تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833801101




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

من اينو مي خوام


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: من اینو می خوام
من اینو می خوام
فرنوش با مامان و بابا رفته بود خرید. مامان داشت ماکارونی می‌خرید و بابا هم لابه لای قفسه‌ها دنبال یک قوطی چای می‌گشت. دل فرنوش شکلات می‌خواست. به مامان گفت:«مامان!من شکلات می‌خواهم:» مامان گفت: «دخترم! من پول کافی همراهم نیست، به بابا بگو.»فرنوش رفت پیش بابا: «بابا من شکلات می‌خواهم.» بابا دست کرد توی جیبش و گفت: «فرنوش جان من پول دارم اما اگر برای تو شکلات بخرم دیگه نمی‌توانم برای خونه چای بخرم. حالا چه کار کنم؟»به نظر تو فرنوش چه کار کرد؟ به بابا و مامان چی گفت؟1. قهر کرد و بدو بدو از مغازه آمد بیرون.2. شروع کرد پا کوبیدن روی زمین و جیغ و داد کردن که من اگر شکلات نخورم، می‌میرم.3. به بابا گفت خب چایی نخر!4. به آقای مغازه دار گفت اجازه بدهد بدون دادن پول، شکلات بردارد.قبل از اینکه جواب سوال ما را بدهی راه را ادامه بده، ببین اگر فرنوش هر کدام از این کارها را می‌کرد ممکن بود چه اتفاقی بیفتد:1. ممکن بود ماشین یا موتور به فرنوش بزند.2. همه او را نگاه می‌کردند و می‌گفتند: «وای چه دختری! سرمان رفت! »3. فردا وقت صبحانه چای نداشتند.4. آقای مغازه دار به فرنوش می‌خندید و می‌گفت: «نه دخترم!» من هم پول دادم این‌ها را خریدم.»
من اینو می خوام
فرنوش هیچ کدام از این کارها را نکرد. چون بابا و مامان بعد از خرید، کمی پول به فرنوش دادند تا بندازد توی قلکش. فرنوش یک قلک داشت که پول‌هایش را در آن می‌انداخت و وقتی پول‌ها کم کم روی هم جمع می‌شدند؛ با مامان و بابا می‌رفت و چیزی را که می‌خواست می‌خرید.خب حالا نوبت تو است؛ بگو ببینم اگر جای فرنوش بودی، چه کار می‌کردی؟!  بخش کودک و نوجوان تبیانمنبع:هفته نامه سلامتمطالب مرتبط:چطور مطالعه کنیم؟ روحتان را فراموش نکنید چرا نماز می خوانیم؟ هفت خوان خواب مسعود، پسری که همیشه می برد بازیافت زباله ها شهر تمیز   





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 413]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن