تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 29 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن زود خشنود و دير ناراحت مى شود و منافق زود ناراحت و دير خشنود مى گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1866352890




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به سوي آزاد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
به سوي آزد
به سوي آزاد     وقتي که خوشحال و قبراق هستيد،خلاقيت شما در بالاترين حد ممکن است و بهترين راه حل ها به ذهنتان مي رسد و احساس سبکي زيادي مي کنيد؛چگونه مي توانيم هميشه شاد باشيم و شاد بمانيم تا اين سطح از زندگي را، همواره حفظ کنيم؟ 1   شايد براي تو هم ، چنين اتفاقي افتاده باشد:وقتي که خوشحال تري و شادتر ، درجه خلاقيت تو بالاتر و بالاتر مي رود و ايده ها و راه حل هاي بهتري به فکرت مي رسد.تا حالا برايت اتفاق افتاده ؟ براي من که بارها و بارها اتفاق افتاده . موقعي که خيلي خوشحالم ، انگار که راه حل مشکلات و مسايل ، از آسمان نازل مي شود و مستقيم مي رود توي مغزم.موقع صحبت کردن ، انگار که حضور ذهن بيشتري دارم و راحت تر مي توانم جواب گفت و گوها را بدهم.راحت تر مي توانم راه بروم و انگار که به قول وين داير ، به طرف آسمان و هوا در حال کشيده شدنم و نيرويي بر خلاف نيروي جاذبه ، مرا به سمت بالا مي کشاند و کف پاهايم ، کمي با سطح زمين فاصله دارد . حتما از اين اتفاق ها ، براي خود تو هم افتاده،حتما :لحظه هايي که ذهن و فکر و قلب تو ، در بهترين شرايط ممکن خودش قرار دارد و بهتر از اين ، نمي تواند وجود داشته باشد.تا حالا فکر کردي که چرا اين جوري مي شود ؟ شايد اين قدر درگير حس خوشايند اين حالت بوده اي که اصلا يادت رفته از خودت اين سوال را بپرسي.شايد مي ترسيدي که اين سوال ، چنين حس و حالي را از تو بگيرد.شايد هم دوست داشتي که فقط در اين فضا باشي و ببيني و با تمام وجودت حس کني.شايد هم تنبلي ات آمده و اين کار را نکرده اي ! (شوخي کردم بابا !خواننده موفقيت و تنبلي )؟ 2   طبيعت و زندگي و کاينات ، خويشاوندي ديرينه اي با شادي و خوشحالي دارند.اگر بيشتر دقت کني ، مي بيني که شادي يعني زنده بودن و با تمام وجود، جام زندگي را سر کشيدن.تصور کن که در جاي گرمي هستي و چند ليوان آب خنک جلويت گذاشته اند.اگر اين ليوان ها را دستت بگيري و مدام تکانش بدهي و آب داخل ليوان را مطالعه کني ، احتمالا بخشي از اين آب خنک را از دست خواهي داد و جرعه هايي از آن ، روي زمين خواهد ريخت. اما اگر به فکر رفع تشنگي ات باشي ، فقط آب مي نوشي و از طعم آن ، نهايت استفاده و لذت را مي بري.بيشتر موجودات زنده هستي و کاينات، دارند اين کار را با ولع تمام مي کنند ؛ با ولع تمام ، مي خوابند ، غذا مي خورند ، تلاش مي کنند، شکار مي کنند ، و حتي با ولع تمام ، براي شکار نشدن مي جنگند !آنها در هر لحظه ، تنها يک کار را انجام مي دهند و به خاطر همين، اين قدر يکپارچه و متمرکز هستند. براي يکپارچه بودن و متمرکز شدن ، بايد زندگي را دوست داشته باشي و جرعه جرعه اش را تا آخر سر بکشي.حتي نگذاري که يک جرعه اش هم زمين بريزد ؛ چرا که هر روز ، چند ليوان "زندگي" بيشتري نداري که نمي تواني توي يخچالي هم بگذاري که براي بعدها بماند.يا بايد دور بريزي ، يا بايد بنوشي.بيشتر ما ، روي زمين مي ريزيم اين جرعه هاي ناب را.هستند بعضي ها هم که اين جرعه ها را ، تا قطره آخر هم مي نوشند . خوشحالي ، از آن کساني است که جرعه هاي زندگي را ، تا ته مي نوشند و هيچ جرعه اي را نمي گذارند که زمين بريزد . آنها خودشان را از زندگي سيراب مي کنند.زندگي چنين آدم هايي ، لبالب از خلاقيت و نوآوري است و در هر نفسي که فرو مي برند و بيرون مي دهند ، قادرند که شعري ، شکلي ، نقشي ، حرفي ، جمله اي و فکري خلق کنند . آنها در بهترين حالت ممکن قرار دارند و به اصطلاح ورزشکاران حرفه اي ، روي فرم هستند. وقتي به مساله اي و مشکلي فکر مي کني و خودت را درگير غم و غصه وجود داشتن اين مشکل مي کني ، هاله اي از غم اطراف تو را فرامي گيرد.مغناطيس سياهي تو را در خودش احاطه مي کند ؛ مغناطيسي که خرده آهن هاي منفي را مثل آب خوردن به خودش جذب مي کند . تو ، کار بدي نمي کني:داري به مشکل فکر مي کني تا بتواني راه حلي برايش پيدا کني.الان هم در وضعيتي هستي که واقعا حوصله مثبت نگري و خوش بودن را نداري.همه انيها قبول، اما وقتي که در اين حالت ، خلاقيت تو به کمترين درجه خودش مي رسد ، براي چه بايد در ميان غم و غصه شناور باشي؟ وقتي که مغناطيس تو اگر شاد باشد، خواهد توانست راه حل ها را جذب کند، چرا بايد از آن دوري کرد؟ 3   زندگي، شاد است و در شادي و خوشحالي و پايکوبي تمام، به بودن و ادامه دادن خودش شکل مي بخشد.راه حل هاي مسايل تو هم در دل همين زندگي سرشار از شادي و پايکوبي است؛ نه در ميان غمبرک زدن ها و غصه خوردن هاي تو ! پس چرا کنارش مي گذاري ؟ لازم نيست استدلال بياوري و مثال نقض پيدا کني . خود تو ، بارها در شادي هاي زندگاني ات، راه حل هاي بسياري را کشف کرده اي و اين قدر سبک بوده اي که روي هوا راه مي رفته اي.خود تو ، چنين حسي را داشته اي ، نداشته اي ؟ به خودت جواب بده ، نه به من ، و نه به هيچ بني بشر ديگري.تو اگر ميگرن و سردردهاي شديد داشته باشي، چگونه مي تواني آن ثابت کني ؟ سردرد ، حسي است که در درون مغز تو اتفاق مي افتد و شگفتا که جز خود تو ، کسي به آن ايمان و يقين کامل ندارد و ديگران هم ، با همين ايمان و يقين تو به دردسر است که مي پذيرند سرت درد مي کند. خودت اگر يک فضاي زندگي شاد را درک کرده باشي ، کفايت مي کند ؛ ديگر نيازي به اثبات ندارد.پس چرا از شادي و خوشحالي فرار مي کني و خودت را مدام ميان غصه ها غرق مي سازي ؟ غصه ها و گلايه ها و امور منفي ، به اندازه خودشان وزن دارند و تو را به زير مي کنشد ؛ ديگر نيازي نيست که تو هم ، با فکر کردن هاي خودت ، وزنشان را بيشتر و بيشتر کني تا به پايين افتادن تو را ، راحت تر و راحت تر کنند .همان سنگيني و وزني که دارند ، براي جهنمي کردنشان کافي است.پس شادي زي ، شاد باش ، شاد بگو ، شادب بخند ، شاد بخوان تا در بهترين حالت خودت باشي و بهشت ، تقديم تو شود . 4   اگر شادي اين قدر خوب است.پس چرا ما شاد نيستيم ؟ به قول يکي از عرفا ، چون که سکه اي در دست داريم ، اين رويش خوشحالي و روي ديگرش غم و غصه و ناخوشحالي ، ما شاد نيستيم ؛ چون مدام بايد اين سکه را به هوا بيندازيم تا ببينيم چه اتفاقي مي افتد.طبيعي است که گاهي خط خواهد آمد ، گاهي شير.طبيعي است که گاهي خوشحالي نصيبمان خواهد شد و گاهي غم .اين که ديگر حساب و کتاب ندارد .درست مثل شب و روز ، که ضد هم و در عين حال ، کامل کننده هم هستند ، غم و شادي هم ضد هم و کامل کننده هم هستند. اي کاش مي توانستي همه متن هاي عرفاني را بخواني تا ببيني که حتي غم هم ، نشاط است ؛ که حتي موقعيت هاي ناگوار زندگي هم ، لبالب از نشاط است آن گونه که در اوج بلا هم بتوان گفت :"جز زيبايي ، چيزي نمي بينم."عرفا مي گويند که بايد بعد ديگر هم به زندگي ات اضافه کني ؛ بعد شادي و نشاط.آنها مي گويند که بايد دست از سکه غم و خوشحالي برداري تا بتواني عميقا شاد زندگي کني.وقتي که مي گويم شاد ، منظورم لطيفه گفتن و سر به سر دوستان گذاشتن و قهقهه زدن و ورجه و وورجه کردن و اين کارها نيست ؛ هر چند که اينها نيزمي تواند بخشي از شادي باشد.منظور يک عينک تميز است که روي چشممان مي زنيم و ديد ما را به دنيا عوض مي کند ؛ ديد ما را به همه اتفاق هاي زندگي عوض مي کند . عينک ، هميشه مي تواند روي چشم تو باشد و در نگريستن به جهان ، کمکت کند.اما غم و شادي ، مثل عينک آفتابي اي مي ماند که تنها در موقعيت آفتاب به دردت خواهد خورد.که اگر در موقعيتي ابري و شبانه به چشمت بزني ، مسخره خاص و عام خواهي شد.براي شاد زيستن ، الزاما نيازي نيست که به هوا بپري و جوک بگويي و مدام خنده هاي بلند تحويل بقيه بدهي ، تنها کافي است عينکي به چشمت بزني که ديد تو را کامل کند و همه جا هم روي چشمت باشد. 5   عينک يکي مي تواند عرفان باشد ، عينک يکي روان شناسي ، عينک ديگري مي تواند فلسفه باشد و عينک نفر چهارم ، خود زندگي.اينها زياد مهم نيست ؛ مهم اين است که به شادي برسي و بداني که ماهيت زنده بودن ، همراه با دو کلمه غم و شادي است و غم و شادي هم ، مساله اي است که تنها براي خود تو اتفاق مي افتد. چگونه مي تواني غم خودت را به من ثابت کني ؟ شايد داري نقش بازي مي کني ؟ مگر آب است که در صد درجه ، به جوش بيايد و بخار کند و قابل مشاهده باشد ؟ درست مثل سر درد مي ماند ؛ يقين داري ، اما نمي تواني ثابتش کني.مهم هم نيست که نتواني ثابتش کني ؛ بايد که زندگي اش کني .اين آسياب، در حال چرخيدن است و اگر بخواهي به قسمت غمش بچسبي ، روزگار خوشحالي را از دست خواهي داد و اگر هم بخواهي مدام درگير قسمت شادش باشي ، تماشاي صورت تو در روزگار غصه ، تماشايي خواهد بود . اما اگر آن بالا بايستي و هر دو را خوب تماشا کني ، آن وقت است که از چنگ جفتشان هم خلاص خواهي شد.به قول يکي از عرفا ، غم مي آيد ، اما تو آن بالا نشسته اي و مي بيني که دارد مي آيد و مي بيني که دارد مي رود و به خاطر همين ، به آن دل نمي سپاري.شادي مي آيد، تو آن بالايي و مي بيني ، و به خاطر همين ، اسيرش نمي شوي.تو آن بالايي و مي داني که اين داستان ، هميشه تکرار مي شود ؛ مثل دم و بازدم ، مثل شب و روز ، مثل ...آيا تو تنها به بازدم خودت دل داده اي ؟ يا به دم خودت ؟ پس در هر دو صورت خفه خواهي شد ؛ شک نکن . 6   در کنار اين نگاه عرفاني ، بايد يک خوشبين تمام عيار هم باشي تا بتواني شادي و نشاط را به آغوش بکشي.خوشبيني ؟ بله، اشکالي دارد ؟ مي دانم حرف هاي زيادي در اين باره شنيده اي ، اما باور کن که هميشه مي تواني يک خوشبين تمام عيار باشي. چند وقت پيش بود که داشتم به موقعيت هاي مختلف زندگي فکر مي کردم:وارد شرکت مي شوي و مي بيني که شريکت ، همه پول هاي شرکت را بالا کشيده و زده به چاک.آيا در اين موقعيت ويران کننده ، مي توان نکته مثبتي ديد ؟ آنتوني رابينز توانست ببيند ؛ تمام خانواده ات را پيش روي تو و با قساوت تمام قتل عام مي کنند، آخر در اين وضعيت ، چه نکته مثبتي مي توان ديد ؟ فرانکل ديد. عزيزي را از دست داده اي و فکر مي کني که ديگر بدون او نمي تواني زندگي کني ؟ تو هنوز زنده اي و عزيزت ، زنده تر.تو، داري از ناداني خودت ديوانه مي شوي ؛ نه از دوري عزيزي که از دست داده اي ، آيا همه دنيا ، همين جايي است که ما داريم مي بينيم ؟ نه!فراتر از اين حرف هاست.پس عزيزي که از دست داده ايم ، به تماشاي دنياي بسيار بسيار بزرگتري رفته است که ديدني هاي بسيار بسيار بيشتري هم دارد.اين ، کجايش ناراحتي دارد ؟ البته ناآگاهي ما ، ناراحتي دارد . اما سفر کردن ديگران ، نه!وقتي در بدترين موقعيت هاي زندگي بتوان نکته هاي مثبتي پيدا کرد ، بقيه موقعيت ها که ديگر جاي خود دارند.اگر عادت کني ، حتي در بدترين موقعت ها هم مي تواني مثبت بين باشي.و اين مثبت بيني ، تو را مثبت گو و مثبت جو و مثبت پندار و مثبت گفتار و مثبت رفتار خواهد کرد . ...و همه اينها،تو را به نشاطي خواهد رساند که توصيف شدني نيست ؛ نشاطي که در درون توست و حتي اگر لب هايت هم بسته باشد ، در حال خوب کردن و دوباره ساختن تو خواهد بود.شادي ، يعني اين ... منبع:هفته نامه ي موفقيت،شماره ي 171 /ن  
#اجتماعی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن