تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805068255
راز نیمه گمشده
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: mojix11th September 2006, 12:26 PMسلام این موضوعی که مینویسم واسه اینه که بهش خیلی اعتقاد دارم و خیلی دوست دارم نظر واقعی شماروهم بدونم. متن زیر را بخونید و برام بنویسید که شما چقدر این موضوع را قبول دارید در ابتدا آدمیان نخستین دارای دو سر بودند و چهار دست و چهار پا و در دویدن بسیار سریع تا جائی که تصمیم گرفتند به آسمانها برآیند و خدایان را نابود سازند. در شورای آسمان از هراس آدمیان شور و ولوله افتاد. هرکس برای مقابله با آنها نظری داد تا آنکه زئوس خدای خدایان را ایده ای آمد که دیگران نیز پسندیدند. بنا بر گفته او آدمیان به دو نیم می شدند بدینگونه هم تعداد پرستندگانشان زیاد می شد و هم از قدرت آنها کاسته می گشت. آدمیان به سرعت دو نیم شدند آنگونه که هر نیمه ای نیمه دیگر خود را گم کرد و آنچه امروز ما آنرا عشق می نامیم همان تلاش انسان برای پیدا کردن نیمه گمشده خود است... تا حالا شده زوجی رو ببینید که هیچ ربطی به هم ندارند؟تا حالا شده دونفر عاشق رو ببینید که انگار از یه گل سرشته شده اند؟ نظر شما چیه؟ bahar_takotanha31st October 2006, 01:21 PMمیگن قبل از اینکه انسانها پا به این دنیا بزارن در آن دنیا زندگی می کردند و هر کس جفتی داشته و تو این دنیا به دنیال جفت خودش که همون نیمه گمشدشه میگرده kimyya31st October 2006, 01:51 PMبهار جان سلام ما بايد سعي كنيم تا ادم موفقي باشيم تا زماني بهش ميرسيم خجالت زده نباشيم راستي حالا چرا بهر تك وتنها مگه پيداش نكردي *** سلام ميخوام بگم اره شده دو نفر عاشق ميشناسم اينجورين نميدونم باور ميكنيد يا نه اما مهم اينه كه هست منو ايمان اينجرييم کروش ----> کیمیا جان پست پشت سر هم خلاف قوانین . اگر فراموش کردید در پست اولتون چیزی رو بنویسید از دکمه ویرایش میتونید استفاده کنید ( البته فقط تا 24 ساعت ) بعد از 24 ساعت اگر پشت سر هم بشه ایرادی نداره . dokhtarak31st October 2006, 03:20 PMآره منم قبول دارم هر کس روی زمین برای خودش جفتی داره که غیر قابل انکاره roksana_200631st October 2006, 11:52 PMمن فکر میکنم همه ادمها قبلا تجربه زندگی رو داشتن چون بعضی وقتها خوابهایی می بینیم که برامون اشناست SAMOEL1st November 2006, 12:02 AMسلام یعنی میشه هرکی به جفت خودش برسه ؟ bahar_takotanha1st November 2006, 08:19 AM[quote=kimyya;93134]بهار جان سلام ما بايد سعي كنيم تا ادم موفقي باشيم تا زماني بهش ميرسيم خجالت زده نباشيم راستي حالا چرا بهر تك وتنها مگه پيداش نكردي سلام قدیمیها میگن هرچی قسمت باشه همون میشه .شاید من از قسمت گریزانم .دارم بهش فکر می کنم که آیا این نیمه گمشده ی منه یا نه ؟سخته که بفهمی kouroshe_kabir1st November 2006, 09:07 AMمن هم قبول دارم و به نظر من تازمانی که جفت خودشون رو پیدا نکنن دوباره بر میگردن به همین جهان . shari1st November 2006, 11:10 AMبه نظز من اون جفتی که ما الان داریم راجع به اش حرف میزنیم در واقع هموون تکامل ما ست. ما باید انقدر این مسیر رو طی کنیم(یعنی بمیریم و زنده شیم) که بتونیم به اون تکامل برسیم.از نظر من نیمه گمشده ما همون تکامل وجود خود ما هست.ما به دنیا میاییم. میمیریم و دوباره به دنیا میاییم.اگه بعضی وقتها چیزهایی رو میبینیم که به نظرمون اشنا میاد ولی هرگز اونجا نبودیم. دلیلش وجود ما در اون مکان در زندگی قبلی مونه.در واقع من به تناسخ ایمان دارم mojix1st November 2006, 11:13 AMمن بحث نیمه گمشده رو از جفت جدا میکنم بله هرکس ممکنه جفتی توی این دنیا داشته باشه ولی اون جفت حتما نیمه گمشده اش نیست. بعضی وقتها آدمهایی رو میبینیم که باهم زندگی میکنن و اصلا بهم نمیان نه از لحاظ اخلاقی نه روحی نه فکری... اما گاهی دونفر رو میبینیم که انگار از ازل و ابد از یه گل سرشته شده اند و از دیدن اونها لذت میبریم. من هیچوقت نخواستم یه جفت داشته باشم میخوام یه نیمه گمشده پیدا کنم. همونی که از گل خودم بوده و از خودم جداش کردن...:rolleyes: shahedeh1st November 2006, 12:50 PMهمه ما ميتونيم يك روز نيمه گمشده خودمان را با سعي و تلاش و خصوصاً توكل به خداوند پيدا كنيم و به اون برسيم حالا اين نيمه گمشده براي هركسي ميتونه يه چيزي باشد. عزيزان راز نيمه گمشده به نظر من بر ميگرده به سعي و تلاش خود ما در زندگي روزمره براي رسيدن به اون هدف يا چيز ( ميشه گفت تكامل گرچه انسان هرچه به مرحله بالاتري ميرسه بازهم ميخواهد به درجه برترديگه ايي برسه و قانع نيست ) . انسان در اين دوره زمانه بايد بداند كه چگونه خودش را با توجه به تمامي تغييراتي كه در اجتماع و..... وجود دارد؛ باسعي تلاش جهت اصلي و مسير زندگي خودش را كه ميتواند اورا به سعادت اصلي برساند كه ميشه گفت نيمه گمشده خودش را پيدا كند و زماني كه پيدا كرد بتواند اون را نگه دارد با وجود تمامي موارد و تا زماني كه نيمه گمشده خودش را پيدا نكرده توجه نمايد ديگران و يا آن عوامل بر روي او تأثير نگذارند و هميشه در وجود خودش قبل از اقدام هر كاري به جستجو بپردازد و بداند كه چي ميخواهد و چه چيزي براي اون بهتره و در برابر ناملايمات نهراسد و به راه خود ادامه دهد تا به هدف خودش برسد و موفق شود. و به نظرمن اين امر جز با تلاش وياد و توكل به خداوند منان ميسر نيست. ( از تو حركت از خدا بركت ) موفق باشيد. mastane2nd November 2006, 11:09 AMمنم به نیمه گمشده اعتقاد دارم اما هنز نتونستم پیداش کنم یه سوال دارم به نظر شما کجا میشه پیداش کرد؟؟؟ باید دنبالش بود یا اینکه منتظرش باشیم؟؟؟ shahedeh2nd November 2006, 12:38 PMمستانه جان بستگي داره نيمه گمشده ات چي باشه شايد چيزي باشه كه بتوني از درون خودت هم پيداش كني و لي در بيرون داري دنبالش ميگردي و يا برعكس در مورد دنبالش بودن ويا انتظار هردو خوبه با صبرو انتظار ولي با سعي و تلاش اوليه كه قبلا هم توضيح دادم مطمئناً بهش ميرسي بقول معرف دير يا زود داره ولي سوخت و سوز نداره و يك مورد ديگه كه بگم خدمت شما و دوستان ديگر شايد مثل همان چيزي كه انتظارش را داشتي بهش نرسي ولي بعضي وقتها همان چيزي هم كه بهش رسيدي شايد واقعا نيمه گمشده ات باشه ولي خودت نميدوني ولي به مرور متوجه ميشي كه خودشه و چه بسا خداوند يه چيزي به ما ميده كه حتي فكرش رو هم نميكرديم و اينقدر مهربونه كه بهترين نيمه گمشده را به ما هديه ميكنه پس بايد هميشه شكرگزارش باشيم ولي اگه فكر كردي نه اون چيزي نيست كه ميخواستي بدان شايد همين كه مصلحتت بوده بهترين باشه برات . موفق باشيد mojix11th November 2006, 11:03 AMمستانه جان بستگي داره نيمه گمشده ات چي باشه شايد چيزي باشه كه بتوني از درون خودت هم پيداش كني و لي در بيرون داري دنبالش ميگردي و يا برعكس در مورد دنبالش بودن ويا انتظار هردو خوبه با صبرو انتظار ولي با سعي و تلاش اوليه كه قبلا هم توضيح دادم مطمئناً بهش ميرسي بقول معرف دير يا زود داره ولي سوخت و سوز نداره و يك مورد ديگه كه بگم خدمت شما و دوستان ديگر شايد مثل همان چيزي كه انتظارش را داشتي بهش نرسي ولي بعضي وقتها همان چيزي هم كه بهش رسيدي شايد واقعا نيمه گمشده ات باشه ولي خودت نميدوني ولي به مرور متوجه ميشي كه خودشه و چه بسا خداوند يه چيزي به ما ميده كه حتي فكرش رو هم نميكرديم و اينقدر مهربونه كه بهترين نيمه گمشده را به ما هديه ميكنه پس بايد هميشه شكرگزارش باشيم ولي اگه فكر كردي نه اون چيزي نيست كه ميخواستي بدان شايد همين كه مصلحتت بوده بهترين باشه برات . موفق باشيد سلام من با نظرت اصلا موافق نیستم نیمه گمشده یه چیز نیست. یک انسانه. یه نفر از جنس مخالفت. کسی که در کنارش آرامش و امنیت پیدا کنی. کسی که هروقت کم آوردی بهش تکیه کنی. تکه ای از وجود خودت. کسی که موقع تنهائی بتونی سر رو شونه هاش بگذاری و گریه کنی. کسی که هروقت اون کم آورد به تو تکیه کنه. این نیمه گمشده است. خدا مهربونه درست. خدا کمکت میکنه درست. اما.... زمانی میرسه که برای تنهائیت خود خدا یه نفر را میفرسته و اون یه نفر باید نیمه وجودت باشه والا هیچوقت نمیتونه ظرف وجودت رو پرکنه و هیچوقت نمیتونه سلولهای تشنه ات را سیراب کنه. mojix11th November 2006, 11:07 AMمنم به نیمه گمشده اعتقاد دارم اما هنز نتونستم پیداش کنم یه سوال دارم به نظر شما کجا میشه پیداش کرد؟؟؟ باید دنبالش بود یا اینکه منتظرش باشیم؟؟؟ مستانه جان پیداکردن نیمه گمشده کار خیلی سختیه چون من خودم خیلی دنبالش گشتم میگم. اگه روزی با یه نفر آشنا شدی خیلی باید با احتیاط بررسیش کنی چون ممکنه تو نظر اول فکر کنی خودشه ولی بعدها... بعضی وقتها عکسش هم اتفاق میفته اولش میگی اصلا نمیتونم باهاش کنار بیام ولی وقتی زمان میگذره عکسش ثابت میشه فقط همیشه از خدا بخواه که نیمه ات رو سر راهت قرار بده. کسی که درکنارش قرارو آرامش پیدا کنی. امیدوارم پیداش کنی.... shahedeh11th November 2006, 11:33 AMسلام من با نظرت اصلا موافق نیستم نیمه گمشده یه چیز نیست. یک انسانه. یه نفر از جنس مخالفت. کسی که در کنارش آرامش و امنیت پیدا کنی. کسی که هروقت کم آوردی بهش تکیه کنی. تکه ای از وجود خودت. کسی که موقع تنهائی بتونی سر رو شونه هاش بگذاری و گریه کنی. کسی که هروقت اون کم آورد به تو تکیه کنه. این نیمه گمشده است. خدا مهربونه درست. خدا کمکت میکنه درست. اما.... زمانی میرسه که برای تنهائیت خود خدا یه نفر را میفرسته و اون یه نفر باید نیمه وجودت باشه والا هیچوقت نمیتونه ظرف وجودت رو پرکنه و هیچوقت نمیتونه سلولهای تشنه ات را سیراب کنه. سلام دوست خوب من قرار نيست همه با نظر من يا شما موافق باشند عزيز اگر به پست قبلي من توجه داشته باشيد مشخص ميشود كه قبلا ذكر كردم ميتواند يه چيز باشد و و تأكيد من اگر برروي چيزي بود بخاطر اين است كه مطالب قبل دوستان در اين مورد صحبت شده بود كه ميتواند فقط شخص نباشد حالا هم اين چيز ميتواند همه موارد از فرد گرفته تا غيره باشد ضمناً برداشت هركس از نيمه گمشده اي كه بدنبال آن ميباشد ميتواند برحسب زماني كه در آن وجود دارد شايد متفاوت باشدفرد باشد و يا .... . مانند موارد فوق كه شما فرموديد براي شما الان ميتواند يك انسان از جنس مخالف باشد ولي اين يك نفر درحال حاضر براي كسي ديگر كه بدنبال نيمه گمشده اش ميباشد شايد مادر و يادوست خوب بهترين باشد ولي يكي ديگر اكنون احتياجي به همسر نداشته باشد و چه بسا شخصي هم باوجود داشتن همسر ولي بازهم همان نيمه گمشده اش نباشدو..... وگرنه يادمان باشد خداوند همه چيز را جفت آفريده است.و از آيات قرآني ميباشد و مطمئن باشيد شما عزيزان تا هروقت شده شرايطي خداوند برايتان فراهم ميكند (البته اگر مصلحت باشد ) به راحتي به آن خواهيد رسيد. موفق باشيد hbh135511th November 2006, 11:46 AMعالم زر كه قبل از به دنيا آمدن انسانهاست و من راجع به اون عالم چيزاي جالبي شنيدم مثلاً گاهي شده كه كسي رو مي بينيم و فكر مي‌كنيم چقدر به نظرمون آشناست مي گن تو عالم زر شايد باهاش دوست صميمي بوديم و اينكه تو اون عالمه كه هر كسي خودش انتخاب ميكنه كه پا تو اين دنياي مادي بذاره و خيلي چيزهاي ديگه - احتمالاً نيمه گشمده هم مربوط به همون عالمه kouroshe_kabir11th November 2006, 03:28 PMمن واقعا نمیدونم نیمه گمشده ای وجود داره حس میکنم همه یه چیز یا یه کس گمشده ای در درونمون هست که باید پیداش کنیم حالا ممکنه اونی که دنبالش هستیم و نیمه گمشده است یکفرد مثل خود ما و از جنس مخالف مت نباشه ممکن یک چیز دیگه باشه چیزی که حتی انتظارش هم نداشته باشیم . مثل داستان سیمرغ عطار که فکر کنم همه میدوننش . و یا این داستان کوتاه کوچیک که براتون مینویسم بد نیست بخونیدش . یک مثلث کوچیکی بود که خیلی احساس تنهایی میکرد و خیلی غمگین بود ، دلش میخواست حرکت کنه ولی خوب چون مثلث خوب نمیتونه قل بخوره تکون نخورد تصمیم گرفت تا دنبال نیمه گمشده خودش بگرده تا دیگه تنها نباشه و بتونه با اون قل بخوره ( یه دایره که یک قسمت مثلث خالی داشته باشه *** ) . که با اون دایره یکی بشه و با هم قل بخورن . چندتای هم پیدا کرد ولی بعصیاشون که جور نبودن . بعضی هاشون هم جور بودن ولی هیچی نمی فهمیدن . با لخره یکی پیدا شد که از همه چیز شبیه به هم بودن و به هم میخوردن هم اون کامل شد و هم مثلث بعد شروع کردن با هم قل خوردن ولی بعد از یک مدت دیدن به هم نمیخورن و مجبور شدن که از هم جدا شدن و دوباره مثلث ما تنها شد نشست و گریه کرد ولی یک چیزی از درونش بهش گفت کافیه دیگه ، اگر کسی رو پیدا نکردی خودت حرکت کن ، مثلث به خودش اومد و به هزار زور خودش رو بلند کرد و یه قل خورد دوباره افتاد ، خیلی دردش اومد ولی همون صدا بهش گفت تسلیم نشو و مثلث دوباره بلند شد و زمین خورد ، چندبار اینکارو کرد چندین بار تا اینکه کم کم گوشه های مثلث کمی خورده شد و دیگه زاویه دار و تیز نبودن ، بازم مثلث سعی کرد یواش یواش داشت شکل دایره میگرفت انقدر بلند شد و زمین خورد تا خودش شکل دایره شد و شروع کرد به قل خوردن ( کامل شد ) و به جای که میخواست و چیزی که دنبالش بود رسید . ( خیلی کوتاهش کردم امیدوارم به اصلش لطمه نخورده باشه ) این داستان نظر من در مورد نیمه گمشده است . mojix12th November 2006, 11:26 AMسلام دوست خوب من قرار نيست همه با نظر من يا شما موافق باشند عزيز اگر به پست قبلي من توجه داشته باشيد مشخص ميشود كه قبلا ذكر كردم ميتواند يه چيز باشد و و تأكيد من اگر برروي چيزي بود بخاطر اين است كه مطالب قبل دوستان در اين مورد صحبت شده بود كه ميتواند فقط شخص نباشد حالا هم اين چيز ميتواند همه موارد از فرد گرفته تا غيره باشد ضمناً برداشت هركس از نيمه گمشده اي كه بدنبال آن ميباشد ميتواند برحسب زماني كه در آن وجود دارد شايد متفاوت باشدفرد باشد و يا .... . مانند موارد فوق كه شما فرموديد براي شما الان ميتواند يك انسان از جنس مخالف باشد ولي اين يك نفر درحال حاضر براي كسي ديگر كه بدنبال نيمه گمشده اش ميباشد شايد مادر و يادوست خوب بهترين باشد ولي يكي ديگر اكنون احتياجي به همسر نداشته باشد و چه بسا شخصي هم باوجود داشتن همسر ولي بازهم همان نيمه گمشده اش نباشدو..... وگرنه يادمان باشد خداوند همه چيز را جفت آفريده است.و از آيات قرآني ميباشد و مطمئن باشيد شما عزيزان تا هروقت شده شرايطي خداوند برايتان فراهم ميكند (البته اگر مصلحت باشد ) به راحتي به آن خواهيد رسيد. موفق باشيد شاهده جان اگه متن اول این پست رو خونده باشی میبینی که موضوع راجه به دونفر آدم از دو جنس مخالفه که در زمانهای دور از هم جداشون کردن. من نظر اعضا رو راجع به این موضوع میخواستم بدونم. همین یکبار دیگه متن رو بخون... mastane12th November 2006, 01:23 PMبا moji موافقم به نظر من نیمه گمشده یه نفر از جنس مخالف هست همون طور که تو قران د اریم که شما را زوج افریدیم تا در کنار هم ارام گیرید اما اولین قدم برای پیدا کردن نیمه گمشده این است که خودتو بشناسی تا اگه یه روز گمشدتو روبه روت دیدی بتونی بشناسیش ........... وگرنه همیشه حسرت اون لحظه ای رو میخوری که نسنجیده عمل کردی........ امیدوارم همگی طعم شیرین وصل رو بچشیم.........امین CYRUS LAND12th November 2006, 01:46 PMمنم اعتقاد دارم که هر کس یه نیمه گمشده داره،در ضمن میخوام اعتراف کنم که من پیداش کردم و الان فکر میکنم خوشبخت ترین آدم دنیام shahedeh12th November 2006, 02:02 PMشاهده جان اگه متن اول این پست رو خونده باشی میبینی که موضوع راجه به دونفر آدم از دو جنس مخالفه که در زمانهای دور از هم جداشون کردن. من نظر اعضا رو راجع به این موضوع میخواستم بدونم. همین یکبار دیگه متن رو بخون... دوست من در ادامه آخرين پست مدير محترم بخش فرهنگ كليپ نيمه گمشده را ميگذارم تا شما و دوستان استفاده كنيد. کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ( نيمه گمشده ) ضمناً اگر جستجويي در كليپ هاي فلش داشته باشيد آنجاهم يك كليپ در اين ارتباط وجود دارد كه فكر كنم مثلث باشد. و در مورد خواندن مطالب يك تاپيك احتياجي نيست حتماً اولين مطلب يا تمامي مطالب رو بخوانيم. ( مطلب شما خوانده شده بود و بيشتر توجه و پاسخ من به جواب دوستان در آخرين پست ها بود نه پست اول شما و من هم نظراتم را دادم كه بيشتر از استاد روانشناسي ام درسال گذشته در اين ارتباط بود و جالب اينجاست كه الان اكثر دوستان دارن ميان ودنبال نيمه گمشده در اينجاميگردن درصورتيكه اسم تاپيك راز نيمه گمشده است نه به دنبال ....) باتشكر mastane14th November 2006, 11:14 AMهمیشه وقتی دعا می کردم که خدا نیمه گمشده منو بهم نشون بده و بهم برسونتش یه ترسی تو دلم می پرسید نکنه اومده و رفته؟ نکنه یه عابری بوده که از بغلم گذشته و من ندیدمش؟نکنه اومده و من با اخلاق و وسواس های عجیب غریبم فراریش داده باشم ؟نکنه..؟ نکنه...؟ نکنه...؟! می پرسیدم آخه از کجا قراره پیداش بشه؟ من که بخاطر بعضی حساسیتها و ویژگیهای ذهنی ام اصلا نمی تونم به کسی که یک نگاه می بینمش اعتماد کنم ..ولی انگار ته دلم یه چیزی می گفت بالاخره خدا منو که یادش نرفته ..همیشه ته دعام یا تو نمازم از خدا بخاطر اینکه منو یادش نرفته و یه هم سفر برای من آفریده تشکر می کردم! ولی شیطون انگار هی دلمو خالی می کرد که پس کو؟نکنه من اینقدر غیر معمول هستم که نمی تونم از ته دل عاشق کسی بشم؟نکنه همه آدمها ی خوب اینقدر دور هستند که هر چی میرم نمی بینمشون...ولی صدای نیمه اهورایی وجودم انگار قوی تر بود همیشه و من همیشه چشم انتظار که بالاخره از کجای آسمون قراره فرشته همسفر من پیداش بشه... mojix14th November 2006, 02:09 PMمستان جان خیلی لطیف نوشته ای. این حسی که تو داری من هم همیشه همراهم دارم و عجیب اینکه گاهی با آدمهایی آشنا میشم که می بینم برای رسیدن به او خیلی دیر شده و او با خصوصیاتی که ازش دیده ام تقریبا نیمه گمشده ام بوده. تو ی این جاده تنهائی که فقط خودمونیم و خدا تنها کسی که میتونه گاهی زیر بال خسته مون رو بگیره و با خودش به مقصد برسونه همون نیمه گمشده است. خوش به حال اونائی که پیداش کردن و بار سخت زندگی رو با هم دیگه تقسیم کردن. خوش به حال اون کسانی که با هم میخندن و با هم گریه می کنن. nashakiba14th November 2006, 10:45 PMبچه ها نميدونم کتاب خرمگس رو خوندين يا نه بر خلاف عنوانش کتاب فوق العلاده با احساسی هست بگذريم تو اون کتاب وقتی شخصيت اصلی نيميه گمشدشو ميبينه ميميره يعنی اين به عنوانه يک عقيده مطرح هست در بعضی جاها که اگه نيمه گمشدتو ببينی ميميری نظره شما چيه؟ mojix15th November 2006, 09:10 AMمنم یه کتاب خونده ام به اسم (مثل آب برای شکلات). تو این کتاب دونفری که همدیگه رو دوست داشتن سالها توی یک خونه بودن ولی نمتونستن به هم برسن تااینکه بلاخره بعد از سالها بهم میرسن و همون لحظه بهم رسیدن هر دوشون از عشق همدیگه میمیرن و از انرژی اونها همه مزرعه و خونه آتیش میگیره و تبدیل به خاکستر میشه. البته اینا همه اش تو کتابهاس. اگه بخواهیم واقعیتشو بگیم نیمه گمشده هم نیمه گمشده های قدیم!!! :( nashakiba15th November 2006, 09:48 AMمنم اون کتابو خوندم راست ميگی وقتی به هم ميرسند ميميرند اما فکر کنم يه اشتبا هی کردم تو کتاب خرمگس طرف همزادشو ميبينه نه نيمه گمشده فرق ميکنن ديگه نه؟؟؟ mojix15th November 2006, 04:34 PMمنم اون کتابو خوندم راست ميگی وقتی به هم ميرسند ميميرند اما فکر کنم يه اشتبا هی کردم تو کتاب خرمگس طرف همزادشو ميبينه نه نيمه گمشده فرق ميکنن ديگه نه؟؟؟ سلام ناشکیبا جان نوشته ات رو که خوندم کلی خندیدم. خیلی باحالی!!! آره همزاد با نیمه گمشده با هم فرق می کنن. نیمه گمشده تو از جنس مخالف توست و میتونه یه همراه خیلی خوب برات باشه البته اگه شانست بگه و پیداش کنی! اما یه چیز رو مطمئنم اونم اینه که نیمه های این دوروزمونه اونقدرا مالی نیستن که با دیدنشون آدم بمیره. ممکنه با کاراشون آدمو دق بدن و بکشن ولی از عشق و محبت آدمو خفه نمیکنن !!!!:D موفق باشی nashakiba16th November 2006, 08:49 AMاولا د چرا ميخندی؟ بعدشم اگه ميگی نيمه های گمشده بدند ما هم خودمون نيمه گمشده ايم ديگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:D mojix16th November 2006, 11:23 AMاولا د چرا ميخندی؟ بعدشم اگه ميگی نيمه های گمشده بدند ما هم خودمون نيمه گمشده ايم ديگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:D آخه خیلی جالب و ساده نوشته بودی که طرف همزادشو دیده بوده نه نیمه شو! بعدشم ما هم که نیمه گمشده ایم چه جورائی طرفمون رو دق میدیم!:D این یه واقعیته اما همون دق دادنها هم لذت خاص خودشو داره. ایشالا پیداش کنی و خودت تجربه کنی:) ;) odise200416th November 2006, 11:46 PMنیمه گمشده ؟؟؟!!! مطئنن موفقترین افراد کسانی هستند که نمیه گمشده خودشون رو پیدا کردن.(پشت هر مرد موفقی زنی است) ----------------------------------------------------------- حالا من نفهمیدم که ما یه نیمه گمشده داریم یا ما یه نمیه گمشده ایم؟؟:confused::D;) mastane17th November 2006, 01:00 PMتو کتابها و خیال همه چی امکان د اره اما تو دنیای واقعی فکر نمیکنم کسی به خاطر رسیدن به نیمه گمشدش بمیره.... در ارتباط با نیمه گمشده فکر کردم خالی از لطف نباشه که یک شعر از اردلان سرفراز رو در این قسمت قرار بدم امیدوارم خوشتون بیاد....:rolleyes: ;) نيمه ي گمشده ي من نيمه ي گمشده ي من چه کسي مي تونه باشه مث روح تشنه ي من عاشق و ديوونه باشه کسي که هر کلامش طلوعي تازه باشه غم و تنهايي ما به يک اندازه باشه اون کسي که خواستن او با همه فرق داشته باشه هر چي که از او بخونم شعر تکراري نباشه کسي که براي خوندن نشسته تو سينه ي من نفس هاش هواي عشقه سکوتش صداي عشقه اون که از نهايت ع سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7488]
-
گوناگون
پربازدیدترینها