تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمت نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و تعليم دهيد، بفهميد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845087039




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شهیدی که زائر امام رضا شد


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شهیدی که زائر امام رضا شدزنگ در خونه رو می زدن ولی هر چی می گفتی کیه جوابی نمی شنیدی. در رو که وا می کردی یه چیزی مثل فشنگ وارد حیاط می شد و بر می گشت بیرون. بعد از چند لحظه که مات و مبهوت بودی تازه متوجه می شدی یوسف بوده که اومده توپش رو که موقع فوتبال افتاده تو حیاط، برداره. همون یوسفی که نمی تونست حتی با باباش هم دو کلمه درست و حسابی صحبت کنه.
شهید یوسف عامری
گر چه پشت لبش تازه سبز شده بود اما کاری که کرد نشون داد که دلش خیلی وقته که سبزه. یوسف یه دایی داشت.دایی هر چند وقتی به فامیل ها سر می زد. آخه نماینده مجلس بود و بیشتر اوقات دنبال کار مردم. یوسف دایی رو خیلی دوست داشت ولی تا حالا حتی جرأت نکرده بود یک کلمه باهاش حرف بزنه.اون روز هم دایی اومده بود به فامیل ها سر کشی کنه. یوسف که خودش رو از قبل آماده کرده بود، با یه کاغذ تو دستش تو کوچه به دیوار خونه تکیه داده بود. مثل همیشه سرش پایین بود و کف کوچه رو کنکاش می کرد.دایی رسید به خونه یوسف. یوسف هیجان زده بود. به سختی آب دهانش رو قورت داد. عرق کرده بود. آروم به دایی گفت دایی سلام. دایی با تعجب از پیشدستی یوسف تو سلام، جواب سلامش رو داد. گفت : چیه چرا تو کوچه ایستادی؟ یوسف مطمئن بود. تصمیمش رو گرفته بود. آهسته به دایی گفت دایی یه کاری باهاتون دارم.دایی به رسم شوخی محکم به پشت یوسف زد و گفت بفرما در خدمتیم. ... دایی ، می خوام برم جبهه. گفتن باید بابام این رضایتنامه رو امضا کنه. ولی هر چی می گم، می گه " نه ؛ تو بچه ای ". شما بهش بگین من قول می دم مواظب باشم. بزاره برم.نمی دونم دایی برق تو چشمای یوسف رو دیده بود یا نه. با مهربونی به یوسف گفت دایی جون باشه من با بابات صحبت می کنم. می گم که این مرد می خواد مرد شدنش رو نشون بده. یوسف خوشحال شد. اگه از دایی خجالت نمی کشید همونجا می پرید تو بغل دایی. به سختی خودش رو کنترل کرد. دایی وارد خونه شد. بعد از نیم ساعت در خونه باز شد. دایی داشت بند کفشهاش رو می بست. پاش رو که بیرون گذاشت یوسف پرید جلو . چی شد!! چی شد!! دایی؟!!دایی اما به آرامی گفت : انشاء الله با اولین اعزام تو هم می شی یه بسیجی.دایی نمی دونست که یوسف با اولین اعزام قراره یه پرنده بشه . قراره یه بهشتی بشهدایی اما به آرامی گفت : انشاء الله با اولین اعزام تو هم می شی یه بسیجی.دایی نمی دونست که یوسف با اولین اعزام قراره یه پرنده بشه . قراره یه بهشتی بشه.دو سه روز بعد ثبت نام شروع شد. هفته بعد بود که یوسف خجالتی ما درب تک تک خونه ها رو زد. از همه خداحافظی کرد. از کسایی که تا حالا حتی سلام بلند از اون نشنیده بودند. یکی یکی.فردای اون روز اعزام شد.یک ماه نشد که خبر رسید یوسف بر اثر اصابت تیر مستقیم شهید شده و جنازه اش هم تو جبهه مقدم مونده. یعقوب برادر یوسف به منطقه رفت و مدت ها به دنبال جنازه یوسف گشت ولی پیداش نکرد. انگار آب شده بود رفته بود تو زمین.تا اینکه بعد از سه چهار ماه خبر رسید جنازه یوسف پیدا شده. یوسف عاشق امام رضا (ع) بود ولی به خاطر وضع زندگی و ... تا روز شهادتش که 16 سالش شده بود هنوز نتونسته بود بره زیارت.
شهید
اما، اما عاشقی رسم عجیبی داره. بچه های مشهد جنازه یوسف رو اشتباهاً به جای یکی از شهدا منتقل کرده بودن مشهد و دور ضریح آقا امام رضا طواف داده بودن. بعد که خانواده مشهدی تحویلش گرفتن دیدن که این شهید اونها نیست. با پیگیری های یعقوب، یوسف به شهر خودش برگشت. و ...و الان سال هاست که یوسف، مرد کوچک روستای ما مردانه در ورودی روستا و در گلزار شهدا زنده و بیدار منتظر کسیه که میاد و یوسف دوباره مرد شدنش رو در رکاب اون ثابت می کنه.نام شهید : یوسف عامریتاریخ تولد : 9/1/1351محل تولد : روستای کهن آباد بخش آرادان شهرستان گرمسارمحل شهادت : جزیره مجنونمحل دفن : روستای کهن آباد بخش آرادان شهرستان گرمسارسن : 16 سالآن روزها ، بچه محل های من و تو بودند که به جبهه می رفتند . همانها که نمازهاشان را در مسجد می خواندند و نماز جمعه شان ترک نمی شد . آنهایی که حالا نامشان را روی کوچه ها گذاشتند . آنهایی که حالا عکسشان را روی بنرها می زنند و برایشان یادواره می گیرند . یادواره ! راستی یادواره برای چیست ؟ یادواره همان یادآوری گذشته است؟ یادآوری رشادت ها ؟ یا اینکه ... بگذریم . امروز هم جنگ است . مثل دیروز. اما فرق هایی کرده .امروز سلاح ایمان جای کلاشینکف را گرفته تا با آن معبرهای جنگ نرم را بگشاییم . امروز با سیم چین بصیرت باید از سیم خاردارهای اینترنت گذشت . امروز باید مین های گناه را با قلبی پاک و خدایی خنثی کرد . بچه های آن روزها در سنگر خاکی پناه می گرفتند اما امروز باید در پناه علم و آگاهی بود . آن روزها تیر و ترکش جسم ها را نشانه گرفته بود ، امروز گلوله ها به دنبال روح اند . همه را گفتم تا بگویم آن روزها جنگ سخت بود و دشمن پیدا ، اما امروز جنگ نرم است و دشمن پشت اندیشه .                       آگاه باشید که در باغ شهادت همچنان باز است...                                آیا تو هم منتظر هستی تا مرد شدنت را به امام زمانت نشان بدهی؟                                                                                                                                          یا علی رها آرامی فرهنگ پایداری تبیان منابع : مجله پرسمان وبلاگ سیمرغ





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن