تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مسلمان آينه برادر خويش است، هرگاه خطايى از برادر خود ديديد همگى او را مورد حمله قرار ند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827605420




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

يک کار سفارشي فوق العاده!


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
يک کار سفارشي فوق العاده!
يک کار سفارشي فوق العاده!   نويسنده: روبرت صافاريان   نگاهي به خطوط اصلي و فرعي در فيلمنامه «فرش باد»   فيلمنامه نويس: محمد سليماني، کارگردان: کمال تبريزي، بازيگران: رضا کيانيان، تاکاآکي اينوکي، فريبا کامران، فريد احمدجو، ميو ياگي بور، محصول 1381. ماکاتو که همسرش را از دست داده، به همراه ساکورا دختر کوچکش به ايران مي آيند تا فرشي را که براي شرکت در يک مراسم ژاپني، سفارش داده شده، تحويل بگيرد. اما فرش هنوز بافته نشده است. اکبر به همراه برخي از اعضاي فاميل و همسايه، مي کوشد که فرش را در زماني کوتاه آماده کند. در اين ميان روزبه، نوجوان اصفهاني، به ساکورا دل مي بازد... فيلمنامه فرش باد داستان ساده و در عين حال، سنجيده اي دارد و استفاده درست و موفقي است از الگوهاي شناخته شده. گره اصلي داستان که بعد از مقدمه اي نسبتاً طولاني به آن مي رسيم، اين است: فرش سفارشي ماکوتوي ژاپني آماده نشده و بايد آن را در زمان کوتاهي يافت. اين فرش براي ماکوتا بسيار مهم است، چون به نوعي نماد وفاداري به همسري است که تازه از دست داده است. اين گره اصلي داستان است؛ هر چه پيش از اين هست، مقدمه چيني براي رسيدن به اين نقطه است و هر چه پس از اين مي آيد. شرح چگونگي گشوده شدن اين گره (بافتن فرش با بسيج همه امکانات). البته پيش و پس از اين گره اصلي گره هاي کوچک تري نيز هستند که به تنوع ماجرا کمک مي کنند و راه حل هاي کوچکي که بدون آن ها فيلم نمي توانست به زمان يک فيلم سينمايي بلند برسد. گره فرعي پيش از نقطه عطف اصلي فيلم، ناتواني اکبر در گفتن حقيقت به همان ژاپنيش است. اما گره هايي که در کار بافتن فرش مي افتند؛ مشکل خشک کردن نخ ها (راه حل: گرداندن نخ ها در خيابان ها، اول توسط بچه ها و بعد توسط اکبر و ماکوتا)، عوض شدن رنگ نخ هاي مشکي به خاطر ندانم کاري اکبر و بالاکشيدن فتيله چراغ (راه حل: رفتن رضا سراغ فروشنده نخ در نماز جمعه و استفاده از نخ لباس مرد همسايه) و ... آن چه تا اين جا گفتيم به خط اصلي قصه مربوط مي شد. اما فيلمنامه يک خط فرعي هم دارد؛ قصه عشق نوجوانانه روزبه (پسربچه اصفهاني) و ساکورا (دخترک ژاپني). گم شدن و پيداشدن ساکورا در گردش سي و سه پل که يکي از گره هاي فرعي فيلم است، به همين خط فرعي مربوط مي شود. بعد از اين که فيلم در سراشيبي گشودن گره اصلي مي افتد نيز اين قصه فرعي ادامه پيدا مي کند. ماجراي عشق روزبه به ساکورا خوب در خط اصلي تنيده شده و به پيشبرد آن کمک مي کند. در واقع فکر اصلي يافتن فرش با بسيج همه امکانات، فکر روزبه است و انگيزه او بيش از هر چيز اين است که ساکورا را مدتي در ايران و در کنار خود نگه دارد. بافتن فرش در خانه بزرگي که همه در آن جمع اند، فرصتي است براي تعميق هر چه بيش تر اين عشق. از نگاه ديگر روايت فرش باد از الگوي ورود آدمي به محيط جديد و آثار آمدن او تبعيت مي کند. در اين جا تازه وارد اصلي نه مرد ژاپني، بلکه دخترش ساکورا است. ورود او از يک طرف زمينه ساز غليان عشق نوجواني روزبه است و از سوي ديگر عواطف فريبا، زن اکبر، را که در آرزوي بچه دار شدن است، برمي انگيزد. و اين هر دو موضوعات مناسبي براي تأکيد بر تم اصلي فيلم هستند. ساکورا ژاپني است، اما اين امر مانع از اين نمي شود که روزبه به او دل ببازد و از عشق مادرانه فريبا به او نمي کاهد. فيلم مي خواهد بگويد چيزهايي در زندگي بشر هستند که مليت و فرهنگ نمي شناسند و در واقع فرهنگي هاي گوناگون صرفاً شکل هاي متفاوتي هستند براي پاسخ دادن اطلاعات بنياديني مانند عشق به جنس مقابل و غريزه جنسي و عشق زن به داشتن فرزند که در ذات بشر هستند. اين طرح کلي، يکي دو جا لنگ مي زند. نخست اين که مقدمه، به خصوص قسمتي که در ژاپن مي گذرد، طولاني است. طول مي کشد تا فيلم راه بيفتد. البته در اين مقدمه اطلاعاتي به بيننده داده مي شود تا رفتار تودار ساکورا توجيه شود و اهميت فرش براي مرد ژاپني برجسته تر گردد. مرگ مادر ساکورا طبعاً وضعيت روحي او و پدرش را حساس تر مي سازد و در مجموع موقعيت عاطفي حادتري به وجود مي آورد. اما نيازي به آن همه تفصيل نبود. همان فلاش بک ها و اطلاعاتي که از ديالوگ ها استنباط مي شود براي اين مقصود کفايت مي کرد. (شايد هم براي اين که پروژه کاملاً ايراني نشود، اصرار بوده که حتماً بخش قابل توجهي از فيلم در ژاپن بگذرد.) تأکيد بر مناسبات مرد طبقه بالا و ماه باجي هم از حد تعادل خارج مي شود و حتي استفاده از نخ پليور مستعمل او براي يافتن فرش معقول به نظر نمي آيد. خوب که فکرش را بکنيم، مي بينيم ميزان اهميتي که فرش براي ماکوتو مي يابد، با منطق صرفاً واقع گرايانه چندان معقول نمي نمايد. اما اين امر در فضاي نيمه واقعي. نيمه تخيلي اي (درست تر است بگوييم نيمه واقعي. نيمه کليشه اي؛ چون کليشه هاي فرهنگي ما درباره فرهنگ هاي ديگر در واقع تخيلات و توهمات ما درباره آن ها هستند) که فيلم مي سازد، باورپذيرند. اين شکل باسمه اي رد مورد فرهنگ ژاپني خيلي آشکارتر است (به سبب ناآشنايي نويسندگان به ريزه کاري هاي آن فرهنگ) تا در مورد فرهنگ ايراني. در حقيقت مهم ترين دستاورد فيلم اين است که توانسته است بين تصويرهاي کليشه اي از عناصر فرهنگ ايراني و نگاهي واقع گرايانه به محيط اجتماعي و فرهنگي واقعي، تعادل ظريفي حفظ کند. زندگي ايراني تا حدودي در فيلم استرليزه (بهداشتي) و تميزتر و دلنشين تر از آن چه هست وانموده شده است، اما در اين زمينه جانب اعتدال رعايت شده و همه جا حال و هواي فرهنگي غليظ حاکم بر روابط و محيط با نشان دادن گوشه هايي از زندگي اجتماعي، تعديل شده و باورپذيرتر گشته است. اصلاً دوست ماکوتو و اکبر در تجارت وسايل صوتي شکل گرفته و انگيزه سفر علاوه بر قضيه فرش، انگيزه تجاري است. اشاره به تجارت وسايل صوتي و لطمات کامپيوتري خود در امروزي کردن فضاي فيلم نقش بازي مي کند. کاري که حاجي با انگيزه سودجويي در تخريب ميراث فرهنگي مي کند، نمونه ديگري از زندگي اجتماعي معاصر است. شيرين زباني و مکر حاجي، نشستن پشت دار قالي، زندگي دوزنه اش، راهي که براي خلاص شدن از شر زنگ هاي تلفن همراه پيدا کرده و ... کم تر از بناهايي که تخريب مي کند، نيست. شغل درشکه راني پسرک هم، فقط وجه رمانتيک ندارد و به نداري پسرک و اجبار اقتصادي نيز اشاره شده است. عشق پسرک به ساکورا هم عشق صرفاً فرهنگي با معنوي نيست و وجه زميني و مادي نيرومندي دارد. حتي پايان بندي فيلم نيز پايان بندي خوش بي قيد و شرط نيست. هرچند فرش بافته مي شود (از اين نظر فيلم پايان خوش دارد) اما عشق روزبه به ساکورا ارضانشده باقي مي ماند و فيلم با تأکيد بر گره هايي که روزبه و ساکورا بر قالي زده اند، بسته مي شود که نمونه خوبي است از مفهوم فرويدي هنر به مثابه تصعيد (متعالي سازي) اميال جنسي ارضانشده. بخش ديگري از جذابيت فرش باد لحظاتي عاطفي گرم آن است و همين طور طنز موفق آن. لحظات عاطفي فيلم، به خصوص احساسات فريبا نسبت به ساکورا، البته تا حدودي معلول بازي ها و کارگرداني فيلم اند، اما زمينه آن ها در فيلمنامه فراهم نشده است. موقعيت هاي طنزآميز فيلمنامه هم اکثراً جذاب هستند و به راستي بيننده را مي خندانند. يکي از زيباترين نمونه هاي جايي است که رضا قصد دارد به مرد ژاپني بگويد. اگر کسي مشکلي داشته باشد و بيايد زير سي و سه پل بخواند، مشکلش حل مي شود. در واقع او مي خواهد اين را به عنوان يک باور سنتي ايراني به دوست ژاپنيش بقبولاند. فيلم اين جا با موضوع خودش هم شوخي مي کند. حضور روحاني در مجلس عقد تحميلي، به خصوص انگليسي حرف زدن او و سفارش خريد قطعات کامپيوتر براي بچه ها، همه هم خنده دارند، هم از آميختگي سنت و زندگي امروزي حکايت مي کنند و در ضمن هرگز موضوع خود را تحقير نمي کنند و از آن کاريکاتور نمي سازند. کما اين که اين رفتار مرد روحاني باعث نمي شود که دعاخواندن او بر دار قالي و آب نبات دادنش به ساکورا را گرم و محبت آميز نيابيم. لحظات عاطفي گرم، طنز موفق، بازي روي مرز کليشه و واقع گرايي، هر يک از اين ها به تنهايي مي توانند به يک فيلمنامه اعتبار ببخشند. فرش باد همه اين ها را با هم دارد. موفقيت حرفه اي فيلمنامه نويسان واقعاً جاي تحسين دارد. لفظ حرفه اي را اين جا به اين سبب به کار نمي برم که فرش باد در بنياد خود يک کار سفارشي است؛ درون مايه اصلي آن سياست رسمي گفت و گوي تمدن هاست. اين که از يک موضوع سفارشي بتوان اثري گرم آفريد دست مريزاد مي خواهد. در اين فيلم فرهنگ ايراني در حد بناها و حتي فرش باقي نمانده است و در شيوه زيست، روحيات، عواطف و کلام آدم ها جا خوش کرده است. منبع: ماهنامه فيلمنامه نويسي فيلم نگار / شهريور 1382 / سال دوم / شماره 13 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 580]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن