واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: براي حمله به ايران ديگر دير است اما...
------------
گزارش راديو ارتش اسرائيل از قول يك "مقام بلند پايه" اسرائيلي كه نام وي فاش نشده در خصوص اينكه "بوش و معاون وي ديك چني بر اين اعتقادند كه عمليات نظامي عليه ايران بايد صورت گيرد"، روز سه شنبه ٢٠ مي بازتابي گسترده داشت. اورشليم پستنخستين روزنامه اي كه خبر را انتشار داد اما همزمان گزارش كرد كه كاخ سفيد خبر مزبور را قاطعا مردود دانسته است.
از قرار معلوم كانداليزا رايس و رابرت گيتس كساني هستند كه تا اين لحظه در برابر ايده حمله نظامي به ايران از خود مقاومت نشان داده اند. به نوشته اورشليم پست مقام اسرائيلي هم چنين گفته است كه بوش اعتقاد دارد كه بايد به درمان بيماري پرداخت نه علائم بيماري.
اما ببينيم واقعيت ها چه مي گويند. انتخابات بزرگ ماه نوامبر در پيش است. انتخاباتي كه اگر اوباما بعنوان نماينده حزب دموكرات وارد مرحله نهائي مبارزات شود، صحنه اصلي جنگ اوباما و مك كين مسئله ايران خواهد بود. آخرين چيزي كه در ليست آرزوي هاي جمهوريخواهان قرار دارد اينست كه پيش از ماه نوامبر رهبري فعلي كاخ سفيد دست به عمل جنون آميز حمله به ايران بزند. اتفاقات زنجيره اي كه پس از اين اقدام شكل خواهد گرفت حداقل در كوتاه مدت از كنترل آمريكا بكلي خارج خواهد بود. و بزرگترين خطر؟ وجود سربازان آمريكائي در بغداد و قيمت نفت.
جاي شك و تامل نيست كه ايران پيش از هر اقدامي اين دو هدف را نشانه خواهد رفت. سيل موشك هاي زمين به زمين ايران بسوي منطقه سبز و انعكاس آن در مطبوعات جهان بخصوص مطبوعات ليبرال و پرنفوذي مانند نيويورك تايمز، واشنگتن پست و لوس آنجلس تايمز تصوير آقاي مك كين را در نظر آمريكائيها وضوح و روشني بيشتري خواهد بخشيد. حتي اگر ضد حمله هاي تبليغاتي از سوي رسانه هاي محافظه كار مانند فاكس نيوز كه از پوشش خبري عظيمي در آمريكا برخوردار است مردم را دچار سردرگمي كند اما زماني كه جك جانسون (اسم متداول آمريكائي) براي هر گالن بنزين مجبور باشد ٨ دلار بپردازد با تمام وجود احساس خواهد كرد كه سكونت يك عنصر جنگ طلب ديگر در كاخ سفيد چه آينده اي را براي او رقم خواهد زد. طبيعي است با وقوع چنين وضعيتي كسي كه حتي پيش از رسيدن به كاخ سفيد بشارت (اين ويدئوي جالب را ببينيد) جنگ هاي بيشتري را مي دهد و سرود Bomb Bomb Iran را سر مي دهد در قعر تاريخ آمريكا دفن خواهد شد.
اما هنوز يك سناريو باقي است. اگر اوباما در ماه نوامبر به پيروزي نهائي دست يابد در حد فاصل اين ماه تا ماه ژانويه ٢٠٠٩ كه زمان تحويل كاخ سفيد از سوي پرزيدنت بوش به برك اوباما است چه اتفاقي ممكن است بيافتد؟ احتمال حمله آمريكا تقريبا منتفي است زيرا كه سيستم آمريكائي اينگونه عمل نمي كند كه ظرف اين مدت كوتاه يك جناح از اختياراتش استفاده كند و مجموعه مخالف خود را براي مدت نامعلومي با بحران مواجه سازد. اما اسرائيل چطور؟
روي كار آمدن پرزيدنتي كه معمار سياست خارجي اش متفكر بزرگ ٧٩ ساله ايست كه به وضوح از كتاب جنجالي "لابي اسرائيل" در برملا ساختن نقش جريان پرقدرت و پرنفوذ لابي مزبور دفاع كرده است مسلما خواب راحت را از چشمان عقابهاي اسرائيل خواهد ربود. سخن اين متفكر و سياستمدار كهنه كار و از اعضاي با نفوذ شوراي سياست خارجي در تشريح شخصيت اوباما ليكودنيك ها را در آمريكا و اسرائيل سخت نگران مي كند. "اوباما تعريف جديدي از نقش آمريكا را در جهان" بدست خواهد داد، اين گفته ژيبگينف برژينسكي مشاور پشت پرده برك اوباما است و معني "تعريف جديدي از نقش آمريكا را" هيچ كس بهتر از لابي اسرائيل درك نمي كند.
اما ببينيم آلترناتيوهاي اسرائيل در مواجهه با اين وضعيت چيست؟ اسرائيل مي تواند صبر كند و وضعيت نه جنگ و نه صلح كنوني را ادامه دهد. سئوال اما اين است. تا كي؟ عينيت هاي امروز احتمالا اجازه اين كار را به اسرائيل نمي دهند. حزب الله پس از شكست اسرائيل در سال ٢٠٠۶ نه تنها تضعيف نشده بلكه روز به روز بر قدرتش افزوده گشته است. مانوري كه اين نيرو هفته گذشته در ارتباط با تسخير برق آساي بيروت غربي يعني منطقه متراكم سني نشين از خود نشان داد زنگ خطر جدي را براي اسرائيل به صدا درآورد.
زمان در همسايگي هاي اسرائيل به نفع دولت اين كشور پيش نمي رود. قرائن نشان مي دهد كه از يك سو حزب الله در حال تبديل شدن به يك قدرت مطرح و تهديد كننده در مجاورت اسرائيل است و از سوي ديگر سركوب هاي وسيع و گسترده در نوار غزه نيز تا كنون علامتي از اثر بخشي از خود نشان نمي دهد. هنوز موشكها بر سر مردم اسرائيل مي بارد و دولت با همه تمهيداتي كه بكار گرفته نتوانسته به امنيت اين كشور جامه تحقق بپوشاند. از همه بدتر اينكه گذشت زمان در خصوص ايران نيز نه تنها كمكي به اسرائيل نمي كند بلكه تهديد را روز به روز جدي تر مي كنند.
در چنين شرايطي فكت هائي كه در محاسبات اسرائيل گنجانده مي شود از اين قرار است: بالا بودن قيمت نفت دست دولت ايران را براي مانور چه به لحاظ نظامي و چه ياري رساندن به متحدان خود باز كرده است. سيستم هاي ضد موشكي پاتريوت (Patriot) آمريكا و ارو (Arrow) اسرائيل (اسرائيل از هر دو سيستم بهره مي برد) نشان داده اند كه در عمل (از جمله جنگ تابستان ٢٠٠۶) از قابليت بسيار بالائي برخوردار نيستند. به اين ترتيب انبوه سازي در صنعت موشكي ايران بكلي توازن نيروها را برهم زده است.
با گذشت زمان اين بخش از صنايع دفاع ايران بسرعت به پيش خواهد رفت و وضعيت را براي اسرائيل سخت نگران كننده خواهد نمود. زماني يكي از رهبران سپاه گفته بود اگر ما اين سيستم موشكي را داشتيم صدام به ايران حمله نمي كرد. اين سخن كه منعكس كننده واقعيت نيز هست نشان دهنده اهميت سلاحهاي مزبور است.
گزينه ديگري كه در پيش پاي دولت اسرائيل است اينست كه در صورت انتخاب اوباما از پنجره دو ماهه اي (از زمان اعلام نتايج انتخابات تا انجام تحويل و تحول در كاخ سفيد در ماه ژانويه ٢٠٠٩) كه وجود دارد استفاده كرده و با كمك دوستان خود در كاخ سفيد به آنچه كه باور نكردني بنظر مي آيد دست بزند. حمله به ايران كه مي تواند محدود به مراكز مشكوك فعاليت هاي هسته اي باشد و يا در سطحي گسترده تر صورت گيرد بطور قطع عكس العمل شديد ايران را در پي خواهد داشت.
اسرائيل كاملا مي تواند اميدوار باشد كه در صورت وقوع اين وضعيت، آمريكا به نفع آن كشور و عليه ايران وارد عمل شود. اغتشاشات زنجيره اي كه از اين پس رخ خواهد داد شرايطي را پديد خواهد آورد كه مآلا دولت آينده آمريكا را در برابر عمل انجام شده قرار داده و مجبور به اتخاذ سياست هاي سخت و ستيزه جويانه خواهد كرد.
زماني ديك چني طي اظهار نظري گفته بودكه ممكن است روزي اسرائيل به ايران حمله كند و بعد روبرو شدن با آشوب و بهم ريختگي كه از پي آن مي آيد را به دنيا واگذار كند.
مخلص كلام اينكه براي آمريكا ديگر حمله به ايران دير است اما آيا مي توان بطور صد در صد اسرائيل را از معادله خارج كرد؟
تصوير متعلق است به ژيبگينف برژينسكي
شهير شهيد ثالث
[email protected]
پنجشنبه 2 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 565]