واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ازدواج هایی که دیر شدهچندی پیش، فیلمی تماشا کردم که در آن ، خانمی مسئول کارهای حقوقی یک شرکت بود. این خانم، در آستانه چهل سالگی، وقتی پروندههای شرکت را بازبینی میکرد، به فکر بازبینی زندگی شخصی خودش افتاد و با این تصور که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد به این نتیجه رسید که هیچ راهی برای تشکیل خانه برایش وجود ندارد. حالا خودتان نتیجه را پیش بینی کنید. این خانم مرتکب اشتباهی شده است که دختران مجرد زیادی آن را تکرار می کنند. در واقع، او دچار اشتباهات اساسی شده بود که باعث میشود یک خانم مجرد همیشه تنها بماند.
متأسفانه در سال هاى اخیر عوامل مختلفى از جمله نبود زمینه اشتغال، اسکان، ادامه تحصیل، بالا رفتن هزینه هاى زندگى، دگرگون شدن معیارهاى انتخاب همسر و ... سبب افزایش سن ازدواج و حتى ناتوانى بسیارى از دختران و پسران براى ازدواج شده است. همچنین تجملاتى شدن مراسم ازدواج که بسان مانعى آهنین در مقابل جوانان قرار گرفته، آئین هاى توخالى و بى هویت، انتظارات نامعقول، هزینه هاى سرسام آور و چشم و هم چشمى ها، جوانان را از ازدواج باز مى دارد. این فرایند در حالى است که روزگارى دختران پس از اینکه به سن بلوغ مى رسیدند و از چهارده، پانزده سالگى مى گذشتند راهىِ خانه بخت شده، کمتر دخترى را مى دیدید که از بیست سال گذشته و هنوز در خانه پدر زندگى کند، مگر اینکه مشکلى داشته باشد. اما دختران امروز اغلب بلافاصله پس از پایان تحصیلات متوسطه، تمام سعى و تلاش خود را متوجه قبولى در دانشگاه مى کنند و در طول تحصیلات دانشگاهى فقط به پایان رساندن درس مى اندیشند. پس از این دوران نیز به دنبال یافتن شغلى مناسب راهى بازار کار مى شوند. با این وجود آیا فرصتى براى ازدواج در بهترین سال هاى جوانى یک دختر پیش مى آید؟ آیا رخنه اى که میان زندگى سنتى با وضع جدید جوامع ایجاد شده به نفع دختران است؟ اساسا کدام شیوه درست است، شکل و شیوه گذشته یا وضع جدید؟ آیا میان این دو، راهى وجود دارد که بیشتر شیوه هاى خوب براى بهبود زندگى دختران و زنان به کار گرفته شود؟ امروزه عواملى اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و ... باعث دگرگونى در شکل و محتواى ازدواج شده، این اقدام مقدس را از ساده زیستى به سمت تجمل گرایى، نیز از سادگى و صراحت به عاقبت اندیشى مادى و رفاه طلبى سوق داده است! برای این منظور لازم است تا دختران مجرد را با اشتباهات رایجشان آشنا کنیم. اشتباه شماره 1: ملاک های خود را با شرایط دیگران تعیین می کنندتعجب نکنید هنوز هم بسیارند دخترانی که ملاک ها و معیارهای خود را برای ازدواج از روی چشم و هم چشمی و برای تایید دیگران انتخاب می کنند . به عنوان مثال چنین می گویند: "وای ببین دختران فامیل با چه شرایطی و چه سطح سوادی چه ازدواج هایی کرده اند، آن وقت من با یک شخص کم سواد تر از خودم ازدواج کنم؟ این طوری همیشه احساس حقارت می کنم. مگه من چی کم دارم؟"نه تنها دختران بلکه همه جوان ها باید بدانند که هر کس باید به فراخور حال خود معیارهایش را برگزیند. مقایسه خود با دیگران و تعیین ملاک ها باعث می شود تا شما را از واقع بینی دور کند و نتوانید در شرایط خود بهترین انتخاب را داشته باشید. اشتباه شماره 2: تجارب خود از افراد را تعمیم می دهندبرخی از دختر ها سعی می کنند دور کلیه خصوصیات رفتاری یک فرد نابهنجار در زندگیشان خطی بکشند و در مواجهه با هر یک از این ویژگی ها در فرد دیگر، نگاهی غیر اصولی به او خود داشته باشند . به عنوان مثال اگر مردی بد اخلاق همراه با اعتقادات دینی را در زندگی اطرافیان خود مشاهده کرده اند و شاهد آسیب های وارده از او به همسرش بوده اند ،تلاش میکنند خواستگاری هر شخص با اعتقادات دینی را رد کنند و به او با نگرشی منفی بنگرند . در حالی که نابهنجاری اخلاقی فرد ربطی رفتارهای دینی او ندارد . اگر چه فرد دیندار باید در کلیه منش های خود اصول دینی را رعایت کند و اخلاق یکی از شاخه های اصلی دین است، اما نداشتن اخلاق مناسب در شخصی مذهبی نشان از زیر سئوال بردن اعتقادات دینی نیست. اشتباه شماره 3: آنها مردان مناسب را نادیده میگیرند
این موضوع را بارها و بارها دیدهایم كه وقتی یک دختر مجرد باور میکند که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد، همه چیز پیرامونش روی این موضوع صحه میگذارد. ما به همه کسانی که فكر میكنند همه مردان خوب ازدواج کردهاند پیشنهاد میكنم كه این احساس را کنار بگذارند و به جای آن ، به شادی، خوشبختی و تمایلشان توجه کنند. امید همیشه منشا تلاش و موفقیت است . پس بنا را بر این نگذارید که با ناامیدی آینده خود را بیهوده و یکنواخت تصور کنید. اشتباه شماره 4: آنها پا به فرار میگذارندبارها و بارها مشاهده کردهایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق میافتد، آنها پا به فرار میگذارند و از او دور میشوند. به هرحال، اگر دختران ما بخواهند نتیجهای از روابط خود بگیرند و امید به تشکیل زندگی داشته باشند، باید این رفتار خود را کنار بگذارند. هنگامی که شما با مردی مناسب ازدواج میکنید، ممکن است ابتدا اظهار علاقه و توجه او برای شما دشوار باشد، چرا که قبل از این تجربهاش را نداشتهاید. اما حالا زمان آن رسیده است که این دشواری را تحمل کنید. به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید. سعی كنید از این حس زیبا، یعنی شناختن شخصی مناسب که واقعاً به شما علاقهمند است و دوست دارد شما را آنگونه که هستید بشناسد، لذت ببرید. اشتباه شماره5 :آنها اجازه میدهند که کار حسابی مشغولشان کندخانمی كه وضعیتش در بالا اشاره شد به شدت در كارش غرق شده بود و موفقیت در کار را در اولویت همه مسایل دیگر زندگی می دانست. با وجود زیبایی، جذابیت و موفقیتهای فراوان، همه درها برای برقراری ارتباط با او بسته بود، چرا که تمام زندگیاش در کار خلاصه شده بود. مشکلی که خیلی از دختران مجرد دچارش هستند. بعضی دختران فکر میكنند اگر مردی به آنها علاقهمند شده است، حتما مشکلی در او وجود دارد. این افكار باعث میشود که مردهای مناسب زیادی را از دست بدهند، قبل از اینکه حتی یکبار به آنها فرصت داده باشند تا به خواستگاری بیاید. اشتباه شماره 6:تجربه را به بدبینی تبدیل می کنندبرخی دختران تجارب خود را از ازدواج و زندگی دیگران به نوعی بدبینی و احتیاط فوق العاده و غیر ضروری تبدیل می کنند و در انتخاب و ارزیابی طرف مقابل دچار سخت گیری و وسواس می شوند . درست است که کسب تجربه لازم و ضروری است اما قرار نیست به خاطر شنیدن وقایع آزارنده از اطراف دچار استرس در انتخاب باشیم. تیزبینی و زیرکی متعادل برای یک انتخاب مناسب کافی است. لازم نیست از ابتدا با منفی اندیشی مثل یک کاراگاه عمل کنیم . اشتباه شماره 7: آنها باور کردهاند که زمان مناسب برای آنها تمام شده است
دختران زیادی هستندک به دلیل بالا رفتن سنشان باور دارند که زمان عاشق شدن، ازدواج و بچهدار شدن از آنها گذشته است . درست است که زمان ازدواج و بچهدار شدن، پیشبینی شده است، اما در قرن بیست و یکم زندگی ما کمتر قابل پیشبینی است، كه البته این نکته مثبتی است.دختران زیادی تا چهل- پنجاه سالگی ازدواج خود را به تاخیر میاندازند، اما واقعیت این است که ما هیچوقت اسیر اعداد و ارقام نیستیم. ما هر لحظه در مناسبترین زمان زندگی خود هستیم. بله، درست است که بیولوژی بدن همیشه ما را همراهی نمیکند، اما اگر شما واقعاً میخواهید صاحب خانواده شوید و بدن شما دیگر این اجازه را به شما نمیدهد که بچههای خودتان را داشته باشید، به این معنا نیست که این خواسته شما برآوردهشدنی نیست. میتوانید با پذیرفتن سرپرستی یک کودک، تشکیل خانواده دهید. فرآوری: کهتریبخش خانواده ایرانیمنابع:ترجمه: هدی گرامی- سپیده داناییپیام زن :: آذر 1384، شماره 165 : دختران پاییزی با احساسم بازی نکن رؤیای یخ زده ازدواج توهم زشتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 383]