تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):هر كس در مسجد سهله دو ركعت نماز بخواند، خداوند، دو سال بر عمر او مى‏افزايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816465649




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ايران، سرزمين انسان‌شناسي - عليرضا حسن‌زاده


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: ايران، سرزمين انسان‌شناسي - عليرضا حسن‌زاده


آنچنان كه الكساندر.ام.اروين در كتاب انسان‌شناسي كاربردي مطرح كرده است، انسان‌شناسي در سده 20 و 21 نه‌تنها گرايش‌هاي عصر استعماري خود را كنار نهاد بلكه فراتر از آن به ايجاد حوزه‌هاي نو و جديدي چون انسان‌شناسي حمايتي پرداخت. در سده 20، انسان‌شناسي پسااستعماري صورتي ديگر از ادبيات انسان‌شناسي بود كه نه‌تنها جنبه استعماري نداشت بلكه حتي حمايت از حقوق اقليت‌هاي قومي را در تلا‌ش كساني چون بنديكت و ميد (و بعدها انسان‌شناسان كانادايي) در بر گرفت. از سوي ديگر نگره انتقادي دانش انسان‌شناسي بر مكتب خطي لوي برول و انسان‌شناسان اروپامداري چون او با طرح مفاهيم كليدي ديگري چون دانش فرهنگي، پزشكي قومي، روانپزشكي قومي، هم‌پوشاني و تعامل فرهنگي، وضعيت چند فرهنگي و... همراه شد كه منطق پنهان و هم ارجي را در فرهنگ‌هاي گوناگون جست‌وجو مي‌كرد.

بدين ترتيب يافتن راه‌هاي همزيستي انسان با طبيعت - در دانش فرهنگي‌اي كه با تجربه قرن‌ها زندگي انسان در جهان فراهم چيده شده بود- در انسان‌شناسي به موضوع اصلي تبديل شد و وضعيت ميان رشته‌اي نيز در حوزه‌هاي مورد پژوهش دانش انسان‌شناسي آن را از جزميت‌ها و قالب‌هاي بسته فكري و فرهنگي رها ساخت. در اين گفتمان نو انسان‌شناسي كه با ثبت دقيق و گزارش مستند واقعيت‌هاي مطرح روي زمين به كار مي‌پرداخت مهم‌ترين موضوع خويش را در ضبط و تحليل تجربه‌هاي انساني سراغ گرفت. بدين ترتيب حالي كه تحولا‌ت عصر مدرن به آنچه نابودي تجربه و (بازنمايي واقعيت بر جاي آن) خوانده مي‌شود منتهي مي‌گرديد. انسان‌شناسي به ضبط تجربه‌هاي ناب انساني فرآمده از قرن‌ها زندگي دست يازيد و كوشيد راه‌هاي پيوند رو به زوال انسان با طبيعت را در همين بستر جست‌وجو نمايد. انسان‌شناسي يكي از تنها علوم برخاسته از عصر مدرن است كه به جنگ سنت‌ها نمي‌رود و مي‌كوشد نشان دهد دره‌هاي خيالي نظريه‌هايي فارغ از ميدان و تجربه دوره‌هاي تاريخي را از هم جدا نمي‌كند، بلكه تجربه‌هاي انساني صورتي پيوسته از تاريخ را بر آفتاب مي‌افكند. يكي از رشته‌ها و حوزه‌هاي جديد دانش انسان‌شناسي كه مي‌كوشد دانش فرهنگي و قومي موجود در نزد اقوام مختلف را ثبت و ضبط كند و مانع از زوال بخش مهمي از تجربيات نظام‌يافته انسان‌ها در برخورد با جهان شود، دانش قوم گياه‌شناسي است. يكي از چهار رشته اصلي در اين مبحث رشته انسان‌شناسي است (سه رشته ديگر شيمي، زيست‌شناسي و داروشناسي هستند) قوم گياه‌شناسي يكي از آن چشم‌انداز‌هاي مهمي است كه تجربه و دانش انسان را از نخستين تمدن‌هايي كه ازآنان آثار مكتوبي بر جا مانده تا امروز در بر دارد. در اسطوره سومري گيلگمش و متون مقدس و آييني كه آكنده از اشاراتي به گياه است از اين شمارند. در افسانه‌هاي ايراني، گياه در ارتباط با سياست‌هاي غذايي و معناي هويت رخ بر مي‌كند. گزارش‌هاي انسان‌شناختي نشان مي‌دهد كه اقوامي چون آزتك‌ها چگونه پزشكي خود را با بخش مهمي از كاربرد‌هاي دارويي گياهان بنا نهاده بودند. به ياد آوريم كه اشتروس نيز در ادبيات كلا‌سيك انسان‌شناسي از اشكال گياهي و حيواني توتم سخن مي‌گويد، اما كانكلين ادبيات نوين قوم گياه‌شناسي را پس از جنگ جهاني دوم بنا نهاد و امروزه ادبيات اين رشته نشان مي‌دهد كه تا چه حد مطالعاتي چون قوم گياه‌شناسي مي‌توانند به پزشكي، كشاورزي، مديريت محيط زيست، حفظ ميراث طبيعي و... ياري رسانند. همچنان كه همه مي‌دانيم ايران در مرحله آستانه‌اي (عبور از صورت‌هاي قديمي فرهنگي به سمت صورت‌هاي جديد تكنولوژي و...) قرار دارد و آنچه در چنين دوره‌اي فرهنگ ايراني را تهديد مي‌كند زوال دانش فرهنگي و قومي نسل‌هاي كهن‌تر و قديمي‌تر ايراني است كه با مرگ حافظان و مطلعان به سمت فراموشي و نابودي سوق مي‌يابند. در چنين شرايطي است كه دانش انسان‌شناسي با حوزه‌هاي جديد خود مي‌تواند مانع از وقوع چنين زيان بزرگي گردد و حافظه قومي اقوام ايراني را جاودان سازد. بخش مهمي از پزشكي، روانپزشكي و داروشناسي قومي اقوام ايراني در دانش آنان نسبت به گياهان تبلور مي‌يابد و نابودي اين اندوخته ارزشمند زوال بخش غير قابل جبراني از هويت جست‌وجوگر و فرهنگي ملت ايران است. ديگر صورت‌هاي مسلط از مطالعات انسان‌شناسي در ايران چون مطالعات فولكلوريك به اين نياز عمده و مهم پاسخ نمي‌دهند و در اينجا است كه بايد رشته و حوزه‌هاي جديد دانش انسان‌شناسي براي حفظ فرهنگ يك ملت سر بركشند. اما چالش عمده در اين ميان، فقدان طرح شاخه‌ها و حوزه‌هاي جديد و نو در رشته انسان‌شناسي است كه پشتيار طرح آن بي‌شك شجاعت، خلا‌قيت و توان علمي است. در اين ميان در حوزه و پايگاه علوم اجتماعي و به‌ويژه انسان‌شناسي ايران براي نخستين بار دانشگاه علا‌مه به كوشش انسان‌شناس توانمند، دكتر مرتضي فرهادي به طرح مطالعات قوم گياه‌شناسي در فصلنامه علوم اجتماعي پرداخته است. طرح مباحث كاربردي و نو كه همسو با درك تنوع زيستي و دانش فرهنگي و قومي برخاسته از آن است بايد گامي شجاعانه تلقي شود كه دكتر فرهادي بي‌هيچ ادعايي آن را مديريت و هدايت كرده است. دكتر فرهادي و معدود انسان‌شناساني چون او (بلوكباشي، باجلا‌ن فرخي، محمدرضا درويشي و...) نماد مطالعات ميداني و ساخت تجربه بر اساس الگوهاي نظري مرتبط با ميدان هستند و اين در حالي است كه انسان‌شناسي ايراني از مشكلا‌تي چون عدم توجه به واقعيات انضمامي يعني مطالعه روي زمين در موج‌هاي چند دهه اخير خويش به مثابه يك آسيب مهم رنج مي‌برد. ايران در حوزه مطالعات فرهنگي به دلا‌يل متعددي چون موقعيت آستانه‌اي تنوع قومي و فرهنگي، ديرينگي تمدن ايراني، جغرافياي تاريخي و حضور سنت‌هايي از اساطير و آيين‌هاي مختلف سرزمين انسان‌شناسي است. طرح مباحث نو و كاربردي و خالي از تعارف گامي مهم در نماياندن اهميت كاربرد‌هاي متعدد دانش انسان‌شناسي در ايران است. شايد از اين روي است كه اكنون بايد دانشگاه علا‌مه را در كنار دانشكده علوم اجتماعي خاستگاه شكل‌گيري گفتمان‌هاي نو و كاربردي دانش انسان‌شناسي در دانشگاه‌هاي ايران دانست و به اين دليل بايد آرزوي تدوام كار و طرح مسائل مهم و حوزه‌هاي متعدد و جديد ديگر را از سوي انسان‌شناسان خستگي‌ناپذيري چون آقاي فرهادي آرزو نمود.

انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------

------------
 چهارشنبه 1 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1615]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن