واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خط براندازی جینشارپ در عراق و ایران
گروهی از مردم عراق به دعوت جریانات و رسانههای منتسب به حزب منحلۀ بعث ، حامیان خود را دعوت کردهاند تا در میدان “التحریر بغداد بر علیه حکومت تجمع کنند. این دعوت پس از هفتههای قیام و انتفاضۀ ملتهای عرب علیه متحدین آمریکا رخ میدهد. اما آیا هر گردی گردوست؟ و آیا هر اعتراض و شورشی نشانۀ مدنیت و مردمگرائی است؟ یا ما باید به نسبت یک اعتراض و حق طبیعی آن، باید جوانب دیگری را نیز مد نظر بگیریم؟در این گفتار وضعیت سیاسی امروز عراق و اعتراضات “بعث ، با روشهای ناکامل و ناقص “جینشارپ و دستورالعملهای آنارشیستی وی برای مبارزۀ بدون توجه به حقوق و تقدمها و اولویتها، بررسی میشود و در این راستا، گوشۀ چشمی هم به روابط جینشارپ و اعتراضات جنبش مسمی به “سبز در ایران نیز معطوف میگردد.عراق کشوری است با خاک تحت اشغال و دخالتهای تخریبگر بیگانهای که مجبور است برای ساکت کردن اعتراضات بین الملل به اشغالگری، اسلوبی ظاهری را برای جلوگیری از انزوای خود اجرا کند، عراق دارای یک ساختار جمعیتی شکننده و اکثریتی سرکوب شده در طول چند دهه است که چندان هم در ادارۀ امور خود تجربه، فراست و بصیرت ندارد، اما هر چه که هست حکومت “مالکی حاصل صندوقهای رای است. و پسماندههای بعث، اگر چه وجود دارند و با موجودیت اکثریت در طول دههها مبارزه نمودهاند، اما آیا آنان به واسطۀ حق اعتراض مدنی، حق مبارزه با آراء مردم را نیز دارند؟ رائی که در یک سال گذشته علیرغم نظر اشغالگر و یک جدال سیاسی گسترده، حاصل شده است. آیا این اقلیت حق دارند که بگویند چون اعتراض حق ماست پس ما میتوانیم طبق دستورالعملهای “آزادیخواهانۀ جینشارپ کشور را به تهاجم تنش و تعرض بگیریم؟حکومت عراق، حکومت نوپائی است مملو از مشکل و عدم برخورداری از خبرهگی که با نیروی اندک و قحط الرجال خود، که از آوار دیکتاتوری و پس از آن، اشغال و دسیسه، زخمی و ناآسوده بیرون آمده، خود را متعهد میبیند تا این کوه مشکلات را حل کند. آیا این حکومت را باید کمک کرد یا باید ریشۀ آن را زد تا مجال دشمن برای تسلط مجدد، پیدا شود؟ این سوالی کلیدی است. در عراق نارضایتی و بیکفایتی وجود دارد و همۀ این مشکلات عینی است، اما این حکومت، همچنان حاصل تصمیم یک ملت است و به هر دیکتاتوری اقلیتی یا حضور و دسیسۀ اشغالگر، حق برتر و اولویت حکومت بر کشور را داراست.مقاله، «جین شارپ» تئوریسین آنچه که “مبارزۀ بی خشونت خوانده شده، پیرمردی دوست داشتنی تعریف میشود که موسسۀ وی، تنها به دنبال کمک مردم برای غلبه بر حکومتهای دیکتاتوری است. در مقالات جینشارپ «طغیان» اصالت دارد، بدون آنکه جوانب سنجیده شود. ناراضیان صدری و سایر گروهها این جمعه را به جهت رساندن اعتراض خود به مسوولین در نظر گرفتند اما بلافاصله با دخالت بعث برای ایجاد هرج و مرج و براندازی و هشدار آیت الله سیستانی حفظهالله در پی آن، معترضین اکثریت ، از حضور در خیابان صرفنظر کردند. جریانهای تندرو و افراطی و اقلیت، مثل جریان “بعث کنونی در عراق و جریان “سبز کنونی در ایران، اینگونه حتی حق اعتراض مسالمت آمیز را از مردم میگیرند و صلاح و خیر کشور را فدای اقلیت خود میکنند، که خیانت آنان، چند وجهی است.تلویزیون البغدادیه و نیز تلویزیون الشرقیه متعلق به جریان بعث، که اکنون با اقلیت سکولار و نیز جریانهای اشغالگر، همراهند تا به نحوی بر اکثریت پیروز در انتخابات غلبه کند پس از شکست خوردن در تعیین حکومت مردمی عراق، در همین یک نیمروز مصطلحا تظاهرات مردمی، خبر بی مأخذ و تائید نشدۀ استعفای برخی مسوولین را برای حرارت دادن به این تظاهرات منتشر میکنند و این در حالی است که مثلا در لیبی و خشونت بار ترین وضع ممکن، استعفاها پس از دو هفته به منصۀ ظهور میرسد، از آن سوی تلویزیونهای وابسته به اکثریت پیروز انتخابات سال گذشتۀ عراق، از قلیل بودن جمعیت حاضر در میدان التحریر، در حد چند صد الی چند هزار نفر گزارش میکنند و تصاویری که به نمایش در میآورند نیز گویای همین حقیقت است. تلویزیون الشرقیة و بغدادیة سخن از تسلط “مردم بر پلی در بغداد میآورد، در مقابل تلویزیون “العراقیه دولت عراق، تصویری از پل مورد نظر خالی از مردم به شکل زنده به نمایش میگذارد. این جنگ رسانهای به خوبی نشان میدهد که “اعتراض همیشه “حق مطلوب و متناسب با وضعیت نیست بلکه ممکن است ابزاری باشد برای رسیدن به دیکتاتوری و از بین بردن اراده و خواست اکثریت مردم، ابزاری ایذائی برای پائین کشیدن حکومت مردم و اینکه جین شارپ و بی بی سی ، سعی می کنند هر اعتراضی را علیه “دیکتاتور بخوانند، صرفا یک بازی خبیثانه و بچهگانه است که صرفا طرفهای خاص و بیفکر را به دنبال خود میکشاند.
چند روزپیش سایت خبری فارسی BBC که بخش عمدهای از بودجۀ خود را از دولت انگلیس بعنوان دولتی با سابقۀ غارت و استعمار تأمین میکند، مقالهای در وصف “جین شارپ نوشته و مصاحبهای با وی ترتیب داده است. در این مقاله، «جین شارپ» تئوریسین آنچه که “مبارزۀ بی خشونت خوانده شده، پیرمردی دوست داشتنی تعریف میشود که موسسۀ وی، تنها به دنبال کمک مردم برای غلبه بر حکومتهای دیکتاتوری است. در مقالات جینشارپ «طغیان» اصالت دارد، بدون آنکه جوانب سنجیده شود. یعنی مقالات جین شارپ را «بعث» عراق نیز میتواند خیلی خوب، مورد استفاده دهد که امروز به هر علفی دست میبرد تا حکومت دیکتاتوری اقلیت خود را احیا کند. اما پیرمرد دلسوز، که آثارش به طور گسترده توسط جریانهای آمریکائی و غربی ترویج میشود تا حکومتهای مخالف مورد اذیت و آزار قرار گیرند، آیا در گوشۀ خانهاش هرگز به جوانان عراق توصیه میکند تاریخ سیاه دیکتاتوری در کشورشان را مطالعه کنند، آن روز که دولت متبوع جینشارپ با تمام قوا از دیکتاتور بعثی عراق حمایت کرد تا آتش جنگ را در منطقه شعله ور کند و دو کشور را بسوزاند، تا در طول سی سال، پنج میلیون کشته و پنج میلیون آواره فقط از ملت خود قربانی بگیرد؟در همین خط، آیا جین شارپ، به جوانان ایرانی نیز در کتب خود توصیه میکند که تاریخ ایران را و تاراجش به دست دولت متبوعش در آمریکا و نیز انگلیس و روسیه مطالعه کنند؟ و سیاهی آن دوران را مدّ نظر داشته باشند تا دیگر برای منافع این استثمار و استعمار چشم بسته، حرکت نکنند؟ آیا جین شارپ به جواتان توصیهای دارد که قبل از به آتش کشیدن کشور، همۀ راههای اصلاح را بررسی کرده و بپیمایند؟ یا صرفا آنان را به غضب، خشم، کینه، سوزاندن، مبارزۀ لجوجانه، دعوت میکند؟ و آیا عراق مالکی که همین چند ماه پیش بر اثر انتخابات برگزیده شد، یا ایران احمدینژاد که در انتخابات ۸۸ پیروز شد، با مبارک آمریکائی و خصائل وطنفروشانهاش یکی است؟ جین شارپ، آیا به جوانان توصیه میکند، تحلیل کنند؟ به جای اینکه صرفا، بسوزانند؟آیا جین شارپ توصیه میکند که حقوق مردم خارج از تعصبات و هیجانات سیاسی و خواستههای کوتاه مدت و در قالب یک اصلاحات معقول دیده شود و اگر همین پارسال انتخاباتی روشن و شفاف برگزار شده باشد، به جای اعتراض و آشوب و هرج و مرج ، جوانان، به ساختن و آباد کردن مشغول شوند؟ آیا جین شارپ دلسوز ، به جوانان توصیه میکند “دارائیها و “دستآوردها به همان نسبت که “نواقص و “خواستهها پر حرارتند، باید مورد توجه قرار گیرند؟حکومت عراق، حکومت نوپائی است مملو از مشکل و عدم برخورداری از خبرهگی که با نیروی اندک و قحط الرجال خود، که از آوار دیکتاتوری و پس از آن، اشغال و دسیسه، زخمی و ناآسوده بیرون آمده، خود را متعهد میبیند تا این کوه مشکلات را حل کندخیر، جین شارپ تنها یک جریان تحریص و تطمیع و توسعۀ تنش و تعصب و شکاف ساختن، بدون رعایت اصول اصلاح را پیگیری میکند و هرگز در پی این نیست که آیندۀ یک کشور چطور دست مردمان آن اداره شود. مدل جینشارپ مدلی تقلیدی است برای شبیه سازی انقلاب اسلامی ایران، یک پاتک بر علیه انقلابات اسلامی از جنس خود آنها اما از نوع تقلبیاش. بدون تودۀ مردم اما با نظمدهی و پشتوانههای مالی کنگرۀ آمریکا، که برآیند توده داشته باشد و به جای تودهها نقش ایفا کند، نه در ازای تودهها. جین شارپ نه تنها یک مبدع نیست، بلکه تنها یک مقلد انقلاب اسلامی ایران است که بدون سنجش جوانب و وزانت یک پدیده سیاسی، بر مرکب هیجان سیاسی ننشسته و اسب مراد را به سمت منافع دولت متبوع خود حرکت میدهد، هر چند گوشۀ موسسۀ دو طبقهای خود نشسته باشد و مالی در بساط خود نشان ندهد، اما باید به وی گوشزد کرد مادامی که مردم بر هیجانات خود فائق آمده و عنصری حقیقی برای “براندازی وجود نداشته باشد، همچنانکه در طول سه روز ملت عراق نیز صحنه را صحنۀ تاراج سرزمین و بازگشت استبداد متحد صدامی آمریکائی ببیند، الگوبرداریهای جین شارپ از انقلابات حقیقی مردم، ارزش عملی نخواهد داشت. جینشارپ، انقلاب اسلامی را بخوبی کنکاش کرده است، اما آنچه که نیافته است عنصر “حق و مسیر درست و صلاح است، تا اینکه صرفا پردازش خشونت و خشم ناشی از صعوبات زندگی باشد، که بدینوسیله آب گل آلودی بسازد برای ماهیگیری آمریکا و صهیونیستها. عنصر حق همان عنصری است که اگر چه مردم ممکن است انتقاد و نارضایتی داشته باشند، اما کشور را به تاراج هیجان مورد نیاز آمریکا و “اسرائیل نمیدهند. همان عنصری که امروز باعث خودداری مردم عراق از مشارکت با بعثیون شد … و همان عنصری که عامل ۹ دی و ۲۲ بهمن است. باشد که جین شارپ، تحقیق و تفصیلش را به این عنصر منوّر سازد و بیش از این یاریگر پروژههای تقلبی انقلاب برای بازگشت استعمار و استثمار نباشد.بخش سیاست تبیانمنبع:الف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 468]