تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):غيرت از ايمان است و بى بند و بارى از نفاق.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817149421




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شهیدی که توبه اش پذیرفته شد


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شهیدی که توبه اش پذیرفته شد
شهید
یه نوار توبه رو به محمود داده بودم در مورد توبه شیخ حسین ....دو روز از صحبت های من و محمود گذشته بود حالش کاملاً تغییر کرده بود فکر نمی کردم نوارها اینقدر روش تأثیر بذارنیه نوار توبه رو به محمود داده بودم در مورد توبه شیخ حسین ....دو روز از صحبت های من و محمود گذشته بود حالش کاملاً تغییر کرده بود فکر نمی کردم نوارها اینقدر روش تأثیر بذارن. یه روز گفت محمد بیا یه سربریم دور و بر خط می خوام باهات صحبت کنم .گفتم پیاده خیلی راهه .عیبی نداره بیا کارت دارم . یه طور خاصی گفت با بغض و کمی التماس در لحنش! تعجب کردم گفتم خیلی خوب بریم. دو سه ساعتی طول کشید تا به خط رسیدیم تو راه همش حرف زد و گریه کرد .گفت که فامیل هاش آدم های خوبی نیستند از دست دختر عمه هاش که همسایشون بودند کلی شکایت کرد. برام گفت که اونجا وضعش خیلی خوب نبوده .نمی دونم حتی چطوری در رفته بود اومده بود جبهه! گفتم حالا برای چی این حرفها رو به من می زنی ؟تو وصیت نامش اینطور نوشته بود:"محمد جان از اینکه راهی پیش پایم نهادی آدم بشوم متشکرم فکر کنم الان که داری این وصیت نامه رو میخونی خدا به من آمرزیدنش رو نشون داده باشه انشاءالله در آن دنیا تلافی کنم."گفت نوارت خیلی خوب بود خدا تورو سر راهم گذاشته .دیگه توبه کردم توبه نصوح. اون جای نوار رو یادته که اون غلامه از حضرت رسول (ص) پرسید حالا ما که توبه کردیم خدا ما رو وقت گناه کردن می دیده؟ حضرت هم جواب مثبت داده بودند...؟گفتم آره یادمه .گفت خوب منم دوست دارم مثل همون سیاهه داد بزنم بمیرم ولی نمی تونم.(دیگه هق هق گریه اش بلند شده بود) میگی چه کار کنم معلومه که هنوز آدم نشدم. گفتم نه داداش هر کسی یه طوریه تو هم الان بهترین موقعیتته همه رو ول کن خدا رو بچسب تا نیامرزیدتت ولش نکن .از کجا بفهمم آمرزیده؟ بهت نشون میده نمی دونم...از آن روز محمود چسبید ول هم نکرد خدا هم نشونش داد. کارنامه اش را هم دیدم بدنی پاره پاره جنازه ای بی سر با جگری شکافته و دست و پایی قلم شده مثل عباس(ع)،مثل حسین(ع) و مثل فاطمه(س). تو وصیت نامش اینطور نوشته بود:"محمد جان از اینکه راهی پیش پایم نهادی آدم بشوم متشکرم فکر کنم الان که داری این وصیت نامه رو میخونی خدا به من آمرزیدنش رو نشون داده باشه انشاءالله در آن دنیا تلافی کنم."بخش فرهنگ پایداری تبیان  منبع : وبلاگ لاله زار 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن