تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):عالم باشى یا جاهل ، خاموشى را برگزین تا بردبار به شمار آیى . زیرا خاموشى نزد دانا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806718987




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آیا آن‌گونه که فکر می‌کنید هوشمند هستید؟(انواع هوش)


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: dokhtarak10th August 2006, 02:41 AMانواع هوش هوش چيزي است که ارزيابي و اندازه گيري آن کار ساده اي نيست چون انواع بسيار متفاوتي دارد. در سال 1983، دکتر هاوارد گاردنر استاد دانشگاه هاروارد، مفهوم جامع تري از هوش ارائه داد و آن را چند-هوشي ناميد. تئوري او با نظريات سنتي در اين رابطه که مي گفتند "آيا مي توانيد وقايع را به خاطر بسپاري، رياضيات انجام دهي، منطقي فکر کني و جمله هاي صحيح بنويسي؟" کاملاً مغاير بود. و ديدگاهي بسيار جامع تر براي قضاوت در مورد هوش افراد داشت. طبقه بندي اوليه شامل 7 دسته بود که هر کدام بخش هاي متفاوتي از هوش را شامل مي شد: هوش و دانش زبانشناختي: مهارت کار کردن با زبان و کلمات. گاهاً مي بينيم که بعضي قادر به تکلم به چندين زبان مختلف هستند، در حاليکه بعضي در يادگيري يکي هم درمانده اند. هوش منطقي و رياضي: حل مشکلات به طريقي کاملاً منطقي. نوعي از هوش که بيشتر شامل کتابخوانان است. هوش موسيقي: قابليت فکر کردن در قالب نُت هاي موسيقي و ريتم. چه در نواختن و چه در آهنگ سازي. هوش فضايي: حل مشکلات به صورت بصري، در مغز فرد. جهت يابي و ناوبري از مهمترين آنهاست ولي توانايي در هنر، مجسمه سازي و طراحي نيز از اين دسته اند. هوش جنبش فيزيکي: داشتن توانايي در حرکت عضلات و ساير حرکات ورزشي. هوش ميان فردي: توانايي شناخت احساسات، حالات و عواطف ديگران. مهارت هاي اجتماعي. هوش درون فردي: اطلاع از خودمان، احساسات و افکار خودمان. نکاتي که بايد به خاطر داشته باشيد يکي از اصلي ترين قانون هاي تعيين هوش افراد اين است که هيچ گاه فکر نکنيم آموزش و تحصيلات با هوش و قوه ي ادراک يکسان است. حتماً بايد تا به حال برخورد کرده باشيد که هر فردي با مدرک تحصيلي از بهترين دانشگاه دنيا، فرد باهوشي نيست، و هر فردي هم که نتوانسته حتي تحصيلات دبيرستاني را به پايان برساند خنگ و کم هوش نمي باشد. همانور که نظريه ي چند-هوشي نشان مي دهد، هر فردي قابليت هاي مختلف دارد و همه يکسان نيستند. به عنوان يک قانون کلي، باهوش ترين افراد جامعه ي ما تنها افرادي هستند که از ناچيز بودن اطلاعات و آگاهي هايشان مطلعند. هيچوقت به کسي اينقدر اطمينان نکنيد که بگوييد او پاسخ هر سوالي را مي داند و فکر مي کند که هر مبحثي را مي توان با تئوري خوب ضد بد حل کرد. هوش، قوه ي درک اين مسئله است که هر مشکلي ميتواند راه حل هاي مختلف داشته باشد، حتي اگر ما يکي را بر راه حل هاي ديگر ترجيح دهيم. برخلاف آنچه ممکن است فکر کنيد، پذيرفتن اينکه چيزي را نمي دانيد، يکي از علائم باهوشي شما است به جاي اينکه تظاهر کنيد که از آن آگاهي داريد. چون اگر کار را اشتباه انجام دهيد، و ديگران اين موضوع را بفهمند، از حيوان هم احمق تر جلوه خواهيد کرد. چه بايد کرد... هيچ راه مطمئن و کاملي براي تعيين هوش افراد نيست و نخواهد بود. اما نشانه ها و علائم زيادي هست که با دنبال کردن آنها مي توانيد نتيجه گيري کلي داشته باشيد. اما بايد سوالات درست و به درد بخور از فرد بپرسيد. در اينجا به مواردي اشاره ميکنيم، آنها را به خاطر بسپاريد. سوالات کلي بپرسيد، نه سوالات مخصوص و ويژه همه ي افراد با درصد هوش متوسط مي توانند اصول علمي و اعداد و مسائلي از اين قبيل را به خاطر بسپارند. سوالات انتزاعي و خيالي دشوارتر هستند. به دنبال پاسخ هاي صحيح و عقلاني باشيد آيا به نظر مي رود که فرد مشغول تکرار آن چيزي است که در روزنامه مطالعه کرده است؟ يا خود واقعاً در مورد اين مسائل فکر کرده است؟ به کلمات قلمبه سلمبه اي که بي جا به نظر مي رسند و اشتباهاً استفاده مي شوند دقت داشته باشيد بعضي افراد عادت دارند که با استفاده از کلماتي که به ظاهر گيرا و پرابهت هستند خود را بزرگ کنند. اگر استفاده از کلماتشان نابه جا بود، يادداشت برداريد. دنبال کلمات کليدي باشيد به طور مثال استفاده از کلمه ي "پيش گستر" اشاره به اين دارد که فرد از جملات کليشه اي استفاده مي کند. دنبال عبارات و جملات کليشه اي باشيد استفاده ي زياد از جملات کليشه اي نشانه ي بدي است، اما استفاده از همين کليشه ها به طرزي نادرست موضوع را بدتر هم مي کند. سوالاتي بپرسيد که خودتان جوابش را مي دانيد اگر سوال را درست جواب دهند يا اينکه بگويند نمي دانند خوب است. اما اگر سعي در سفسطه کردن کنند، حواستان باشد. حضور ذهن و قدرت استدلالش را محک بزنيد فقط حافظه ي او را آزمايش نکنيد، کمي هم قدرت تعقل آنها را محک بزنيد و ببينيد که آيا مي توانند بعضي از سوال ها را با استدلالات منطقي جواب بدهند. نظر او را در مورد چيزي بپرسيد ببينيد مي توانند در مورد موضوعات مختلف نظر خود را ابراز کنند يا اينکه فقط قادر به حفظ يکسري اصول علمي هستند. مهارت هاي اجتماعي او را بررسي کنيد. ببينيد در برخورد با ديگران چطور رفتار مي کنند. طريقه ي صحبت کردن او را بسنجيد بيان واضح و کامل موضوعات بسيار بهتر از استفاده از کلمات پيچيده و قلمبه سلمبه اي است که خود فرد هم شايد معنايش را به درستي نداند. "هر فردي که مبحثي را با توجه به منابع و مراجع ديگر بررسي مي کند، از هوش خود استفاده نکرده است، فقط از حافظه اش استفاده مي کند." -لئوناردو داوينچي- از هوشتان درست استفاده کنيد. تجربه هاي زيادي نشان داده است که افرادي که در ابتدا کودن و احمق جلوه ميکردند، نابغه و افرادي بسيار باهوش بوده اند. به همين دليل است که اين مسائل هيچگاه نبايد از روي ظاهر نتيجه گيري شوند. درست است که هوش به طور کلي چيز خوبي است، اما در کنار ويژگي هاي خوب اخلاقي فرد است که زيباتر مي شود. باهوش بودن يک چيز است، اما دانستن اينکه چطور از اين هوش استفاده کنيد بسيار مهمتر است. افرادي که موفق مي شوند، لزوماً هميشه افراد باهوشي نيستند. آنها فقط مي دانند که چطور از هوششان استفاده کنند. salina10th August 2006, 02:56 AMهوش فضايي: حل مشکلات به صورت بصري، در مغز فرد. جهت يابي و ناوبري از مهمترين آنهاست ولي توانايي در هنر، مجسمه سازي و طراحي نيز از اين دسته اند. من فکر کنم هوشم در این مورد خوبه ! از اینا هم خیلی خوشم اومد : به کلمات قلمبه سلمبه اي که بي جا به نظر مي رسند و اشتباهاً استفاده مي شوند دقت داشته باشيد بعضي افراد عادت دارند که با استفاده از کلماتي که به ظاهر گيرا و پرابهت هستند خود را بزرگ کنند. اگر استفاده از کلماتشان نابه جا بود، يادداشت برداريد. اگر سوال را درست جواب دهند يا اينکه بگويند نمي دانند خوب است. اما اگر سعي در سفسطه کردن کنند، حواستان باشد. این جمله هم دیگه محشر بود ... اینم داوینچی گفته ؟ درست است که هوش به طور کلي چيز خوبي است، اما در کنار ويژگي هاي خوب اخلاقي فرد است که زيباتر مي شود. باهوش بودن يک چيز است، اما دانستن اينکه چطور از اين هوش استفاده کنيد بسيار مهمتر است. افرادي که موفق مي شوند، لزوماً هميشه افراد باهوشي نيستند. آنها فقط مي دانند که چطور از هوششان استفاده کنند. در کل ایول... ahmaad 31310th August 2006, 03:22 AMچی میشد خدا از این همه هوش یه کم {بیشتر}به ما میداد{البته اینشم باید شکر کرد ولی خوب خودش نهایت طلب آفریده....... kouroshe_kabir10th August 2006, 03:34 AMتاپیک خیلی جالبی بود .ممنون roksana_200612th August 2006, 03:19 PMهوش فضايي: حل مشکلات به صورت بصري، در مغز فرد. جهت يابي و ناوبري از مهمترين آنهاست ولي توانايي در هنر، مجسمه سازي و طراحي نيز از اين دسته اند. هوش ميان فردي: توانايي شناخت احساسات، حالات و عواطف ديگران. مهارت هاي اجتماعي. من هم تو این دو مورد موفق ترم cinderella 222nd October 2006, 09:14 PMقبل از پاسخ به این سوال لازم است به عنوان یک انسان در مورد احساسات خودمان قدری هوشیارتر عمل کنیم. هوش هیجانی چیست؟ هوش هیجانی یعنی صداقت، یعنی آگاهی نسبت به احساسات خودمان و دیگران. دکتر دانیل گلدمن در کتابش به نام کارکردن با هوش هیجانی می‌گوید «هوش هیجانی مشتمل بر پنج قابلیت است که سه قابلیت آن در رابطه با تعامل فرد با خوش (درون‌فردی) و دو قابلیت دیگر در رابطه با نحوه ِ برخورد فرد با دیگران (برون‌فردی) است». این پنج قابلیت عبارتند از: خودآگاهی: هوش هیجانی با خودآگاهی آغاز می‌شود که ارتباط نزدیکی با ارزش‌ها، نقاط قوت و ضعف شما دارد تا بتوانید هم‌زمان از طریق روش مناسب و شازنده احساسات خود را ابراز کنید. خودگردانی (مدیریت برخورد): خودگردانی عامل اصلی در پذیرش مسوولیت اعمالی‌ست که انجام می‌دهیم. مدیریت بر احساس خودتان باعث می‌شود وقتی با هیجانی روبرو می‌شوید با انتخابی منطقی و دلایل کافی رفتاری صحیح در پیش گیرید. خودانگیزشی: تشویق و ترغیب افراد به تلاش بیشتر و مقاومت در مقابل افکار مایوس‌کننده است. بر اساس نظریه ِ دانیل گلدمن، مجریان و کارگزاران برتر بر موانع موجود غلبه کرده و می‌توانند بر محیط و شرایط موجود تاثیرگذار باشند. همدلی: توجه به احساسات دیگران. هم‌دلی فرد را وادار می‌کند که دنیا را از دریچه ِ چشم دیگران ببیند. به طور خلاصه، هم‌دلی نیازمند درک، شناخت و پاسخ مناسب به هیجان‌های دیگران است. روابط موثر: این‌ قابلیت، مجموعه‌ای از چهار مهارت هوش هیجانی ذکرشده است که به فرد کمک می‌کند به طور دائم و مستمر و به طور مثبت با دیگران ازتباط برقرار کند. روابط موثر، موجب اجماع و توافق عمومی شده و از اهداف گروه‌ها حمایت می‌کند. هوش هیجانی می‌تواند در شرکت‌های مختلف موجب موفقیت‌های کاری شود. بنده از این نظریه دفاع می‌کنم که هوش هیجانی منافع فردی زیادی در بر دارد، شامل موفقیت در مسیرهای شغلی، تقویت روابط فردی، افزایش خوش‌بینی، اعتماد به نفس و سلامتی. هوش هیجانی ضمن کاهش فشار روانی (استرس)، محیطی به وجود می‌آورد که به حفظ سلامت جسمی و تندرستی بهتر کمک می‌کند، به‌خصوص روی مفهوم دستيابی به سلامت جسمی و تندرستی بهتر تاكيد می‌كنم. وقتی دچار فشار روانی می‌شويم اين احساسات از سمت كمر حركت و تا دست‌ها امتداد می‌يابد و آن‌ها را تحت تاثير قرار می‌دهد. افرادی كه به دليل فشار روانی برای مشاوره مراجعه می‌كردند افرادی نااميد بوده كه دست از همه ِ احساسات خود كشيده بودند، حالتی خميده داشته و برای پاسخ دادن به هر سوالی فقط شانه‌های خود را بالا می‌انداختند. هوش هيجانی می‌تواند مزايای شغلی فراوانی از قبيل بهبود ارتباطات و كاهش تعارضات در محيط كار به دنبال داشته باشد. با برقراری ارتباط می‌توانيد اعتماد افراد را به دست آوريد. در محيط كار، اول نيازمند اعتمادسازی هستيد. تاثير رفتار و حركات، به مراتب بيشتر از ادای كلمات است. بيش از 65 درصد ارتباطات را علايم تن‌گفتاری (زبان بدن) تشكيل می‌دهد. ارسال پيام‌ها صرفا در قالب كلمات صورت نمی‌گيرد بلكه می‌تواند به وسيله ِ حركات بدن نيز ارسال شود، لذا هوش هيجانی كمك می‌كند تا پيام‌ها را بهتر مديريت كنيد. هوش هيجانی در محيط كار می‌تواند به عنوان يك مزيت تلقی شود. ارتقاء شغلی هر فرد بستگی به مهارت‌های هوش هيجانی دارد. بنابراين هوش شناختی (iq) نمی‌تواند پيش‌بينی‌كننده ِ خوبی برای موفقيت‌های شغلی فرد باشد. هوش شناختی می‌تواند فرد را تا دم درب موفقيت ببرد ولی اين هوش هيجانی‌ست كه از ابتدا می‌تواند از شما يك مجری و كارگزار برتر بسازد. به هنگام استخدام كاركنان به مهارت‌های فنی آنان نيازمند هستيد اما موضوع به همين‌جا ختم نمی‌شود، چون اگر اين افراد دارای بهترين مهارت‌های فنی هم باشند ولی عنان خود را به دست روزگار بسپارند و كنترلی بر هيجان‌های خود نداشته باشند در انجام وظايف حتما شكست می‌خورند. داشتن مهارت‌های فنی برای انجام كار مهم هستند، مشاغلی مانند حسابداری، هتل‌داری، امور اداری و تحقيق و پژوهش نيازمند مهارت‌های خاصی هستند، اما بايد بدانيم برای انجام وظايف به انسان نياز داريم و مهم است كه بپذيريم همه ِ ما دارای هيجان‌هايی هستيم. بنابراين هوش هيجانی عامل مهمی در تحقق اهداف تجاری‌ست و موجب افزايش بهره‌وری، كاهش اتلاف زمان و غيبت‌های ناشی از بيماری كاركنان می‌شود. هوش هيجانی موجب افزايش چرخه ِ نوآوری ميان كاركنانی می‌شود كه ايده‌های جديد را مطرح می‌کنند، بهبود می‌بخشند و يا در نهايت اجرا می‌كنند. وقتی به دنبال غيبت دانشجويان در آزمايشگاه بودم، متوجه شدم دانشجويان به اين دليل از كار در آزمايشگاه خودداری می‌کردند كه اساتيد از هوش هيجانی پائين‌تری نسبت به دانشجويان برخوردار بودند. به صراحت می‌گويم هوش هيجانی نوعی رفتار يا انتخابی در زمينه ِ كسب‌وكار است. ما بايد برای گسترش فرهنگ كاری بر مبنای هوش هيجانی كه بسيار فراگير است تلاش كنيم. در ارتباط با ديگران در محيط كار يا خانواده مهم نيست چه جملاتی می‌گوييد بلكه مهم، چگونه گفتن آن جمله است. هوش هيجانی در محيط كار كمك می‌كند تا بهتر بتوانيم احساسات خودمان را ابراز كنيم و مكنونات قلبی‌مان را در قالب كلمات بهتر ادا كنيم تا برای ديگران قابل فهم‌تر باشد. در خاتمه اين جمله را از دانيل گلدمن نقل می‌كنم كه "در زندگی هيچ چيز بزرگی تا كنون به دست نيامده است مگر آن‌كه پشت آن قدرت هيجان نهفته باشد". U_Hakem5th October 2006, 04:51 PMمن به هوش اعتقاد ندارم.فقط پشتكار. cinderella 225th October 2006, 05:32 PMمن به هوش اعتقاد ندارم.فقط پشتكار. ولي اگه هوش هم كنار پشتكار باشه موفقيت نزديكتر مي شه U_Hakem5th October 2006, 05:51 PMولي اگه هوش هم كنار پشتكار باشه موفقيت نزديكتر مي شه قبول.من ميگم ببينيد ما با پشتكار مي تونيم به همه جا برسيم.يه نگا به افراد موفق بيندازين.چند نفرشون با هوشن.پشتكار بدون هوش جواب ميده ولي يه دنيا هوش بدون پشتكار و تلاش ارزش نداره.من خيلي ها رو ميشناسم كه يه سري ادعا دارن مثلا: من هوشم خوبه ولي تنبلم و درس نمي خونم.يا همه به من ميگن باهوشي ولي نميدونم چرا كار برام پيدا نميشه و از اين جور چيزا.بنابراين به نظر من بايد هوش رو گذاشت در كوزه ابشو خورد يا تو حل رياضي ازش استفاده كرد و تو زندگي فقط پشتكار.تلاش و كوشش. cinderella 226th October 2006, 12:56 AMخوب شما درست مي گي...ولي من فكر مي كنم انسان واقعا باهوش از هوشش استفاده مي كنه نه اين كه تنبلي و بهانه كنه!!! patris8th October 2006, 04:52 AMقبول.من ميگم ببينيد ما با پشتكار مي تونيم به همه جا برسيم.يه نگا به افراد موفق بيندازين.چند نفرشون با هوشن.پشتكار بدون هوش جواب ميده ولي يه دنيا هوش بدون پشتكار و تلاش ارزش نداره.من خيلي ها رو ميشناسم كه يه سري ادعا دارن مثلا: من هوشم خوبه ولي تنبلم و درس نمي خونم.يا همه به من ميگن باهوشي ولي نميدونم چرا كار برام پيدا نميشه و از اين جور چيزا.بنابراين به نظر من بايد هوش رو گذاشت در كوزه ابشو خورد يا تو حل رياضي ازش استفاده كرد و تو زندگي فقط پشتكار.تلاش و كوشش. افراد باهوش و كم اراده موفقتر از افراد با اراده و كم هوش هستند چون افراد باهوش لازم نيست زياد از تجربه ازمون و خطا استفاده كنن چون با هوششون اينو درك ميكنن كه قبل اينكه از راهي برن اون راه درسته يا اشتباه ولي فرد با اراده و كم هوش فقط ميخواد راه رو بره بدون اينكه فكر كنه كه اين راه درسته يا اشتباه:cool: :cool: :cool: :cool: :cool: اينم نظر و عقيده منه:cool: :cool: Stranger Elf9th October 2006, 02:59 AMافراد باهوش و كم اراده موفقتر از افراد با اراده و كم هوش هستند چون افراد باهوش لازم نيست زياد از تجربه ازمون و خطا استفاده كنن چون با هوششون اينو درك ميكنن كه قبل اينكه از راهي برن اون راه درسته يا اشتباه ولي فرد با اراده و كم هوش فقط ميخواد راه رو بره بدون اينكه فكر كنه كه اين راه درسته يا اشتباه:cool: :cool: :cool: :cool: :cool: اينم نظر و عقيده منه:cool: :cool: سلام و عرض ادب خدمت تمام بزرگواران و دوستان... من با نظر و عقیده شما خانم پاتریس صددرصد موافقم... البته ترکیبی از هردو یعنی هوش و اراده هم خوبه ولی ممولا چون غرور و تکبر به همراه میاره... لاجرم دارندگان این دونعمت یک مقداری هم باید مراقبت معنوی و ادراکی را چاشنی کارشون کنند. از متن و مقاله خانم سیندرلا هم ممنونم... بسیار جالب بود. U_Hakem10th October 2006, 07:01 PMافراد باهوش و كم اراده موفقتر از افراد با اراده و كم هوش هستند چون افراد باهوش لازم نيست زياد از تجربه ازمون و خطا استفاده كنن چون با هوششون اينو درك ميكنن كه قبل اينكه از راهي برن اون راه درسته يا اشتباه ولي فرد با اراده و كم هوش فقط ميخواد راه رو بره بدون اينكه فكر كنه كه اين راه درسته يا اشتباه:cool: :cool: :cool: :cool: :cool: اينم نظر و عقيده منه:cool: :cool: ممنون از نظر دوست عزيزم.من زياد موافق صحبت شما نيستم ولي در عين حال نمي تونم اونو رد كنم.چرا؟چون اين حرف شما به نظر من بيشتر جنبه ي تئوري داره و قدري از واقعيت دوره. patris11th October 2006, 02:50 AMممنون از نظر دوست عزيزم.من زياد موافق صحبت شما نيستم ولي در عين حال نمي تونم اونو رد كنم.چرا؟چون اين حرف شما به نظر من بيشتر جنبه ي تئوري داره و قدري از واقعيت دوره. گفتم كه هر كس نظري داره و من كاملآ به نظرم معتقدم:) :) :) همين كه نظرم منو خوندين ازتون ممنونم:) :) :) amanda_sisil10th April 2007, 05:52 PMزن باهوش‌تر است یا مرد؟ تحقیقات نشان داده که: مرد و زن از لحاظ هوش کلی یکسان هستند ولی در استعدادهای خصوصی با یکدیگر فرق دارند. دختران در زبان ( دیکته ، انشا ) و در درک روابط اجتماعی و در مورد حافظه بهتر از پسران هستند و پسران در درک روابط مکانی و اعداد و تواناییهای مکانیکی از دختران برترند. رشد هوش در سالهای اول زندگی بسیار سریع است و در اواخر دوره کودکی از سرعت رشد آن کاسته می‌شود و توقف این رشد در حدود 20 سالگی است. البته توقف رشد هوش نمی‌رساند که یادگیری نیز متوقف می‌شود. mahtabi12th April 2007, 04:37 PMمنم دو كلمه بگم. خوب آدمهاي با هوش تنبل زيادن. اينو قبول دارم ولي راستش من يه همكلاسي داشتم سال چهارم رشته مون هم مثلاً رياضي بود. خوب اونموقع رشته سختي بود معلمها هم كه رحم سرشون نمي شد. اهل زيرآبي رفتن هم نبودن لا مروتها. يه دختره كنار من مي نشست كه بسيار دختر شنگول منگولي بود. شاد و سرخوش. آتش پاره بقول خودمون. خوب حالا مي گين پس تنبل بود. نخير ايشون بهترين بود در همه دروس. از هوش بالايي برخوردار بود. اولين باري كه معلم فيزيكمون تمرينامون رو مي خواست ببينه گفت من تو فكرم حل كردم:confused: دبير باور نكرد ولي بعد از مدتي نه ايشون بلكه تمام دبيرا متوجه شدن كه ايشون با هوش بالايي كه داره در اولين تدريس موفق به درك كنه مطلب مي شه و نيازي به يادداشت برداري و حل مسئله نداره. ايشون همون سال در رشته كامپيوتر (سخت افزار) كه البته خودش دوست داشت دانشگاه تهرون قبول شد. و حاال هم در ينگه دنيا معلوماتش رو از هموطنانش دريغ مي كنه. بگذريم منظورم از تعريف كردن اين موضوع اين بود كه بگم آدم با هوش يه قدم لازم داره در حاليكه آدم با پشتكار مثل من بيچاره سالها بايد بدوه و شايد به اونجايي كه دوست همكلاسي من رسيد هرگز نرسه. در دنيا افراد انگشت شماري هستند كه همت بلندي دارند و براي رسيدن به كمال هر سختي اي رو تحمل مي كنن و آدمهاي بسياري هم هستند كه با يه گام كوچولو در كنار هوش خدادادشون قدمي باندازه همه عمر افراد با همت بر مي دارند. كفران نعمت نبايد كرد ولي بايد قبول كنيم كه افراد هوشمند در موقعيت بهتري هستند حالا اگه يه درصدي از اونها اصلاً همون نيم قدم رو هم برنمي دارن نمي شه بگيم كه تموم آدمهاي با هوش در قهقرا موندن تا آدمهاي با پشتكار به جلو بيان. قبول كنين كه اگر يه آمار واقعي گرفته بشه تعداد افراد با پشتكار آنچنان هم زياد نيست. با تشكر فريبا .sefid.14th April 2007, 01:50 AMبا سلام بجهت روانشناختی(علمی) انسان دارای انواع سطوح از هوش است.مثلاً، 1- هوش عقلانی، 2- هوش هیجانی(که به خوبی توضیح داده شده)، 3- هوش ریاضی، 4- هوش کلامی، 5- هوش غیر کلامی،6- هوش ادراکی، 7- هوش اجتماعی و .... یک فرد نرمال برآیندی متناسب از این هوش ها را بهره مند است. عده ای هم در یک سطح هوش بسیار قوی ، ولی از جنبه ای دیگر کاهش دارند.مثلاً،فردی واجد هوش بسیار قوی در ریاضی و تعقل و استدلال است و همین فرد به دلیل کاهش هوش اجتماعی در ایجاد رابطه با دیگران دچار اشکال میشود. جالبه بدونین که، تست های مختلف هوش در این زمینه از همان ابتدای کودکی میزان بهره مندی فرد را از این سطوح مختلف هوش تعیین کرده و از طرفی ژن های مخصوص به هر هوش نیز در مغر شناسایی شده است.:confused: Rainyboy14th April 2007, 02:03 AMمن ریاضیم خوبه اصلا دوست ندارم ریاضی رو ولی برای حفظ ابرو مجبورم نمره بگیرم یعنی من هوش ریاضیم ضعیفه؟ نمیشه گفت بعضی وقت ها دل نمیخواد؟ یا همون پشتکار؟ میگن طرف هوش داره ولی پشتکار نداره پس به نظر من این دوتا مکمل هم هستند .sefid. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 637]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن