واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
روانشناسي رکگويي گفتگو با دکتر افتخار حميدي، روانشناس استرس شغلي ممکن است از عوامل گوناگوني منشا بگيرد. يکي از اين عوامل، ديواري نامريي است که بين مديران و زيردستان کشيده ميشود و اجازه نميدهد آنها از نظرات همديگر به خوبي آگاه شوند. اگر اين ديوار از ميان برداشته شود و افراد بتوانند با صراحت با يکديگر صحبت کنند، بازدهي کارهاي سازماني چندينبرابر ميشود و افراد با طيب خاطر بيشتري ميتوانند فعالانهتر در جايگاه خود قرار بگيرند. چاره شکستن اين ديوار، رکگويي يا صراحت است که در گفتگويي با دکتر افتخار حميدي، روانشناس، درباره آن بحث کردهايم. تعريف دقيق رکگويي چيست و چه فرقي با گفتار صادقانه دارد؟ رکگويي يعني صراحت لهجه و جسارت در بيان حقيقت، نه جسارت در بياحترامي به ديگران. يعني صراحت بياني که نفعي براي ديگران داشته باشد، نه مايه رنجش ديگران شود. کساني که به بهانه رکگويي هر آنچه را که به ذهنشان ميرسد ميگويند بيادبي را با رکگويي اشتباه گرفتهاند و نشانه بارزي از عدم اعتماد به نفس و دست کم گرفتن خود را به نمايش ميگذارند. ادب و احترام در گفتار از هر چيزي مهمتر است و صراحت و صداقت يعني روشن گويي، روشني در گفتار که دور از هر گونه طعنه و منظور خاصي باشد که موجب رنجش نشود. به نظر شما تفاوت رکگويي و رکيکگويي چيست؟ بددهاني نشانهاي از ناتواني آدمها در خويشتنداري است. رکيکگوها در حقيقت نوعي تخليه رواني انجام ميدهند؛ يعني در حالات نامطلوب خود جابهجايي انجام داده و آنها را به صورت واژگان رکيک بروز ميدهند. اين روزها در ميان برخي جوانان رکيکگويي نمادي از صميميت است که کمکم به صورت عادت در آمده و به آسيب اجتماعي خودشان منجر ميشود. ريشه اين رکيکگوييها چيست؟ خب، همه انسانها از اينکه مورد توجه قرار گيرند احساس لذت ميکنند. اشخاصي که نميتوانند از مسيرهاي مورد پسند جامعه خود را مطرح کنند، با به کاربردن کلمات نامناسب خود را نشان ميدهند. گاهي افراد براي افزايش شوخ طبعي، تاکيد و يا غافلگيري هم رکيکگويي ميکنند. برخي نيز براي مستور ساختن ترسها و ناامنيهاي فردي اين کار را ميکنند. اما گروه ديگري رکيکگوييشان از روي عادت است. در واقع، آنها ياد گرفتهاند که رکيکگويي يك شيوه كنار آمدن با استرس و تنش است. برخي نيز براي تخليه خشم و تسكين استرس رکيکگويي ميکند. گاهي نيز به منظور برانگيختن خشم ديگران و تحريك آنهاست. در واقع، ابزاري براي تحقير، توهين و يا ارعاب... و در نهايت، رکيکگويي ميتواند به منظور قدرتنمايي باشد. آيا تفاوتي از لحاظ جنسيتي در زنان و مردان رکگو وجود دارد؟ به نظر ميرسد آقايان رکگوتر باشند. به عنوان مثال، اگر عقيده يک مرد را در مورد موضوعي خواهان باشيد او راحتتر و با صراحت بيشتري ابراز عقيده ميکند در حالي که يک خانم با حاشيهپردازي همان مضمون را بيان ميکند که اين مطلب را ميتوان به تفاوت جنسيتي در به کار بردن کلمات در نظر گرفت اما از نظر علمي تفاوت فاحشي بين زن و مرد در رکگويي وجود ندارد. آيا سن و سال هم در ميزان رکگويي نقش دارد؟ خب، هر چه سن آدمها بالاتر ميرود، رکگوتر ميشوند. شايد علت اين باشد که آنها از تجربيات خود درس گرفتهاند که با رکگويي و صادقانه گفتن زودتر به نتيجه ميرسند و رکگويي در کهنسالي با خضوع و ادب همراه است و کمتر فرد کهنسالي از رکگويي به عنوان انتقام گرفتن استفاده کند. آيا ارتباطي بين رکگويي، رکيکگويي و فيزيولوژي مغز ما وجود دارد؟ بله؛ مغز با واژههاي زننده، ركيك و قبيح، متفاوت با ساير لغات رفتار ميكند. به طور كلي، زبان در نيمكره چپ مغز و در قشر مخ پردازش ميشود. اما دشنامها در نواحي پايينتر مغز همراه با غرايز و احساسات پردازش ميشود. جايي خواندم که واژههاي رکيک زودتر به ذهن سپرده ميشوند. آيا اين حرف، علمي است؟ بله، آدمها واژههاي ركيك را 4 برابر سريعتر از ساير لغات به خاطر ميسپارند؛ زيرا ثابت شده که رکيکگويي پيش از پيدايش زبان پديد آمده است. شايد برايتان عجيب باشد که بدانيد بسياري از افرادي كه اقدام به يادگيري يک زبان دوم ميكنند، ابتدا واژههاي زشت و ركيك آن زبان را ميآموزند. رکگويي چه احساسي را در ديگران به وجود ميآورد؟ اگر رکگويي به آسيب رواني منجر شود از شأن و اعتبار شخصيت رکگو ميکاهد و روابط اجتماعي او را به خطر مياندازد و نزد ديگران از احترام کمتري برخوردار خواهد شد و نشان ميدهد که فرد بر رفتار و هيجانات خود کنترل نداشته و فقدان خويشتنداري و ضعف شخصيتي دارد و نماينده عدم بلوغ هيجاني است. خب، آيا ميتوان رک گو بود بدون اينکه به کسي آسيب زد؟ بله، با كنترل زبان و گفتارتان در نظر ديگران پختهتر، باهوشتر، مودبتر و خوش مشربتر جلوه ميکنيد و مورد پذيرش و احترام همگان قرار ميگيريد. براي اين منظور بايد مثبت بينديشيد و نيمه پر ليوان را ببينيد و طوري رفتار كنيد كه قادر به انجام امور هستيد. بايدشكيبايي را تمرين كنيد و آستانه تحمل خود را افزايش دهيد. سريع از كوره در نرويد و در اموري كه كنترلي بر آنها نداريد، بردباري به خرج دهيد. بايدپيش از سخن گفتن فكر كنيد و با خوشزباني به وقار و شخصيت خود بيفزاييد. آيا تفاوتهاي فرهنگي در شکليگيري رکگويي نقش دارند؟ بله؛ مثلا ژاپنيها ساکتاند اما آلمانيها خشک و مقرراتي. انگليسيها معروفاند که در لفافه حرف ميزنند و از منظور اصلي طفره ميروند و استرالياييها برعکس به رکگويي مشهورند. در کشور ما هم با توجه به مرزهاي جغرافيايي رکگويي در شهرهاي مختلف از درجاتي برخوردار است و از آنجايي که ايران هميشه مهد تمدن و شعر و ادب بوده است بنابراين در به کار بردن کلمات بايد نهايت ظرافت و دقت را در نظر گرفت که اعتبار و شأنمان حفظ شود. آيا رکگويي با هوش هم ارتباط دارد؟ يکي از ويژگيهاي اشخاص باهوش توانايي آنان در پيشبيني آينده است. بنابراين به راحتي عواقب رکگوييهاي بيپرده را ميتوانند درک کنند. به نظر شما آيا کارمندان بايد با کارفرماي خود رک باشند؟ اگر منظور از رکگويي، صراحتگويي است بايد گفت که صادقانه مسايل و مشکلات را در ميان گذاشتن، از عواقب نامطلوب جلوگيري ميکند و فرد ميتواند بدون جبههگيري و با استفاده از واژگان مناسب، آنچه را که نياز سازمان است، مطرح کند. رابطه رييس از نظر ميزان رک بودن با کارمندانش چگونه بايد باشد؟ يکي از مهمترين ويژگيهاي مديران اين است که بتوانند نيازهاي سازمان را به نحو مطلوب بيان کنند تا در پيشبرد هدفها گام بردارند و صريح بودن روسا در اين امر حياتي است و پردهپوشي يکي از تراژديهاي هر سازماني است. روسا بايد کارکنان را در ابراز عقايد خود تشويق نمايند تا همکاري جمعي ايجاد شود. سازمانهايي که افراد آن با ديوار نامريي مواجهاند دچار آشوب رواني شده و کمکاري و تنش در آن سازمان ريشه ميدواند. رکگويي هم انواع دارد؟ البته؛ رکگويي ميتواند کلامي و يا عملي باشد. البته اگر شخص رکگو درصدد رنجش ديگري باشد و از روي قصد و عمد به آن مبادرت ورزد در حقيقت نوعي آسيب رواني به شخص وارد ميکند و اين عمل معمولا در مواقعي رخ ميدهد که شخص در صدد انتقام از ديگري بوده و يا به نوعي حسادت باعث ميشود که پرخاشگري خود را در قالب بيپردهگويي نمايان سازد و به شخصيت فرد خدشه وارد کند. منبع:www.salamat.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 492]