واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فریبا یوسفی و جایزه ادبی پروین
فریبا یوسفی، شاعر و برگزیده چهارمین دوره جایزه ادبی «پروین اعتصامی» :اعتقاد چندانی به برگزاری جایزهای مستقل برای زنان یا مردان ندارم و معتقدم کارهای این دو گروه تفاوتی با یکدیگر ندارند و بهتر است در یک سطح و یک جایزه ارزیابی شوند.اما بهطور کلی اینکه جایزهای مستقل و اختصاصی برای بانوان برگزار میشود، نشان میدهد توجه ویژهای به آثار بانوان صورت گرفته و در کل این اقدام، اقدامی مثبت است.نخستین نتیجه این ارزیابی برای برگزیدگان آن به خود شخص برگزیده بازمیگردد که موقعیت او را در میان همگروهان و دیگر شاعران مشخص میکند. از سوی دیگر سایر شرکتکنندگان نیز کارهای خود را با آثار برگزیده محک میزنند و برای رسیدن به سطح آن آثار تلاش میکنند.نخستین نتیجه این ارزیابی برای برگزیدگان آن به خود شخص برگزیده بازمیگردد که موقعیت او را در میان همگروهان و دیگر شاعران مشخص میکند.درباره مجموعه شعرم که برگزیده این دوره از جایزه «پروین اعتصامی» بوده است، باید بگویم «حالا تو» نخستین مجموعه شعر من بود که در سال 1387 و در 243 صفحه توسط نشر تکا منتشر و در این دوره از جایزه «پروین اعتصامی» به عنوان برگزیده بخش «شعر سنتی» معرفی شد.این دفتر دربرگیرنده 150 قطعه شعر است. از این میان حدود 100 قطعه شعر در قالب غزل و بقیه شعرها در قالبهای مثنوی، نیمایی، سپید، نیمایی - غزل و سپید - و غزلند که طی سالهای 1374 تا 1386 سروده شدهاند.اغلب این شعرها درباره موضوعات و مضامین عاطفی سروده شدهاند؛ اما گاهی مضامین اجتماعی نیز در میان این سرودهها دیده میشوند. چند سالی بود که تصمیم داشتم اشعارم را منتشر کنم؛ اما همیشه در انجام این کار تردید داشتم. در نهایت برای محکزدن سرودههایم توسط مخاطبان و منتقدان اقدام به چاپ آن کردم. فریبا یوسفی متولد مهر 1349 و کارشناس زبان و ادبیات فارسی است. وی در بخش «شعر سنتی» چهارمین دوره جایزه ادبی «پروین اعتصامی» بهطور مشترک با مژگان عباسلو به عنوان برگزیده انتخاب و معرفی شد. شعری از فریبا یوسفی :نسیم اگر نبودگاه گم می کنم و گاه فراموشنسیم اگر نبوداین برگها را چه کسی به یاد درخت می آورد؟ گاه سرد می شوم و گاه خاموشخورشید اگر نبود... صدایم از پنجره رد نمی شود در عایق چوبی اتاقم،در دوردستِ دریایی از مه گم،در انتهای خودم گم ماندهام.صدایم پنجرهام را نمی شکندتو نمی شنوی نمی شنوی ...عمر بر بادهای تند سوار استمندرختمدمیدن بهار از یادت خواهد رفت اگردرخت را در زمستانباغ را در قهقهه سرد کلاغ هاو برفها را بر قلهها فراموش کرده باشی. فرآوری: مهسا رضاییبخش ادبیات تبیانمنابع: خبرگزاری کتاب ایران،
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 548]