واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: «قلب یخی» زیر شوک!سریال «قلب یخی» از محصولات فرهنگی است که فراتر از ساختار و یا محتوا به دلایل کیفیت توزیع (برای اولین بار در شبکه نمایش خانگی) مورد توجه بسیاری از پی گیران عرصه فرهنگ قرار دارد. توفیق قطعی این سریال با اما و اگرهایی مواجه است.
آیا نخستین تجربه سریالسازی در شبکه نمایش خانگی شکست خوردهاست؟ برای یافتن پاسخ به این سوال مرور آنچه در واپسین روزهای سال 89 در حاشیه و متن مسیر تولید این سریال رخ داد خالی از لطف نیست. داستان از انتشار یک نقل قول آغاز شد؛ «تولید مجموعه قلب یخی به دلیل مشکلات مالی متوقف میشود» انتشار این خبر به نقل از کارگردان مجموعه آن هم در واپسین روزهای سالی که احتمالاً آیندگان بعنوان نخستین سال ورود مستقل فعالان شبکه نمایش خانگی به عرصه تولید سریالهای هفتگی از آن یاد خواهند کرد، کافی بود تا شاخکهای خبری رسانهها تحریک و جویای صحت و سقم این خبر شوند. البته اینکه خبر توقف تولید مجموعه «قلب یخی» نخستینبار به نقل از محمدحسین لطیفی منتشر شد خودبهخود وزن کفه صحت خبر نسبت به کذب آن را سنگینتر میکند، اما قضاوت هنوز هم زود است و میتوان به پایانی متفاوت امید داشت. ورشکستگی تهیهکننده!؟داستان توقف مجموعه «قلب یخی» که با هر سرانجامی پیشگام ورود بخش خصوصی به میدان سریالسازی برای شبکه نمایش خانگی است، از آنجا آغاز شد که یکی از خبرگزاریها به نقل از لطیفی تیتر زد «توان مالی ساخت ادامه قلب یخی را نداریم» و در متن خبر به گفتههای این کاگردان خطاب به خبرنگار خود استناد کرد و نوشت: «کارگردان مجموعه قلب یخی در ارتباط با عدم ساخت فصل دوم و سوم این مجموعه که از طریق شبکه نمایش خانگی توزیع میشد، گفت: مجموعه قلب یخی به دلیل نداشتن توان مالی و ورشکستگی پروژه، دیگر تولید نمیشود. این مجموعه در شهرستانها بهصورت وسیع تکثیر شده و دیگر لوح فشرده آن از جانب مخاطبان خریداری نمیشود، البته این امر سبب شد این مجموعه بهصورت وسیع دیده شود اما به دلیل تکثیر و کپی غیرقانونی آن تهیهکننده پروژه ورشکست شده و دیگر توان مالی برای ادامه تولید و تکثیر این پروژه را ندارد.» تا اینجا همه چیز حکایت از پایانی تلخ برای «قلب یخی» داشت و متهم این پایان نیز تنها یک پدیده بود؛ شبکه توزیع غیرمجاز محصولات فرهنگی.داستان توقف مجموعه «قلب یخی» که با هر سرانجامی پیشگام ورود بخش خصوصی به میدان سریالسازی برای شبکه نمایش خانگی است، از آنجا جدی شد که یکی از خبرگزاریها به نقل از لطیفی تیتر زد «توان مالی ساخت ادامه قلب یخی را نداریم»خودکرده را تدبیر نیست اما داستان به اینجا ختم نشد و در میانه گزارشهای مختلفی که پیرامون این اظهارات در رسانهها منتشر میشد مدیر کل دفتر همکاریهای سمعی و بصری و نمایش خانگی وزارت ارشاد نیز دست به قلم برد و در وبلاگ همیشه فعال خود خطاب به عوامل قلب یخی نوشت «خود کرده را تدبیر نیست» تا روی دیگر سکه ناکامی احتمالی این پروژه را روکند. سعید رجبی فروتن بعنوان یک فرد «مطلع» در اینباره نوشت: «چنانچه ادعاهای کارگردان سریال صحت داشته باشد، قطعاً بیتفاوتی تهیهکننده اثر در برابر انتظارات بحق و احساسات مردمی که هفتهها با کاراکترهای سریال همذاتپنداری کرده و با فراز و فرودهای آن همراه گشته بودند، قصور غیرقابل بخششی است که نمیتوان از کنار آن بهراحتی گذشت.» فروتن در ادامه ضمن تأثیر نقش داشتن شبکه قاچاق در این زمینه به نکته دیگری نیز اشاره کردهاست وی با بازخوانی روند پیش تولید مجموعهای در این مقیاس این گونه ادامه میدهد: «تهیهکننده اثر میتواند برآورد نسبتاً دقیقی از هزینههای کار داشته باشد و با لحاظ هزینههای پیشبینی نشده، درصدد جلب و جذب سرمایه برآید و متقابلاً از هرز و اتلاف سرمایه اجتناب ورزد. بعنوان مثال مجموعه سکانسها و صحنههایی که در یک مکان اتفاق میافتند، از دل فیلمنامه استخراج میشوند و با بسیج عوامل در مکان انتخابی کل صحنههای مورد نظر گرفته میشوند و پس از آن گروه بر طبق برنامه مدیر تولید یا برنامهریز سراغ مکان دیگری که ممکن است در شهری دورتر یا نقطه جغرافیایی دیگری باشد میروند. حالا تصور کنید که فیلمنامه یک مجموعه در حال نگارش است و خود نویسنده یا کارگردان هم غیر از خط اصلی قصه، از چگونگی وقوع جزئیات قصه و توالی وقوع آنها بیخبر هستند. اما همزمان تعداد زیادی از عوامل صاحب نام به کار دعوت شدهاند و مقرری ماهانه قابل توجهی هم بناست به آنها پرداخت شود... به نظرم برای اهل فن لازم نباشد تا با شرح بیشتر، دلایل افزایش سرسامآور هزینههای تولید فیلم یا سریالی به این سبک را توضیح بدهم.» ادامه دارد...بخش سینما و تلویزیون/ محمد صابری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]