واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: غیرت امام رضا علیه السلام
چون جلودى نابكار وارد مدینه شد و با شهزاده محمد قتال و محاربه شدید نمود، شهزاده را مغلوب و مدینه را متصرف شد، و شهزاده را به قتل رسانید، چون از قتل شهزاده فارغ شد، به لشكریان خود فرمان داد، به خاندان حضرت امام رضا علیه السلام هجوم آورده شد، در بیان غارت لباسهاى اهلبیت علیه السلام در مدینه منوره در زمان جناب امام رضا علیه السلام ، در كتاب تحفه رضویه از كتاب غیور روایت كرده كه در زمان خلافت هارون الرشید (علیه اللعنة و العذاب ) بعد از شهادت حضرت امام موسى كاظم علیه السلام شهزاد محمد بن جعفر صادق علیه السلام خروج كرده ، هارون ملعون ، سردارى بنام عیسى جلودى را به همراه لشكر بسیار به عزم دفع شهزاده محمد به مدینه منوره فرستاد، كه اگر مدینه را به تصرف خود آورد، شهزاده محمد را گرفته و به قتل رساند، و خاندان اهلبیت رسالت و زنان و دختران سلسله ابوطالب را غارت و نالان و عریان نماید.چون جلودى نابكار وارد مدینه شد و با شهزاده محمد قتال و محاربه شدید نمود، شهزاده را مغلوب و مدینه را متصرف شد، و شهزاده را به قتل رسانید، چون از قتل شهزاده فارغ شد، به لشكریان خود فرمان داد، به خاندان حضرت امام رضا علیه السلام هجوم آورده شد، و احاطه نمود جلودى ملعون بنا به حكم هارون پاى جسارت پیش گذاشته خواست ، كه با لشكریان خود داخل دولت خانه حضرت امام رضا علیه السلام شده ، زنان و عیال و اطفال آل رسول صلى الله علیه و آله را به خانه اى جمع نمود، خود آن بزرگوار در همان خانه ایستاد، مانع شد،جلودى فریاد زد كه یا ابالحسن من این كار را با حكم امیر المومنین هارون مى كنم ، تو نمى توانى كه مانع من و لشكر هارون شوى و من مامورم كه داخل این خانه شوم ، و جمیع دختران و زنان آل رسول صلى الله علیه و آله را غارت و عریان نمایم ، امام رضا علیه السلام به آن شقى فرمود: اگر مقصود تو گرفتن لباس و زینت ایشان است من خودم لباسها و زیورهاى ایشان را مى گیرم و به تو تسلیم مى نمایم ، لیكن نمى گذارم كه تو داخل حرمخانه ما شوى ! آن شقى رو سیاه قبول نكرد، تا اینكه آن حضرت قسم یاد كرد، كه من از لباس و زیور ایشان چیزى باقى نمى گذارم همه را گرفته به تو مى دهم آن شقى رو سیاه باز قبول نكرد، تا اینكه آن حضرت با سعى و كوشش بسیار آن سنگدل را راضى نمود، و خود آن بزرگوار داخل حرمخانه شد و جمیع لباسها و زیورهاى اهلبیت را حتى گوشواره و خلخال و دكمه هاى پیراهن ایشان را گرفته به جلودى لعین داد، و نگذاشت كه جلودى لعین یا یكى از لشكریان به حرمخانه اهلبیت داخل شوند.مولف دلسوخته عرض مى كند پدر و مادر و مال و اولادم فداى غیرت تو باد یا امام رضا علیه السلام غیرت تو قبول نكرد كه شخص نامحرم داخل حرمخانه ات شود، پس فدایت شوم جد بیمار تو حضرت امام زین العابدین علیه السلام را چه حالت روى داد كه چون اهل كوفه و شام با بى حیائى تمام رو به خیام و اسیرى و غارت آل رسول آمدند (1) پی نوشتها:1- كشكول النور: ج 1، ص 219 به نقل از كتاب تحفه الرضویهمنبع: كتاب داستانهایى از انوار آسمانىبخش حریم رضوی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 291]