واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - اول یکى پیدا شود و به من بگوید که این ترى جونز کیست!؟ من که تا به حال نامش را نشیدهام. ظاهرا کشیشى است که چندى قبل مىخواست قرآن را آتش بزند و حالا ناگهان تصمیم گرفته که قرآن را محاکمه کند. عجب! چه جالب! خب، تا اینجاى ماجرا که هیچ اِشکالى ندارد، اما جالب اینجاست که ظاهرا عدهاى از کسانى که به قرآن علاقهمند هستند، به شدت دست پاچه شدهاند و نمىدانند که در مقابلِ کارهاىترى، چه کارى انجام بدهند. بگذارید خیالتان را راحت کنم. لازم نیست هیچ کارى انجام بدهید، هیچ بیانیه تکرارى را صادر کنید که هیچ تأثیرى هم ندارد. نیازى به گفتنِ ناسزا و فحش و تهدید هم نیست. از من مىپرسید، مىگویم به ترى با آن سبیلِ با حالش نامهاى بنویسم و بگوییم که حتما این جلسه محاکمه را برگزار بکند. و بعد هم تعدادىِ بلیطِ درجه یک هواپیما برایش بفرستیم که هر کسى که دوست دارد در جریانِ این محاکمه با او باشد را هم دعوت کند. جسى جونز، کتى جونز، بتى جونز، بابى جونز و خلاصه همه کسانى که فامیلشان جونز است، و حتى کسانى که فامیلشان اسیمت و کوپر است و هر کسى که مىخواهد بیاید، بلیطش را ما حساب مىکنیم. البته این را هم اضافه مىکنیم که هزینه اقامت و خورد و خوراک و صد البته تفریحِ میهمانان در دیزنى لند و میامى، به حساب ما مىباشد. آن هم با همه امکاناتى که بخواهند. حتى حاضر هستیم این مراسم را یک پوششِ خبرىِ گسترده هم بدهیم. حتى سى ان ان و بى بى سى هم این کارها را انجام نمىدهند. چرا ناراحت هستید؟ چرا تعجب مىکنید؟ به نظر من، ما باید این کار را انجام بدهیم. بگذارید براى شما ماجرایى را از سالهاى دور تعریف کنم. زمانى که ابرهه به قصدِ خراب کردنِ خانه خدا به راه افتاد، در میانِ راه، به هر کاروان و مال و اموالى مىرسید، آن را غارت مىکرد. از جلمه شترانِ حضرت عبدالمطلب را هم به نفعِ خودش مصادره کرد. حضرت عبدالمطلب که بزرگِ مکه بود، خواستارِ دیدار با ابرهه شد. ابرهه همین که چشمش بر جمالِ عبدالمطلب افتاد، با خود گفت که اگر این مردِ با هیبت، شفاعتِ کعبه را کند، از خراب کردنش چشم پوشى مىکنم. اما در کمال تعجب، مشاهده کرد که حضرت عبدالمطلب، فقط شترانِ خود را طلب کرد و حرفى از کعبه نزد. ابرهه به او گفت که اى عبدالمطلب، با خود گفتم که اگر شفاعتِ کعبه را بکنى، از آن در مىگذرم، اما تو فقط شترانِ خود را طلب مىکنى؟ و حضرت عبدالمطلب در پاسخ به او فرمود که من صاحبِ شترانم، خانه صاحبى دارد که اگر بخواهد، خود مىتواند از آن محافظت کند. و شد آنچه که شد. حالا خداوند وعده داده که خودش از قرآن محافظت مىکند و کارى هم از دست همه ترىهاى دنیا و حتى اسمیتهاى دنیا بر نمىآید. کارى که ما مىتوانیم انجام بدهیم، جمع کردنِ همه آنان است تا کارى کنند که خودشان باعثِ نابودىِ خودشان بشوند. مگر شما قرآن نمىخوانید که مىفرماید: و ان کنتم فى ریب مما نزلنا على عبدنا فأتو بسورة من مثله وادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صدقین (سوره بقره، آىه ۲۳) یعنى اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل کردهایم تردید دارید، یک سوره همانند آن بیاورید، و گواهان خود را را خوانید اگر راست مىگویید. بنابراین بگذارید کمکشان کنیم تا هر کسى که مىخواهند را به عنوان نیروى کمکى و شاهد و گواه بیاورند. بگذارید همهشان را یک جا جمع کنیم. خودِ من حاضر هستم براى شروع، اولین یک دلارى را وسط بگذارم. مىگویم یک دلار، چون ترى ارزش بیشترى براى خرج کردن ندارد. شما هم شروع کنید به ادامه این مراسمِ گلریزان، تا همهشان را یک جا جمع کنیم و این به اصطلاح محاکمه را زودتر شروع کنند. مىپرسید چرا این همه عجله براى جمع کردنِ آنان در کنارِ هم!؟ مگر شما قرآن نمىخوانید که مىفرماید: فان لم تفعلو و لن تفعلو فاتقوا النار التى وقودها الناس و الحجاره اعدت للکفرین (سوره بقره، آیه ۲۴) یعنى پس اگر چنین نکنید، که هرگز نخواهید کرد، از آتشى بترسید که انسانهاى گنهکار و سنگها هیزم آن هستند و براى کافران آماده شده است. اگر آنان این کار را بکنند و در دامِ نقشه ما فرو بروند، یک جا از دستِ همهشان راحت مىشویم و کارى مىکنیم که خودشان، باعثِ بدبختىِ خودشان در این دنیا و البته در دنیاىِ مهم و اصلىِ بعدى، یعنى آخرت باشند. من که نمىخواهم این فرصت را از دست بدهم. بنابراین همانطور که گفتم، اولین یک دلارى را روى میز مىگذارم. ترى، یک دلار خرجت کردم، برو خوش باش و زودتر محاکمه را برگزار کن... به نقل از روات حدیث / 62
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]