پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848356672
آيا ميتوان انرژي هاي منفي را از خود دور کرد؟
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: SAMOEL30th December 2006, 12:44 AMپاسخ ساده است بله چرا نميشود؟ ليست زير اشاره اي است کوچک به راه هاي کسب انرژي مثبت. 1- دوست داشتن، سعي کنيد همه را دوست داشته باشيد. نفرت داشتن انرژي منفي دارد. 2- بخشش، سعي کنيد اشتباهات ديگران را ببخشيد. حس انتقام انرژي منفي دارد. 3- هميشه خوبي ديگري را بگوييد. بدگويي انرژي منفي دارد. 4- راست بگيد يا چيزي نگوييد. دروغگويي انرژي منفي دارد. 5- حق ديگران را ضايع نکنيد ضايع کردن حق ديگران انرژي منفي دارد. و هزاران مسئله ديگر که ميتوانيد شما در قسمت نظرات بگيد را انجام دهيد و انرژي مثبت کسب کنيد. elada14th January 2007, 01:46 PMاين مطلب رو حتما بخوانيد قول ميدم تا به حال هيچ كدام ما به اين فكر نكرده بوديم كه ميتونيم خدا رو براي اينجور مسائل هم شكر كنيم! واقعا اگه به زندگي به اين ديد نگاه كنيم چقدر آسوده خواهيم بود:) در جواب اين تاپيك بايد گفت بله به راحتي ميتوان انرژي منفي رو دور كرد ،همين كه شاكر باشيم خودش بهترين راه هست هرچند جملات زير جنبه طنز داره ولي حقيقتي دلنشين مي باشد. خداراشكر كه تمام شب صداي خرخر شوهرم را مي شنوم . اين يعني او زنده و سالم در كنار من خوابيده است. خدا را شكر كه دختر نوجوانم هميشه از شستن ظرفها شاكي است.اين يعني او در خانه است و در خيابانها پرسه نمي زند. خدا را شكر كه ماليات مي پردازم اين يعني شغل و در آمدي دارم و بيكار نيستم. خدا را شكر كه لباسهايم كمي برايم تنگ شده اند . اين يعني غذاي كافي براي خوردن دارم. خدا را شكر كه در پايان روز از خستگي از پا مي افتم.اين يعني توان سخت كار كردن را دارم. خدا را شكر كه بايد زمين را بشويم و پنجره ها را تميز كنم.اين يعني من خانه اي دارم. خدا را شكر كه در جائي دور جاي پارك پيدا كردم.اين يعني هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبيلي براي سوار شدن. خدا را شكر كه سرو صداي همسايه ها را مي شنوم. اين يعني من توانائي شنيدن دارم. خدا را شكر كه هر روز صبح بايد با زنگ ساعت بيدار شوم. اين يعني من هنوز زنده ام. خدا را شكر كه گاهي اوقات بيمار مي شوم . اين يعني بياد آورم كه اغلب اوقات سالم هستم. خدا را شكر كه خريد هداياي سال نو جيبم را خالي مي كند. اين يعني عزيزاني دارم كه مي توانم برايشان هديه بخرم. خداراشكر...خدارا شكر...خدارا شكر patris16th January 2007, 04:16 AMبله به نظر من هم ميشه و يك راهش هم دوست داشتن خود و ديگران هست همين كه به خودت و به اطرافت و به هر چي كه هست در جهان عشق بورزي يعني ميتوني انرژي مثبت اونها رو بگيري و انرژي منفي رو از خودت دور كني moosie17th January 2007, 03:24 AMالادا جون پيرو مطالب قشنگي كه نوشتي من يه چيزي رو ميخوام تعريف كنم فكر كنم به اين تاپيك بي ربط نباشه. شب عيد غدير با يكي از دوستام رفته بوديم بيرون. چراغ سبز شد و من خواستم حركت كنم كه يه دفعه ماشين جلوييم كه رانندش يه خانوم تازه كار بود يه دفعه خاموش كرد و بنده خدا هل شد و چند بار استارت زد و تا اومد راه بيوفته چراغ بازم قرمز شد. راستش من هم آدم خيلي بي خيالي هستم و از اين جور مسايل بي ارزش اصلا اعصابم خورد نميشه،اما ماشين پشتيم همش بوق ميزد. خلاصه چراغ بعد از چند ثانيه دوباره سبز شد و حركت كرديم، سر چهاره راه بعدي كه رسيديم يه دفعه يه موتوري پيچيد جلوي ماشين جلوييم كه حدود 10-15 متري با من فاصله داشت و به شدت باهاش برخورد كرد يه متري پريد تو هوا و با مخ اومد رو زمين و در جا فوت شد. صحنه خيلي دلخراشي بود. سرتون رو درد نيارم،خلاصه آمبولانس و افسر و اينا...من كه مات مات داشتم نگاه ميكردم يه دفعه ياد اون چند ثانيه معطلي افتادم كه سر چهار راه قبلي به خاطر اون خانوم برام پيش اومد،درسته!!! الان من بايد قاتل اين موتور سوار بيچار مي بودم!!! اگر تو زندگيمون به اين باور برسيم كه هيچ كدوم از كارهاي خدا بي حكمت نيست(حتي گرفتاريها و مشكلات) فكر نكنم ديگه غصه اي تو زندگيمون داشته باشيم!!! مرسي از همگي. elada19th January 2007, 07:50 PMخوب اينم يك مطلب داستاني در ضمينه روانشناسي كه بيانگر يكي ديگر از انرژي هاي منفي است كه همان تفكر نادرست و ترس در زندگي مي باشد . هر اتفاق بدي كه در خانواده ما ميافتاد، پدرم سرش را تكان ميداد و ميگفت «اين هم از بخت خانواده ما.» و اين عبارت را در كمال راحتي و عادلانه براي هر موردي به كار ميبرد و فرقي برايش نميكرد كه اين اتفاق بد، به سادگي از دست دادن جاي پارك اتومبيل باشد و يا مورد مهمي نظير ورشكستگي و يا بيماري مزمن تنها دخترش. بخت خانواده ما بيترديد بخت خوبي نبود. پدرم كه عقيده محكمي به مجبور بودن انسان در اين جهان داشت، زندگي را ناشي از تصادفات روزگار و در معرض خطر ميدانست و خود را دستخوش حوادث ميديد. بخت خانواده ريمن غالباً در خواب بود. طي سالهاي بسيار، عقيده بر اين بود كه ما مردمان بدبختي هستيم. در سال 1971 پدرم جايزه بخت آزمايي ايالت نيويورك را برد. مبلغ جايزه، رقم سرسام آوري نبود، ولي بيش از آن بود كه پدرم در عمر خود چنين مبلغي را يك جا ديده باشد. از نظر او، پول بادآوردهاي بود. از نظر من هم بخت خوبي بود، نه به لحاظ پول، بلكه به خاطر آن چه كه بعد از آن اتفاق افتاد. هنگام برنده شدن، پدرم در بيمارستان بستري بود و پس از جراحي غدهاي كه معلوم شد خوش خيم بوده است، دوران نقاهت را ميگذراند. او بليت را به سينهاش چسبانده بود و ميگفت به هيچ يك از افراد خانواده، دوستان و حتي مادرم اعتماد ندارد تا آن را برايش نقد كند. باور كرده بود كه ممكن است ديگران بليت را براي خودشان بردارند، و يا بگذارند كسي آن را بدزدد، و يا هنگام نقد كردن، كاركنان اداره بخت آزمايي سرشان را كلاه بگذارند و بليت را ثبت نكنند. مدتها بليت را نگه داشت. هنگامي كه آخرين مهلت ارائه بليت نزديك شد، من و مادرم را قسم داد كه اين راز را فاش نكنيم، چون اگر ديگران بفهمند كه پول بادآوردهاي به دستمان رسيده است، به فكر سوء استفاده خواهند افتاد. سرانجام خودش بليت را برد و نقد كرد، ولي هرگز آن را خرج نكرد، چون ميترسيد ديگران بفهمند كه او پول دارد. كم كم نگراني خاصي بر زندگي ما سايه انداخت. پس از آن ثروت بادآوردهاي نصيب من شد كه جنبه معنوي داشت. من ديدم كه بخت بد خانواده ما ساخته و پرداخته خود ماست براي اين كه پدرم در اين جهان خوشبخت شود، هيچ راهي وجود نداشت. او حتي ميتوانست بردن پنجاه هزار دلار جايزه را به يك بدبختي، موجبي براي اندوه و غصه، نگراني و فشار عصبي تبديل كند. پيش از آن واقعه، من باور كرده بودم كه ما واقعاً بدبخت هستيم، بعد از آن گويي پرده تاريكي كه بر زندگي ما افتاده بود، برداشته شد. بعد از واقعه بليت بختآزمايي، گويي به ثروت بادآوردهاي دست يافتيم. اما از زندگي پدرم ثروتهاي بادآوردهي ديگري هم نصيب من شد و آن درسهايي بود درباره از دست دادن و به دست آوردن. در حقيقت، هيچ انسان زندهاي وجود ندارد كه چيزي را از دست نداده باشد. در واقع، از لحظه تولد، فقدان چيزها را ياد ميگيريم. غالباً طرز تلقي خانواده را از موضوع فقدان، ميپذيريم، همچنان كه من پذيرفتم. اين درسهايي كه درباره فقدان و معني آن ياد ميگيريم، جزو مهمترين درسهاي زندگي ما هستند. اين حكمتها را كسي با كسي در ميان نميگذارد، زيرا وقتي چيزي را از دست ميدهيم، غالباً احساس شرمندگي ميكنيم. پدرم در خانوادهاي مهاجر به دنيا آمده بود و از خردسالي كار كرده بود. در بيشتر ايام عمر خود، داراي دو شغل بود. شبها، غالباً در حالي كه پاهايش را در لگن آب گرم گذاشته بود، خوابش ميبرد، و خستهتر از آن بود كه چيزي بگويد. غالباً در استخدام ديگران بود و طبق ميل ديگران و در جهت هدفهاي ديگران كار ميكرد. يكي از اولين چيزهايي كه يادم است پدرم به من گفت اين بود كه چه قدر مهم است انسان آقاي خودش باشد و اختيار زندگي خودش را داشته باشد. من در طبقه ششم آپارتماني واقع در منهاتان بزرگ شدم. در تمام دوران كودكي، يك بازي بود كه به كمك پدرم انجام ميدادم. او درباره خانهاش صحبت ميكرد. خانهاي كه بنا بود زماني مالك آن شود. در آشپزخانه آن يك ماشين ظرفشويي بود. يك باغچه هم داشت. بحث ما بر سر اين بود كه آيا اتاق نشيمن به رنگ سبز روشن باشد يا به رنگ كرم. من طرفدار رنگ كرم بودم و او فكر ميكرد كه اين رنگ، خيلي سطح بالاست. وقتي سرانجام پدر و مادرم جاي كوچكي را در لانگ آيلند خريدند و پدرم بازنشسته شد من بيست سال داشتم. تا مدتي به نظر ميآمد كه روياي او به حقيقت پيوسته است. يك روز شنبه، چند ماه پس از آن كه صاحب خانه شده بودند، دم منزلشان توقف كردم و ديدم كه پدرم توي صندلي از فرط خستگي خوابش برده است. منظرهاي كه از زمان كودكي با آن آشنايي داشتم، ولي فكر ميكردم كه ديگر وضعشان خوب شده است. مادرم گفت كه پدرم به تازگي كار كوچكي پيدا كرده است و شايد بتوانند دستي به سر و روي خانه بكشند. هر چيزي استهلاك دارد. بار بعدي كه به ديدارشان رفتم، باز هم توي صندلي خوابيده بود. پرسيدم «از وضعتان راضي هستيد؟» مادرم گفت «خوب، پدرت ميترسد كسي وارد منزل شود و هر چه را كه در اين مدت به زحمت فراهم كردهايم، ببرد. او هنوز ناچار است كار كند تا شايد بتوانيم خانه را به دستگاه دزدگير مجهز كنيم.» دلم فرو ريخت. پرسيدم كه چه قدر خرجش ميشود. از جواب طفره رفت و گفت طولي نميكشد كه آن را نصب خواهند كرد. چند ماه بعد كه به ديدارشان رفتم، پدرم را خسته و كسل ديدم. پرسيدم كه چه موقع براي استفاده از تعطيلات به سفر ميروند. مادرم گفت «امسال كه نميشود. نميتوانيم خانه را خالي بگذاريم.» پيشنهاد كردم كسي را براي مراقبت از خانه بياورند. پدرم با ترس گفت «نه، نه، ميداني كه مردم چه جوري هستند. حتي دوستان با دلسوزي از اموال آدم نگهداري نميكنند.» و بعد از آن ديگر به مسافرت نرفتند. سرانجام، طوري شد كه پدر و مادرم به ندرت با هم بيرون ميرفتند، حتي براي رفتن به سينما. هميشه احتمال آتش سوزي يا فاجعه مبهم و نامعلوم ديگري وجود داشت. و پدرم تا زنده بود، مشاغل عجيب و غريبي را به عهده گرفت. عاقبت خانه چنان بر سرنوشت آنان حاكم شد كه هيچ يك از كارفرمايان سابقش چنان نبودند. وقتي بترسيم كه چيزي را از دست بدهيم، اشيايي كه ما مالك آنها هستيم، مالك ما ميشوند هستی خانوم28th January 2007, 10:09 AMبه کار بردن جملات مثبت همه انرژی های منفی را دور می کند اکنون همه چیز برای انجام مشیت الهی راه می گشاید، و حق من در پرتو فیض و به گونه ای معجزه آسا به من میرسد MAAAH28th January 2007, 02:54 PMبله میشه.فقط اراده میخواد... اگر انسان تصویر تنگدستی را از صفحه ی هشیاری خود بزداید فرمانروای عصر طلائی خواهد بود... به روزگار سخت نیندیشید که دیگر بار گرفتار همان اوضاع خواهید شد.پس مثبت فکر کنیم،سخت نگیریم تا روزهامون خوب و مثبت سپری بشن،در این صورت ناخودآگاه انرژی مثبت ما به دیگران انتقال پیدا میکنه... elada29th January 2007, 02:38 AMميدونيد دوستان من از همه مباحثي كه در رابطه با روح و روان انسان شكل گرفته و هر روز در حال تغيير و تحول و ابداع تازه اي هست تفكر مثبت را در جايگاه اول ميدونم يعني مهمترين اصل همينه بايد ياد بگيريم كه باورهاي ما در زندگي سازنده آينده ما است كه روانشناس ها اين جمله را در واقع اينطور ميگويند كه زندگي بازتاب باور هاي ما است. من خودم به شخصه اثرات تفكر مثبت را در زندگي بيشتر از ساير مسائل ديده ام و ميتونم به يقين به شما بگم اگر زندگي شما مطلوب نيست به خاطر اين است كه مطلوب فكر نميكنيد. دوست دارم راجع به اين موضوع بيشتر صحبت كنم و همچنين مايل هستم كه تجربيات افرادي كه با تغيير تفكر خودشان به موفقيت هاي تازه اي دست يافتن را براتون بنويسم و يا حتي تجربيات شخصي از شما عزيزان هم درخواست ميكنم اگر چنانچه در اين زمينه تجربه خاصي داشته ايد برايمان بنويسيد اصلا هر جور كه بخواهيد فكرش رو كنيد همه مسائل به تفكر برميگرده شما الان بريد پيش مشاور خودتان و ازش درخواست كنيد كه راهي پيش پاي شما بگذاره كه در كارتون موفق تر باشيد به ثروت بيشتري برسيد شروع ميكنه روي تفكر شما كار كردن جوان يا نوجواني مراجعه كنه بگه من خسته شدم از وضعيت فعلي ميخواهم تغيير كنم مجددا كار روي تفكر آن شخص آغاز ميشه و ميشه گفت ضمير ناخودآگاه و فكر با هم دوست صميمي هستند كه بايد همزمان براي حفظ رابطه اين دو كوشيد براي ضمير ناخودآگاه از ابزار تلقين استفاده ميكنيم اما براي قدرت فكرمان از همزاد خودش يعني تفكر مثبت استفاده ميكنيم حرفهايي كه به شما عزيزان ميزنم را همه را با تمام وجود حس كردم و نتايج بسيار خوبي از انها گرفته ام و دلم ميخواهد شما هم روش پرورش آنها را تمرين كنيد و زندگي خودتان را طبق ميل خودتان بسازيد يادتان باشه هرطور فكر كني همان ميشه زياد صحبت نميكنم منتظر حرفها و سوالات و خاطرات شما در اين زمينه ميمونم. moshmoshak29th January 2007, 03:29 AMراجع به تلقين شبها كه ميخوابيم مثلا 50 بار كلمات مثبتي كه به اونا نياز داريم را تكرار كنيم. بسيار در روحيه و ايجاد افكار مثبت اثر داره. elada1st February 2007, 07:56 PMخوب در اين 4 روز فقط يك نفر پست زد! يعني كسي تجربه اي در اين زمينه نداره؟ فكر نميكنم اينطور باشه حتما قابل ندانستيد:( حالا اگه اشكال نداره من يك سوال از حضور شما عزيزان داشته باشم؟ چرا ميگويند هرطور كه فكر كني همانطور ميشود ؟البته يك توضيحاتي در اين تاپيك داده شد قبلا اما دلم ميخواهد هر كسي برداشت و تفسير شخصي خودش را بنويسه با تشكر. moshmoshak2nd February 2007, 02:34 AMهركس در فكر خير وسعادت باشد بالاخره سعادت را بدست خواهد آورد. افلاطون رسيدن به خوشبختي فكر كردن به آن است كه باعث باور كردن آن مي شود. راشيله مافوق همه چيز داشتن خيالات و قلب پاك داشتن است. كه انسان را به همه چيز مي رساند. فكر كردن به چيزي جرات انسان را براي انجام آن زياد مي كند. اعتماد به نفس و اطمينان را در آدم بالا مي برد. ولي نكته مهم اين است كه فكر كردن توام با غصه و تاسف نباشد كه نتيجه عكس دارد. واين طرز تفكر باعث مي شود كه بعد از مدتي آن تفكر ملكه ذهن شود و باعث ايجاد رفتار همگن با ذهن شود. به عنوان مثال:اگر فيلم توحيد را ديده باشيد. در اين فيلم فردي لابالي كه اداي يك فرد مبارز و مذهبي را در مي آورد و تمام فكر وانديشه او به اعمال و انديشه هاي آن فرد مبارز متمركز شده بود بعد از مدتي درست عين آن شخص شد. MAAAH2nd February 2007, 09:31 PMمن خیلی تو زندگیم سعی کردم که انرژی منفی خودم رو به دیگران منتقل نکنم،مثل غمهامو و دردامو و...و همیشه خودم به دیگران انرژی مثبت دادم.اما گاهی اوقات دیگران بدجوری با انرژی منفیشون تو ذهنم تاثیر میذارن.هر چی سعی میکنم از خودم دورش کنم نمیشه و دیگه خودم قاطی میکنم و مغزم سوت میکشه.بعضی آدمارو هرکاری کنی نمیشه توجیه کنی که آقا مثبت فکر کن.به نظر شما چیکار باید کرد با این آدما که نزدیکتم هستند؟ patris3rd February 2007, 03:40 AMخيلي موقعها هم متاسفانه مردم با بدبيني نسبت مسئله كه تو مطمئني انجام ميشه باعث ايجاد فضاي پر از اضطراب ميشن همين فضاي پر تنش باعث بوجود امدن افكار منفي و انرژيهاي منفي به ذهن ميشه هستی خانوم4th February 2007, 09:58 AMافکار منفی موتور ذهن را خراب می کند، افکار منفی شما را زير بار نگرانی عجز و احساس حقارت از پا در می آورد elada17th February 2007, 02:31 PMخيلي موقعها هم متاسفانه مردم با بدبيني نسبت مسئله كه تو مطمئني انجام ميشه باعث ايجاد فضاي پر از اضطراب ميشن همين فضاي پر تنش باعث بوجود امدن افكار منفي و انرژيهاي منفي به ذهن ميشه اين محيط پرتنش هميشه هست .ما الان ميخواهيم بدونيم چجوري با همه اتفاقها و شرايط موجود ميتونيم اين انرژي را از خودمان دور كنيم. راهكارهايي گفته شد و به اين نتيجه رسيديم كه مهمترينش تفكر خودمان هست . پس وقتي شما خوت مطمئني بايد روي اين اطمينان و فكرت تمركز كني.(هيچ گاه نا اميد نشويد) البته يادمون باشه اگر مايل به سعادت و پيروزي هستيم بايد براي اطرافيان و دوستان هم خواهان خوشبختي باشيم. اگر همه اين تفكر را در ذهن داشته باشند ديگه كمتر شاهد اين تنش ها حرفهايي كه پاتريس جان گفتند خواهيم بود. Rainyboy18th February 2007, 11:57 PMبا اجازه از دوستان و مدیر عزیز eleda جان راستش این موضوع رو نوشتم میخواستم گفت و گوی تازه ایجائ کنم دیدم هست برای همین کل مطلب رو قرار میدم اگر تکراری بود من رو ببخشید «تصوير ذهني چيست؟» شما كه در راه اول هستيد، نااميد نشويد . باور كنيد كه موفق مي شويد . به خودتان فرصت دهيد و تمرينات را هر روز تكرار كنيد . شما بايد كم كم به افكار مثبت عادت كنيد ، به افكار مثبت خود فكر كنيد و آن ها را از ياد نبريد و با امواج منفي آنگونه كه گفته خواهد شد مبارزه كنيد و نكات زير را را به ياد داشته باشيد: 1- دل ما هميشه به طرف انديشه ها مي رود. 2- ضمير ناخود آگاه در محيط مثبت رشد مي كند. 3- در محيط مثبت رشد كردن ، باعث ايجاد قدرت مي شود. 4- كلمات مثبت را هميشه به كار گيريد . 5- تصور كنيد امروز نخستين روز زندگيتان است. 6- افكار مثبت را بپذيريد و به آنها خوش آمد بگوئيد . از خداوند كمك بخواهيد تا موفق شويد و باور كنيد كه موفق مي شويد. حواستان باشد نگرش مثبت به معني نديدن زشتي ها و نقص ها نيست ، بلكه به معني درست ديدن نقص ها و دست يابي به راههاي رفع آنها است .وقتي مي توانيم به رفع نقص ها بپردازيم و به آنها فكر كنيم كه به آنها با ديدي مثبت نگاه كنيم . افكار منفي : هر فكري كه شما را مي آزارد ، عصبي مي كند ، مي ترساند و آرامش شما را بر هم مي زند يك فكر منفي است . چنان چه شما به طور ذهني در برابر زندگي به مقاومت بپردازيد تراكم عاطفي در ضمير باطن شما خفه خواهد شد و موجب پديدار شدن شرايط منفي مي گردد. اگر در ذهنمان خود را كم هوش ببينيم همين طور عمل خواهيم كرد و در رفتار بيروني ما اين كم هوشي ديده خواهد شد. افكار منفي ، حاصل خاطرات منفي و گذشته قابل تغيير نيست . علت ضعف روانكاوي اين است كه گاه با هيپنوتيزم و روش هاي مختلف سعي در به ياد آوردن تجارب تلخ گذشته دوران طفوليت بيمار و زدودن آنها مي كنند. در صورتي كه آن تصاوير را بر مي گردانند و اين همان موج منفي است . امواج منفي در تمام شرايط به انسان هجوم مي آورد و او را تحت فشار قرار مي دهد. متأسفانه بسياري از ما عادت كرده ايم كه منفي ببينيم و منفي بينديشيم .هفته آينده راهكار هايي براي مقابله با امواج منفي ارايه مي دهيم . * با امواج منفي مقابله كنيم راه هاي مقابله با امواج منفي : 1- هر گاه امواج منفي به سراغتان آمد با همه توان ، آهسته و يا بلند فرمان بدهيد : ايست. 2- هر گاه موج منفي وارد وجودتان شد ، مي توانيد به آن فرمان دهيد : بعدي . 3- يك كش ساده تهيه كنيد ( كشي كه معمولاً در ايران به دور بسته هاي اسكناس مي بندند) ، آن را به دور مچ دست خود بياندازيد و با ارسال امواج منفي از سوي انديشه هايتان و يا از طرف ديگران ، آن را بكشيد و محكم رها كنيد . شوك حاصل از اين كار به شما يادآوري مي كند كه ممكن است به ورطه منفي نگري سقوط كنيد و حتي بعد از مدتي با نگاه كردن به مچ دستتان ميتوانيد دريابيد كه به چه اندازه امواج منفي به سوي شما و ضمير ناخودآگاهتان هجوم آورده است و شما تنها با استفاده از اين تكنيك ساده ، كه من آن را كش كش ناميدهام ، ميتوانيد از آنها رها شويد. اما راههاي ديگري نيز براي مبارزه با امواج منفي وجود دارد . مجسم كنيد انديشه هاي منفي شما كمرنگ و محو شده و انديشههاي مثبت تان بزرگ و پرنورتر ميشود. براي مثال ، اگر فكر مي كنيد كه نميتوانيد در جمعي سخنراني كنيد ، تصور كنيد آن فكر منفي را روي تخته سياه نوشته اند و شما آن را پاك مي كنيد و يا اينكه فكر كنيد اين امواج را درون بادكنكي قرار دادهايد و آنها را به دور دستها ميفرستيد. آنتوني رابينز براي دور كردن افكار منفي پيشنهاد ميكند كه 10 روز روزه فكري بگيريد و در آن 10 روز از هرگونه فكر ، احساس ، كلمه ، پرسش و يا مثالي كه جنبه هاي منفي داشته باشد ، دوري كنيد. توجه داشته باشيد : براي تثبيت هر عادت ، 21 روز زمان كافي است. هر روز صبح جملات جادويي ( از اين هفته در پايان هر مطلب ، يكي از اين جملات را براي شما هديه مي دهيم) تكرار كنيد.به جاي فكر كردن به مشكلات ، به راه حل ها فكر كنيد.همچنين از سه تكنيك: ايست ، بعدي و كش كش استفاده كنيد و از خود سؤالات مثبت بپرسيد. انديشه هاي خود را تغيير دهيد تا زندگيتان تغيير كند ضمن آنكه نبايد اجازه دهيد افكار منفي شما را محاصره كند، مثبت فكر كنيد تا زندگي تان مثبت شود. واما جمله اي جادويي براي شما : پروردگارا ! در اين هفته ياد آورم باش كه چشمانم براي ديدن است نه براي بستن، چشمانم را براي ديدن حقايق گشوده دار. patris19th February 2007, 04:01 AMrainyboy عزيز ممنون از مطلبت من واقعآ به چنين مطلبي احتياج داشتم doncorleone22nd February 2007, 11:46 AMتا حدود زيادي شما هماني هستيد كه فكر ميكنيد و ميتوانيد آنچه را كه فكر ميكنيد از عهده شما ساخته نيست انجام دهيد، اين طرز فكر شماست كه شما را به عرش ميرساند و يا در غير اين صورت در درياي نوميدي غرق ميسازد. اين تصوير ذهني است كه به شما شادي يا غم، موقعيت، يا شكست، خوشبختي و يا درد و رنج حكم ميدهد. تصوير ذهني شما ميتواند به شما كمك كند تا آنچه را براي رسيدن به شادي و رضايت لازم داريد انجام دهيد، ميتواند به شما كمك كند تا از زندگي خود لذت ببريد، ميتواند اسباب اعتماد به نفس و اطمينان به كار و فعاليت هايي باشد كه شما براي زمان فراغت خود انتخاب ميكنيد، مصمم بر شاد زيستن شويد، از روي خيرخواهي به ارزيابي خودتان سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
آيا ميتوان انرژي هاي منفي را از خود دور کرد؟-SAMOEL30th December 2006, 12:44 AMپاسخ ساده است بله چرا نميشود؟ ليست زير اشاره اي است کوچک به راه هاي کسب ...
مهمترين روشها براي از بين بردن و دور كردن انواع انرژيهاي منفي از خانه: - صاف ... در دكوراسيون داخلي به همين سادگي ميتوان انرژي منفي را از فضاي زندگي خود دور كرد و از ...
آيا ميتوان انرژي هاي منفي را از خود دور کرد؟ 30 دسامبر 2006 – آيا ميتوان انرژي هاي منفي را از خود دور کرد؟ ... نفرت داشتن انرژي منفي دارد. ... افكار منفي : هر فكري كه شما ...
آيا ميتوان انرژي هاي منفي را از خود دور کرد؟-SAMOEL30th ... خدا را شكر كه دختر نوجوانم هميشه از شستن ظرفها شاكي است. .... به عنوان مثال:اگر فيلم توحيد را ديده باشيد.
چگونه احساسات منفي را از خود دور كنيم-به گزارش ايرنا و به نقل از رويترز اغلب ... بودند، هنگامي كه پس از سه هفته به پزشك مراجعه كردند و پزشك متخصص آنها را مورد ... NikSalehi.com ::: چگونه افکار منفی رو دور بریزیم صفحه اصلی انجمن های گفتگوتماس با ما. ... و اينكه چگونه ميتوان با كمك آن ها انرژي منفي را از محيط زندگي خود دور نماييم.
چگونه انرژی منفی را از خود دور کنیم هر چه بیشتر منفی بافی کنیم و راهی هم برای رها ساختن آن نیابیم انرژی ... وقتی افراد با هرگونه مشکلی مواجه میشوند یا شکست میخور.
آيا ميتوان انرژي هاي منفي را از خود دور کرد؟ 30 دسامبر 2006 – ليست زير اشاره اي است کوچک به راه هاي کسب انرژي مثبت. ... واقعا اگه به زندگي به اين ديد نگاه كنيم ...
اما وقتي که موقعيت آن را با موضعي طبيعي مي سنجي، با يک کوه يا صخره يا دهانه ... نقل است که قديم ها، خيلي زمان هاي دور، اين خانه براي مسافران هميشه "بر پا" بوده است. ... به همين سادگي ميتوان انرژي منفي را از فضاي زندگي خود دور كرد و از زندگي كردن در .
احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):زباله را شب در خانه هاى خود نگه نداريد و آن را در روز به ... اما وقتي که موقعيت آن را با موضعي طبيعي مي سنجي، با يک کوه يا صخره يا دهانه ي دره ... و اينكه چگونه ميتوان با كمك آن ها انرژي منفي را از محيط زندگي خود دور نماييم.
انرژي مثبت نگارش یافته توسط بدری السادات طباطبائی همه ما معمولا ًبه دنبال موفقیت شاد و در صورت ... های هیجانی درازمدت که ربطی به امور روزانه ندارند خُلق خوانده مي. ... حتی رویدادهایی که به نظر دیگران ناخوشایند است به نظر او خوب میرسد. ... اما نباید فراموش كرد كه ما خود مثبت و یا منفی را انتخاب می. .... چگونه انرژي منفي را از خود دور سازيم ...
-