تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804808586
راههای مقابله با تنبلی !!!
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: .sefid.9th April 2007, 01:04 PM1) مشخص کنید که بطور دقیق چه می خواهید؟ 2) هدف هایتان را روی کاغذ بیاورید. وقتی این کار را می کنید، اهدافتان قابل لمس می شود و میتوانید آنرا ببینید.یعنی آنها از قالب رویا ها و آرزوها بیرون آمده و موجب به هدررفتن انرژی و سردرگمی و اشتباهات مکرر نمی شود. 3) برای هدف هایتان مهلت تعیین کنید. برای یک هدف یا تصمیم بدون اینکه زمانی را مشخص کنید هیچ فوریتی را احساس نخواهید کرد.چنین هدفی آغاز و پایان قابل لمس نخواهد داشت و موجب به تعویق افتادن کارهایتان می شود. 4) از تمام کارهایی که فکر می کنید می توانید برای رسیدن شما به هدف هایتان مثمر ثمر باشد، لیستی تهیه کنید. هر بار که چیز جدیدی به ذهنتان رسید آنرا به فهرست خود بیافزایید. این کار تصویر درستی از هدفهایتان و راههای رسیدن به انها را پیش رویتان می گذارد. 5) این فهرست را به یک برنامه تبدیل کنید. کارهای موجود در لیست را اولویت بندی کنید. وقتی هدف بزرگ خود را به هدفهای کوچکتر و ریزتر تقسیم می کنید، خواهید دید که تا چه اندازه رسیدن به هدف اولیه و اصلی آسان تر است. 6) فوراً کار را بر اساس برنامه ای که برای خود چیده اید، شروع کنید. برنامه متوسطی که خوب اجرا شود از یک برنامه ی عالی که هیچ کاری روی آن انجام نشود بهتر است. برای موفقیت، اجرای برنامه از هر چیزی مهم تر است. 7) تصمیم بگیرید که هر روز برای آنکه به اهدافتان نزدیکتر شوید، قدمی بردارید. حرکت رو به جلو را ادامه دهید. همین استواری و ثبات قدم می تواند شما را به فردی فعال و موفق تبدیل کند. هدفهای شما سوخت موتور موفقیت شماست. هرچه این اهداف بزرگتر و روشن تر باشند برای نیل به آن مشتاق تر خواهید شد.هر روز صبح کارتان را با مشکل ترین و مهمترین هدفی که دارید آغاز کنید و خود را موظف کنید تا آخر ادامه دهید.آنگاه خواهید دید چه اندازه می توانید کار انجام دهید و خود متعجب خواهید شد. raya23rd May 2007, 11:01 AMدوستان لطفا نظر بدین تا این تاپیک نخوابه خیلی مسئله مهمیه :rolleyes: .sefid.4th June 2007, 09:37 PMمن یه پیشنها برای این تاپیک دارم::rolleyes: برای 24 ساعت آینده ، فقط یک تصمیم بگیرین که البته کوچیک باشه خیلی بهتره، عملش کنین و بعد گزارش شو بدین.;) البته با اجازه از جناب امیراعلا (در تاپیک کارگاه موفقیت) تاکید میکنم: یه کار کوچیک و فقط برای 24 ساعت آینده!:cool: من خودم: فردا 20 صفحه از کتاب "نمادهای بودا" را خواهم خواند(خیلی وقته گرفتمش ، ولی نخوندم!) raya4th June 2007, 09:47 PMمن یه پیشنها برای این تاپیک دارم::rolleyes: برای 24 ساعت آینده ، فقط یک تصمیم بگیرین که البته کوچیک باشه خیلی بهتره، عملش کنین و بعد گزارش شو بدین.;) البته با اجازه از جناب امیراعلا (در تاپیک کارگاه موفقیت) تاکید میکنم: یه کار کوچیک و فقط برای 24 ساعت آینده!:cool: من خودم: فردا 20 صفحه از کتاب "نمادهای بودا" را خواهم خواند(خیلی وقته گرفتمش ، ولی نخوندم!) آقای دکتر این صحبت شما چند بخشیه :rolleyes: و آفرین به ذکاوت شما :)کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند با یه تیر چند نشون زدین:D هم نام کتاب معرفی کردین کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند هم اراده نشونکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند میدین که 20 صفحشو میخونید که تا حالا نخوندین و خیلی وقته خریدین کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند هم مارو با این حرفتون تحریک میکنید یه کاری انجام بدیم و بیایم گزارش بدیم ببینیم چه قدر تونستیم موفق بشیم کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند بازم آفرین به شما کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند HazrateFeel4th June 2007, 10:04 PMاگر هدف نداشته باشیم چی کار باید بکنیم؟ باد صبا4th June 2007, 10:09 PMآقاي سفيدچيان گل گلاب. راستش همينم تنبليم مياد!!! چقـــــــــــــــــــــــ در سخت ميگيري!؟ يه كمي راحت تر................. mahtabi4th June 2007, 10:13 PMاینجانب چهارشنبه امتحان ریاضی دارم. نمی دونم تنبلیه یا دیگه خسته شدم از خوندن. هر چی که هست این یه روزو دارم و باید تمام وقتمو بدم به درسم. حالا باید دید چقدر موفق می شم. شماها برام دعاکنین که گرفتار تنبلی نشم. با تشکر فریبا .sefid.5th June 2007, 12:15 AMبر وبچه های تالار:rolleyes: دوباره تاکید میکنم: یه کار کوچیک از دید خودتون( نه اونی که من گفتم، اون برا منه) شما بگین و بعد یه روز گزارش، فقط همین! اهداف بزرگ تون رو کوچیک کنین تا وقتی انجامش میدین، فیدبک مثبت شو سریع ببینین... این باعث میشه که "رضایت" درونی شما بیشتر بشه و امیدوارانه تر یه فردای دیگه رو به پیش ببرین! عزیزان؛:rolleyes: به وجودتون قسم می خورم که زندگی در عین حال که خیلی پیچیدگی داره، به همون نسبت هم می تونه سهل ، پیش بره...;) HazrateFeel5th June 2007, 05:53 PMدکترجون! من جواب میخوام. اگه هدف نداشته باشیم چیکار باید بکنیم؟ یا اگر ندونیم که چه هدفی باید داشته باشیم و در واقع چه کاری یا برنامه ای برای ما خوبه. یا اینکه امکاناتش رو نداشته باشیم. باد صبا5th June 2007, 06:51 PMيه سوال از جناب سفيدچيان: آيا نظر شما اينه كه تلاش براي كسب اراده و كسب هدف برعهده خود شخصه و نبايستي انتظار معجزه داشته باشه؟ اگه اينطور باشه، ما داريم زور الكي ميزنيم كه يكي بياد براي ما هدف رو معين كنه و يا اراده مارو دوچندان كنه! .sefid.5th June 2007, 07:26 PMدکترجون! من جواب میخوام. اگه هدف نداشته باشیم چیکار باید بکنیم؟ یا اگر ندونیم که چه هدفی باید داشته باشیم و در واقع چه کاری یا برنامه ای برای ما خوبه. یا اینکه امکاناتش رو نداشته باشیم. گرامی ام؛:rolleyes: مشکل ما در آموزهای غلط آموخته شده از قبله،:eek: شما با نوشتن همین جمله، هدفتو مشخص کردی! جواب می خوای؟!:eek: به خودت رجوع کن!;) اگه از دنیا سیر شدی! که تو تاپیک های دیگه، باهات صحبت کنم(افسردگی و...) اگه میل به زنده موندن درت هست، هدف در لابلای همین کارهای معمول روزمره شماست. با کمی دقت، مفهوم "زندگی در اینجا و اکنون" رو درک میکنی!:confused: يه سوال از جناب سفيدچيان: آيا نظر شما اينه كه تلاش براي كسب اراده و كسب هدف برعهده خود شخصه و نبايستي انتظار معجزه داشته باشه؟ اگه اينطور باشه، ما داريم زور الكي ميزنيم كه يكي بياد براي ما هدف رو معين كنه و يا اراده مارو دوچندان كنه! بله در خود خودتون!( کمک از هر منبع دیگه که منافاتی با اصل موضوع نداره!) * به این جمله دقت کن: افرادی که حل مشکلات خود را بر عهده دیگران می اندازند، همچو کسانی هستند که برای عبور از رودخانه منتظر می شوند تا آب آن خشک شود.(هوراس) HazrateFeel5th June 2007, 07:54 PMدکترجون! خیلی خوشحال میشم لینک مربوط به افسردگی و ... رو به من معرفی کنین:) تا نظر بدم raya5th June 2007, 09:23 PMتنبلی = کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ت= تا حالا تو اعماق خودت نظر انداختی ؟کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند فهمیدی هدفت چیه ؟کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ن= نیاز داری راه رو از چاه تشخصی بدی و بری جلو کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ب= بی میلی به همه کارها میشه تنبلی کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ل= لی لی نکن درست و حساب شده گام بردار برو جلو نمیشه یه شبه ره صد ساله رفت کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ی= یاد خدا کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشندهم باش چون اونه که میتونه تو رو از منجلاب تنبلی نجاتت بده کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند neginvareh5th June 2007, 10:34 PMواي آقاي دكتر هدف داشتن خيلي مشكله اين كه شما ميگين همين امروز تصميم بگيرين يه كاري انجام بدين من هزار بار اين تصميم رو گرفتم و انجام دادم ولي دوباره فردا روز از نو روزي از نو . نميدونم چرا ولي نميشه .شايدم صبرم خيلي كمه آخه من خيلي بي طاقتم ..نميدونم؟؟؟.... raya5th June 2007, 10:54 PMواي آقاي دكتر هدف داشتن خيلي مشكله اين كه شما ميگين همين امروز تصميم بگيرين يه كاري انجام بدين من هزار بار اين تصميم رو گرفتم و انجام دادم ولي دوباره فردا روز از نو روزي از نو . نميدونم چرا ولي نميشه .شايدم صبرم خيلي كمه آخه من خيلي بي طاقتم ..نميدونم؟؟؟.... دوست من دقیقا عین من منم همین جوریم همه میگن بهم طاقتت کمه و نا صبوری نمیدونم والا :( اون جرفایی هم که در بالا زدم شعار نیست به خدا آرزومه که اون طوری بشم کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند .sefid.5th June 2007, 11:11 PMمن اون 20 صفحه از کتاب رو خوندم، فقط همین؛ برا فردا: سعی میکنم: دل کسی رو نرنجونم! دکترجون! خیلی خوشحال میشم لینک مربوط به افسردگی و ... رو به من معرفی کنین:) تا نظر بدم اطاعت امر;) کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند واي آقاي دكتر هدف داشتن خيلي مشكله اين كه شما ميگين همين امروز تصميم بگيرين يه كاري انجام بدين من هزار بار اين تصميم رو گرفتم و انجام دادم ولي دوباره فردا روز از نو روزي از نو . نميدونم چرا ولي نميشه .شايدم صبرم خيلي كمه آخه من خيلي بي طاقتم ..نميدونم؟؟؟.... اگرچه قرار نیست ،من برا شما یه کاری رو تعیین کنم، ولی فقط یکبار و برا تمرین شما::) برا فردا فقط تصمیم بگیر که به هرکی رسیدی و باهاش سلام علیک داری، اول شما سلام کنی...:rolleyes: خواهش میکنم؛ این مطلب رو ساده نگیر و بعد هم گزارش شو بده. ازت ممنونم;) sara-l5th June 2007, 11:36 PMبر وبچه های تالار:rolleyes: دوباره تاکید میکنم: یه کار کوچیک از دید خودتون( نه اونی که من گفتم، اون برا منه) شما بگین و بعد یه روز گزارش، فقط همین! اهداف بزرگ تون رو کوچیک کنین تا وقتی انجامش میدین، فیدبک مثبت شو سریع ببینین... این باعث میشه که "رضایت" درونی شما بیشتر بشه و امیدوارانه تر یه فردای دیگه رو به پیش ببرین! عزیزان؛:rolleyes: به وجودتون قسم می خورم که زندگی در عین حال که خیلی پیچیدگی داره، به همون نسبت هم می تونه سهل ، پیش بره...;):(:(:(:( قابل اجرا اما پیچیدگی زندگی خیلی سخته که آسونش کنیم . من چون امتحان واسه فنی حرفه ای دارم تصمیم گرفتم که چون یه کتاب 353 صفحه ای است تا اخر تیر ماه هر شب یه مقدار از کتاب رو بخونم اما یهو نشستم 64صفحه اش رو خوندم .تا چند روز دیگه دوباره برم باز بقیه اش رو بخونم خودم متعجب شدم. حالا امشب میخوام تصمیم بگیرم فردا از صبح به هیچ چیز شک نکنم کاش بشه اینم مثل اون کتابه مثلا" 60 روز به هیچ چیز شک نکنم .:D یعنی میشه؟:eek: .sefid.6th June 2007, 12:49 AM:(:(:(:( قابل اجرا اما پیچیدگی زندگی خیلی سخته که آسونش کنیم . من چون امتحان واسه فنی حرفه ای دارم تصمیم گرفتم که چون یه کتاب 353 صفحه ای است تا اخر تیر ماه هر شب یه مقدار از کتاب رو بخونم اما یهو نشستم 64صفحه اش رو خوندم .تا چند روز دیگه دوباره برم باز بقیه اش رو بخونم خودم متعجب شدم. حالا امشب میخوام تصمیم بگیرم فردا از صبح به هیچ چیز شک نکنم کاش بشه اینم مثل اون کتابه مثلا" 60 روز به هیچ چیز شک نکنم .:D یعنی میشه؟:eek: گرامی ام؛:rolleyes: میشه، خوب هم میشه، بعد اینکه همین پست رو خوندی، نه اصلا همین الان کتاب رو بیار جلوت، خوبه، ص 65 ، 66، ... داری میخونی!;) * بچه ها، صفحه کتاب زندگی داره همین طور ورق میخوره...:eek: sara-l6th June 2007, 01:41 AM[quote=sefidchian;177389]گرامی ام؛:rolleyes: میشه، خوب هم میشه، بعد اینکه همین پست رو خوندی، نه اصلا همین الان کتاب رو بیار جلوت، خوبه، ص 65 ، 66، ... داری میخونی!;) * بچه ها، صفحه کتاب زندگی داره همین طور ورق میخوره...:eek:[/:(quote] کاش میتونستیم زندگی رو نگه داریم ورق نخوره اخه بعضی جاهاش خیلی قشنگه حیفه زود بگذره:D .sefid.6th June 2007, 11:17 AM[quote=sefidchian;177389]گرامی ام؛:rolleyes: میشه، خوب هم میشه، بعد اینکه همین پست رو خوندی، نه اصلا همین الان کتاب رو بیار جلوت، خوبه، ص 65 ، 66، ... داری میخونی!;) * بچه ها، صفحه کتاب زندگی داره همین طور ورق میخوره...:eek:[/:(quote] کاش میتونستیم زندگی رو نگه داریم ورق نخوره اخه بعضی جاهاش خیلی قشنگه حیفه زود بگذره:D هیچ چیزی به اندازه امروز ارزشمند نیست.(گوته) باد صبا6th June 2007, 07:48 PMچند مسئله است: 1ـ هيچ انساني بدون هدف در دنيا وجود نداره. 2ـ اكثر مردم دنيا وقتي هدفي را نشانه ميگيرند بعد از مدتي بعلت فراموش كردن يا از بين رفتن انگيزه از ادامه مسير جهت رسيدن به هدف منصرف و دلزده ميشوند. نتيجه: 3ـ چه بايد كرد كه هدف يا اهداف ما استمرار داشته باشه؟ .sefid.7th June 2007, 03:41 PMچند مسئله است: 1ـ هيچ انساني بدون هدف در دنيا وجود نداره. 2ـ اكثر مردم دنيا وقتي هدفي را نشانه ميگيرند بعد از مدتي بعلت فراموش كردن يا از بين رفتن انگيزه از ادامه مسير جهت رسيدن به هدف منصرف و دلزده ميشوند. نتيجه: 3ـ چه بايد كرد كه هدف يا اهداف ما استمرار داشته باشه؟ تمرین، تمرین و تمرین مداومت بر رفتار و تکرار و بسامد بیشتر ، باعث رسوخ اون هدف در جان آدمی و به اصطلاح ملکه ذهنی فرد خواهد شد. این تمرین، روزانه(بلکه با زمان کوتاهتر)است. باد صبا7th June 2007, 05:47 PMعدم استمرار در يك هدف، مشكل بيشتر مردم دنياست! بايد راهي وجود داشته باشه كه انگيزه انسان محو نشه. همين تمرين بسيار، گاهي باعث دلزدگي ميشه، چون علاقه نسبت به اون كم ميشه. بايد كاري كنيم علاقه از بين نره. و حالا ... راه عدم كاهش علاقه چگونه است؟؟!! .sefid.7th June 2007, 11:38 PMعدم استمرار در يك هدف، مشكل بيشتر مردم دنياست! بايد راهي وجود داشته باشه كه انگيزه انسان محو نشه. همين تمرين بسيار، گاهي باعث دلزدگي ميشه، چون علاقه نسبت به اون كم ميشه. بايد كاري كنيم علاقه از بين نره. و حالا ... راه عدم كاهش علاقه چگونه است؟؟!! - تغییر در دیدگاه فرد ( آنچه که از دنیا می خواهد؟!) - استفاده از چندین راه ، بجای انتخاب فقط یک راه - کمک گرفتن از دیگران - استفاده از قالبهای رفتاری متنوع - تغییر در موقعیت - دستکاری در محیط - بخود استراحت دادن - تفکر "ایده آل" را در ذهن خود دفن کردن * و حالا شما و یا دیگر عزیزان تالار مثال بزنید!;) minam8th June 2007, 02:11 AMمنم براي مقابله با تنبلي شيوه خاصي دارم تعيين پاداش يا تنبيه در برابر انجام يا عدم انجام كاري مثلا وقتي قصد ميكنم كاري را انجام دهم برا اينكه تنبليم نشه ونيمه رهاش نكنم بخودم ميگم اگه اين كار را انجام دادم به خودم جايزه ميدم مثلا برا خودم بستني ميخرم يا ............ واگه انجام ندادم برا خودم تنبيه در نظر ميگيرم مثلا تو نت نميام يا يك هفته بستني نخورم يا هر تنبيه ديگه اي كه وقتي يادم مياد تشويق بشم كه برم ان كار را انجام بدم كه توبيخي بهم نخوره اينم يه روش ديگه :eek:;) .sefid.8th June 2007, 09:29 AM[quote=minam;178169]منم براي مقابله با تنبلي شيوه خاصي دارم تعيين پاداش يا تنبيه در برابر انجام يا عدم انجام كاري مثلا وقتي قصد ميكنم كاري را انجام دهم برا اينكه تنبليم نشه ونيمه رهاش نكنم بخودم ميگم اگه اين كار را انجام دادم به خودم جايزه ميدم مثلا برا خودم بستني ميخرم يا ............ این روشی در رفتار درمانی است که نامش" اقتصاد پُته ای"(token economy) می باشد که بیشتر ،برای تقویت رفتار در کودکان! بکار بُرده می شود. مثال آنرا بخوبی "مینام" گرامی زده است. البته رفتار درمانی روشهای دیگری هم دارد که برای بزرگسالان کابُرد بهتری دارد(گرچه همین روش در سن های بالاتر هم استفاده می شود که البته جایزه اش "بستنی"!;) نیست. بعنوان مثال: کارفرمایی که از کارگرش راضی است و لذا برایش تشویق نامه، مرخصی تشویقی و یا پاداش مالی در نظر می گیرد...) raya8th June 2007, 12:10 PM[quote=minam;178169]منم براي مقابله با تنبلي شيوه خاصي دارم تعيين پاداش يا تنبيه در برابر انجام يا عدم انجام كاري مثلا وقتي قصد ميكنم كاري را انجام دهم برا اينكه تنبليم نشه ونيمه رهاش نكنم بخودم ميگم اگه اين كار را انجام دادم به خودم جايزه ميدم مثلا برا خودم بستني ميخرم يا ............ این روشی در رفتار درمانی است که نامش" اقتصاد پُته ای"(token economy) می باشد که بیشتر ،برای تقویت رفتار در کودکان! بکار بُرده می شود. مثال آنرا بخوبی "مینام" گرامی زده است. البته رفتار درمانی روشهای دیگری هم دارد که برای بزرگسالان کابُرد بهتری دارد(گرچه همین روش در سن های بالاتر هم استفاده می شود که البته جایزه اش "بستنی"!;) نیست. بعنوان مثال: کارفرمایی که از کارگرش راضی است و لذا برایش تشویق نامه، مرخصی تشویقی و یا پاداش مالی در نظر می گیرد...) آقای دکتر بسنی میخرین برای خودتون :eek:خوب تنها نخورین یکی دیگه هم مهمون کنید ;) جناب دکتر لطفا در مورد پاداش به خود بیشتر توضیح بدین ممنونم:rolleyes: باد صبا8th June 2007, 10:38 PMبالاخره چه راه خوب و مؤثري براي افزايش علاقه و استمرار اون در جهت يك هدف مورد نظر وجود داره؟ .sefid.8th June 2007, 10:50 PM[quote=sefidchian;178230] آقای دکتر بسنی میخرین برای خودتون :eek:خوب تنها نخورین یکی دیگه هم مهمون کنید ;) جناب دکتر لطفا در مورد پاداش به خود بیشتر توضیح بدین ممنونم:rolleyes: بستنی باشه طلبت!;) و اما راههای پاداش دادن افراد به یکدیگر: - هدیه دادن(ولو کوچک) - استفاده از اشارات و علائم شادی آور مثل لبخندی بر لب داشتن، گوشه چشمی از روی علاقه نشان دادن و... - تصدیق کلامی(ابراز محبت آشکار که بسیار مهمه و متاسفانه در فرهنگ ما ازون استفاده مناسبی نمیشه) - نوشتن یک متن ادبی کوتاه(داستان،شعر یا نثر کوتاه) - تعریف در جمع با بیان نکات مثبت فرد و دریافت تشویق از جمع - گفتگوی مثبت درونی با خود داشتن و... مهم اینه که : چقدر در نهایت "رضایت درونی" از خود داریم:rolleyes: raya9th June 2007, 12:02 AM[quote=raya;178261] بستنی باشه طلبت!;) و اما راههای پاداش دادن افراد به یکدیگر: - هدیه دادن(ولو کوچک) - استفاده از اشارات و علائم شادی آور مثل لبخندی بر لب داشتن، گوشه چشمی از روی علاقه نشان دادن و... - تصدیق کلامی(ابراز محبت آشکار که بسیار مهمه و متاسفانه در فرهنگ ما ازون استفاده مناسبی نمیشه) - نوشتن یک متن ادبی کوتاه(داستان،شعر یا نثر کوتاه) - تعریف در جمع با بیان نکات مثبت فرد و دریافت تشویق از جمع - گفتگوی مثبت درونی با خود داشتن و... مهم اینه که : چقدر در نهایت "رضایت درونی" از خود داریم:rolleyes: جناب دکتر راه های پاداش به خود رو عرض کردم ولی حالا که میفرمایید رضایت درونی یکی مثل من یه نفر انتقاد کنه رضایت درونی من حذف میشه و حرف طرفو باو میکنم و میگم اره مثلا اون کاری که میگم خودم درسته این طرف گفت اشتباست بد شده و به درد نمیخوره اون وقت چیکار کنم که از خودم راضی بشم و راضی نیستم ;) نمیدونم متوجه شدین چی گفتم یا نه چون خودمم نفهمیدم کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند .sefid.9th June 2007, 01:44 AM[quote=sefidchian;178518] جناب دکتر راه های پاداش به خود رو عرض کردم ولی حالا که میفرمایید رضایت درونی یکی مثل من یه نفر انتقاد کنه رضایت درونی من حذف میشه و حرف طرفو باو میکنم و میگم اره مثلا اون کاری که میگم خودم درسته این طرف گفت اشتباست بد شده و به درد نمیخوره اون وقت چیکار کنم که از خودم راضی بشم و راضی نیستم ;) نمیدونم متوجه شدین چی گفتم یا نه چون خودمم نفهمیدم کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند رضایت درونی ، یعنی اینکه بعد هر تکانه یا عمل رفتاری خود(در گفتگو، روابط بین فردی و...)، وقتی به دُرستی می اندیشیم وبه درون و دل پاک و ناب خود رجوع می کنیم، یک احساس خوشی و لذت بر ما مستولی میشه (حال حتی میتونه بعد از یک بحث و جدل توام با ... هم باشه یا یه مورد اختلافی، یعنی لزوماً مسئله "اشتراک در نظر" مطرح نیست.) بنابراین مهم این استکه خودمان با توجه به شناختی که از درون (دیگه خودمون رو که نمی تونیم گول بزنیم؟!) داریم، چه احساس و هیجانی در پایان یک تکانه یا رفتار خواهیم داشت؟! باد صبا9th June 2007, 06:10 PMمن هر بار كه هدفي رو دنبال كردم بعد از مدتي ازش دلزده شدم حتي بهترين هدفي كه شما فكرش را بكنيد!! ولي وقتي با خدايم عهد بستم كه اگه يك هدف كذايي رو دنبال نكنم خودم رو با يك چيز كذايي تنبيه ميكنم؛ بخاطر اون عهد اجباري و ترس از تنبيه مزبور، به سوي هدف طي طريق كردم و موفق هم شدم! نظر شما چيه؟ آيا براي افرادي مثل من راهي جز اين هست؟! god_girl22nd June 2007, 04:33 PMبه نظر واژه زشتی می آید! اصلا همه سعی میکنند خود را از آن بری بدانند. واقعا همین طور است؟ --تنبلی؟ من و تنبلی؟ این حرف ها کدام است؟ من مدام دارم کار میکنم!؟ من بسیار فعالم . این وصله ها به من نمیچسبد. متاسفم , به محض این که ازشیوه و روش کارتان انتقاد میشود . بلافاصله موضع میگیرید, و انتقاد را به خودتان و شخصیتتان میدانید و از آن هم بدتر انتقاد را ایراد معنی میکنید. شما که این همه از این واژه بیزارید . چرا شرایطی به وجود نمی آورید که این کلمه تنبلی از چند کیلومتری شما هم عبور نکند . چه برسد به این که مستقیما شما را نشانه برود و بدتر اینکه به هدف هم بخورد. تازه به اشاره به این واژه این همه بد بین نباشید . بررسی کردن این که آیا من شخصی تنبل هستم و یا اینکه آیا من در مورد � سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1132]
-
گوناگون
پربازدیدترینها