واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - آیتالله جوادی آملی چون مهمترین کار برای شب قدر دعاست و این ایام و لیالی متعلّق به علی بن أبیطالب (ع) است، چه بهتر که دعا را از زبان این داعی بشنویم. اولاً ادب دعا را امیرالمؤمنین (ع) به ما آموخت. فرمود: اَلدّاعِی بِلا عَمَلْ کَالرّامِی بِلا وَتَرْ. فرمود: آنکه دعا میکند و عمل ندارد، مثل تیراندازی است که تیر دارد، ولی وَتر ندارد. (وَتر آن کمان مُنحنی است که جلوی تیر تیز را میگیرد و راهنماییاش میکند)... اگر کسی بیعمل دعا کند، مثل تیرانداز بیکمان است. بهترین عمل «صفای دل» است. بهترین راه برای صفای دل این است که هم در مسئله توحید برای غیر خدا راه باز نکنیم، هم در مسائل اجتماعی کینه احدی را در دل راه ندهیم. مطمئن باشیم اگر کسی این دو رکن را فراهم کرد؛ این دعوت کننده، این داعی یک تیرانداز ماهری است که هم تیر تیز دارد و هم کمان مُنحنی. دعاهای حضرت را در نهجالبلاغه که تحلیل میکنید، میبینید یا سعادت میطلبد یا شهادت، یا رفاقت با انبیاء، یا کرامت و عافیت میخواهد، یا سلامت و فتوّت و یا عزّت! دعاهای حضرت از این عناصر محوری خارج نیست. در آن عهد نامه معروف که برای مالک اشتر نوشت، در پایان دعا کرد: مالک! من برای خود و برای تو از خدا سعادت و شهادت طلب میکنم! در آن دعاهای عمومی میگوید: نَسأَلُالله مَنازِلَ الشُّهَداء وَ مَعایشَهَ السُّعَداء وَ مُفارَقَهَ الأنبیاء. ما برای همگان سعادت و منزله شهدا و رفاقت با انبیاء را میخواهیم. میگوید: وَاجْمَعْ بِینَنَا وَ بِینَهُ فِی بَرْدِ العِیشْ وَ قَرارِ النِّعْمَه وَ مُنتَهَی الطُمَأنِینَهِ وَ تُحَفِ الکِرامَه. خدایا! بین همه ما و نبیات در آن قرارگاه عیش و زندگی جمع کن، و در آن آرامش و خنکی سعادت و زندگی جمع کن! در کمال طمأنینه ما را با او سهیم کن و آن کرامتها را که تحفه پیغمبر میکنی، ما را نیز بهرهمند کن! وقتی حضرت در مقام دعا و ثنا میایستاد، عرض میکرد: خدایا! هذا مَقامُ مَنْ اَفرَدَکَ بِالتُّوحیدِ الَّذِی هُوَ لَکْ وَ لَمْ یرَ مُستَحِقَّاً لِهذِهِ المَحامِدِ وَ المَمَادحِِ غِیرَکْ. وَ بیإلِیکَ فاقَهٌ لا یجبُرُ مَسکَنَتَها إلا فَضلُکْ. فَهَبْ لِی رِضاکْ وَ أغنِنَا عَنْ مَدِّ الأیدِی إلی سَواکْ. إنَّکَ عَلی کُلّ شِیءٍ قَدِیر. خدایا! این مقامی که من ایستادهام، مقام توحید است. من به عنوان یک عبد موحّد در پیشگاه مولای واحد ایستادهام. هیچ مدحی جز برای تو نیست. هیچ حمدی جز برای تو نیست. من یک نیازی دارم کمر شکن! و تو جابر عَظم کسیری! هر شکستهای را تو جبیره میکنی. من یک درد کمر شکن دارم که هیچ چیزی این شکسته را جبران نمیکند، مگر کَرم تو. و آن این است که مرا به مقام رضا برسانی. هر چه تو کردی، من خوشم بیاید. و دست ما را از دراز شدن به سوی این و آن کوتاه کن! ما را به خودت نیازمند کن! هَب لِی مِنْ رِضاکْ، هَب لَنَا مِنْ رِضاکْ وَ اَغنِنا عَنْ مَدِّ الأیدی إلی سِواکْ. چیزی از غیر تو طلب نکنیم. در مسائل خصوصی به خدا عرض میکند: پروردگارا! همه نعمتها را تو دادی. همه نعمتها را هم ما باید به تو تحویل بدهیم. جان دادی، باید برگردانیم. چشم و گوش دادی، باید برگردانیم. اعضا و جوارح و جوانح دادی، باید برگردانیم. حرفی نیست ولی خدایا! ما را کریمانه زنده کن و ما را کریمانه بمیران. در هنگام استرداد این ودیعهها اوّلین چیزی که از ما میگیری، جان ما باشد. این طور نباشد که ما ذلیلانه بمیریم. اوّل چشم را بگیری، دست را بگیری، ما را فلج کنی، بعد ببری؛ اینچنین نباشد. اللهمَّ اجْعَلْ نَفسِی اَوَّلَ کَرِیمَهٍ تَنتَزِعُها مِنْ کَرائِمِی وَ اَوَّلَ وَدِیعَهٍ تَرتَجِعُهَا مِنْ وَدائِعِ نِعَمِکَ عِندِی. از نبی اکرم سؤال کردند: شما در شب قدر از خدا چه میخواهید؟ حالا که به ما نگفتید شب قدر چه زمانی است، این را بگویید که از خدا چه میخواهید؟ فرمود: من اگر شب قدر را درک کنم، از خدا عافیت طلب میکنم. هم عافیت دین، هم عافیت دنیا. هم عافیت بدن، هم عافیت جان و نظام. همه ما شنیدهایم که گریه برای اهل بیت (ع) از بهترین عبادات است. تردیدی هم در آن نیست امّا سعی کنیم گریه عاقلانه عارفانه بدون پیرایه داشته باشیم؛ آن گریه یقیناً عبادت است. نیازی به افزایش و کاهش نیست. جریان شهادت علیبنابیطالب (ع) به قدری دردآور است که قبل از اتفاقش، شاید سی سال یا بیشتر، پیغمبر (ص) در جریان ایراد خطبه شعبانیه برای جریان ضربت خوردن علی اشک ریخت. خطبه معروفی که در آخرین جمعه ماه شعبان ایراد کرد، فرمود: أیهَا النّاس قَدْ أقبَلَ إلِیکُمْ شَهرُاللهْ بِالبَرَکَهِ وَالرَّحمَهِ وَ المَغفِرَه (7)، در پایان گریه کرد. امیر المؤمنین عرض کرد: چرا گریه میکنید؟ فرمود: در ماه مبارک رمضان تو مشغول نمازی، سر مطهّرت با خونت رنگین میشود! تقریباً 30 سال بعد از رحلت رسول اکرم(ص) این حادثه تلخ جهانی رخ داد و حداقل سی سال قبل از ضربت خوردن علی (ع)، پیغمبر (ص) گریه کرد. چه قدر این مصیبت تلخ است! امیرالمؤمنین (ع) به پیغمبر (ص) عرض کرد: بِسَلامَهٍ مِنْ دِینِی؟ وقتی که آن شمشیر بر سرم میآید، دین من سالم است؟ فرمود: آری، دینت سالم است. در این مراسم قرآن را به دست میگیریم، باز میکنیم و خدا را قسم میدهیم و از خدا این اموری که علی (ع) به ما آموخت، میخواهیم... شرط اساسی همان دو رکن است؛ اخلاص توحید و حل هرگونه کینه. با هیچ کسی بَد نباشیم و در این دعاها کسانی را هم که نسبت به ما جفا کردهاند، آنها را هم مشمول عفو قرار بدهیم، برای آنها هم خیر طلب بکنیم، با این سعة صدر کنار ضیافت الهی بار یابیم تا با دست پُر برگردیم. این مطلب برای نخستین بار منتشر میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 551]