واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بیماران رها شده در بیابان، چرا؟رها كردن بیماری كه قدرت حركت دادن خود را ندارد در جایی كه امكان دارد حتی شب هنگام مورد حمله حیوانات درنده قرار گیرد و یا در صورت گمنامی ، از شدت غلبه بیماری فوت كند ، منعكس كننده چیست ؟ بی ایمانی ؟ عدم مسیولیت در بین كادر پزشكی ؟ فقر و از بین رفتن نوع دوستی در جامعه ؟ عدم كنترل و سوء مدیریت مسئولین ؟!!سعدی چه خوب بیان كرده است كه : بنی آدم اعضای یكدیگرند كه در آفرینش ز یك گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار واقعا مانده ام اسم مقاله خود را چه بگذارم ، اصلا چی می توانم بگذارم !!! بگذارم جنایت ، فاجعه ، درد اجتماعی ، بی توجهی و بی خیالی مسئولین ؟؟؟بگذار اصلا اسمی نگذارم ، چون هر چه در ذهن خود می گردم نمی توانم نامی برای این عمل پیدا كنم .
رها كردن بیماری كه قدرت حركت دادن خود را ندارد در جایی كه امكان دارد حتی شب هنگام مورد حمله حیوانات درنده قرار گیرد و یا در صورت گمنامی، از شدت غلبه بیماری فوت كند، منعكس كننده چیست؟ بی ایمانی؟ عدم مسیولیت در بین كادر پزشكی؟ فقر و از بین رفتن نو عدوستی در جامعه؟ عدم كنترل و سوء مدیریت مسئولین؟!! (می توانید گزارش تصویری این اتفاق را از ایـنــجــا ببینید)در همه جای دنیا كادر پزشكی جهت درمان انسانی بیماران سوگند یاد می كنند و چون قسم می خورند وجدان كاری بالایی دارند وسختی كار خود را می دانند . ولی متاسفانه در جامعه اسلامی و معتقد به اصول اخلاقی ما ، گویا تمام سوگند ها به زبان است نه به قلب و اندیشه ؟! هنوز بسیاری از دانش آموختگان رشته های پزشكی در كشور ما به وظایف خود آشنا نیستند و در بیشتر مراكز درمانی به گونه ای با بیماران تن خسته رفتار می شود ، كه فقط زمان كاری خود رابگذرانند . آیا بیماری كه به امید كاهش درد خود به مركز درمانی مراجعه كرده است ، باید به دردهای دیگرش افزوده شود ؟ آیا از این به بعد ، در تمام بیمارستان های دولتی كه اغلب افراد كم در آمد و بی بضاعت در آن ها بستری می شوند ، بیماران باید از عاقبت خود بترسند ؟؟ یا ترجیح دهند كه به جای مراجعه به بیمارستان های دولتی بیماری را تا سرحد مرگ تحمل كنند ؟ حتی در صورت بستری شدن نیز نباید برای انجام ادامه درمان خود اقدام كنند، زیرا ممكن است به جای درمان شدن ، سر از شالیزار و زمین های كشاورزی و یا ویرانه های شهر در بیاورند ؟ آیا چنین عملی از سوی یك بیمارستان دولتی ، به احساس عدم امنیت بیماران لطمه نمی زند ؟ و در نهایت باعث ادراك عدم اعتماد و عدم امنیت در كل جامعه نمی شود ؟ آیا این کار كل سیستم های مدیریتی در نظام های دولتی را زیر سوال نمی برد ؟در همه جای دنیا كادر پزشكی جهت درمان انسانی بیماران سوگند یاد می كنند و چون قسم می خورند وجدان كاری بالایی دارند وسختی كار خود را می دانند . ولی متاسفانه در جامعه اسلامی و معتقد به اصول اخلاقی ما ، گویا تمام سوگند ها به زبان است نه به قلب و اندیشه ؟! آیا سزاست كه مسئولین بخش های درمانی با انكار این فاجعه از مسئولیت های خود شانه خالی كنند ؟ جای بسی تعجب است كه دوباره تكرار می شود . راستی چرا رسانه های گروهی به خوبی این گونه ماجرا های اسف بار را پی گیری نمی كنند و یا در نهایت اینگونه مسایل در بین جار و جنجال ها ، مسكوت می مانند ؟ چرا مسئولین امور به خوبی و به وضوح جوابی برای این اعمال ارائه نمی دهند ؟ ساكت ماندن در مقابل یك فاجعه به معنای حل آن معضل نیست ، بلكه به نوعی شانه خالی كردن است . حتی تنبیه كردن چند نفر در این ماجرا ، مثل راننده آمبولانس و .... ، نیز نتیجه بخش نخواهد بود و هیچ وقت اذهان عمومی با این گونه از تنبیه ها قانع نخواهد شد .بهتر است به دنبال راه حل اصلی بود ، نه راه حلهای موقتی و ناكارامد ، كه اغلب اوضاع اجتماعی را بدتر می كند . اینگونه از مسایل نا خوشایند كه پیامدهای وخیم اجتماعی را نیز به همراه دارد ، تفكر عموم را بیشتر شوك زده وبه خود مشغول می كند.
بهتر است كه این گونه مشكلات ناگهانی از طرف مسئولین رده بالاتر مثل وزرا ، ریشه یابی شده و درمان اجتماعی گردد . اگر واقعا مسئولی به خاطر سوء مدیریتش مورد توبیخ جدی قرار بگیرد و مسئول گردد تا خود به شخصه جبران كند برای كم كاری های مسئولین دیگر هم درس عبرتی خواهد بود . همچنین در سطوح بالاتر مدیریتی مشكل موجود باید رد یابی شود ، نه اینكه صرفا توجیه شود ، در این صورت می توان انتظار داشت كه در تفكر عامه مردم نیز احساس امنیت ایجاد خواهد شد .اما متاسفانه در این گونه از پیشامدها ، بیشترین اتفاقی كه شاهد آن هستیم ، فرد مسئول یا از كار خود عزل می شود و پست دیگری را تصدی خواهد كرد و یا به جای دیگری منتقل می شود و شخص دیگری جای او می نشیند وهمین چرخه معیوب ادامه می یابد ، بدون اینكه مسئولین ما پاسخگوی اعمال افراد زیر دست خود باشند . در نهایت هم دچار سیاسی كاری اینگونه از مسایل می شوند ، كه هیچگونه ربطی به موضوع پیش آمده ندارد . به هر حال مسئولین ما باید اشتباهات خود را بپذیرند و بدانند كه باید جوابگو باشند . گرچه جای تاسف دارد كه ما به جای مواجهه با واقعیات و مسئولیت پذیری بیشتر دچار شعارزدگی هستیم .ساكت ماندن در مقابل یك فاجعه به معنای حل آن معضل نیست ، بلكه به نوعی شانه خالی كردن است . حتی تنبیه كردن چند نفر در این ماجرا ، مثل راننده آمبولانس و .... ، نیز نتیجه بخش نخواهد بود و هیچ وقت اذهان عمومی با این گونه از تنبیه ها قانع نخواهد شد . گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه البته به جایی نرسد فریاد استو در نهایت انتظار می رود ، علاوه بر ردیابی این موضوع ، از جانب وزیر و نمایندگان كمیسیون درمان مجلس به حال و وضعیت مستمندان حداقل در زمینه درمان رسیدگی شود و جواب قانع كننده ای در اختیار جامعه قرار گیرد ، زیرا تكرار چنین رخداد هایی حداقل به نفع مسئولین نخواهد بود .واكنش انكار وتوجیه دیگر كاربردی نخواهد داشت ،حتی در بعضی موارد وضع را برای مسئولین بدتر خواهد نمود ، پس بهتر است مسئولین ما در ابتدا شرح وظایف خود را بدانند و بعد از آن متصدی امور شوند و در تمام امورات خود واقف باشند كه مسیولند و و ظیفه ای دارند .فاطمه رئیسیبخش اجتماعی تبیانلینک های مرتبط :مرگ تدریجی اخلاق مرهمی بر زخم های پینه بسته اش توپولف می رود؟ نمی رود؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 487]