واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - یک کارشناس افغانستان میگوید:برای ریشهکنی بیماری افغانستان به یک دهه دیگر صبر و هزینه برای جامعه جهانی و ملت افغانستان نیاز است. هومن دولتی بیست و دومین نشست ناتو در لیسبون پرتغال برمحوریت سیاستگذاری ده سال آینده این سازمان که اکنون به عنوان تنها سازمان نظامی مبتنی بر نظم نوین جهانی از جنگ سرد به یادگار مانده در حالی به پایان رسید که پنج سال است ناتو به طور مستقیم در افغانستان جایگزین نیروهای آیساف شده و رهبری نظامی بالغ بر چهل کشور در حمایت از آنچه بازگشت صلح و آرامش واقتدار به دولت مرکزی در افغانستان از آن یاد می شود را به عهده گرفته است. کارنامه ناتواز سال 2006 به بعد در مقایسه با سلف خود ایساف در جنگ افغانستان قابل انتقاد است. نشست ناتو در حالی برگزار شد که رقم سربازان کشته شده تحت امر این سازمان در افغانستان در سال جاری به عدد 630 رسیده و 41 کشور حاضر در این ماموریت نظامی به همراه نیروهای مستقل آمریکایی هنوز به اهداف تعریف شده در چهارچوب ماموریت خود نرسیدهاند .درحالی که در طی 9 سال گذشته این رقم جمعا حدود 2000 نفر بوده وبا قیاس در حجم عملیات انجام شده و دستاوردهای آن تناسب منطقی نمیتوان یافت مگر بر این اصل صحه بگذاریم که هرچند روند برقراری امنیت در افغانستان و مبارزه با گروههای کوچک و بزرگ تروریستی و شورشیان را نمیتوان شکست خورده انگاشت اما شاید به تعبیر دیگر بتوان به آن نمره کمتر از انتظار داد. سالها از ناتو به عنوان یک سازمان قدرتمند و دارای هیمنه نظامی منحصر به فرد یاد میشد اما عدم موفقیت کامل این سازمان در سرکوب گروههای تروریستی فعال در افغانستان موجب بازنگری در برنامه ریزی - پلانگذاری و تغییر تاکتیک این سازمان شده است و به نظر می رسد نشست اخیر این سازمان و توافقات آشکار و محرمانه بین اعضاء تغییرات بنیادینی را در عملکرد این سازمان سبب شود. نتایج برآمده از آزمون افغانستان در دهه اول قرن بیست و یکم شاید موجب اتخاذ سیاستهای انقباضی در ناتو گردد.این در حالی است که اولین برونکرد این سیاستها، خروج تدریجی این سازمان از افغانستان بود آن هم زمانی که گویی از قبل مورد توافق ضمنی دولت افغانستان ، اعضای ناتو و در رأس آن آمریکا قرار گرفته بود.بر همین اساس سال 2014 تاریخ مورد قبول رییس جمهور کرزی ، اکثریت رهبران مجاهدین افغان،آمریکا و سرانجام زمانی که برای سایر اعضای ناتو هم قابل قبول آمد، برای تحقق این امر در نظر گرفته شد .اما موضوع مهم بر سر زمان خروج نیروهای ناتو و آمریکایی از افغانستان نیست بلکه باید دید آیا این زمان برای خروج این نیروها کافی است که افغانستان بتواند از پس گروههای مبارز با دولت مرکزی برآید؟ نکته دیگری که توجه به آن میتواند پاسخ این سوال را برای ما روشن کند این است که آیا نیروهای فعال بر علیه دولت مرکزی شامل گروههای طالبان ، القاعده و سایر گروههای درگیر با خروج نیروهای خارجی از مبارزه با دولت دست خواهند کشید وتحت لوای قانون اساسی افغانستان در خواهند آمد ؟ آن طور که مشخص است رایزنیهای دولت کرزی و تشکیل "شورای عالی صلح افغانستان " برای مذاکره با این گروهها در راستای آمادهسازی بستر همین طرح است . اگر پروسه "دولت - ملتسازی" و "عملیات نظامی" را در ضلع مثلث مبارزه با طالبان و گروههای تروریستی و برقراری ثبات و امنیت در افغانستان بدانیم ضلع مکمل این مثلث "مذاکره با این گروهها" است.چنانچه گروههای ضد دولت در افغانستان به پروسه صلح بپیوندند و یا حداقل گروههایی مانند گروه حقانی ، بخشهای میانه رو طالبان و حزب اسلامی حکمتیار به طور نسبی و مشروط اسلحه را زمین گذاشته و با دولت و قانون اساسی همراهی کنند و از طرف دیگر پلیس و ارتش افغانستان به دوراز فساد اداری رایج در این کشور با آموزش و تجهیز به ادوات مدرن و برنامه ازدیاد نیروهای نظامی و امنیتی با حمایت ناتو طبق پلان طرح شده که مقرر گردیده نیروهای امنیتی افغانستان تا سال 2014 به 240 هزار سرباز و 160 هزار مأمور پلیس برسند،میتوان به پیروزی طرح ناتو در خروج موفق از افغانستان امیدوار بود. اما اگر طرح" صلح ملی " با اقبال گروههای طرف مذاکره مواجه نشود و یا نیروهای امنیتی و ارتش افغانستان طبق برنامه توسعه، رشد کمی و کیفی پیدا نکنند شاید طرح خروج از افغانستان ناتو موجب نیمه تمام ماندن ثبات در افغانستان گردد.البته در صورت موفقیت ناتو باز هم خروج کامل از افغانستان در دستور کار ناتو و آمریکا نیست بلکه استقرار هدفمند در برخی از نقاط ضامن استمرار امنیت مورد نظر غرب در افغانستان خواهد بود و حتی در اجلاس لیسبون هم هرچند آندره فوگ راسموسن، دبیر کل پیمان ناتو به آن اشاره کرد که:"ما در لیسبون، روندی را شروع کردیم که در نتیجه آن، مردم افغانستان بار دیگر بتوانند ارباب خانه خود شوند."اما رهبران کشورهای عضو ناتو بر این نکته تاکید کردند که افغانستان را در مبارزه علیه طالبان ترک نخواهند کرد. برنامهریزی و پیشبینی شرایط افغانستان تا سه سال آینده قدری دشوار است اما جامعه جهانی تاکنون در یک دهه گذشته مرتکب هزینههای فراوانی برای افغانستان شده و ملت افغانستان نیز متحمل خسارت جبران ناپذیری شدهاند که در پیشگرفتن سیاست غلط سالهای پس ازخروج شوروی از افغانستان و پیروزی مجاهدین توسط جامعه جهانی و غرب بار دیگر می تواند تجربه تلخ گذشته بر مردم افغانستان را بار تکرار کند. رها کردن افغانستان به حال خود ، تجربهای تلخ بوده که به نظر می رسد غرب و جامعه جهانی آن را از یاد نخواهند برد و شاید برای جبران آن، سالها هم افغانستان و مردمش و هم همسایگان و بازیگران دور و نزدیک افغانستان باید برای دو دهه شرایط فعلی و حضور نظامی اینچنینی را با تمام هزینههای آن بپذیرند. روند بیماری ایجاد شده در افغانستان آنچنان نیست که با یک جراحی بتوان آن را ریشهکن کرد. اکنون بعد از قریب یک دهه شاید بتوان به سختی ادعا کرد که سیر دهشتافکنی در افغانستان تنها کنترل و تثبیت شده است و برای ریشه کنی آن به یک دهه دیگر صبر و هزینه برای جامعه جهانی و ملت افغانستان نیاز است . کارشناس شبهقاره
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]