پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850346628
راز هاشورهای ویكی لیكس!
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: راز هاشورهای ویكی لیكس! سیدعلی موجانی*
با همه اخبار و اطلاعات انتشار یافته درباره ویكیلیكس، تاكنون هنوز تعریف روشنی از این سایت، مدیرانش، كارگزارانش، رویكرد فكری، منابع مالی و اهدافی كه آنها در طراحی سایت و روش استفاده و ارائه اسناد در نظر گرفتهاند، در دست نیست. از زوایهای دیگر، روش انتشار چند هزار سند از حدود 251 هزار سندی كه تاكنون فاش شده، نشان میدهد كه یك گروه كاری حرفهای، سندشناس و حتی آشنا به ظرافتهای مذاكرات دیپلماتیك، این اسناد را از ماهها قبل بررسی كردهاند. به نظر میرسد اینها افرادی بودهاند كه میتوانستهاند تشخیص دهند كدام نامها باید از اسناد حذف شوند یا اینكه كدام موضوع اولویت دارد و باید روند انتشار سندها را با این موضوعات آغاز كنند. اگر بخواهیم برای این دست از تواناییها شاخصی پیدا كنیم، توجه ما به افرادی جلب میشود كه یا در نظام اطلاعاتی كار كردهاند یا اینكه دیپلماتهای بسیار باتجربه و باسابقهای بودهاند كه توانستهاند این وظیفه را به انجام برسانند. اگر قرار شود كنجكاوانه به اسناد بنگریم، شاید مناسب باشد به جای متن، تنها به آن بخشهایی توجه كنیم كه با هاشور از سند حذف شدهاند. بیندیشیم مطالب حذفشده میتواند با چه استدلالی حذف شده باشند؛ آنگاه از میان آنها به رابطه و منطق بین اسناد نزدیك شویم، چراكه آنقدر تنوع اطلاعات این اسناد زیاد است كه یقیناً تحلیل آنها نیاز به مطالعات پیگیر در سالهای متمادی دارد. در یك نمونه وقتی از شیوخ عراقی و میزبانان آنها سخن گفته میشود، طراحان و تدوینكنندگان سند اصرار دارند رابطه بین این فرد و مرتبطان او پنهان بماند. بنابراین اگر در كنار تلاشهای خود، نقاط حذفشده را به هم متصل كنیم میتوانیم با اندكی خلاقیت احتمالاً حدس بزنیم چه تفكری پشت سایت ویكیلیكس وجود دارد كه این اسناد را منتشر میكند. پدیدهای فراتر از یك فرد كمیت نیروی انسانی كارگزاران، نرمافزاری كه اطلاعات سایت را ارائه میكند و پیشبینی حجم مراجعهكنندگان فراوانی كه میبایست اسناد را در قالب صفحات اینترنت مطالعه كنند، نشاندهنده این است كه یك برنامهریزی جدی از چند ماه قبل آغاز شده است. مقامات ویكیلیكس اظهار میكنند صد هزار كپی از اطلاعات نزد صد هزار نفر و در نقاط متفاوت از دنیا نگهداری میشوند. بنابراین ما با یك گروه كاری كوچك مواجه نیستیم، بلكه لااقل با شبكهای متشكل از صد هزار انسان همداستان روبهرو هستیم كه در نظر دارند از این اطلاعات حفاظت كرده و آنها را در زمان مورد نظر منتشر كنند. با این توصیف آیا مناسب نیست بیندیشیم؛ این چه پدیدهای است كه طی ماههای گذشته از دید تمام دستگاههای اطلاعاتی ـ امنیتی جهان پنهان بوده است؟ آیا نظام اطلاعاتی كشورهای امریكایی و اروپایی كه احتمالاً بخش عمدهای از این صد هزار نفر در این كشورها بودهاند، تا این میزان نقاط مبهم و كور دارد كه یك گروه صد هزارنفره با یكدیگر تبادل اطلاعات كردهاند و كارگروهی هم برای مطالعه و ویرایش اسناد تشكیل دادهاند و این حجم بالا از اطلاعات را جابهجا و توزیع نمودهاند اما هیچ سازمان امنیتی متوجه این پدیده نشده است. در یك تخمین مطمئناً این افراد برای اینكه بتوانند این حجم اطلاعات را امروز منتشر كنند حتماً حداقل چهار یا پنج ماه قبل شروع به كار كردهاند. با این مختصر كنجكاوی میتوان گفت، ویكیلیكس بسیار مهمتر و فراتر از این است كه ما بخواهیم آن را در آقای آسانژ، یك فرد ناآرام و ناراضی و یا براثر یك فرصتطلبی سیاسی و اجتماعی ببینیم. این پدیده حكایت از یك كار هدفمند و برنامهریزیشده دارد كه از سوی یك گروه زبده حمایت میشود. اگرچه بهوضوح نمیتوان گفت هدف ویكیلیكس چیست و چه كسانی پشت پرده این قضیه هستند، اما روش كار آنها بسیار حرفهای است و یقیناً یك دولت یا یك جریان فكری خیلی قوی پشت این قضیه قرار دارد. شاید بتوان ویكیلیكس را با پدیده القاعده مقایسه كرد. هیچكس القاعده را نشناخت و اگر هم شناخت سعی نكرد عمیقاً آن را تحلیل كند، اما وقتی حادثه 11 سپتامبر اتفاق افتاد، القاعده به یك سوژه جهانی تبدیل شد و مناسبات حاكم بر جهان را تغییر داد و دنیای جدیدی را به وجود آورد. ویكیلیكس هم از همین ویژگیها برخوردار است؛ با این تفاوت كه القاعده در زمینه سختافزاری، ترس، تهدید و برهم ریختن شالوده، نظم موجود آن زمان را هدف قرار داد، اما ویكیلیكس به لحاظ نرمافزاری در میان بسیاری از كشورها ترس ایجاد كرده و دور از انتظار نیست كه تبعات آن شالوده نظم حال را هم برهم زند. ویكیلیكس یقیناً به همان اندازه كه القاعده تأثیرگذار بود، تأثیرگذار خواهد بود. چراكه به نظر میرسد افشاگریهایی كه ویكیلیكس انجام میدهد كاملاً جدی است و اهداف چند منظورهای را در برمیگیرد. چه كسی در پشت صحنه است؟ اكنون این پرسش مطرح است كه در پشت صحنه این افشاگریها چه كسی یا چه كسانی قرار گرفتهاند؟ همواره در عرصه رسانهای در دنیای مدرن این نكته مطرح بوده كه حرف نخست را لابیهای تأثیرگذاری كه توسط جریانی خاص و مرتبط با رژیم صهیونیستی مدیریت میشوند، میزنند. پس این گمان در كنار فقدان اطلاعات روشن در اسناد ارائهشده فعلی از دولت رژیم صهیونیستی یا صلح خاورمیانه ـ كه دستور كار جدی دیپلماسی امریكاست ـ ممكن است سوگیری مدیریت رسانهای و اجرایی این عملیات را مشخص سازد. با این همه این مسئله بهتنهایی نمیتواند یك قضاوت روشن به ما بدهد. عناصری در خود هیئت حاكمه امریكا وجود دارند كه آنها هم میتوانند در این روند نقش داشته باشند. ما در انتخابات كنگره شاهد بروز پدیده جدیدی بودیم كه با سنت امریكا متفاوت بود.«حزب چای» (Tea Party) جریانی بود كه در درون بدنه راست سنتی امریكا شكل گرفت و توانست در فرمانداریها و مجلس، تحول جدیدی به وجود آورد. البته هنوز زود است كه بگوییم انشعابی از درون حزب جمهوریخواه صورت گرفته است، اما این مسئله نشان میدهد كه مؤلفه جدیدی در آن حزب شكل گرفته است. افراطی بودن روشهایی كه در انتشار اسناد ویكیلیكس در نظر گرفته شده و نقدی كه از جانب این اسناد متوجه سیاستهای دولت امریكا بهویژه در دوره خود آقای اوباماست، میتواند ما را به این ظن نزدیك كند كه انتشار این اسناد شاید بتواند منشأ داخلی هم داشته باشد. حال با گذر از این مسائل باید به اهمیت اسناد نیز توجه كرد. اسناد منتشره میتوانند بسیاری از تفكرات جدید را در ارتباط با مسائل بینالملل با چالش جدی روبهرو كنند. به عنوان نمونه فهرست چهار صد و اندی مركز مهم در دنیا كه از نظر امریكا، تهدید علیه آنها به منزله تهدید علیه امنیت امریكاست، فهرست سادهای است كه از چند منظر قابل تحلیل است. با فرض صحت اطلاعات این سند، افزون بر آنكه این متن امنیت كشورهای نامبرده را به امنیت امریكا مرتبط ساخته و آنها را هدفهایی سهلالوصولتر برای دشمنان امریكا معرفی میكند، كار روی چنین سندی مولفههای جدیدی را عیان میسازد. مثلاً اگر كشوری مثل تركیه با شش نقطه كلیدی در قیاس با كانادا با چهار نقطه مورد مقایسه قرار گیرد، نمیتوان آن را اسباب تقویت نقش محوری تركیه به نسبت مهمترین همسایه ایالات متحده یعنی همان كانادا دانست؟ به بیانی دیگر در شرایط فعلی، ما وقتی مولفههای یك كشور را در نظر میگیریم از مولفههایی چون جمعیت، تولید ناخالص ملی، موقعیت ژئوپلیتك، ذخایر معدنی و دسترسی به آبهای بینالمللی و عواملی از این دست به عنوان شاخصها یاد میكنیم و بر اساس این شاخصها مثلاً به این نتیجه میرسیم كه موقعیت تركیه نسبت به موقعیت گرجستان در صحنه بینالمللی بسیار مؤثرتر است. اما حالا با توجه اینكه شش مركز در تركیه وجود دارد كه میتواند امنیت امریكا را با چالش مواجه كند، اگر این كشور را با كشور كوچكی كه مثلاً هشت نقطه موجود در آن با امنیت امریكا گره خورده است مقایسه كنیم، وزن كشورها در مناسبات بینالمللی چگونه تغییر میكند؟ اینجاست كه این اسناد میتواند خیلی از تئوریهای جدید را شكل دهد و خیلی از مسائل گذشته را بازتعریف كند. از زاویه این اسناد میتوان نقش كشورها و اولویتها را بار دیگر سبك، سنگین كرد و این اتفاق میتواند خیلی از وزنكشیهای سابق را زیر و رو كند، زیرا عوامل و متغیرهای جدیدی وارد بازی شدهاند كه تا پیش از این به خاطر ظرافتهای دیپلماسی پنهان بودهاند. این اتفاق یقیناً در مناسبات بینالمللی هم تأثیر خود را میگذارد و به عنوان مثال الان تركیه احساس میكند كه سرنوشتش به لحاظ امنیت ملی با سرنوشت امریكا پیوند خورده است. تركیه الان نقاطی دارد كه ممكن است به خاطر خصومت یك كشور یا یك گروه تروریستی با امریكا مورد هدف قرار گیرند. بنابراین تركیه نیاز دارد به خاطر حفظ امنیت خودش به همكاری اطلاعاتی و امنیتی با امریكا و كشورهایی كه خودشان را پیوسته با امریكا میدانند، روی آورد؛ تركیهای كه تا دیروز میتوانست در مقابل بسیاری از سیاستهای كشورهای مختلف عرض اندام كند، الان احساس میكند نقاط آسیبپذیری دارد كه امنیت ملیاش را به خطر میاندازد و بنابراین حتماً باید خودش را به لحاظ تداوم حفظ توسعه اقتصادی با امریكا و كشورهای متحدش همسو كند. محافظهكاری بیشتر دیپلماتها این افشاگریها در دستگاه اطلاعاتی و دیپلماسی امریكا هم تأثیر خواهد گذاشت و یك كاركرد درونسیستمی جدیدی را برای امریكاییها سازمان خواهد بخشید. به قولی، دیپلماتهای امریكایی از این به بعد دچار رفتار درونگرایانه شدیدتری در بیان واقعیتها خواهند شد، زیرا بیم خواهند داشت با كشف این اطلاعات حساسیتهایی متوجه آنها شود. به نظر میرسد كه در آینده نه چندان دور بسیاری از دیپلماتهای امریكایی در این كشور جابهجا شوند و این به آن معناست كه امنیت شغلی آنها دچار مشكل شده است. جایگزینهای آنها هم سعی میكنند محافظهكارانهتر از آنها عمل كنند و این موضوع، نقیصه بزرگی را كه در امریكا وجود داشت و آن تحلیل اطلاعات بود افزایش میدهد. پس این وضعیت به صورت مستقیم بر تداوم سیطره امریكا و حضور آن در صحنههای بینالمللی تأثیر خواهد نهاد. برنده كیست؟ حال باید دید كه چه كسی از این مسئله سود میبرد؟ در پاسخ به این سؤال میتوان به یك جریان تندروی داخلی، كشورهای رقیب و كشورهایی كه میتوانند به لحاظ قدرت و اشراف اطلاعاتی خود و سرمایهگذاریهایی كه در آن كردهاند؛ جایگزین امریكا شوند، اشاره داشت. به نظر میرسد از این به بعد، نظام تحلیلگر امریكا به خاطر این ضعفی كه عارضش میشود به مجموعهها و كشورهای دیگری نیازمند میشود. برای توضیح بیشتر این موضوع خوب است از بحث هستهای كشورمان مثال آوریم. یكی از موضوعات مطرح در این زمینه آن بود كه برخی كشورها اطلاعاتی را به آژانس میدادند و این اطلاعات پنهان ـ كه بازرسیهای بعدی نشان داد برخی از آنها بینهایت بیپایه بوده ـ بایستی از سوی بازرسان آژانس، راستیآزمایی میشد. همین مسئله به تردیدها دامن زد و نوعی بیاعتمادی متقابل را میان ایران و آژانس سبب شد. علت بروز این مسئله این بود كه آژانس در مورد كشورهای مختلف از جمله عراق نشان داده بود كه در جمعآوری اطلاعات و بررسی نتایج، موفق نبوده و به همین خاطر اطلاعات سرویسهای امنیتی ـ ولو گمراهكننده ـ بر اطلاعات تكنسینها غلبه كرد. در امریكا هم یقیناً در آینده این مسئله بروز خواهد كرد و این كشور در جمعآوری و تحلیل اطلاعات مشكل پیدا خواهد كرد و به گزارشهای دیگران نیاز پیدا میكند. با توجه به نفوذ و قدرت رژیم صهیونیستی در امریكا هم میتوان انتظار داشت كه این رژیم نقش پررنگتری را در این زمینه طی دهه آینده به دست آورد. اسرائیل نزدیك به پنجاه سال است كه در روندهای اطلاعاتی، سرمایهگذاری كرده است و سیستم اطلاعاتی آن این توانایی را دارد كه هم دیگران را گمراه كند و هم انتقال اطلاعات را انجام دهد. بنابراین امریكا از این به بعد باید بیش از گذشته به منابع اسرائیلی و یا برخی كشورهای متحد خودش نظیر انگلیس متوسل شود و نتیجه این اقدام چیزی نخواهد بود مگر نوعی مهار قدرت اطلاعاتی و دیپلماتیك امریكا. اگرچه هنوز زود است قضاوت شود كه برنده واقعی در این ماجرا كیست، اما میتوان پیشبینی كرد كشورها و دولتهایی كه با امریكا مناسبات اطلاعاتی داشتهاند، از این پس بتوانند هر چیزی را به خورد نظام امریكایی بدهند و نظام امریكایی نیز به خاطر همان ضعف در بنیانها كه به آن دچار خواهد شد، مجبور است در این تونلی كه در برابرش گشودهاند با همه تاریكی طی طریق كند. سیاستمداران بهتزده نوع مواجهه كشورهای مختلف با این پدیده هم در جای خود قابل بررسی است. به نظر میرسد كه هنوز نوعی بهتزدگی در میان دولتمردان دنیا دیده میشود و نوعی تعارض در بیان نظرات وجود دارد. مثلاً كشورهایی مانند پاكستان و افغانستان تا الان چند نظر متفاوت را در این زمینه ابراز كردهاند؛ آنجایی كه اسناد ویكیلیكس توانستهاست منافع موقت یك كشور را تأمین كند موضعگیری خاصی نداشتهاند اما زمانی كه دولتمردان یك كشور احتمال دادهاند كه اسناد منتشرشده، جایگاه آنها را مخدوش میكند بهناچار موضعگیریهای منفعلانهای نشان دادهاند. هنوز خیلی از مقامات، بهتزده و نگران هستند و میترسند اخبار جدیدی كه از این پس منتشر میشود دست آنها را نزد افكار عمومی داخلی خود و همچنین نزد همسایگان و جامعه بینالمللی ـ همچون نمونه علی عبدالله صالح ـ رو كند. همین آشكار شدن مسائل و قضاوت افكار عمومی در مورد آنها میتواند تأثیر بسیار نامناسبی را بر روند مناسبات منطقهای و تعاملات بینالمللی بگذارد. به عنوان مثال همه دنیا میدانند كه مناسبات افغانستان و پاكستان به خاطر مسائل ریشهای فراوان، چندان مناسب نیست، با این وجود دیپلماتهای دو كشور به خاطر تربیت خاص دیپلماتیك سعی میكردند در این فضا بدون ایجاد هرگونه اصطكاكی با همسایه خود تعامل كنند. اما با انتشار این اسناد، ظرافتهای دیپلماتیك حداقل برای مدتی به فراموشی سپرده میشود و دیپلماتها به نوعی عوامزده میشوند و با توجه به قضاوت افكار عمومی، دیگر نمیتوانند همچون گذشته از توانمندیهای دیپلماتیك بهره ببرند. دیپلماتها قبل از این میتوانستند در بحرانهای بینالمللی به عنوان ضربهگیر عمل كنند. به عنوان مثال در سندی كه اخیراً منتشر شده، مشخص شد واتیكان با استفاده از نقش پاپ توانسته در بحث دستگیری ملوانان انگلیسی میانجیگری كند و با این كار از موضوعی كه میتوانسته به یك درگیری نظامی بینجامد، جلوگیری كرده است. در پی انتشار این سند، واتیكان ناخرسند شده است و یقیناً در روندهای بعدی واتیكان دیگر از ظرفیتهای نهفته خود استفاده نخواهد كرد. حال اگر پدیده مشابهی در آینده اتفاق بیفتد چه كسی حاضر میشود از توان دیپلماتیك و میانجیگرایانه خود برای كاستن از دامنه بحران و تخفیف تنش استفاده كند؟ واتیكانی كه هیچكس انتظار نداشت در فضایی غیرقابل باور (به دلیل رویكرد دینی متفاوت مقامات ایرانی مسلمان و انگیسیهای غیركاتولیك پیرو كلیسای كانتربری با دستگاه پاپ) بتواند موفقیتآمیز ایفای نقش كند. این در حالی است كه جهان پر از كشورهایی است كه هر روز در روابط داخلی و بینالمللی خود با بحران مواجهند. سرخ شدن نوار مرزی دو كره پس از پنجاه سال ریشه در همین عامل دارد، به این معنا كه دیگر چین یا ژاپن مایل نیستند از بیم تبعات بعدی، از ظرفیت دیپلماتیك خود در مدیریت بحران بهره جویند. بر این اساس متأسفانه باید اذعان كرد ما از این به بعد با شرایط جدیدی مواجه میشویم كه تأثیرات نامطلوبی را در نظام بینالملل ایجاد میكند و به بحرانها دامن میزند و افكار عمومی را كه تخصصی در امور دیپلماتیك ندارند و قادر نیستند قضاوت درستی در این زمینه داشته باشند، به پشت صندلیهای مذاكرات مینشاند و در اینجاست كه شاهد خواهیم بود كه هر بحرانی سالها ادامه پیدا میكند. اگر به تاریخ مراجعه كنیم میبینیم جنگهای صلیبی به این خاطر اتفاق افتادند كه افرادی در حال جنگ بودند كه هرگز اجازه نمیدادند ریشسفیدان یا میانجیگرها از طریق گفتوگو و راه حل دیپلماتیك مسائل را حل كنند. الان هم پدیده ویكیلیكس از جهاتی مشابه همان وضعیت است و انتشار اسناد ویكیلیكس میتواند فاصلههایی را كه میان هر كشور با همسایگانش و با سایر كشورهای جهان وجود دارد، تعمیق ببخشد و این عمق هر چه بیشتر شود ترمیم آن سختتر و زمانبرتر خواهد بود. شاید بتوان گفت اگر قرار باشد این روند ادامه پیدا كند و شدت هم بیابد از این پس هر كشوری چنان به خود مشغول و معطوف میشود كه دیگر فكركردن به معضلهای دیگر برایش بیمعنا خواهد بود. به عنوان مثال میتوان به موضع متفق یكماه و نیم پیش وزرای اتحادیه عرب در حمایت از توقف شهركسازی، به معنای شرط آغاز مذاكره یاد كرد. تنها چند روز پس از آن امریكا در برابر فشار رژیم صهیونیستی زانو زد و موضوع تداوم مذاكره را از ادامه شهركسازی جدا كرد. واكنش آن جبهه متحد عربی چه بود؟ هیچ؛ چراكه همه در تبعات اخبار ویكیلیكس فرو رفتهاند. ما و ویكی لیكس در كشور خودمان هم شاهد قضاوتهای مختلفی در مورد ویكیلیكس هستیم، اما چیزی كه روشن است اینكه هنوز به یك جمعبندی ملی در رابطه با این اسناد نرسیدهایم. یك مقام معتقد است این اسناد یك بازی سیاسی است و هیچ ارزشی ندارد، یك مقام دیگر بیان میدارد این اسناد برای برخی كشورها از جمله امریكا مسئولیت ایجاد میكند و آنها باید پاسخگو باشند. در بدنه دانشگاهی و در رسانههای خودمان هم شاهد چنین وضعیتی هستیم و میبینیم كه آنان هنوز نتوانستهاند به قضاوت واحدی دست پیدا كنند. ریشه این مسئله هم ساده است. اولاً اینكه حجم این اسناد نسبت به زمان انتشار، بسیار بالاست و دوم اینكه ما اینقدر افراد سندشناس نداریم كه بتوانند بهسرعت این اسناد را تجزیه و تحلیل كنند. اگر همین الان كتابهای اسنادی را كه طی چهل سال گذشته در كشورمان نوشته شده، مرور كنیم، میبینیم كه هیچ تحلیل عمیقی در خصوص اسناد منتشر شده وجود ندارد، مثلاً تاكنون چه تحلیلی در مورد اسناد لانه جاسوسی ارائه شده است؟ البته ممكن است در جاهایی كه میخواستهایم نظرات خودمان را تقویت كنیم، از آن اسناد هم كد آورده باشیم، اما هرگز گروهی نیامدهاند كه اسناد لانه جاسوسی را به عنوان یك مجموعه اسناد بررسی كنند و ابعاد مختلف آن را بشكافند. مراكز اسنادی كه در كشور ما هستند فقط اسناد را منتشر میكنند، اما هیچ كدام به دستهبندی اسناد و ارائه قضاوت سندپژوهانه نمیپردازند. به هر حال در مورد ویكیلیكس ما الان فقط میتوانیم حدس بزنیم كه چه پدیدههایی در انتظار ما هستند، شاید بسیاری از پیشفرضهای ما در عمل حادث نشوند و شاید برخی از آنها هم روی دهند كه در این صورت ممكن است تبعات آنها برای ما بسیار تلخ باشد و گاهی اوقات هم ممكن است فرصتهایی را برای ما ایجاد كند. هنر در این است كه ما نسبت به سرنوشت خودمان احساس مسئولیت كنیم و شروع به بررسی، تجزیه و تعمق در اطلاعات منتشرشده كنیم و با ارتباط آنها نتایجی را به دست بیاوریم؛ حتی اگر این اسناد گاه گمراهكننده باشند، حداقل ما میتوانیم ببینیم كه آنها از چه شاخصهایی برای گمراهی ما استفاده میكنند. ما باید آنقدر فرضیههای متعدد طرح كنیم تا به این نتیجه برسیم كه كدامیك از اسناد را نفی و كدامیك را بپذیریم. پدیده ویكیلیكس داستانی است كه تازه آغاز شده است و ما باید توان ملی خودمان را تقویت كنیم و بدانیم كه بسیاری از مناسبات حاكم بر روابط بینالملل از این به بعد با تحولات گستردهای روبهرو خواهند شد. *مدیركل پیشین اسناد وزارت امور خارجه و پژوهشگر تاریخ روابط خارجی منبع:سروش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
راز هاشورهای ویكی لیكس! سیدعلی موجانی* با همه اخبار و اطلاعات انتشار یافته درباره ویكیلیكس، تاكنون هنوز تعریف روشنی از این سایت، مدیرانش، كارگزارانش، رویكرد ...
ایسنا- توماسو پادوا شيوپا، اقتصاددان ايتاليايي كه يكي از معماران يورو و يكي از اعضاي نخستين هيات مديره بانك مركزي اروپا بود، در هفتاد ... راز هاشورهای ویكی لیكس!
سرپرست وزارت خارجه: تکلیفم مشخص شود بعد مصاحبه می کنم · راز هاشورهای ویكی لیكس! بذرپاش حکم جدیدش را تحویل نگرفت · نگاهی به نرخ برخی خودروها در بازار ...
راز هاشورهای ویكی لیكس! اگر بخواهیم برای این دست از تواناییها شاخصی پیدا كنیم، توجه ما به افرادی جلب .... سیاستمداران بهتزده نوع مواجهه كشورهای مختلف با این پدیده ...
... ایران و بازار موبایل ایران · قيمت نان در تهران امروز نهايي ميشود · نگاهی به نرخ برخی خودروها در بازار · بذرپاش حکم جدیدش را تحویل نگرفت · راز هاشورهای ویكی لیكس!
نگاهی به نرخ برخی خودروها در بازار · بذرپاش حکم جدیدش را تحویل نگرفت · راز هاشورهای ویكی لیكس! سرپرست وزارت خارجه: تکلیفم مشخص شود بعد مصاحبه می کنم ...
نگاهی به نرخ برخی خودروها در بازار · بذرپاش حکم جدیدش را تحویل نگرفت · راز هاشورهای ویكی لیكس! سرپرست وزارت خارجه: تکلیفم مشخص شود بعد مصاحبه می کنم ...
مطالب بعدی. چند خاطره از منوچهر متکی · سرپرست وزارت خارجه: تکلیفم مشخص شود بعد مصاحبه می کنم · راز هاشورهای ویكی لیكس! بذرپاش حکم جدیدش را تحویل نگرفت ...
نگاهی به نرخ برخی خودروها در بازار · بذرپاش حکم جدیدش را تحویل نگرفت · راز هاشورهای ویكی لیكس! سرپرست وزارت خارجه: تکلیفم مشخص شود بعد مصاحبه می کنم ...
طرح نوبت دهي اينترنتي كلينيك ويژه بيمارستان قائم مشهد راه اندازي شد. . مطالب بعدی. راز هاشورهای ویكی لیكس! بذرپاش حکم جدیدش را تحویل نگرفت · نگاهی به نرخ ...
-