واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: محبيان:اصولگرايان هيچگاه برترى استراتژيک بر دوم خردادىها نيافتهاند هرچند به واقع مدل غالب بر انتخابات شوراهاى دور سوم مشابه شوراهاى دور دوم يا دور برگردان به سوى قدرت براى دوم خردادىها نيست، زيرا انتخابات شوراهاى دور دوم در دوران افول دوم خرداد بود و انتخابات دور سوم در دوران صعود اصولگرايان است ولى به هيچوجه نمىتوان آسوده نشست و پيروزى در اين رقابت را قطعى انگاشت امير محبيان در خبرگزاری "آریا" نوشت: سان تزو استراتژيست چينى حدود چهارصد سال پيش از ميلاد مسيح (ع) گفته است: “يکصد بار پيروز شدن در يکصد جنگ حد اعلاى مهارت نيست، حد اعلاى مهارت مقهور کردن دشمن بدون جنگيدن است. لذا آنچه که در جنگ بيشتر اهميت دارد، حمله به استراتژى دشمن است.” جبهه دوم خرداد در يک فرآيند هشتساله مقهور حمله رقيب اصولگرا به استراتژى خود شد و اکنون به ظاهر همان فرآيند براى اصولگرايان در حال تکرارشدن است. اصولگرايان به جامعه ثابت کردند که رقباى دوم خردادى آنها در اجراى شعارهاى خود کارآمد نيستند و اينک دوم خردادىها در پى آنند که به جامعه بگويند: 1- اصولگرايان برخلاف ادعاها وحدت ندارند. 2- براى خدمت سبقت نمىجويند بلکه در گرداب جنگ قدرت غوطهورند. 3- براى عملىکردن شعارهايشان نيز کارآمدى ندارند. آنها همانگونه که اصولگرايان از انتخابات شوراهاى دور دوم به عنوان يک “نشانه” براى اثبات سخنشان بهره گرفتند، مىکوشند انتخابات شوراهاى دور سوم را به نمودارى روشن براى اثبات ادعاى خود تبديل کنند. متاسفانه، برخلاف خوشبينىهاى دوستان اصولگرا بايد اذعان کنم که آنها (دوم خردادى ها) تاکنون موفقيتهايى داشتهاند. ارائه ليستهاى متعدد و رجزخوانىهاى خام و بعضا کودکانه بدون توجه به مشکلات فرا رو روندى نيست که نتوانيم دست اختلافافکن رقبا را در آن مشاهده نکنيم هرچند که خامانديشىها مددکار رقبا شده است. فراموش نکنيم هرچند به واقع مدل غالب بر انتخابات شوراهاى دور سوم مشابه شوراهاى دور دوم يا دور برگردان به سوى قدرت براى دوم خردادىها نيست، زيرا انتخابات شوراهاى دور دوم در دوران افول دوم خرداد بود و انتخابات دور سوم در دوران صعود اصولگرايان است ولى به هيچوجه نمىتوان آسوده نشست و پيروزى در اين رقابت را قطعى انگاشت. زيرا: 1- گاهى نباختن در رقابت به معناى غلبه يافتن است (که دوم خردادىها اکنون در اين شرايط قرار دارند) و گاهى غلبه نيافتن مترادف شکست (وضعيتى که اصولگرايان در آن قرار دارند.) کار اصولگرايان در روند شوراها دشوار است زيرا حتى يک ورودى دوم خردادىها به جمع برگزيدگان قادر است سکوى لازم براى ايفاى نقشى جدىتر در انتخابات دور بعد شوراها را براى آنها فراهم آورده و موضع برتر اقليت منتقد را به آنها اعطا کند. 2- واقعيت آن است که اصولگرايان هيچگاه برترى استراتژيک بر دوم خردادىها نيافتهاند و تمامى برترىها، برترى تاکتيکى بوده است، زيرا در برترى استراتژيک، رقيب از قابليت انتقامگيرى يا برگشت به قدرت تهى مىشود ولى نظام مردمسالارى - به خوبى- سطح پيروزىها را به پيروزى تاکتيکى تقليل مىدهد، پس گمان اينکه “دوم خردادىها” ديگر برنمىگردند، مىتواند در زمره اشتغالات ذهنى موهوم دستهبندى شود. پس اگر راه آسان نيست و رقيب در آستانه به شادمانى ايستاده و به اختلافات دلشاد است، اينگونه در برابر هم ايستادنها، آن هم در جمع اصولگرايان ارزشگرا چه معنايى دارد؟ 3- در هر پيروزى سه عنصر مهم وجود دارد، سازماندهى برتر، عزم بيشتر و حمايت گستردهتر تودهها (مقبوليت.) اصولگرايان اگر يکپارچه گردند همه اين عوامل پيروزى را فراهم دارند و اگر به تفرقه گرايند، اين عناصر را از دست داده و پيروزىها در برابر چشمانشان به خاطره تبديل خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]