واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: به بیحوصلگی بگو وقت ندارم روزهای جوانی روزهایی است که در کنار هیجان و شور و نشاط خاص خودش ، ممکن است با بی حوصلگی و کسالتی غیر قابل باور همراه باشد. روزمره گی چیزی است که گاهی مخصوصا در ایام تعطیل یا گرمای تابستان ممکن است ، این روزهای ارزشمند را هدر بدهد.
روزهایی پیش آمده یا میآید كه حوصله هیچ كاری را نداریم و تقریبا هیچ كاری از ما ساخته نیست. یك جا مینشینیم و خیره میشویم به همه چیزهایی كه دور و برمان است، فكر میكنیم به 100 سال خواب نیاز داریم كه خستگی كه نمیدانیم از كجا آمده را رفع كنیم. گاهی به دلیل همین بیحوصلگی به دیگران پرخاش میكنیم یا گاهی غمی را در دلمان احساس میكنیم كه منشأ آن را نمیدانیم.میرویم و لای كتابی را باز میكنیم و شروع به خواندن میكنیم بدون این كه از چیزی سردر بیاوریم. كتاب را پرت میكنیم گوشهای و میرویم سراغ دیدن یك فیلم. 20 دقیقه را ندیده، فیلم را ناتمام میگذاریم. بیحوصلگی چیزی است كه گریبانمان را گاهی میگیرد و ولكن ماجرا نیست و از همه كارها هم عقبمان میاندازد مثلا اجازه نمیدهد درس بخوانیم یا آن كاری را كه دوست داریم به راحتی انجام بدهیم، اما از آن طرف شاید چیزی كه از آن خسته نشویم، خیالپردازی و لذت بردن از رویاهایی است كه در ذهنمان شكل میگیرند و همین طور شاخ و برگ پیدا میكنند. دوست داریم برویم یك گوشه دنج و خودمان را فقط غرق خیالات كنیم، اما آخر سر از خیالبافی هم خسته میشویم و دوست داریم كار دیگری را شروع كنیم كه بیحوصلگی، جلویمان را میگیرد. آن چیزی كه اغلب ما و آدمهای دیگر را بیحوصله و وادار بیخیالپردازی میكند شاید تكراری بودن و روزمره بودن كارهایمان باشد و در بیشتر اوقات بیكاری و بیعلاقگی نسبت به كارهایی كه انجام میدهیم. كارهایمان یا تنوع ندارند یا از سر واكنی هستند. اصلا تا حالا شده تا آنجایی كه شرایط به شما اجازه میدهد فكر كارهای تازه یا حتی یك تغییر كوچك به سرتان بزند؟ شاید بگویید كارهای تازه هم خودش حوصله میخواهد این كه آدم همت كند و به تغییر فكر كند، اما آن روزهایی كه كلافه و بیحوصله هستیم میتوانیم برویم بیرون و جایی كه میدانیم حال و هوایمان عوض میشود.بنشینیم و مثلا فكر كنیم كه چطور میتوانیم، همان خیالات را (نه همهشان، بخشی را كه میتوانیم) به واقعیت تبدیل كنیم. مثلا به چیزهای خوب كه ممكن است در انتظارمان باشد فكر كنیم و به خودمان امید بدهیم، درست است كه بعضی از امیدها و دلخوشیها برای همان لحظه است، اما همان چند دقیقه فكر كردن و امید داشتن به روزهای خوب هم برای بعضی از ما غنیمتی به حساب میآید. بعضی وقتها برای ایجاد تنوع میتوانیم در شیوههای معمولی و خستهكننده انجام كارها تغییر ایجاد كنیم بعضی وقتها برای ایجاد تنوع میتوانیم در شیوههای معمولی و خستهكننده انجام كارها تغییر ایجاد كنیم. مثلا در لباس پوشیدن یا درس خواندن یا آن زمانهایی كه یك گوشه بیكار نشستهایم و وقت هم داریم كارهایی كه دوست داریم را انجام بدهیم. اگر فقط یك ذره امید داشته باشیم و آن چیزهایی را كه واقعا دوست داریم انجام بدهیم، بیحوصلگی زیاد سراغمان نمیآید و اصلا وقت فكر كردن به آن را نداریم. بخش خانواده ایرانی تبیانمنبع : روزنامه نسل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 424]