تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826153130




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اتمسفر زاينده رود


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 اتمسفر زاينده رود
اتمسفر زاينده رود   نويسنده:دکتر محمدعلي مرادي (1)   مقدمه   زاينده رود، رودخانه اي که در مرکز ايران جاري است. نقش ويژه اي در شکل گيري جلگه ي اصفهان داشته است. اين رودخانه که از کوه هاي زردکوه سرچشمه مي گيرد و به گاوخوني مي ريزد، در مسيرش از چشمه هاي متفاوت تقويت مي شود و ضمن آباداني اطراف خويش اتمسفري ويژه مي آفريند. آنچه همواره راجع به زاينده رود بيان شده است، وجه طبيعي و زيست بومي اين رودخانه است. در اين مقاله تلاش بر اين است که زاينده رود در چارچوب يک گفتمان زيباشناسانه در جلگه و شهر اصفهان ملاحظه گردد؛ اين جا مفهوم اتمسفر است. مفهوم اتمسفر  

مفهوم زيباشناسي در واقع برگردان مفهوم اِستتيک است. مي توان گفت اين برگردان چندان دقيقي نيست، چرا که اِستتيک، دامنه و محتوي گسترده تري نسبت به زيباشناسي دارد و شايد تعبير ذوق شناسي و پسند شناسي دقيق تر باشد. اين مفهوم در واقع مفهومي است که به امور حسي مي پردازد. نخستين بار بوم گارتن آلماني اين مفهوم را در قرن هيجدهم پروراند و بسط داد، اما اِستتيک در روند شکل گيري و تکوين اش همواره حوزه اي بوده است که از طبيعت فاصله مي گيرد و پرداختن به امر طبيعت را به قلمرو علوم طبيعي واگذارده است و به هنر مي پردازد. اما چگونه مي توان طبيعت و هنر را که به قلمروهاي مختلف تعلق دارند با هم در ارتباط قرار داد و اين دو قلمرو را در هم ادغام کرد، مقدمات اِستتيک همواره در چارچوب ادراک صورت مي گيرد، يعني از حوزه ي حسي به حوزه ي ادراک روندي است که چرخه ي معرفت شناسي را تشکيل مي دهد. اما در اين ادغام ادراک به دريافت تبديل مي شود. مفهوم اتمسفر حاصل اين ادغام و ترکيب است. هنگامي که در قلمرو زيست شناسي مؤلفه هاي باد، خاک و آب را وارد مي کنيم و ساختارهاي آن را بدين شکل با اين مؤلفه ها بارور مي کنيم با دريافتي نو در قلمرو اِستتيک روبه رو هستيم. وقتي که وارد محوطه مي شويم، دريافت خاص از آن محوطه داريم که آن فضا نيست، بلکه چيزي بيش تر از فضا است؛ آن چيز اضافه در واقع همان اتمسفر است که کيفيت ويژه اي به آن محوطه مي دهد. در مباحث اِستتيک، همواره از استقلال آن از کارکردهاي اجتماعي صحبت بوده است. اما اين جا وجه ديگر از مؤلفه اجتماع وارد مي شود که اگرچه اجتماع است، اما کارکرد اجتماعي ندارد. معمار در خلق اثر معماري هنگامي که کليسا را طراحي مي کند اتمسفري از امر قدسي را تجسم مي دهد، يا که در دادگاه يا در طراحي قصر مي بايد اتمسفري از سلسله مراتب اجتماعي – سياسي را طراحي کند. اين بيان اتمسفر انسان در بين انسان و فضا است. چنين است که مي توان از اتمسفر گرم يا صبح بهاري، اتمسفر تهديدکننده ي آسمان باراني و از اتمسفر يک باغ صحبت کرد. از اين رو، امري که همواره از قرن هجدهم جدايي مدل سوژه / ابژه مطرح شد با طرح مفهوم اتمسفر کوشيده مي شود از اين جدايي فرا رود. اين مفهوم در تئوري هاي زيباشناسانه ي کلاسيک براي آن سابقه اي ندارد. مي توان در تئوري زيباشناسي والتر بنيامين ردپاي آن را يافت و اميدوار بود بين امر اصيل و بازتوليد تکنيکي تفکيک قائل شد. او بر اين باور بود که توسعه ي عمومي هنر در دوران نو از طريق دست رفتن "اورا" مي تواند ممکن شود. اما "اورا" به طور واقعي چيست؟ يک دريافت درهم تنيده از زمان و فضا، يک پديدار يک باره از دورهم چون نزديک بودن است. در يک بعدازظهر تابستان آرام يک سلسله جبال در افق يک شاخه را دنبال مي کند که سايه اش برروي استراحتگاه افتاده است. اين "اورا" کوهستان است و اين شاخه نفس مي کشد. وقتي که بنيامين از پديداري دور صحبت مي کند در واقع از پديده دور بودن صحبت مي کند. بنيامين از يک سو براي تجربه اورا طبيعت را به مثابه ي يک پس زمينه در نظر مي گيرد و از سوي ديگر بعد قابل مشاهده آن را لحاظ مي کند. از مفهوم اورا مي توان اتمسفر استنتاج کرد اتمسفر در فضا است؛ بدون مرز جاري، بدون محل و محوطه مشخص. اما چگونه است که مفهوم اتمسفر در تکميل تئوري هاي زيباشناسانه موضوعيت مي يابد. بايد اين موضوع را مورد تأکيد عام قرار دهيم که ما با طبيعت زندگي مي کنيم و باد و خاک و آب به عنوان رسانه در اين روند قرار مي گيرد. پس مي بايد اين تجربه را به گونه اي معنا دهيم و بر اين نکته پا بفشريم که انسان تنها موجود عقلاني نيست. اين که انسان تنها موجود عقلاني نيست، از اين رو ارتباط انسان با خودش است که افق هايي را باز مي کند و طبيعت خودِ انسان است که بدن انساني در "خودآگاهي" ما، خود را ادغام مي کند. پس اين تفکيک يعني جدايي انسان/طبيعت نمي تواند محلي از اعراب داشته باشد و او بخشي از طبيعت است، و عناصر زيبايي شناسي بر اين آغازه مي بايد سامان بگيرد و بارور و پرورده شدن مفهوم اتمسفر حاصل اين تأمل است.(2) زاينده رود  

اصفهان، شهري تاريخي، که نمونه ي شهر ايراني در دوران اسلامي است، در تکوين تاريخي خود، ويژگي خاصي به خود گرفته است. ژان باتيست تاورنيه مي نويسد از هر سمت که وارد اصفهان شويم نخست برج هاي مساجد و سپس درختان پيرامون خانه ها را مي بينيم به گونه اي که اصفهان از دور بيش تر شبيه جنگل است تا به شهر، همه مسافراني که در گذشته هاي دور به اصفهان آمده اند چيزي که توجه آن ها را به خود جلب کرده است همان سرسبزي انبوه درختان و جنگل يا بوستان است. اصفهان يک باغ شهر است، اما اين معجزه در دل بيابان ها که به شهر حکم واحه اي را داده است جز به کمک آبياري فشرده و عميق از طرف آب زاينده رود ميسر نيست. آب رودخانه از طريق مجراهاي بي شمار به شهر آورده شده است. همه ي نهرهاي آبياري که در اصفهان و زمين هاي متعلق به آن وجود دارد از زاينده رود منشعب شده است.(3) تکوين و توسعه ي شهر بدون حضور زاينده رود قابل تصور نيست. زاينده رود جزء جدايي ناپذيري از اصفهان است. اصفهان همواره از جنبه ي معماري و آثار هنري ديده شده است، اما اگر مؤلفه هاي طبيعي مثل آب را در بطن زيباشناسي بنگريم، زاينده رود و نهرها که اصفهان را مشروب مي کردند اتمسفري خاص به اصفهان مي بخشند، اين محور اساسي در خلق اتمسفر زاينده رود است. زاينده رود از کوه هاي بختياري سرچشمه مي گيرد و در جريان حيات خود به سوي شرق و سرزمين نيمه خشک مي رود و به باتلاق گاوخوني مي ريزد. زاينده رود به دلايل وسعت حوزه ي آبياري و موقعيت از مهم ترين رودخانه هاي ايران است. در خلق اتمسفر جدا از نهر، ده ها پل قديمي و جديد کرانه هاي زاينده رود را به هم متصل مي کند. مسير پُرپيچ و خم رودخانه که مسافتي به طول 425 کيلومتر کوه ها و دشت هاي چهارمحال و بختياري و استان اصفهان را درمي نورد و باغ ها و مزارع منطقه را سيراب و صنايع اصفهان را به حرکت وامي دارد. در کنار اين رود بود که شهري بزرگ با جلوه هاي متنوع و رنگارنگ از جنبه هاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي ايجاد شد. مي توان گفت به برکت حضور اين رودخانه بود که اصفهان نسوج گرفت و تناورده شد. درک و دريافت شهري چون اصفهان را همواره با بناهاي نخستين دل انگيزش و تزئينات کاشي کاري هايي که به سنفوني دل انگيزي مي ماند تشبيه شده است اما آن چنان که تارونيه گفته است اصفهان يک باغ شهر است که ايجاد چنين باغ شهري در دل بيابان در حکم معجزه بوده است و ناشي از شکل گيري خردي تاريخي خاصي بوده است تا ظرفيت هاي اقليم را دريابد و بهينه کند و ظرفيت هايي که بزرگ ترين آن حضور رودخانه بوده است توانسته سبک آبياري فشرده و عميقي ايجاد کند و اين مهم ترين ويژگي شهرسازي ايران دوران اسلامي بوده است و همواره معماري و شهرسازي ايران را در پيوستگي فضايي ديده اند. اما نقش رودخانه در اين معماري چگونه بوده است؟ لازم است که در پژوهش از ابزار مفهومي اتمسفر ياري بگيريم و عناصر آب، خاک و باد را به مثابه ي سه مؤلفه وارد تئوري زيباشناسانه کنيم. پس با اين مقدمات ديگر رودخانه را در اصفهان نبايد صرفاً از جنبه ي زيست بومي ديد، بلکه وجه زيباشناسي زاينده رود اهميت مي يابد. اگر اين بعد را بخواهيم به طور تاريخي پي گيري کنيم بايد به جشن آبريزان توجه کنيم، آن چنان که پيتر دلاور مي نويسد، در اصفهان مراسم جشن آبريزان را کنار زاينده رود در انتهاي خيابان چهارباغ برابر زيباي الهورديان برگزار مي کردند، به همين سبب شاه آن روز از اول صبح به آن جا مي رفت و تمام روز در يکي از غرفه ها زير پل به تماشا مي نشست. اندکي پيش از اين جشن ريزان به پايان رسد و مردم دست از آبپاشي برمي داشتند. جدا از اين جشن، جشن هاي ديگري مثل جشن قالي شويي در کنار زاينده رود برپا مي شده است؛ اتمسفري که ناشي از حضور رودخانه بوده است که اين شهر را از دور شبيه جنگل مي کرده است. شاردن شهر را اين گونه توصيف کرده است: از هر سو شهر اصفهان را تماشا کنيم آن را مانند جنگل يا بيشه مي بينيم که فقط از خلال اشجار، گنبدهاي کبود و مناره هاي بلندي ديده مي شود. جدا از اين اتمسفر که در اصفهان از خلال متون تاريخي مي توان ترسيم کرد، اتمسفري که نهرها و کوچه باغ ها ايجاد مي کردند شامل گذارگاه ها، کنار نهرها و درختان در هم فرورفته بود که در بسياري مورد هيچ آفتابي در آن ها به طور کامل نمي توانست پديدار شود. پرتوهاي نور خورشيد از ميان برگ ها و شاخه ها با صداي شور شور آب، اگر در يک مجموعه ديده شوند، اتمسفري را ايجاد مي کند. اين اتمسفر از برکت زاينده رود ايجاد شده است. بدون وجود زاينده رود چنين اتمسفري ناممکن است. در کنار پل خواجو، يا پل سي و سه پل اگر حضور مردم را به روي سکوهاي پل يا که زير گذرگاه پل نشسته اند، تصور شوند، همه اتمسفري با ترکيبي از زيباشناسي معمارانه، آب نور، صداي هم همه و بازي و صداي بچه ها را به وجود مي آورند که در واقع اين مجموعه کشش روحي خاص را ايجاد مي کند که والتر بنيامين اترا، اورا، و ديدگاه هاي تئوري زيباشناسي جديد به آن اتمسفر مي گويند. اين تجربه ي دريافت اتمسفر را مي توان هنگامي که رودخانه وجود دارد يعني آب جاري است در سپيده دم صبح زير پل چوبي به گونه اي ديگر شهود کرد و يا هنگامي که در غروب پاييز بعد از باران در انحناي خيابان کمال اسماعيل که رنگين کمان ايجاد شده است، مي توان ديد. در جاي جاي مسير رودخانه اتمسفر بي شماري را مي توان تجربه کرد که همه بدون زاينده رود ناممکن است. پايان سخن   زاينده رود همواره به درستي از جنبه ي طبيعي و زيست بوم اصفهان ديده شده است. در اين مقاله تلاش شد تا حضور اين رودخانه را با برکت از بعد يک مفهوم جديد در تئوري هاي زيباشناسي ملاحظه کرد که حاصل تناوردگي اين تئوري ها در ساختارهاي اکادميک است. اين مفهوم يعني اتمسفر در معماري، طراحي داخلي، طراحي شهري موضوعيت دارد و آن همانا بارور کردن عناصر زيست محيطي در امور زيباشناسي است. پي نوشت   1-دکتراي فلسفه از دانشکده ي علوم مهندسي برلين آلمان. 2-Gernt B?hme – Atmosph?re-edition Suhrkamp 1995. 3-هانري استيرلن، ترجمه ي جمشيد ارجمند، اصفهان تصوير بهشت نشرفرزان، صفحه ي 52.   منبع:ماهنامه فني – تخصصي دانش نما 175 - 174 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 725]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن