واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نسل هرچه پیش آید، خوش آیدمقدمه : دوران دانشجویی و زندگی دانشجویی، به تعبیری، سرآغاز روایت ما از زندگیمان است. دلیل این گفته روشن است. اگر روایت زندگی را معنای زندگی و قصد و هدف داری در زندگی بدانیم، دوران دانشجویی یعنی زمانی كه دانشجو اهداف خود را تعیین كرده و معنای زندگی را یافته است.
روایتهای آدمها بازگوكننده انسجام و معنای زندگی و سمت و سوی حركت آنان است. به عبارت دیگر، قصد و هدف افراد، ارزشها و كسانی كه باید از آنها دوری كنیم یا دوستشان داشته باشیم و به سمتشان برویم همگی در روایتهایی كه از زندگی خود میكنیم ریشه دارند.دوران دانشجویی و زندگی دانشجویی، به تعبیری، سرآغاز روایت ما از زندگیمان است. دلیل این گفته روشن است. اگر روایت زندگی را معنای زندگی و قصد و هدف داری در زندگی بدانیم، دوران دانشجویی یعنی زمانی كه دانشجو اهداف خود را تعیین كرده و معنای زندگی را یافته است. آنچه از آن پس دانشجو انجام میدهد انتقال یا به تعبیر بهتر، تبدیل انتزاعهای مربوط به قصد و معنا به عینیتهای ملموس زندگی است. قصد و معنا به زندگی شكل و قالب میدهد، سمت و سوی ما را معین میسازد و امید را در زندگی جاری میكند. شاید پرسیده شود چگونه؟ پیش از آن، اشارهای به نظریه شادكامی سلیگمن در روانشناسی مثبتگرا لازم است. طبق نظر سلیگمن، شادكامی سه حیطه متفاوت دارد كه هر كدام از حیطهها هم قابل سنجشند و هم مهمتر اینكه مهارت محورند و میتوان آنها را آموزش داد. این سه حیطه عبارتند از: حیطه یا زندگی لذتبخشی كه درآن به هیجانها و عواطف مثبت (مثل سرور، نشاط، عشق و امید) توجه میشود؛ حیطه یا زندگی آگاهانه و مبتنی بر توانمندیها و صفات مثبت فردی كه در آن ابتدا توانمندیها و فضیلتهای فردی شناخته میشود و سپس به افراد آموزش میدهند كه از آنها در زندگی به بهترین شكل ممكن استفاده كنند؛ حیطه یا زندگی بامعنا. از نظر روانشناسی مثبتگرا، معنا یعنی شناختن بالاترین توانمندیهای شخصی و آن گاه استفاده از آنها برای پیوستن به چیزی فراتر از خود و در خدمت آن بودن. این چیز فراتر از خود میتواند هدف و قصد باشد كه فرد در زندگی انتخاب كرده است. معنا از طریق پیوندها و وابستگیهای ما به دیگران، به هستی و تعالی و علو شخصی به دست میآید. با این تعریف مشخصی میشود كه در این سه نوع زندگی كه از نگاه روانشناسان مثبتگرا ضامن سعادت آدمیاند زندگی بامعنا بیشترین اهمیت را دارد. از نظر روانشناسی مثبتگرا، معنا یعنی شناختن بالاترین توانمندیهای شخصی و آن گاه استفاده از آنها برای پیوستن به چیزی فراتر از خود و در خدمت آن بودنسلیگمن در اهمیت این زندگی معتقد است كه معنا یك عامل علّی عمده در افسردگی یا عدم افسردگی در افراد است و از این منظر، میگوید علت بروز افسردگی در ابعاد كنونی در دنیا ناشی از نداشتن معنا در زندگی افراد است، چرا كه نداشتن معنا در زندگی یعنی بریدن از ریشهها، احساس خلأ و پوچی كردن، و احساس بیهویتی. راه دوری نرویم، در تحقیقی كه همین سال گذشته در كشورمان انجام گرفت مشخص شد كه معنا داشتن بیش از 35 درصد سهم افسردگی را در افراد تبیین میكند. به زبان سادهتر، 35 درصد وجود افسردگی در افراد بر اثر نبودن معنا در زندگی آنها بوده است. جمله معروفی منسوب به نیچه است كه میگوید: «آنكه برای زندگی خود چرایی دارد با هر چگونگیای میسازد» چرایی زندگی همان روایت ما از زندگی یا به عبارت دیگر، همان معنا و اهدافی است كه در زندگی داریم.دوران دانشجویی در حالت طبیعی و هنجار خود، دوران هدفمند و با معنایی است. طبیعی است كه فرض كنیم این دوره زمان امیدواری هم باشد، چرا كه طبق نظریه امید، سه ركن اساسی امید عبارتند از: اهداف و مقاصد موردنظر، داشتن اراده و مسیرهای دستیابی به اهداف. اگر دانشجویی به خوبی هدفگزینی كرده باشد و برنامهای منظم برای نیل به هدفهایش داشته باشد، طبعا امیدوار هم هست. پس تا اینجا بر چند نكته تاكید شد:1) هدفگزینی صحیح كه باید مبتنی بر توانمندیهای واقعی باشد؛ 2) انتخاب راه و مسیر درست برای نیل به اهداف انتخاب شده؛ 3) قصد و انگیزه و اداره حركت در آن مسیرها. این سه موضوع در زندگی یك دانشجو او را به سمت معنا داشتن و امید سوق میدهد. اما این وضعیتها در عمل چگونه است؟ اگر چه بررسیهای علمی و متقنی در این باره در دست نیست یا آماری از حجم امید یا ناامیدی یا هدفمندی یا معناداری دانشجویان در اختیار نداریم، مشاهدات نشاندهنده هدفگزینی نادرست، تعارضها و تنشهای هویتی، نوعی زندگی باری به هر جهت (كه این روزها از آن با عنوان ابلوموفیسم یاد میكنند)، مشكلات معیشتی و ناتوانی در پاسخدهی به نیازهای علمی و پرسشهای دانشجویان است. اخیرا در منابع علمی روانشناسی مثبتگرا به موضوع آموزش بهزیستی و به آموزش شادی و نشاط به دانشجویان و دانشآموزان به عنوان مسئلهای مهم توجه كردهاند. توصیه های چند برای ایجاد امید در جوانان
- تقویت باورهای الهی و دینی : مهمترین منبع و عامل حمایت کننده که می تواند ما را در برابر خطرات و امواج منفی حمایت نماید، باور به خداوند متعال و جهان آخرت می باشد. همچنین ما باید دنبال منابع قوی و انرژی زا و امید آفرین در افراد باشیم، چرا که هر چقدر ما از منابع قدرتی و انرژی روحی و روانی برخوردار باشیم، تحمل پذیری،استقامت و امیدواری ما بیشتر خواهد بود. - شناخت ویژگی های خود : در این زمینه می توان به شناخت صحیح از خود، دنیای پیرامونی خود ، سختی ها ، نقاط ضعف و قدرت خود اشاره نمود که در مجموع باعث کنار آمدن بهتر با زندگی خواهد شد. - بالا بردن روحیه تعاون و مشارکت اجتماعی در افراد: از عمده نقاط ضعف اکثر افراد ، عدم استفاده از فنون مهارت های اجتماعی و همچنین میزان کم تعاملات اجتماعی و مشارکت جمعی می باشد ، لذا در صورت ایجاد روحیه تعاون و مشارکت اجتماعی ، افراد می توانند باعث افزایش روحیه ، توانمندی ، امیدواری و... در همدیگر بشوند. - بالا بردن صفت سازگاری با محیط در افراد: از مشخصه های شخصیتی و رفتاری افراد سالم و امیدوار ، برخوردار بودن از مهارت های مقابله ای و مقابله صحیح با مشکلات می باشد ، امروزه در سطح دنیا افرادی از توانمندی و قابلیت لازم برای زندگی اجتماعی و فردی در جامعه برخوردار می باشند که از کنار هوش و قابلیت ذهنی و انتزاعی از قابلیت دیگری به نام هوش هیجانی و اجتماعی برخوردار باشند.لذا تقویت هوش هیجانی در افراد باعث سازگاری بهتر با جامعه و اجتماع خواهد گردید و فرد در این وضعیت از آرامش بیشتری برخوردار خواهد بود. - تنظیم سطح توقع افراد با میزان تلاش آنها: در افراد سالم و امیدوار دو نوع برداشت از خود که عبارتند از خود ایده آل و خود واقعی تفاوت چندانی وجود ندارد . لذا افراد جامعه مخصوصاً نوجوانان و جوانان عزیز باید توجه نمایند که انتظاراتشان از خود و اطرافیان باید واقعی ، قابل دسترس و متناسب با تلاش و فعالیت آنها باشد تا دچار ناکامی های زیاد نگردند. -وارد کردن عشق و علاقه و عواطف در زندگی ( پیدا کردن معنی در زندگی): از عمده علت هایی که افراد را به بی تفاوتی ، بی هویتی و ناامیدی سوق می دهد ، نداشتن یک معنای درست از هدف و فلسفه زندگی می باشد، که جوان ما دچار بحران اساسی و یک پوچی در زندگی گردیده است ، لذا برای جلوگیری از این آفت در عملکرد طبیعی افراد ، باید والدین، معلمین ، دوستان و رسانه های جمعی به تقویت داشتن رابطه سالم و منطقی و همچنین توجه به یک فلسفه حیات بخش بر اساس شرع و عقل از زندگی تاکید بنماید. در قبال عوامل امید ساز لازم است جواانن عوامل تهدید کننده امید و شادی را نیز بشناسند تا با اجتناب از آنها کیفیت زندگی را ارتقاء دهند. علت بروز افسردگی در ابعاد كنونی در دنیا ناشی از نداشتن معنا در زندگی افراد است، چرا كه نداشتن معنا در زندگی یعنی بریدن از ریشهها، احساس خلأ و پوچی كردن، و احساس بیهویتیدر وهله اول دانستن این مطلب ضروری است که نبود هر یک از عوامل کمک کننده بالا می تواند نشاط جوان را کاهش دهد و در گام های بعدی این موارد اهمیت زیادی دارند .-عدم پذیرش فرد از خود (خود کم بینی )-احساس عدم مسئولیت در برابر دیگران-نداشتن برنامه در زندگی برای رسیدن به اهداف- داشتن تفکر قطبی یا مبتنی بر اصل همه یا هیچ - تعمیم بیش از اندازه امور- ترس و اضطراب که به صورت مرضی در شخص و زندگی او تعمیم یافته است- مقایسه کردن زیاد خود با دیگران- پر توقعی و انتظار بیش از اندازه از خود فرآوری : کهتری بخش خانواده ایرانیمنابع:افسانه صادقی- سپیده داناییمحمود برجعلی- تربت جام : نصیحت بیش از حد مجاز عبور از بحران در کمال آرامش چرا نوجوانم خشمگین است؟ شخصیت ما در آینه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]