تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821098653




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پای کنکور ظهور


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پای کنکور ظهور پرسش مهم‌تر از «آیا ظهور نزدیک است؟»، این سؤال است که رفتار و گفتار امروز ما چه قدر بسترساز ظهور است و به چه میزان حجاب می‌شود و فاصله می‌اندازد؟ حقیقی‌ترین پرسش این است که ما با جانشین امام عصر(عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) چه گونه معامله کرده‌ایم؟ کم فروشی نکرده ایم؟ طاقچه بالا نگذاشته‌ایم؟ امانت داری کرده‌ایم؟
ظهور نزدیک است-ظهور بسیار نزدیک است
ظهور موعود(عج) نزدیک است؟ چه پرسش سهل و ممتنعی! پرسشی که می‌تواند راه را نزدیک کند، به همان اندازه می‌تواند حاوی نکته و نشانه و آدرس انحرافی باشد. بهار 1390 شمسی با جوش و جنبشی که در جان ملت‌ها افتاده، تداعی بهار جان‌ها را می‌کند. این ذات بهار است که در امید و ایمان به رویش بدمد و امسال این اشتیاق مضاعف شده است. با این حال پرسش از «ظهور نزدیک است؟» به همان اندازه که روایتگر مشتاقی است می‌تواند غلط انداز باشد. چرا؟ داستان، ماجرای ظرفیت قلب است که با همه وسعت، گنجایش اضداد را ندارد.همان قصه آزمون جامعی است که برگزار می‌کنند تا گواهی بدهند سالیان آموختن و گفتن و شنیدن را. داستان مرکبی است که راهوار نباشد، تو پی لیلی و او پی فرزند... تازه اگر دلت پیش دلدار باشد. همچو مجنون در تنازع با شترمیل مجنون پیش آن لیلی روانیک دم از مجنون زخود غافل شدیعشق و سودا چون که پر بودش بدنآن که او باشد مراقب، عقل بودلیک ناقه بس مراقب بود و چستفهم کردی زو که غافل گشت و دنگچون به خود بازآمدی، دیدی زجادر سه روزه ره، بدین احوال‌هاگفت ای ناقه! چو هر دو عاشقیمجان زهجر عرش اندر فاقه ایجان گشاید سوی بالا بال‌ها
تاریخ ظهور امام زمان(عج)
راه نزدیک و بماندم سخت دیرسرنگون خود را ز اشتر در فکندتنگ شد بر وی بیابان فراخآن چنان افکند خود را سخت زیرچون چنان افکند خود را سوی پستپای را بر بست و گفتا «گو» شومعشق مولا کی کم از لیلی بودگوی شو، می گرد بر پهلوی صدقگه شتر چربید و گه مجنون حرمیل ناقه پس پی کره‌اش دوانناقه گردیدی و واپس تر شدیمی نبودش چاره از بیخود شدنعقل را سودای لیلی در ربودچون بدیدی او مهار خویش سسترو سپس کردی به کرّه بی درنگکاو سپس رفتست بس فرسنگ‌هاماند مجنون در تردد سال‌هاما دو ضد، بس همره نالایقیمتن ز عشق خار بن چون ناقه‌ایدر زده تن در زمین چنگال‌هاسیر گشتم زین سواری، سیر سیرگفت سوزیدم زغم تا چند چندخویشتن افکند اندر سنگلاخکه مخلخل گشت جسم آن دلیراز قضا آن لحظه پایش هم شکستدر خم چوگانش غلطان می‌رومگوی گشتن بهر او اولی بودغلط غلطان در خم چوگان عشقناقه ناهمراه را باید پی کرد تا پی مقصود رفت و رسید اما گاه چنان می‌شود که مهر و تعصب ناقه- از هر جنس- آدمی را از مقصد بازمی دارد. بسا بزرگانی که ناقه و مرکب سفر، قبله‌شان شد. یا بدتر، شدند قتیل الحمار! در کمال پختگی میل به کودکی کردند و شدند «حلوم الاطفال»، پی رؤیاهای کودکانه دوان. خیال کردند آنچه با مشقت تا بدین جا ساخته و فراز آورده‌اند، خانه شنی کنار دریاست که می‌توان ساعت‌ها- با رنج تمام- ساخت و به اشاره‌ای فرو ریخت. نان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و علی(علیه‌السلام) خوردند و آخر سر، راه را برای معاویه هموار کردند، اگر به جبهه او نپیوستند.یا نان امام زمان(عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) خوردند و آمریکا و اسرائیل را سر هیجان آوردند.«آیا ظهور نزدیک است؟» با همه آتش اشتیاقی که برمی افروزد، سؤال غلط اندازی خواهد بود اگر درباره جماعتی مطرح شود که در یک دل، دو دلبر داشتند و آخر سر هم کم‌بهاترین را برگزیدند. دلباختگانی بودند که به جای منزل لیلی، سر به ناقه سپردند تا آنان را پی تعلقات خود ببرد. انتظار بی ملاک نیست، کاملاً قاعده‌امند و دارای فرمول است. «ماجعل الله لرجل من قلبین فی جوفه. خداوند در درون انسان دو قلب ننهاده است.»ظهور نزدیک است؟ چه پرسش سهل و صعبی! چرا ظهور ذخیره الهی (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) نزدیک نباشد حال آن که از یک سو جهان انباشته از ستم شده و از دیگر سو، ملت‌های مسلمان به جنبش آمده‌اند. اصلاً هر ساعتی که از روزگار می‌کاهد، ظهور نزدیک‌تر می‌شود. در این تردید و تخلفی نیست. مستأصل شدن ابرقدرت‌ها و سران جبهه استکبار گواهی می‌دهد که وعده حق نزدیک است. به میدان آمدن مردانی عزیزتر و نفوذناپذیرتر از پاره‌های پولاد در برابر طواغیت، داد می‌زند بشارت ظهور را اما... ورزیده و مهیا که نباشی چه تفاوتی می‌کند همین فردا موعد ظهور امام عصر(عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) باشد یا جمعه 01 سال بعد. مهیا نبودن سهل است، گاه چنان رمیده- به سیاق نعل وارونه- می‌دویم که فرسنگ‌ها فاصله می‌اندازیم تا میقات و میعاد. این از مسلمات است که باور و عمل مدام دگرگون شونده ما و مردمان ما و صاحب منصبان و سخن گویان ما، علی الدوام ظهور را نزدیک یا دیر و دور می‌کند.می‌توان سنجید این دوری و نزدیکی را، دست کم به دو روش. یک آزمون همان است که ببینیم ائمه پیش از امام عصر (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) چگونه فرمان راندند و فرمان آن‌ها چرا پیش نرفت؟ بپرسیم که اگر امروز حضرت ولی عصر- ارواحنا له الفدا- پرده غیبت کنار زند و برای عدالت و حق حکم براند، آیا حکایت پرغصه روزگار امیر مؤمنان و امام حسن و امام حسین علیهم السلام از جانب خواص و عوام تکرار می‌شود یا نه؟ و روش دوم که اسباب و مقدمه آزمون به شیوه اول است، اینکه بپرسیم و بکاویم با جانشین امام عصر(عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) که حجت امام بر مؤمنان است، چگونه معامله کرده‌ایم؛ از صاحبان مناصب عالی حکومتی و دارندگان نفوذ و اعتبار و وجاهت بگیرید تا مردمان عادی؟ بکاویم آنجا که دعوت به وحدت و الفت و عدالت، و مرزبندی و مبارزه با استکبار و فساد و فتنه و نفاق شد چه قدر مردم همراهی کردند- که کردند- چه مقدار صاحب منصبان لبیک گفتند، کدام‌ها از خود گذشتند و کدام گرفتار خود و منصب و مرکب و فرزند و مشاور و مال و باند و قبیله و حزب ماندند؟ بپرسیم که کجا تعصب ورزیدند و کجا دست رد به سینه تعصبات باطل جاهلی زدند یا نزدند؟ از این منظر ولایت فقیه، قبله نمای جاده انتظار است.«آیا ظهور نزدیک است؟» با همه آتش اشتیاقی که برمی افروزد، سؤال غلط اندازی خواهد بود اگر درباره جماعتی مطرح شود که در یک دل، دو دلبر داشتند و آخر سر هم کم‌بهاترین را برگزیدند. دلباختگانی بودند که به جای منزل لیلی، سر به ناقه سپردند تا آنان را پی تعلقات خود ببرد. انتظار بی ملاک نیست، کاملاً قاعده‌امند و دارای فرمول است. «ماجعل الله لرجل من قلبین فی جوفه. خداوند در درون انسان دو قلب ننهاده است.»رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتنیا ز جانان یا ز جان بایست دل برداشتنیا اسیر حکم جانان باش یا دربند جانزشت باشد نوعروسی را دو شوهر داشتن
نرم افزار ظهور نزدیک است
ملاک روشنی در این میان وجود دارد، همان که امیر مؤمنان پس از ماجرای تلخ صفین و حکمیت و با زبان سراسر عتاب و سرزنش به یاران خود فرمود: «ایها الناس المجتمعه ابدانهم المختلفه اهوائهم! ای مردمی که بدن هاشان در کنار یکدیگر جمع است و سودای دل‌های آنان پراکنده! کلام شما سنگ سخت را سست می‌کند و رفتارتان دشمنان را به طمع می‌اندازد. آنجاها که می‌نشینید رجز می‌خوانید اما هنگام مبارزه که می‌رسد، به زبان اهل گریز از جنگ می‌گویید ای جنگ از ما دور شو!...هر کس به وسیله شما به سوی دشمن تیر انداخت، تیری شکسته و بی پیکان رها کرد» (خطبه 29 نهج‌البلاغه). ملاک، احساس همیشگی جهاد است و اقتضای جهاد، بر دشمن متمرکز شدن و سستی نورزیدن و راه رخنه را بستن و از حواشی گذشتن و تعصبات تفرقه آفرین را به دور افکندن است. امام پس از شنیدن هجوم لشکر معاویه به شهر انبار، جهاد را دری از درهای ویژه بهشت برای اولیای خاص خداوند دانستند اما فرمودند «من شب و روز و پنهان و آشکار شما را به جهاد فراخواندم و گفتم با آن‌ها بجنگید پیش از آن که با شما بجنگند، به خدا سوگند با هیچ قومی در خانه‌اش نجنگیدند مگر آن که او را خوار ساختند. پس شما کار را به گردن هم انداختید و یکدیگر را خوار کردید تا در نتیجه غارتگری، شما را متلاشی ساختند و بر شهرهای شما مسلط شدند... یا اشباه الرجال و لارجال! حلوم الاطفال... ای مرد نمایان نامرد که صاحبان رؤیاهای کودکانه‌اید...» (خطبه 27 نهج‌البلاغه).پرسش مهم‌تر از «آیا ظهور نزدیک است؟»، این سؤال است که رفتار و گفتار امروز ما چه قدر بسترساز ظهور است و به چه میزان حجاب می‌شود و فاصله می‌اندازد؟ حقیقی‌ترین پرسش این است که ما با جانشین امام عصر(عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) چه گونه معامله کرده‌ایم؟ کم فروشی نکرده ایم؟ طاقچه بالا نگذاشته‌ایم؟ امانت داری کرده‌ایم؟ ما در این کنکور آزمایشی بزرگ که در آستانه آزمون نهایی است چه قدر ورزیده و چابک و از سر توجه رفتار کرده‌ایم که اگر فردا خبر پیچید «امام زمان آمد» جا نمانیم؟ و الاّ اگر قرار باشد مانند خواب ماندگانی که به صدای ناگهان از جا می‌پرند و با لباس خواب به کوچه می‌دوند و انگشت نمای خلایق می‌شوند، خبردار ظهور شویم که چه کاری است علی الدوام گفتن «ظهور نزدیک است... آیا ظهور نزدیک است؟»! آنان که در هر امری به هر دلیل خود مداری و اجتهاد خود بینا نه پیشه می‌کنند، در واقع زمام به دست غیر سپرده‌اند. با هر گامی از مقصد دورتر خواهند افتاد و در آزمون خطیر جا خواهند ماند. این آزمون، معافی و راه دررو ندارد.به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادندکه تو در برون چه کردی که درون خانه آییانسان جایز الخطاست، درست. انسان منتظر می‌تواند خطا کند، قبول. اما واجب الخطا که نیست. باید از خطا و انحراف برگشت که اگر اصرار در میان باشد، عقل را تعطیل، و اندیشه و تصمیم را تباه می‌سازد، چندان که برخی رجال نقش آفرین در فتنه سال88 را به تباهی کشاندتعصب باطل از یک سو و لجاجت و اصرار بر این تعصبات از سوی دیگر، مقدمه بی تقوایی است که پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) فرمود «هرکس تعصب بورزد یا به خاطر او تعصب [ناحق] بورزند، رشته ایمان از گردن خویش گشوده است» و باز فرمود «هرکس که در قلب او به اندازه دانه خردل عصبیت باشد، خداوند او را در روز قیامت با اعراب جاهلی مبعوث می‌کند». امیر مؤمنان نیز ضمن تخطئه تعصب و لجاجت و بیان این تعبیر که «لجاجت، اندیشه را تباه می‌کند، فرموده‌اند: «اگر چاره‌ای از داشتن تعصب نیست، باید تعصبتان به خاطر خصلت‌های والای انسانی و کردار ستوده و امور نیکویی باشد که اهل شرافت و بزرگواری در آن‌ها بر یکدیگر فضیلت و برتری می‌جستند...» (خطبه 192 نهج‌البلاغه).انسان جایز الخطاست، درست. انسان منتظر می‌تواند خطا کند، قبول. اما واجب الخطا که نیست. باید از خطا و انحراف برگشت که اگر اصرار در میان باشد، عقل را تعطیل، و اندیشه و تصمیم را تباه می‌سازد، چندان که برخی رجال نقش آفرین در فتنه سال88 را به تباهی کشاند. به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب، نان امام زمان(عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را خورده بودند و دشمن را شاد کردند. «دل انسان غمگین می‌شود و می‌شکند به خاطر اینکه چرا کسانی که نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمه معصومین زدند، حالا طوری مشی می‌کنند که اسرائیل و آمریکا و سیا و هرکسی که در هر گوشه دنیا با اسلام دشمن است، برایشان کف بزنند. این، انسان را غصه دار می‌کنند ولی به شما عرض کنم، بشارت‌های الهی این قدر زیاد است که هر غمی را از دل پاک می‌کند. بشارت‌های الهی خیلی زیاد است. نباید خیال کرد که اگر چهار نفر آدمی که سابقه انقلابی دارند، از کاروان انقلاب کنار رفتند، پس انقلاب غریب ماند. نه آقا، همه انقلاب‌ها، همه فکرها، همه جریان‌های گوناگون اجتماعی، هم ریزش دارند، هم رویش دارند؛ ریزش در کنار رویش.»
ظهور
جهان آبستن حوادث بزرگی است. در سدّ استکبار خلل افتاده است. نهال بیداری اسلامی، انقباض و انجماد حاکمیت طواغیت را شکافته و جوانه آن سر بیرون آورده است. عطر و بوی بهار ظهور، پنهان کردنی نیست اما زمان همت و تلاش مضاعف است، دوران سخت‌کوشی و مجاهدت. ظهور نزدیک است یعنی بی خواب و بی تاب شدن و مراقبت و مجاهدت و پاییدن خویش از گامی که از سر خواب و غفلت برداشته می‌شود. یعنی خود را در جبهه یافتن و هیچ چیز را جای مسئله اصلی ننشاندن. یعنی چشم به انگشت اشارت مقتدا داشتن و جدیت در اطاعت را سرلوحه امور ساختن و نظرات ایشان را به مولوی و ارشادی تقسیم نکردن. یعنی بی تفاوت از رنج ملت‌های انقلابی نگذشتن. یعنی حلقه و قبیله و حزب را بر گرده حق و عدالت و تکلیف بار نکردن. یعنی گوی چوگان دوست شدن و ناهمرهان را پی کردن. یعنی که همه چیز را با قبله نمای حریم دوست سنجیدن. یعنی که بی عشق خمینی و خامنه‌ای نتوان عاشق مهدی شد. باید به این باور رسید که مارقین و قاعدین و ناکثین و قاسطین، همه در بیراهه رفته‌اند.بخش مهدویت تبیاننویسنده: محمد ایمانی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 411]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن