واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هنجارهاي اخلاقي در عصر ظهورجهاني شدن فرهنگي و مهدويت(قسمت سوم)فراگيري هنجارهاي اخلاقي
از ويژگيهاي عصر ظهور، فراگيري هنجارهاي اخلاقي در جامعه مهدوي و از ميان رفتن حرص، طمع و ايجاد روح بينيازي در انسانهاست. امام علي عليه السلام در اين باره فرموده است: « هنگامي که قائم ما قيام ميکند…، کينههاي بندگان به يکديگر از دلهايشان زدوده ميشود».(1)در حديثي از رسول خدا صلي الله عليه و آله نيز آمده است: « زماني که مهدي قيام ميکند، خداوند، غنا و بي نيازي را در دل بندگانش مينهد، بهگونه اي که او اعلام ميکند: هر کس به مال و ثروت نياز دارد، بيايد؛ ولي براي آن، کسي پيشقدم نميشود».(2)در روايت ديگري آمده است: «خداوند، دلهاي امت محمد صلي الله عليه و آله را از بي نيازي سرشار ميکند، بهگونه اي که منادي ندا ميدهد: هر کس به مالي نياز دارد، بيايد [تا نيازش رفع شود]؛ ولي جز يک نفر کسي نميآيد. آنگاه مهدي به او ميفرمايد: «نزد خزانهدار برو و بگو مهدي دستور داده است به من مال و ثروت بدهي». خزانهدار ميگويد: «دو دستي پولها را جمع کن». او نيز پولها را در دامن خود ميريزد؛ ولي هنوز از آنجا بيرون نرفته است که از رفتار خويش پشيمان ميگردد و با خود ميگويد: «چه شد که من طمعکارترين امت پيامبر شدم، آيا کسي که سبب غنا و بي نيازي آنان گشت، از بي نياز کردن من ناتوان است». آنگاه باز ميگردد، تا اموال را باز گرداند؛ اما خزانه دار نميپذيرد و ميگويد : «ما چيزي را که بخشيديم، پس نميگيريم».(3)ويژگي ديگر در جامعه جهاني مهدوي، کاهش ناهنجاريهاي اجتماعي و از بين رفتن مفاسد اجتماعي، در عصر ظهور ميباشد. در حديثي از امام علي عليه السلام آمده است: «… هنگام ظهور مهدي، زنا و شرب خمر و همچنين ربا از بين ميرود و ... و کسي باقي نميماند که به خاندان پيامبر کينه و دشمني بورزدمعنويت و راز و نيازهاي شخصي، از ديگر مصاديق هنجارهاي اخلاقي در عصر ظهور به شمار ميآيد. در روايتي از امام صادق عليه السلام در اين باره آمده است: « مرداني که شبها نميخوابند، در نمازشان چنان اهتمامي و تضرعي دارند که انگار زنبوران عسل در کندو سر و صدا ايجاد ميکنند، شب را با نگهباني دادن پيرامون خود به صبح ميرسانند».(4)وجود اعتماد و صميميت در بين آحاد مردم، از ديگر مصاديق هنجارهاي اخلاقي در عصر ظهور ميباشد. مردم در عصر ظهور، در اوج اعتماد و برابري و صميميت و همبستگي با يکديگر زندگي ميکنند، به طوري که در روايت آمده اگر فردي دست در جيب برادر مؤمنش فرو برد و به مقدار نيازش از آن بردارد، مانع او نميشود.(5)کاهش ناهنجاريهاي اجتماعيويژگي ديگر در جامعه جهاني مهدوي، کاهش ناهنجاريهاي اجتماعي و از بين رفتن مفاسد اجتماعي، در عصر ظهور ميباشد. در حديثي از امام علي عليه السلام آمده است: «… هنگام ظهور مهدي، زنا و شرب خمر و همچنين ربا از بين ميرود و ... و کسي باقي نميماند که به خاندان پيامبر کينه و دشمني بورزد».(6) مردم در عصر ظهور در اوج اعتماد و برابري و صميميت و همبستگي با يکديگر زندگي ميکنند و دزدي، ربا، شرب خمر و بقيه ناهنجاريهاي اجتماعي در جامعه مهدوي کاهش پيدا ميکند. شايد بتوان حکمت آن را فراگير شدن جهانبيني الهي، گسترش هنجارهاي اسلامي و هنجارهاي اخلاقي و رشد عقل و خرد افراد جامعه و دانستن قبح و ضرر ناهنجاريهاي اجتماعي و اخلاقي در روح انسانها دانست.
فراگير شدن هنجارهاي فرهنگي ـ اجتماعيويژگي ديگر در جامعه جهاني مهدوي، فراگيري امنيت فرهنگي و اجتماعي است؛ در حالي که قبل از ظهور امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، ناامني و ظلم و تعدي به يکديگر بر جهان چيره گشته، يکي از اقدامات اساسي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، ايجاد امنيت اجتماعي در سراسر جوامع است. حضرت امنيت را در همه زمينهها به جامعه باز ميگرداند و مردم، در محيطي پر از امنيت و آسايش، به زندگي خود ادامه ميدهند؛ به طوري که بشر تا به حال اين نوع امنيت را نديده است. راهها، به گونهاي امن ميشود که زنان از جايي به جاي ديگر بدون محرمي سفر ميکنند و از هر گونه تعرض و سوء نظر در امان هستند. در روايت ديگري آمده است: «حضرت مهدي بهترين انسانهاست ... . در زمان او، زمين از چنان امنيتي برخوردار ميشود که زني همراه پنج زن ديگر، بدون داشتن مردي به حج ميروند و از چيزي ترس ندارند».(7) ناامني، چنان از جامعه رخت بر ميبندد و امنيت جايش را ميگيرد که حيوانات و جانداران را نيز در بر ميگيرد؛ به گونه اي که گوسفند و گرگ، در کنار هم زندگي ميکنند و کودکان، با عقرب و گزندگان هم بازي ميشوند؛ بدون اينکه آسيبي ببينند. از نظر قضايي نيز مردم در امنيت به سر ميبرند؛ به گونه اي که ديگر کسي از اينکه ممکن است حقش پايمال گردد، کوچک ترين بيمي ندارد و مردم، خود را دز امنيت کامل جاني و مالي ميبينند. در حديثي از امام باقر عليه السلام آمده است: «پس از ظهور مهدي، هيچ حقي از کسي بر عهده ديگري نميماند، مگر آنکه حضرت، آن را باز ميستاند و به صاحب حق ميدهد».(8)در حديثي از رسول خدا صلي الله عليه و آله آمده است: « شما را به ظهور مهدي بشارت ميدهم که زمين را پر از عدالت ميکند؛ همان گونه که از ستم و جور پر شده است. ساکنان آسمان و زمين؛ از او راضي ميشوند و اموال و ثروتها را به طور صحيح تقسيم ميکند»فراگيري عدالت اجتماعيششمين ويژگي در جامعه جهاني مهدوي، فراگيري عدالت اجتماعي است. در روايات، بر عدالت و قسط در عصر ظهور بسيار تأکيد شده و آن امام همام، مظهر و تجلي کامل عدالت ياد شده است. در کتاب مکيال المکارم چنين آمده است: «بارزترين صفات نيکويش در عدالت است؛ لذا به «عدل» ملقب شده است، چنانچه در دعايي که از خود آن حضرت براي شبهاي ماه رمضان روايت شده، [دعاي افتتاح] آمده است: " اللهم و صل علي ولي امرک القائم المؤمل و العدل المنتظر"».(9)
عدالت در جهاني شدن مهدوي، فراگير و گسترده است و همه دنيا را فرا خواهد گرفت و ريشههاي ظلم، ستم، بي عدالتي و تبعيض را از جامعه بشري بر ميدارد و يک جامعه جهاني، بر پايه مساوات و برابري مستقر ميکند. در حديثي از رسول خدا صلي الله عليه و آله آمده است: « شما را به ظهور مهدي بشارت ميدهم که زمين را پر از عدالت ميکند؛ همان گونه که از ستم و جور پر شده است. ساکنان آسمان و زمين؛ از او راضي ميشوند و اموال و ثروتها را به طور صحيح تقسيم ميکند». فردي از حضرت پرسيد: « معناي تقسيم صحيح ثروت چيست؟» حضرت فرمود: « به طور مساوي ميان مردم». سپس فرمود: « و دلهاي پيروان محمد را از بي نيازي پر ميکند و عدالتش همه را فرا ميگيرد».(10) نتيجهبه طور کلي ميتوان گفت در جامعه جهاني مهدوي، وحدتي در فراگيري جهان بيني الهي ـ توحيدي، فراگيري هنجارهاي اسلامي ـ ديني، فراگيري هنجارهاي اخلاقي، کاهش ناهنجاريهاي اجتماعي، فراگيري امنيت فرهنگي ـ اجتماعي و فراگيري عدالت اجتماعي يافت ميشود؛ در عين اينکه شاهد تنوع فرهنگي و وجود خرده فرهنگها نيز ميباشيم؛ از اين رو استراتژي سوم که همان «وحدت در عين کثرت» است، استراتژي مناسب براي بيان فرهنگ در عصر جهاني شدن مهدوي به شمار ميآيد؛ زيرا فرهنگ در عصر ظهور هم بايد داراي مشترکاتي باشد که موجب انسجام و همبستگي جوامع با يکديگر باشد و هم بايد داراي تنوعي باشد که هر جامعه بتواند به خرده فرهنگهاي خود عمل کند و جذابيت فرهنگي را در جامعه خود احساس کند.(11) پينوشتها:1. بحارالانوار، ج52، ص316 و ج10، ص104.2. ابن طاووس، ملاحم، ص64.3. مؤمن شبلنجي، نور الابصار، ص 171.4. بحارالانوار، ج 52، ص 308.5. همان،ص 372.6. منتخبالاثر، ص474.7. ابن طاووس، ملاحم، ص 69.8. بحارالانوار، ج 52، ص 224.9. موسوي، محمد تقي، مکيال المکارم، مترجم سيد مهدي حائري قزويني، ص189.10. نورالابصار، ص171.11. ر.ک: رباني، محمد باقر، تنوع يا وحدت فرهنگي در جامعه جهاني مهدوي، فصلنامه انتظار، ش 26-25.زهرا رضاييانبخش مهدويت تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 414]