار بردن جملات و کلمات رکيک نسبت به آنها يا ديگران خودداري کنند. شما نمي‌توانيد توقع داشته باشيد در حالي که خودتان به زمين و زمان بد و بيراه مي‌گوييد فرزندتان کاملا مؤدب و متين باشد. بنابراين اولين قدم در راستاي اصلاح گفتاري فرزندان، والدين هستند. 3.وقتي به کودک مي‌گوييد: «من نمي‌توانم اين را براي تو بخرم»؛ او اين‌طور مي‌شنود: «پول چاره همه مشکلات است!» بهتر است بگوييد: «فروشگاه‌ها پر از اسباب‌بازي‌هاي مختلف و بزرگ و کوچک هستند که ما خيلي از آنها را در خانه‌مان داريم و ديگر جايي براي نگهداري چيزهاي جديد براي‌مان باقي نمانده. اينکه ما تصميم بگيريم هر چيز قشنگي که ديديم بخريم و با خودمان به خانه ببريم درست نيست. آن‌وقت ديگر جايي براي خودمان در خانه باقي نمي‌ماند.» آيا فرزند شما واقعا به يک بازي کامپيوتري يا عروسک بيشتر نياز دارد؟ البته که نه. اما با تکرار اينکه پول کافي براي خريد کالاي مورد علاقه فرزندتان را نداريد، کم‌کم به او القا مي‌کنيد که پول منبع رسيدن به تمام چيزهاي خوب و دوست‌داشتني در زندگي است. حتي اگر شما شرايط مالي مناسب براي برآورده کردن تمام نيازهاي مادي کودک‌تان را هم داشته باشيد، نبايد اين کار را بکنيد زيرا با اين کار افراط و زياده‌روي را به فرزندتان آموخته و داشتن حس سپاس‌گزاري و تشکر را از او سلب نموده‌ايد. هيچ‌گاه هم اين نکته مهم را فراموش نکنيد که مسايل مادي نبايد تنها پل ارتباطي بين فرزندان با شما باشد. 4.وقتي به کودک مي‌گوييد: «نگران نباش، درست مي‌شه»؛ او اين‌طور مي‌شنود: «قيافه‌ات داد مي‌زند که نگراني!» بهتر است بگوييد: «من که بالاخره مي‌فهمم چه اتفاقي افتاده است. پس بهتر است بيايي تا در موردش با هم حرف بزنيم، شايد بتوانيم به نتيجه‌اي برسيم که تو را آرام کند.» وقتي که کودکي ناراحت و غمگين از شکست در يک مسابقه محلي يا درگير شدن با يکي از دوستانش به خانه برمي‌گردد، وظيفه والدين‌اش دلداري دادن و ابراز هم‌دردي با اوست. هر چند که شما بدانيد مشکلي که براي فرزندتان به وجود آمده بي‌اهميت و کوچک است و او خيلي آن را مهم شمرده، باز هم نبايد مشکل‌اش را بي‌ارزش به حساب آوريد و با گفتن جملاتي مانند: «بي‌خيال بابا، حالا مگه چي‌ شده؟!»، ناراحتي او را به تمسخر بگيريد؛ بلکه بايد شرايطي را فراهم آوريد تا فرزندتان بتواند احساسات خودش را براي شما شرح دهد و بتواند از طريق صحبت کردن و درد دل با شما کمي بار غم و غصه را از روي دوش خودش بردارد. به عبارتي ديگر، والدين هرگز نبايد بگذارند فرزندشان در غم و افسردگي غوطه‌ور شود. سوالاتي مانند: «فکر مي‌کني چرا اين اتفاق افتاد؟» يا «نظري در مورد اينکه دفعه بعد بتواني بهترين کار را انجام بدهي، نداري؟»، مي‌تواند به کودک شما يادآوري کند که او به صحبت کردن در مورد وضعيتي که به وجود آمده نياز دارد.

5.وقتي به کودک مي‌گوييد: «با غريبه‌ها حرف نزن»؛ او اين‌طور مي‌شنود: «همه غريبه‌ها قصدشان صدمه زدن به توست!» بهتر است بگوييد: «با کساني که احساس راحتي با آنها نمي‌کني و ضرورتي براي هم‌کلام شدن‌ با آنها وجود ندارد، حرف نزن.» امروزه کودکان براي پيشبرد امور خود نياز دارند که با افراد غريبه زيادي مانند مغازه‌دار، صندوق‌دار فروشگاه، راننده اتوبوس يا تاکسي يا حتي دکتر يا دندانپزشک‌شان صحبت کنند. بنابراين گفتن اين جمله که با غريبه‌ها حرف نزن، کاملا بيهوده و غيرعملي است چون شما نمي‌توانيد ليست خاصي از افراد تهيه کنيد و به فرزندتان بگوييد که مثلا با اين گروه از افراد مي‌تواني صحبت کني و با اين گروه نه. پس چاره چيست؟ اول اينکه، يک نگاه واقع‌بينانه و آماري نشان مي‌دهد تعداد کودکاني که در خيابان توسط به اصطلاح بچه‌دزدها ربوده شده‌اند، يک درصد و حتي کمتر از آن است. مطالعات نشان داده‌اند که اذيت و آزاري که برخي کودکان مي‌بينند بيشتر از جانب آشنايان به خصوص والدين يا خواهر و برادرهاي بزرگ‌تر‌شان است (نه غريبه‌ها)، بنابراين به جاي منع کردن فرزندتان از حرف زدن با افراد ناآشنا بهتر است به او آموزش دهيد که با افرادي که احساس راحتي با آنها نمي‌کند و ضرورتي براي هم‌‌کلامي با آنها ندارد، صحبت نکند. دومين و مهم‌ترين نکته هم اين است که والديني که فرزندشان زياد با اينترنت کار مي‌کند و وارد چت‌روم‌ها شده و با دوستان جديدي آشنا مي‌شود بايد هشدارهاي لازم را به کودک‌شان بدهند که اطلاعات ضروري مانند نام خانوادگي، آدرس منزل يا مدرسه يا شماره تلفن خود را در اختيار ديگران قرار ندهند تا از آنها سوءاستفاده نشود. 6.وقتي به کودک مي‌گوييد: «اسباب‌بازي‌هاي‌ات را با پسرعموي‌ات تقسيم ‌کن»؛ او اين‌طور مي‌شنود: «تو بايد حق خودت را به ديگران ببخشي!» بهتر است بگوييد: «پسر عموي تو دوست دارد چند دقيقه با ماشين مسابقه‌اي تو بازي کند اما چون متعلق به توست و تو صاحب‌اش هستي، حتما آن را به تو پس خواهد داد.» اگر کمي واقع‌بين باشيد مي‌بينيد که شما به هيچ عنوان سوييچ ماشين خود را به بيرون پرتاب نمي‌کنيد يا روي آن جا نمي‌گذاريد تا هر کسي که دوست داشت بتواند از آن استفاده کند. پس چه‌طور توقع داريد که فرزندتان به راحتي از کنار قطار، هواپيما، خرس يا عروسک مورد علاقه‌اش بگذرد و آن را به ديگران ببخشد؟ اگر تقاضاي مکرر شما براي تقسيم کردن وسايل کودک‌تان با ديگران زياد باشد، فرزندتان به نوعي دچار حس گريز از جمع مي‌شود و از بچه‌ها و افراد ديگر متنفر مي‌گردد. او خود را با بچه‌هاي ديگر وفق نمي‌دهد تا مجبور نباشد وسايل‌اش را با آنها تقسيم کند و اين يک امر طبيعي براي بچه‌هاي تا سن 8 سال و حتي بيشتر است. با تمام اين حرف‌ها، شما دو راه پيش رو داريد: اول اينکه فرزندتان را مطمئن کنيد که دوستش بعد از کمي بازي وسيله‌اش را به او بازخواهد گرداند و دوم اينکه روي اسباب‌بازي‌هاي فرزندتان اسم بگذاريد. با اين حساب شما به جاي اينکه مثلا بگوييد: «آرش، خرس‌ات را بده.»، مي‌گوييد: «آرش، تدي را چند لحظه به نيما قرض مي‌دهي؟» در اين صورت فرزندتان ديگر احساس نمي‌کند که حق و حقوق و مالکيت‌اش نسبت به اموالش پايمال شده. 7.وقتي به کودک مي‌گوييد: «اين چه کارهايي است که مي‌کني؟»؛ او اين‌طور مي‌شنود: «باز هم اشتباه کردي!» بهتر است بگوييد: «من فکر مي‌کنم دير آمدن تو به خانه به خاطر اين باشد که به تو خيلي در مهماني خوش گذشته و بنابراين زمان را فراموش کرده‌اي اما عزيزم، اين کار درستي نيست. ما خيلي نگران شديم.» برخي از والدين با سوالات زياد و گوناگون فرزندان خود را در مقابل اشتباه‌شان به طور مستقيم مورد سرزنش قرار مي‌دهند: «فکر نمي‌کني وقتي به خانه مي‌آيي بايد لباس‌هايت را روي جالباسي قرار دهي؟... ببين با خواهرت چه کرده‌اي؟» مي‌تواند از شما پدر يا مادري ديکتاتور در ذهن کودک‌ بسازد. بهتر است اشتباه فرزندتان را با آرامش به او گوشزد کنيد تا او نسبت به انجام آن کار پشيمان و شرمنده باشد، نه گستاخ. مثلا بگوييد: «درست است که خواهرش بدون اجازه اسباب‌بازي او را برداشت ولي نمي‌دانم کتک زدن يک دختربچه آن هم توسط برادر بزرگ‌ترش که بايد حامي‌اش باشد، کار درستي بوده يا نه؟» مطمئن باشيد که با اين جملات فرزند عصباني شما شرمگين شده و براي عذرخواهي اقدام خواهد کرد اما هميشه هم فرزندتان را در همه امور مقصر ندانيد تا از کينه‌اي يا سرخورده شدن او جلوگيري به عمل آوريد. منبع:www.salamat.com  
#اجتماعی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 446]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن