تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837303392
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت!
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تقابل متوهمانه عدالت و ولایت!گفتوگو با سیاسیترین خطیب پایتخت درباره جنجالیترین موضوع سیاست در ایران، علیالقاعده باید حاوی مطالب تند و تیز و جنجالی باشد. اما این مصاحبه به خواست هر دو سوی این گفتوگو اینگونه نیست
با حجتالسلام علیرضا پناهیان درباره ابعاد و ویژگیهای جریان انحرافی نزدیک به دولت دهم صحبت کردیم و از وی درباره نظریه شاذ و جدیدش درباره تقدم ولایت بر عدالت، بهعنوان نقطه کانونی فتنههای پیش روی انقلاب اسلامی، پرسیدیم. استاد پناهیان علیرغم مشغله فراوان و برنامه فشرده سخنرانیهایش در ایام فاطمیه، وقت موسعی را برای این موضوع در اختیارمان قرار داد که بابت این موضع از ایشان تشكر میكنیم. آقای پناهیان بهعنوان اولین سئوال، آیا جریان انقلاب اسلامی، وارد فتنه دوم شده است؟ آیا همان واقعهای که نخبگان سیاسی و حوزوی چون خود شما، در اوج اتفاقات پس از انتخابات 88 بهعنوان فتنهای بزرگتر از فتنه 88 نسبت به آن ابراز نگرانی میکردید، آغاز شده است؟ اینکه بنده و یا چهبسا برخی دیگر از فعالان این عرصه، از فتنه بزرگتری سخن میگفتیم، به این دلیل است که علی القاعده ما در مسیر رشد باید با امتحانات بزرگتری مواجه بشویم؛ این یک سنت الهی و امری طبیعی است. نه اینکه حتما به اشخاص نگاه کرده و بر اساس عملکردشان حادثهها را پیشبینی كنیم، البته این را در مورد خودم عرض میکنم. بنابراین فتنهها هر روز سختتر میشوند. البته ورود افراد در فتنهها، کاملا به عملکرد اشخاص در هر لحظه و هر موقعیت بستگی دارد و ما دوست نداریم که هیچ کسی بهسادگی، دچار ریزش و سقوط شود؛ نباید دوست داشته باشیم کسی دچار فتنه شده و مایه فتنه بعدی شود، لذا آرزو میکنم که وارد فتنه بعدی نشده باشیم. ولی در آغاز شکلگیری هر حادثهای باید بدترین نتایج را برای آن پیشبینی کرد و از نظر ذهنی و روحی آمادگی داشت. از طرفی هم باید منتظر بود تا حقایق به مرور خودشان را نمایان کنند و نباید با سوءظن پیش داوری کرد. بعضی از اوقات ابتدا انسان میتواند حدس بزند که نتیجه چه خواهد شد اما نسبت به کسانی که خوش سابقه هستند باید حسن ظن را تا آنجا که میشود بالا برد. شاکله صحبتی که با شما داریم کاملا درون گفتمانی است، اما از منظر برون گفتمانی عدهای میگویند که ما همانطور که قاطعانه و شاید به تعبیری بیرحمانه، با جریانهای انحرافی دیگر در تاریخ انقلاب برخورد کردیم، با جریانهای درونی گفتمان خودمان که از مسیر اصلی خارج شدهاند، برخورد نمیکنیم. یعنی همان اشتباهاتی که آن جریانها انجام دادند و متهم به خیانت و ضدیت با جریان انقلاب شدند، وقتی از طرف دوستان سر میزند، به نوعی با مسامحه از کنار آن عبور میکنیم. این را شما اصلا قبول دارید؟ من قبول ندارم که ما با جریانهای دیگر بیرحمانه برخورد کردیم. بهعنوان نمونه زمانیکه شهید آوینی از آقای خاتمی (در دوران وزارت ارشاد ایشان) انتقاد میکرد و اتفاقا حرفهای درستی هم میزد؛ خیلیها این حرفها را میشنیدند و میدانستند صحیح است، اما با اینحال سکوت میکردند، در حقیقت برخورد مهربانانه با این جریان زیاد هم بود، همینطور در زمانیکه احترام ایشان را بهعنوان یک رییسجمهوری رعایت میکردیم. آن زمانهایی که ما با جریانهای زاویهدار از خط اصیل انقلاب را که پرخطا یا پرخیانت بودند، با مدارا برخورد میکردیم، نباید فراموش کنیم. لذا من مقطعی را در تاریخ انقلاب که با جریانی برخورد بیرحمانه داشته باشیم، نمیبینم. مگر ما با سازمان مجاهدین خلق برخورد بیرحمانه داشتیم؟ این جریان فاسد، پس از انقلاب اسلامی تا قبل از اعلام رسمی خروج مسلحانه در تهران، پایگاههای مشخص داشت و این اماکن با پرچم این گروهک فعالیت میکردند. در حالیكه از قبل انقلاب، ایدئولوژی التقاطی آنها روشن بود و ما از آن مطلع بودیم، ولی بازهم با مهربانی برخورد کردیم. لذا اگر بخواهیم با کسانی که در این گفتمان هستند، یک دفعه به برخورد بیرحمانه رو بیاوریم، نوعی عدم تعادل رفتاری در شیوه برخورد خواهد بود. اجرای عدالت نیاز به این اقتدار ولایت دارد. اگر جایگاه ولایت لطمه ببیند، ممکن است برخی از مصادیق عدالت اجرا شود، ولی ممکن است در اثر بیثباتی، عدالتهای بیشتری هم زیر پا قرار گیرد، که هیچ انسان عدالتگرایی نمیتواند با عدالتمداری جلوی آن ظلمها را بگیرد. به همین دلیل هم برای تثبیت قدرت عدالت، به ولایت نیازمندیم؛ برای تشخیص مصداق صحیح عدالت نیز به ولایت نیازمندیم، اینجاست که ولایت نسبت به عدالت اصالت پیدا میکند. این را هم نباید از نظر دور داشت که انتقاد از کسانی که در گفتمان اصلی انقلاب قرار دارند، اهمیت و ارزش و کارایی بالاتری هم دارد. البته کسانیکه درون این گفتمان قرار دارند علی القاعده باید انتقادپذیرتر باشند، ولی این انتقاد باید با رعایت آداب خود و با در نظر گرفتن تمام جوانب امر باشد. یعنی برای حفظ این افراد و اینكه تا جایی كه امیداست در این گفتمان بمانند؟ این یکی از دلایل است؛ تا آنجا که امکان دارد باید به حفظ افراد بپردازیم. این موضوع درباری تکتک ما صدق میکند، همه ما نیازمندیم که با مدارا با ما برخورد شود تا حفظ شویم. نباید خودمان را دست بالا بگیریم! دلیل دیگر این مدارا ثبات اجتماعی است، ثبات اجتماعی این مصلحت اندیشیها و تأخیر در برخوردها و مهربانانه برخورد کردن را اقتضا میکند. ثبات اجتماعیای که در دل آن تمام حقایق روشن میشود. روشن شدن حقیقت، طبیعتا زمان میبرد. به همین دلیل خداوند متعال میفرمایند: «و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»، صبر را همسنگ حقپرستی قرار میدهد. صبر فرع حقپرستی نیست، بلکه اصلی است مثل خود حقپرستی. من داستانی را از تاریخ عرض کنم که نمونهای از مماشات علی (علیهالسلام) در سختترین شرایط و با بدترین افراد است. گروهی از خوارج از لشگر حضرت جدا شدند، در زمانی که ابتدائا خوارج شکل گرفتند حضرت به آنها فرمود که حرف حساب شما چیست؟ گفتند ما اشتباه کردیم و حالا توبه میکنیم، شما هم که تن به حکمیت دادهاید، اشتباه کرده و باید توبه کنید. حضرت فرمودند من از خداوند طلب مغفرت میکنم برای هر گناهی. یک استغفرالله مجملی گفتند و آنها به همین استغفار راضی شدند و به شهر بازگشتند. اشعث در این میان آتش بیار معرکه شد و رفت از امیرالمؤمنین پرسید که آیا شما واقعا آنطور که خوارج میگویند استغفار کردید و حضرت را در شرایطی قرار داد که لازم بود حضرت به مصالحی پاسخ دقیق را بدهند. حضرت فرمودند: نه، من استغفار بهمعنای کلی کلمه کردهام. اشعث رفت و این حرف را در میان جامعه پخش کرد، خوارج از کوره در رفتند دوباره خروج کردند. و جنگ معروف نهروان شکل گرفت. شاید اگر اشعث این دوبههمزنی را نمیکرد، این نبرد به حضرت تحمیل نمیشد. ابن ابیالحدید میگوید: در هر فتنهای در حکومت امیرالمؤمنین پای اشعث در میان بود. اینجاست که مصلحتها اهمیت پیدا میکنند. برخوردهای بیرحمانه هم برای دقیقه نود به بعد است. همیشه باید اینطور باشد. مصالح مختلفی این را اقتضا میکند که باید به آنها توجه کرد.
مسأله جدید و غریبی که شما در سخنرانی خود در حسینیه امام خمینی، بیت رهبر معظم انقلاب مطرح کردید، تقدم ولایت بر عدالت بود. جریان انقلاب اسلامی در دوره جدید حیات خود، که عنوان اصولگرایی را هم برای خود انتخاب کرد، با جنبش عدالتخواهی شروع کرد و با همین جنبش اوج گرفت. میخواستم این مطلب را برای خوانندگان بسط دهید که چطور یک مفهوم مطلق مثل عدالت که میتوان مصادیق آن را در صحبتهای امام و رهبری هم استخراج کرد، میتواند ذیل مفهوم دیگری، مثل ولایت قرار گیرد. اولا مفاهیم کلیدی ارزشمند بسیار مهمی در تاریخ اسلام بوده و هست که هرکدام به نوعی دچار آسیبهایی شدهاند. و نظیر چنین اتفاقی در تاریخ انقلاب هم بوده است. ما همیشه باید مراقبت کنیم و متوجه آسیبهای هر امر خیری باشیم. «عدالتگرایی» یک مفهوم بسیار کلیدی است، ولی نباید عدالتگرایی را یک مفهوم مطلق در نظر بگیریم. توجه کنید که «عدالت» یک مفهوم مطلق است، اما من در مقام عدالتگرایی ممکن است دچار گرایشهای نامتعادلی شوم و مصادیق نابهجایی را برای عدالت تمنا کنم که اصلا آنجا، جای عدالت نباشد یا مصلحتهایی که در راه اجرای عدالت وجود دارد، نادیده بگیرم و عدالتگرایی من تبدیل به نوعی ظلم برای جامعه شود. ما دو شرط بسیار مهم برای مصون ماندن عدالتگرایی از آسیب داریم. یکی اینکه در تشخیص مصداق عدالت اشتباه نکنیم، دوم اینکه در اجرای عدالت، مصلحتهای دیگر جامعه را هم در نظر بگیریم که آن مصلحتها هم بازگشتشان به عدالت و بلکه مصداق مهمتر و پیچیدهتری از عدالت خواهد بود. عدالت لایههای مختلفی دارد و سطوح پیدا و پنهانی دارد که باید همه را مورد توجه قرار داد. برخی اینگونه تلقی میکنند که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هیچ مصلحتی را در راه اجرای عدالت برنمیتابیدند. این تلقی دقیقی نیست. کم نبوده مواردی که امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) صبر و تحمل کرده و کوتاه آمدند، بهدلیل اینکه جامعه ظرفیت و کشش آن را نداشت. ما اگر آن نقاطی را میبینیم که حضرت مصلحت اندیشی نمیکردند، این موارد را هم باید ببینیم تا بدانیم اجرای عدالت هیچگاه مطلق نیست. بهعنوان نمونه مالک اشتر زمانی خودش به امیرالمؤمنین میگفت که تقسیم برابر اموال را متوقف کن و پرداخت بیشتر به اشراف را که قطع کردی از سر بگیر تا با شما دشمنی نکنند. مالک این مصلحتبینی را داشت، ولی امیرالمؤمنین این مصلحت بینی را بهدلیل مصلحت بالاتری نمیپذیرفت. اما همین مالک اشتر، جاهایی به امیرالمؤمنین اعتراض میکرد که چرا اجازه نمیدهید که ما گردن برخی را بزنیم، چون اینها در برابر جریان اسلام قرار گرفته و در نهایت با شما دشمنی خواهند کرد. البته حرف مالک اشتر درست از آب درمیآمد، ولی حضرت امیر به مصالح بالاتری، به چنین برخورد صریح حقگرایانه اجازه نمیدادند. باید همه مسائل را در کنار هم ببینیم. عدالت به خودی خود یک ارزش مطلق است، اما آیا ما که به عدالت علاقهمندیم، ممکن نیست جاهایی اموری را مطابق عدالت ببینیم در حالیکه در مصداق اشتباه میکنیم؟ طبیعتا در اینجاها نباید دچار عدالتزدگی شویم. در ثانی مواردی را ممکن است در مصداق عدالت ببینیم ولی فعلا مصلحت انجام آن نباشد. اینجا باید چه کنیم؟ باید صبر کنیم که موقعیت اجرا پیش بیاید و نباید سر حاکمیت دینی فریاد بزنیم که چرا عدالت را رعایت نکرده است، الاهم فالاهم باید کرد و الا ممکن است عدالت بزرگتری آسیب ببیند. در چنین مواردی که چه امری مصلحت برتر است مسلما باید به ولایت نگاه کرد و هرچقدر جایگاه ولایت در جامعه بیشتر تثبیت شود، اجرای عدالت را بیشتر تضمین خواهد کرد، اجرای عدالت نیاز به این اقتدار ولایت دارد. اگر جایگاه ولایت لطمه ببیند، ممکن است برخی از مصادیق عدالت اجرا شود، ولی ممکن است در اثر بیثباتی، عدالتهای بیشتری هم زیر پا قرار گیرد، که هیچ انسان عدالتگرایی نمیتواند با عدالتمداری جلوی آن ظلمها را بگیرد. به همین دلیل هم برای تثبیت قدرت عدالت، به ولایت نیازمندیم؛ برای تشخیص مصداق صحیح عدالت نیز به ولایت نیازمندیم، اینجاست که ولایت نسبت به عدالت اصالت پیدا میکند. شما در صحبتهایتان گفتید که مردم باید این نگاه را داشته باشند. من بدون تعارف میخواهم بگویم، واقعیت این است که بدنه جریانی که از ابتدا با انقلاب همراه بوده، تاکنون کمتر دچار خطا شده است. فکر نمیکنید این مشکل بیشتر مربوط به نخبگان باشد تا مردم، و این نخبگان هستند که معمولا تشخیصشان را نسبت به تشخیص ولایت ارجح میدانند؟ بله. اساسا این مشکل بیشتر در میان نخبگان رواج پیدا میکند. اساسا ولایتگریزی در درجه اول بلیهای است که در میان نخبگان ظهور و بروز پیدا میکند و بعد، اگر مردم بصیرت نداشته باشند، بهجامعه هم سرایت میکند. ولی وقتی مردم از هوشیاری برخوردار باشند، نهتنها جلوی این سرایت را خواهند گرفت، بلکه ولایتگریزی نخبگان را هم اصلاح خواهند کرد. منتها در بعضی از شرایط نخبگان میتوانند مردم را به اشتباه بیندازند. هرچند در مدت زمانی کوتاه. در همین مدت زمان کوتاه هم جامعه لطمه میخورد. اگر کسی به اندیشه خود غره شود، دچار تشخیصهای اشتباه و فاحش میشود اگر کسی به مدیریت و توانمندیها، به دوستان و یاران و توانمندیهای آنها غره شود، دچار خطاهای فاحشی خواهد شد و از همین ناحیه ضربه خواهد خوردمیتوانید مصداقی عنوان کنید؟ زمان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) خورشید حقانیت امیرالمؤمنین اظهر من الشمس بود، منتها نخبگان سست عنصر توانستند کاری کنند که مردم از یاری علی بن ابیطالب (علیهالسلام) دست بکشند و کمکم با حضرت پر انتقاد برخورد كرده و بیاعتماد شوند و کسانی مثل ابوموسی اشعری و اشعث و دیگران توانستند، بر افکار عمومی تأثیر بگذارند. تمایلات و گرایشات دنیاطلبانه مردم هم در امتحانهای سخت، آنها را بهسمت نخبگان ضعیف و بد سوق داد، ولی بالأخره ما نباید مردم را مطلق کنیم و ممکن است جاهایی اشتباه کنند. منتها در روایات هست که جامعه ولایتمدار اگر هم خطا کند، جبران خواهد کرد. در صحبتهای اخیرتان، در خصوص شرایط جدید، مصداقهای تاریخی که عنوان میکردید مربوط به خوارج است. بعضا در صحبتهای برخی دیگر از نخبگان هم این را میبینیم. اگر این تقسیمبندی کلاسیک فتنهها، بر مبنای فتنههای زمان حضرت امیر (علیهالسلام) (سه جنگ تاریخی) را بخواهیم با شرایط برهه تاریخی ولایت مقام معظم رهبری تطابق بدهیم، آیا میتوان گفت که همان ترتب تاریخی در حال رخ دادن است و در واقع به نوعی ابتدا یک اصحاب سابقهدار انقلاب که درگیر ثروتاندوزی بودند، سر راه انقلاب مشکل ایجاد کردند و بعد جریانی که سابقه کمتری داشتند و حالا بخشی از دینداران و متدینین که بیشباهت به خوارج نیستند؟ این شباهت در تاریخ انقلاب ما نعل به نعل اتفاق نیفتاده. مهمترین دلیل این است که اساسا در جامعه ما نبردی رخ نداده. زمان حیات امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اینقدر این مرزبندیها شفاف شد و این بحرانها بالاگرفت که به جنگ داخلی منجر شد و ما تاکنون الحمدالله هیچ جنگ داخلی نداشتیم لذا نمیتوان گفت که فتنههای انقلاب ما دقیقا از همه جهات شبیه صدر اسلام رخ میدهد. منتها در همه این دورانها برخی خوارجگونهتر عمل کردند مانند گروه فرقان. و البته بعضی شباهت بیشتری با دیگران داشتند و همه ضدانقلابها هم الان در کنار هم هستند. من برای آینده ممکن است چیزی شبیه جنگ احزاب را پیشبینی کنم! ولی هریک از اینها به تنهایی نمیتوانند بحران بزرگی برای انقلاب اسلامی ایجاد کنند. اینکه نوبت به این رسیده باشد که حتما با بلیهای شبیه خوارج مواجه باشیم امر قطعی نیست. شما در این بحث عدالت زدگی میبینید که هر دو گروه قبل از خوارج هم به بهانه عدالتطلبی با امیرالمؤمنین (علیهالسلام) جنگیدند هم معاویه و هم طلحه و زبیر به بهانه اجرای عدالت و انتقام خون عثمان جنگ را شروع کردند و به ظاهر عدالتطلبانه جلو آمده بودند؛ منتها عدالت را بهانه قرار دادند. البته این نکته را نمیخواهم انکار کنم که هرچه مذهبیها از راه درست خارج شوند، آنها بیشتر شبیه خوارج بهنظر خواهند رسید تا غیرمذهبیها، هرچه آدمها با انگیزههای مخلصانهتر به جنگ با حق مبتلا شده و در تشخیص راه دچار اشتباه شوند، مردم معمولا آنها را بیشتر شبیه خوارج میبینند. البته تفاوتهایی اساسی بین برخی جریانها با خوارج، وجود دارد. جریان خوارج به نوعی معتقد به آنارشیسم بودند و ظاهرا برای نفی هرنوع قدرت میجنگیدند، بنابراین اگر کسی قدرتطلبانه وارد میدان مبارزه شود، از این جهت شباهتش با خوارج کمتر خواهد شد. خب همین جریانی که برخی بزرگان ما، از آن به جریان فاسد قدرتطلب تعبیر میکنند، به نوعی همین آنارشیسم را تبلیغ نمیکنند؟ این قبیل توجیهات، مثل اینکه ولایت برای عصر غیبت است و ما الان در عصر ظهور هستیم و نیازی به تبعیت از ولایت فقیه نداریم. سپس طرح مصادیق مختلف و مشخص، برای اثبات اینکه در عصر ظهور هستیم، مصادیقی که برخی از آنها با غلطهای فاحش تاریخی و حدیثی همراه هست، این را نشان نمیدهد که به نوعی دنبال همان آنارشیست هستند؟ ممکن است در مقام زبان اظهارنظر یا نظریهپردازی، شباهتهایی پیدا شود. ولی خوارج اساسا گروه خارج از قدرت هستند که برعلیه قدرت میشورند، نه گروهی که قدرت در دست آنها است و برای حفظ قدرت میجنگند. بالأخره این تفاوت وجود دارد. ما اگر یک جریان انحرافی را که مختصاتش مطابق با خوارج نیست، خوارج بنامیم، بعدا در شناسایی و پیشبینی پدید آمدن گروههای شبیهتر به خوارج، دچار اشکال خواهیم شد. هر انحرافی را باید در مختصات خودش دید، لازم هم نیست که یک جریان انحرافی، حتما و دقیقا شبیه به مارقین یا ناکثین یا قاسطین باشد تا انحرافی باشد، جریانهای انحرافی متعددی میتوانند وجود داشته باشند که از جهاتی، شباهتی با هریک از این سه داشته باشند. چرا این جریان به مسأله مصادیق ظهور پرداخت؟ چرا از این نوع اعتقادات مردم جریانهای قبلی سوء استفاده نکردند؟ در این جریان چه پیوستگیای را میبیند که سراغ این موضوع، برای پیشبرد اهداف خود رفته است؟ طبیعتا هر جریان سیاسیای متناسب با شعارهای خود موضوعاتی را در میان علاقههای مردم جستوجو میکند و آنها را برجسته میکند. این مسأله یک پاسخ طبیعی دارد. مثلا یک جریانی اگر با شعارهای غربی و لیبرالی به صحنه بیاید، بر آن بخش از صحبتهای حضرت امام که متناسب با اندیشه خودش هست تأکید میکند، آن کسی که با شعار دیگری بیاید بخشهای دیگری از سخنان امام را که مورد تأکید خودش است مورد تأکید قرار میدهد. در سخنرانی اخیر خود اشارهای هم به نخوت و غرور، بهعنوان عامل انحراف از جریان ولایت داشتید. فارغ از جریانهای فعال فعلی، هر جریانی در گفتمان انقلاب اسلامی با اقبال مردم مواجه میشود، چه وزنی به مسأله نخوت و غرور و احتمال انحراف میدهید؟ چقدر جریانهای اصولگرایی را که حمایت سفت و سختی از جریان پیروز انتخابات میکنند در پدید آوردن این مسأله سهیم میدانید؟ اولا ما همه در معرض عجب و غرور هستیم و اگر از خودمان مواظبت نکنیم، در پی کسب هر نوع موفقیتی، حتی در مسیر حق میتوانیم دچار این آفت شویم. مگر اینکه بهشدت از خودمان مواظبت کنیم و با دیدن دست قدرت الهی موفقیتها را نتیجه شایستگیهای خود نبینیم و واقعا به این معتقد باشیم که هرکار خوبی صورت گرفته، خواست خداوند بوده است و ما تنها بر نقایص کارها افزودهایم. اگر کسی واقعا به این مطلب معتقد نباشد، قطعا دچار نخوت و غرور خواهد شد و اگر کسی دچار نخوت و غرور شود، قطعا خطا خواهد کرد. و شاید به خیانت هم منجر شود. اگر کسی به اندیشه خود غره شود، دچار تشخیصهای اشتباه و فاحش میشود اگر کسی به مدیریت و توانمندیها، به دوستان و یاران و توانمندیهای آنها غره شود، دچار خطاهای فاحشی خواهد شد و از همین ناحیه ضربه خواهد خورد. طبیعتا سیاسیون نیز همه در معرض امتحان الهی هستند و در همین مسیر است که رشد پیدا میکنند، رشد معنوی که برای نخبگان پایان نپذیرفته، آنها هم مثل تمام مردم هستند، منتها با امتحاناتی علنیتر و آثار اجتماعی گستردهتر. هرکسی اگر در عرصه سیاست دچار غرور شود، طبیعتا دچار اشتباهاتی خواهد شد که همه جامعه از آن صدمه خواهد دید. اگر کسی دچار اشتباه شد و از اشتباه خود دفاع کرد، اشتباهاتش عمق بیشتری پیدا خواهد کرد و اگر اشتباهات خود را تئوریزه و بعد دفاع کرد، این اشتباهات تبدیل به انحراف هم میشودبخش سیاست تبیانمنبع: پنجره
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]
صفحات پیشنهادی
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت!
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت!گفتوگو با سیاسیترین خطیب پایتخت درباره جنجالیترین موضوع سیاست در ایران، علیالقاعده باید حاوی مطالب تند و تیز و جنجالی ...
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت!گفتوگو با سیاسیترین خطیب پایتخت درباره جنجالیترین موضوع سیاست در ایران، علیالقاعده باید حاوی مطالب تند و تیز و جنجالی ...
ارزش نخبگان سیاسی تا زمانی است که در کنار ولایت باشند
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! آیا همان واقعهای که نخبگان سیاسی و حوزوی چون خود شما، در اوج اتفاقات پس از انتخابات ... انقلاب شدند، وقتی از طرف دوستان سر میزند، به ...
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! آیا همان واقعهای که نخبگان سیاسی و حوزوی چون خود شما، در اوج اتفاقات پس از انتخابات ... انقلاب شدند، وقتی از طرف دوستان سر میزند، به ...
نبرد خاموش انيس و ستايش
... و قصهگویی نیز قابلیتهای نمایش بالایی دارد و ستایش بر همین مبنا، تقابل و تضاد نسلی را در زمان جنگ و دهه 60 روایت میكند. .... تقابل متوهمانه عدالت و ولایت!
... و قصهگویی نیز قابلیتهای نمایش بالایی دارد و ستایش بر همین مبنا، تقابل و تضاد نسلی را در زمان جنگ و دهه 60 روایت میكند. .... تقابل متوهمانه عدالت و ولایت!
یک پروژه عکاسی فوق العاده
یاهوی عربی با نگرش وهابی · کیک بستنی طالبی · نبرد خاموش انيس و ستايش · چگونه اعتماد به نفس خود را افزایش دهید؟ تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! . مطالب پیشین ...
یاهوی عربی با نگرش وهابی · کیک بستنی طالبی · نبرد خاموش انيس و ستايش · چگونه اعتماد به نفس خود را افزایش دهید؟ تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! . مطالب پیشین ...
مردم پس از فتنه 88 منتظر امتحان هاي سخت تر را داشته باشند
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! با حجتالسلام علیرضا پناهیان درباره ابعاد و ویژگیهای جریان انحرافی نزدیک به دولت ... شما، در اوج اتفاقات پس از انتخابات 88 بهعنوان ...
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! با حجتالسلام علیرضا پناهیان درباره ابعاد و ویژگیهای جریان انحرافی نزدیک به دولت ... شما، در اوج اتفاقات پس از انتخابات 88 بهعنوان ...
کیک بستنی طالبی
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! این تنها یک پایان نیست · شوهرتان را درک کنید · برای یادگیری بهتر چگونه باید مطالعه کرد؟ زلزله پرسپولیس ! همه ی توقع مادر سه شهید ...
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! این تنها یک پایان نیست · شوهرتان را درک کنید · برای یادگیری بهتر چگونه باید مطالعه کرد؟ زلزله پرسپولیس ! همه ی توقع مادر سه شهید ...
زلزله پرسپولیس !
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! چگونه اعتماد به نفس خود را افزایش دهید؟ نبرد خاموش انيس و ستايش · کیک بستنی طالبی · یاهوی عربی با نگرش وهابی · بازيگران چگونه ...
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! چگونه اعتماد به نفس خود را افزایش دهید؟ نبرد خاموش انيس و ستايش · کیک بستنی طالبی · یاهوی عربی با نگرش وهابی · بازيگران چگونه ...
حاشیه فوتبال به فوتسال رسید
همه ی توقع مادر سه شهید · زلزله پرسپولیس ! برای یادگیری بهتر چگونه باید مطالعه کرد؟ شوهرتان را درک کنید · این تنها یک پایان نیست · تقابل متوهمانه عدالت و ولایت!
همه ی توقع مادر سه شهید · زلزله پرسپولیس ! برای یادگیری بهتر چگونه باید مطالعه کرد؟ شوهرتان را درک کنید · این تنها یک پایان نیست · تقابل متوهمانه عدالت و ولایت!
شوهرتان را درک کنید
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! چگونه اعتماد به نفس خود را افزایش دهید؟ نبرد خاموش انيس و ستايش · کیک بستنی طالبی · یاهوی عربی با نگرش وهابی · بازيگران چگونه ...
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! چگونه اعتماد به نفس خود را افزایش دهید؟ نبرد خاموش انيس و ستايش · کیک بستنی طالبی · یاهوی عربی با نگرش وهابی · بازيگران چگونه ...
تولد سه باره سفید برفی
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! این تنها یک پایان نیست. . مطالب پیشین. یک پروژه عکاسی فوق العاده · نکاتی در مورد سینك ظرفشویی · نگهبانی که خوابش برد ...
تقابل متوهمانه عدالت و ولایت! این تنها یک پایان نیست. . مطالب پیشین. یک پروژه عکاسی فوق العاده · نکاتی در مورد سینك ظرفشویی · نگهبانی که خوابش برد ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها