واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: امام علی(ع) و مرد تارک دنیا وظیفه حاکم مسلمین وظیفه دیگری است، خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده که ضعیفترین طبقات ملت خود را در مقیاس زندگی شخصی خود قرار دهند و آن طوری زندگی کنند که تهیدستترین مردم زندگی میکنند، تا سختی فقر و ناگواری به آن طبقه اثر نکند، بنابراین من وظیفهای دارم و تو وظیفهای.!
عاصم بن زیاد از اصحاب و یاران امیرالمؤمنین علیهالسلام بوده است.[1]مامقانی میگوید: عاصم مردی زاهد، پرهیزکار و مطیع امیر مؤمنان علی علیهالسلام بود. همو در ادامه از کلینی نقل میکند: وی در برههای از زمان از مردم دوری گزید و لباس عزلت بر تن کرد و همواره مشغول عبادت بود که با اعتراض امیرالمؤمنین مواجه شد.[2]سید رضی در نهج البلاغه در یکی از خطبهها نقل میکند: امیرالمؤمنین علیهالسلام بعد از جنگ جمل وارد بصره شد و در ایامی که در آن جا به سر میبرد، روزی به عیادت یکی از یارانش به نام «علاء بن زیاد»[3] رفت. این مرد خانه مجلل و وسیعی داشت، حضرت به محض این که خانه مجلل او را دید، به او فرمود: «این خانه با این عظمت به چه کار تو در دنیا میخورد، در صورتی که به خانه وسیعی در آخرت محتاجتری، ولی میتوانی همین خانه وسیع دنیا را وسیلهای برای رسیدن به خانه وسیع آخرت قرار دهی، به این که در این خانه از مهمان پذیرایی کنی، صله رحم نمایی، حقوق مسلمانان را در این خانه رعایت نمایی، و از انحصار و مطامع شخصی و استفاده خودی خارج نمایی».علاء (ربیع) عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، من از برادرم عاصم نزد شما شکایت دارم. حضرت فرمود: چه شکایتی داری؟ عرض کرد: او تارک دنیا شده، جامه کهنه پوشیده و گوشهگیر و منزوی گشته، همه چیز و همه کس را رها کرده است. حضرت دستور داد، فوراً او را حاضر کنند.عاصم، وقتی آمد، امیرالمؤمنین علیهالسلام به او فرمود:یا عُدیَّ نَفسِه، لقد استهامَ بک الخبیث، أما رَحمتَ أهلَک و وَلَدک، أتری اللَّهَ أحلَّ لک الطیّبات، و هو یَکره أن تأخُذها، أنت أهوَنُ علی اللَّه من ذلک؛ای دشمن جان خود، شیطان عقل تو را ربوده است، چرا به زن و فرزند خویش رحم نکردی؟ آیا تو خیال میکنی خدایی که نعمتهای پاکیزه دنیا را برای تو حلال و روا ساخته ناراضی میشود از این که تو از آنها بهره ببری؟ تو در نزد خدا کوچکتر از این هستی، چنین گمان بکنی.خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده که ضعیفترین طبقات ملت خود را در مقیاس زندگی شخصی خود قرار دهند و آن طوری زندگی کنند که تهیدستترین مردم زندگی میکنند، تا سختی فقر و ناگواری به آن طبقه اثر نکند، بنابراین من وظیفهای دارم و تو وظیفهایعاصم عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، هذا أنت فی خشونة مَلبَسک و جُشوبةِ مَأکلک؛ای امیرالمؤمنین، تو خودت هم که مثل من هستی، تو هم که به خود سختی میدهی و در زندگی به خود سخت میگیری، تو هم که جامه نرم نمیپوشی و غذای لذیذ نمیخوری، پس من همان کاری میکنم که شما میکنید و از همان روشی استفاده میکنم که شما استفاده میکنید. امام علیهالسلام او را ملامت کرد و فرمود:ویحک إنّی لستُ کأنتَ، ان اللَّه تعالی فَرَض علی أئمة الحق أن یُقدِّروا أنفسَهُم بِضَعفَة الناس، کیلا یَتَبَیَّغَ بالفقیر فَقْرُه؛تو اشتباه میکنی، من با تو فرق دارم، من سمتی دارم که تو نداری، من در لباس پیشوایی و حکومت اسلامی هستم، وظیفه حاکم مسلمین وظیفه دیگری است، خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده که ضعیفترین طبقات ملت خود را در مقیاس زندگی شخصی خود قرار دهند و آن طوری زندگی کنند که تهیدستترین مردم زندگی میکنند، تا سختی فقر و ناگواری به آن طبقه اثر نکند، بنابراین من وظیفهای دارم و تو وظیفهای.[4]هنوز امیرالمؤمنین علیهالسلام از آن مجلس بیرون نرفته بود که عاصم عبا و لباس کهنه را از تن بیرون آورد و دنبال کار و کسب رفت.[5] پینوشتها: [1] معجم رجال الحدیث، ج 9، ص 184. [2] تنقیح المقال، ج 2، ص 113. [3] ابن ابی الحدید در ج 13، ص 37 او را «ربیع بن زیاد حارثی» معرفی میکند، و مینویسد: «علاء بن زیاد» که سید رضی در نهج البلاغه آورده را نمیشناسم و شاید او کس دیگری میباشد که سید رضی او را شناخته است. [4] نهج البلاغه، خطبه 202؛ . [5] ر. ک: شرح ابن ابی الحدید، ج 11، ص 35. بخش نهج البلاغه تبیانمنبع: کتاب اصحاب امام علی علیهالسلام به قلم: سید اصغر ناظم زاده قمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]