پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850110578
شهرزاد بی گناه است
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: t="شهرزاد بی گناه است" src="http://www.news.niksalehi.com/khabar/n00144564-b.jpg" width="150" height="100" border="0" /> در گفتگو با خانواده میر قلی خان تصریح شد؛ صورت پدر از افسردگی و خستگی شكسته شده و آنقدر گلویش را فشرده که صدا از آن بهسختی بیرون میآید. مادر داغ فراق دختر را تحمل میکند و بیتابی دوقلوهای دخترش را. دوقلوها هنوز خوب نمیدانند چه شده اما فقدان نوازش دست گرم و پر محبت مادر را كاملا احساس میکنند. سرنوشت شهرزاد میرقلیخان بیشتر به یک معما میماند. ازدواج اول وی که ماحصل آن، دو دختر دوقلو است با فوت همسرش سرانجامی نمی یابد. سپس با محمود سیف ازدواج می کند که البته یکبار نیز از او طلاق میگیرد اما پس از رجوع و زمانیکه برای مسافرت ماه عسل به اتریش میروند، به گفته والدینش بیخبر از همهجا به جرم تلاش برای خرید عینک دید در شب بازداشت میشود و به 52 روز حبس محکوم شده و 28 روز از آن را تحمل میکند. سه ماه تحت نظر میماند و سپس به دوبی که محل کار و اقامت او و شوهرش بوده است بازمیگردد. دوباره گرفتار پلیس و بازداشت میشوند و نهایتا از دوبی نیز اخراج میشوند. نزدیک به دو سال در ایران زندگی خوبی داشتهاند تا اینکه با محمود سیف اختلاف پیدا کرده، خواستار جدایی از همسرش میشود. فشارهای روانی، او را مجاب به خروج از ایران میکند اما در آستانه مهاجرت به قبرس، گرفتار پیگرد ایالات متحده شده و به آمریکا میرود که 10 روزه بازگردد اما امروز بیش از سه سال است که رفته و هنوز بازنگشته است. صورت پدرش دیگر از افسردگی و خستگی شكسته شده و آنقدر گلویش را فشرده که صدا از آن بهسختی بیرون میآید. مادرش داغ فراق دختر را تحمل میکند و بیتابی دوقلوهای دخترش را. دوقلوها هنوز خوب نمیدانند چه شده اما فقدان نوازش دست گرم و پر محبت مادر را كاملا احساس میکنند. گفتگو با پدر شهرزاد میرقلیخان آقاي ميرقليخان پدر شهرزاد مجال طرح سئوال نمیدهد، با صدایی که از شدت خستگی میلرزد، میگوید: «قبل از اینکه بخواهید سئوالی بپرسید، من یک گلایه را که در این روزها هم زیاد آن را تکرار کردهام، دوباره مطرح کنم و آن اینکه دولت ایران در این چند سال رکسانا صابری، سارا شورد و چندین زندانی دیگر را که یا آمریکایی بوده یا تابعیت آمریکایی داشتهاند و واقعا هم بهنحوی مجرم بوده و اعمال خلاف قانون در کشور ما انجام داده یا مثل خانم شورد را كه حداقل غیرقانونی وارد خاک کشورمان شدهاند، آزاد کرده ولی هیچوقت نشده که در قبال آزادی آنها حداقل آزادی افرادی نظیر دختر بنده را درخواست کند.
من در زندان با خانم شورد دیدار و گفتگو کردم و حسب همین دیدار با توجه به برداشتی که از برخورد و سخنان خانم شورد داشتم، میگویم که 100 درصد او مجرم است. من هیچگاه در سیاست وارد نشدهام، بیش از 30 سال برای جمهوری اسلامی زحمت کشیدهام و حالا هم توقع زیادی از دولت ندارم جز اینکه پاره جگرم را به من بازگرداند. آذر امسال سه سال تمام میشود که دختر من بدون گناه در آمریکا زندانی است و سختیهای زیادی کشیده است. شهرزاد طبق اسنادی که من دارم و کاملا هم مستند و قابل اتکا هستند، اولینبار که در اتریش متهم و بازداشت میشود بعد از یک ماه تبرئه میشود و ما حکم تبرئه او را در دست داریم.» پدر شهرزاد در این بخش از مصاحبه با بیان اینکه «ما برخی اوقات میشد که تا 10 روز از او خبر نداشتیم» با بغضی سنگین در گلو گفت: «من در این روزها جلوی عکس شهرزاد شمع روشن میکردم و فقط گریه میکردم و دعا...» و دیگر بغض لحظاتي مجال ادامه سخن به وی نداد. تا اينكه بالاخره آرام گرفت و افزود: «من چهار سال سابقه حضور در جبهه دارم و از اولین روزهای جنگ در جبهه حضور داشتم. بنده سابقه حضور در جنگهای نامنظم به فرماندهی شهید چمران را دارم. امروز توقع جبران این از خود گذشتگیها را ندارم اما بهعنوان یک شهروند از دولت تقاضا دارم که به داد من برسد. دختر من در زندانهای آمریکا بازداشت است و از سوی دیگر ماهی هزار دلار برای او میفرستم. من بعد از کلی دوندگی بازنشست شدهام و فقط ماهی 390 هزار تومان حقوق دریافت میکنم و باید حداقل در شرایط فعلی ماهی یک میلیون و 250 هزار تومان برای کمک به دخترم هزینه کنم.» گفتگو با خانم بلقیس روشن مادر شهرزاد میرقلیخان * در ابتدا از آنچه تا زمان بازداشت دخترتان بر وي گذشته است برای ما بگوييد. دختر من ابتدا با فردی دیگر ازدواج کرده بود که متاسفانه آن فرد در جوانی مرحوم شد. بعد از مدتي آقای محمود سیف به خواستگاری دخترم آمد. چند سال بعد از ازدواج با سیف دخترم بنا به مشکلاتی از او طلاق گرفت اما محمود سیف دوباره پا پیش گذاشت و این دو دوباره با هم ازدواج کردند. آنها در واقع برای ماه عسل به اتریش سفر کرده بودند که در آنجا ماجرای اولین بازداشت آنها به جرم تلاش برای خرید یک دستگاه دوربين دید در شب برای دولت ایران پیش آمد. در سال 2004 که این سفر انجام شده بود، دولت آمریکا با دولت اتریش هماهنگی کرده و هر دوی اینها را به همین اتهام بازداشت میکنند و اینها 28 روز در زندان بوده و به قید وثیقه آزاد ميشوند. اما سه ماه هم بعد از آن در هتلی تحت نظر بودند و بعد به دوبی رفتند. * این وثیقه گویا 100 هزار یورو بوده است؟ چه کسی این وثیقه را تأمین کرد؟ ما اطلاع دقیقی نداریم ولی گویا از طرف آقای سیف تأمین شده بود. در دوبی دوباره آقای سیف بازداشت میشود که دخترم و دولت ایران تلاشهای زیادی کردند و بالاخره دوباره ایشان را آزاد کردند و در این جریان دخترم گذرنامههای خود و دو دخترش را برای آزادی آقای سیف به گرو گذاشته بود. دولت ایران در آن مقطع خوب ایستادگی کرد و اجازه نداد که آمریکا اینها را که برایشان حکم پیگرد صادر کرده بود، به آمریکا ببرد. البته همه فعالیتهای اقتصادی دخترم و آقای سیف در دوبی بلوکه شده بود و اینها بعد از آزادی آقای سیف محکوم به ترک دوبی شدند و به ایران بازگشتند. مدتی را در ایران بهخوبی زندگی کردند تا اینکه دوباره بین آنها اختلاف درگرفت و شهرزاد عنوان میکرد که دیگر نمیتواند با آقای سیف زندگی کند. مدتی به این منوال گذشت تا اینکه شهرزاد عنوان کرد که دیگر امنیت روانی ندارد و میخواهد ایران را ترک کند. شهرزاد بالاخره با آقای سیف متارکه کرد و چند کشور را برای خروج از ایران و اقامت در آنجا مدنظر قرار داد. سفارت قبرس نزدیک منزل ما قرار دارد و شهرزاد به همین دلیل به قبرس رفت تا مقدمات اقامت خود و دخترانش را در آنجا فراهم کند. بعد از مدتی وقتی اعتبار گذرنامهاش پایان مییابد، به اداره مهاجرت آنجا مراجعه میکند تا گذرنامهاش را تمدید کند که گذرنامهاش توقیف شده و عنوان میشود که باید برای ادای توضیح درباره یکسری سئوال به آمریکا برود. در آنجا به وی گفته میشود که برای شما در آمریکا حکم پنج سال زندان صادر شده است. شهرزاد عنوان میکند که من به خاطر همین پرونده که الان در آمریکا برای آن حکم صادر شده محاکمه شده و حتی زندان رفتهام و دیگر نمیشود برای یک پرونده دوبار حکم صادر کرد و این کار غیرقانونی است. حتی در قبرس از اتریش استعلام میشود و صحت گفتههای شهرزاد مشخص میشود اما دولت آمریکا اصرار میکند و خوب دخترم هم کاری نمیتوانست انجام دهد چراکه وقتی گذرنامهاش توقیف شده بود، دیگر چارهای نداشت که به آمریکا برود. البته هم او را ترسانده بودند و هم اینکه او واقعا معتقد بود که بیگناه است و اگر به آمریکا برود و به سئوالات آنها پاسخ دهد، دیگر مشکلش حل شده و میتواند آزادانه و آسوده بازگردد.
تقریبا یک ماهی شهرزاد در قبرس معطل شد تا اینکه بالاخره تن به تحمیل آمریکاییها داد و به آمریکا رفت. اما وقتی شهرزاد اطلاع داد که میخواهد به آمریکا برود به قبرس رفتیم ولی به دلیل تاخیر در پرواز فقط شش ساعت توانستیم او را ببینیم که این شش ساعت هم تماما به گریه و زاری بچهها و مادرشان سپری شد. شهرزاد به محض پیاده شدن از هواپیما در آمریکا با برخورد سخت مأموران آمریکایی مواجه و بازداشت شده دستبند به او زده و وی را به بازداشتگاه میبرند. ما مدتی از او اطلاعی نداشتیم تا اینکه خبر آمد که در بازداشتگاه لاندردی است که اصلا محل مناسبی نیست. شهرزاد در این بازداشتگاه با مجرمین خطرناک همسلول است و وجود باندهای مخوف مافیایی درون زندان همواره ما را از جان وی در هراس میاندازند. از سوی دیگر، بهداشت در این بازداشتگاه در پایینترین سطح است و بیماریهای مختلف در آنجا غوغا میکند. غذا بدترین کیفیت ممکن را دارد و حتی ما وقتی برای او پول میفرستیم تا غذا برای خودش تهیه کند، کنسروهای تاریخ مصرف گذشته به او میدهند که به گفته شهرزاد کرم گذاشتهاند. وقتی اعتراضات شهرزاد بالا گرفت، به او گفته بودند که اگر اینگونه ادامه دهی، تو را به آسایشگاه روانی میبریم که وکیل او به من گفت که اگر وی را به آسایشگاه روانی ببرند، دیگر او را نخواهید دید و این آسایشگاه برای این است که اعتراض زندانیان را خاموش کنند. بعد از اینکه دادگاه وی برگزار شد، شهرزاد به زندان جورجیا منتقل شد. وی را با هواپیما به جورجیا منتقل کردند ولی بعد از چهار روز به او میگویند که اشتباه شده و باید به همان بازداشتگاه بازگردی. در آنجا وی در طبقه دوم یک تخت دو طبقه مستقر شده بوده که هنگام جمع کردن وسایلش از روی تخت به زمین پرت ميشود و ستون فقراتش بهشدت آسیب میبیند؛ با وجود اين، مأموران بدون توجه به این مسئله و نالههای شهرزاد او را غل و زنجیر کرده و سوار اتوبوس میکنند و 11 ساعت در راه با همین وضع او را میآورند تا به همان بازداشتگاه میرسد. دخترم تعریف میکرد که دیگر وقتی به بازداشتگاه رسیدم، بهسختی نفس میکشیدم ولی همچنان هیچ توجهی به من نمیشد و بعد از 15روز موافقت کردند که پزشک مرا ببیند.» * نقلی هست مبنی بر اینکه دخترتان در ابتدای ورود به آمریکا اعترافاتی علیه ایران انجام میدهد ولی بعد این اعترافات را پس میگیرد. جریان این اعترافات چیست؟ بله، آمریکاییها به او میگویند که اگر این مطالب را بهعنوان اعترافاتت تأیید کنی، ما همین مقدار زندان را برای تو کافی میدانیم و آزادت میکنیم و شهرزاد هم بیشتر به خاطر دختران دوقلویش که آن موقع کمتر از 11 سال سن داشتند، میپذیرد اما بعد که میبیند آمریکاییها به این وعده خود عمل نکردند، این اعترافات دروغین را پس میگیرد. اصلا روال طی شده برای پرونده شهرزاد در آمریکا از ابتدا غلط و غیرقانونی بوده است. بعد از اینکه به او وعده آزادی در قبال اعترافات دروغ میدهند، ما اینجا جشن گرفتیم که بالاخره او باز میگردد اما سه روز بعد نهتنها این وعده را نقض میکنند بلکه شرایط او بدتر هم میشود. دادگاه آمریکا بهعنوان دومین مرجع قضایی درباره یک پرونده علیه شهرزاد حکم صادر میکند که خود این کار هم غیرقانونی است؛ اما تازه همین دادگاه حکم اولیه خود را که دو سال زندان بوده است نقض کرده و با این بهانه مسخره که قاضی اصلی دادگاه در روز صدور حکم در مرخصی بوده و قاضی جایگزین این حکم را به اشتباه صادر کرده، حکم را تغییر میدهند. فضای زندان بسیار آلوده است؛ حتی او وقتی برای گرفتن دوش به حمام میرفت دستش به دیوارهای حمام میخورد که از خون آغشته بودند و طبیعی است که چنین وضعیتی او را دچار بیماریهای گوناگون میکند. ما مدتهاست که وضعیت زندانهای آمریکا و قوانین مربوط به آن را بهخاطر زندانی شدن شهرزاد دنبال میکنیم و موارد بسیاری از گمشدن نامهها، عدم هماهنگی و عدم توجه به خواستهها را در این زندانها بهخوبی لمس کردیم. سه سال از این ماجرا میگذرد و زندگی ما دچار بحران شدیدی شده است. شهرزاد دو تا دختر دوقلو دارد که در زمان دستگیری او 11 سال داشتند. آنها شب و روز گریه میکردند؛ چون از ابتدا با مادرشان زندگی میکردند و دوری از او برایشان کابوس بود. هرچقدر سن اینها بالا میرود، مشکلات روحیشان هم بیشتر میشود و دچار مشکلات جدیتری میشوند. خود من یک سکته قلبی و یک سکته مغزی خفیف کردم. تاکنون 4 عمل جراحی انجام دادهام و در 31 فروردین امسال هم بهدلیل تشنج سمت چپ صورتم فلج شد. به این دردها، فشار خون بالا و مشکلات دیگر را هم باید افزود که تمام اینها بعد از زندانی شدن شهرزاد بهوجود آمد. همسرم هم همینطور. او هم سکته مغزی کرده است و الان به این واسطه فشار روی ما بسیار زیاد است. شهرزاد همیشه مریض است و از زندانی به زندان دیگر منتقل و شکنجهاش میکنند. واقعا در این وضعیت خیلی به ما سخت میگذرد. من به وزارت خارجه درخواست کتبی دادم تا به ما اجازه داده شود به ملاقات دخترمان در آمریکا برویم ولی بهدلیل اینکه نام شهرزاد را در لیست تروریستها قرار دادهاند اگر به آنجا برویم، ما را هم دستگیر میکنند. هر شب به عشق خبری از شهرزاد سر بر بالش میگذاریم و کارمان بهجایی رسیده است که تنها منتظر خبر زنده ماندن او هستیم. گفتگو با فرزندان شهرزاد * ملینا خانم و ملیکا خانم! خیلی ساده برای ما از احساستان هنگام صحبت چند دقیقه قبل با مادرتان بگویید. ملینا: هرچند که این ایام تقریبا هر روز فرصت میشود که با مادرم تلفنی صحبت کنم اما هر بار که با او صحبت میکنم، انگار برای اولینبار بعد از این سه سال است که صدای او را میشنوم و دلم نمیخواهد که صحبتهایمان تمام شود. خیلی دلم برای مادرم تنگ شده و امیدوارم زودتر بتوانم او را ببینم و یکبار دیگر آغوش گرمش را لمس کنم.
صحبت کردن از پشت تلفن جای خالی او را برای ما پر نمیکند ولی چاره دیگری نداریم. من از همه کسانیکه امکانی برای کمک کردن به مادر من دارند، خواهش میکنم این کمک را از او و از ما که سه سال است از محبت مادر بینصیب هستیم دریغ نکنند. مادر من بیگناه است و واقعا عادلانه نیست که امروز شرایط سخت زندان را در کشوری بیگانه تحمل کند و از ما نیز دور باشد. ملیکا: حرف من نیز همینهایی است که خواهرم گفت. واقعا اگر بگویم دلم برای مادرم خیلی تنگ شده است، نتوانستهام همه احساسم در دوری مادرم را بیان کنم. * اگر الان بخواهی با مسئولان کشورمان درباره این مشکل حرف بزنی، به آنها چه خواهی گفت. من اول از آنها میخواهم که همه تلاش خود را بهکار بگیرند تا ما زودتر بتوانیم او را ببینیم یا حداقل این امکان را فراهم کنند تا ما به آمریکا برویم و چنانکه مادر سارا شورد به ایران آمد و دختر خود را دید لااقل ما هم میتوانستیم مادرمان را ببینیم. تلاشهاي بينتيجه براي آزادي شهرزاد * آقای میرقلیخان آیا هیچ تلاشی برای اینکه به آمریکا بروید و ملاقاتی با دخترتان داشته باشید، کردهاید؟ ما چند بار تلاش کردهایم ولی با در بسته مواجه شدهایم. از سویی دولت آمریکا با این درخواست موافقت نکرده است و از سوی دیگر در ایران به ما گفتهاند که آنجا حساب و کتاب ندارد و ممکن است اگر رفتید، شما را هم بازداشت کنند و بهتر است که نروید. * هیچ تلاشی نکردید که مثلا حداقل دخترها همراه آقای احمدینژاد به نیویورک بروند و آنجا در عرصه رسانهها مسئله را مطرح کنند و درخواست ملاقات با مادرشان را بکنند. مادر شهرزاد میرقلیخان: نه متاسفانه این مسئله به ذهنمان خطور نکرد. اما امیدوارم که زودتر دخترم آزاد شده و به کشور بازگردد و اگر هم چنین نشد، لااقل دخترها و من بتوانیم بهنحوی شهرزاد را ملاقات کنیم. ملینا و ملیکا در زمانیکه سارا شورد در ایران زندانی بود، به ملاقات او رفتند و نامهای به او دادند تا به باراک اوباما بدهد و از او درخواست آزادی مادرشان را بکند. خانم شورد خیلی متأثر شد از اینکه شنید مادر این دو دختر در آمریکا در بازداشت است اما تا به حال که خبری از تلاش او برای آزادی شهرزاد منتشر نشده و نمیدانم که او چه کرده است. ما واقعا توقع زیادی از او نداشتیم اما فکر میکنم حداقل میتوانست مسئله را بهنحوی در رسانهها مطرح کند. دخترها الان خیلی ناراحتی و مشکل دارند و خیلی بیتاب هستند. شبها خیلی از خواب میپرند و زود به زود بیمار میشوند. دکتر گفته است فشارهای روحی و روانی که اینها متحمل میشوند خیلی در بروز این حالات و ضعیف شدن سیستم دفاعی بدن آنها مؤثر است. منبع: هفته نامه پنجره/ شماره 68 سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
t= شهرزاد بی گناه است src= http://www.news.niksalehi.com/khabar/n00144564-b.jpg width= 150 height= 100 border= 0 /> در گفتگو با خانواده میر قلی خان تصریح ...
ملیکا و ملینا گفتند: مادر عزیزمان، شهرزاد میرقلیخان بیگناه است و از همه مردم جهان به ویژه کودکان میخواهیم، به ما در ارسال نامه، ایمیل یا پیامهای دیگر به آقای باراک اوباما ...
مدیرکل ایرانیان وزارت امور خارجه با اشاره به سیاسی بودن پرونده شهرزاد میرقلی خان تبعه ایرانی که در امریکا زندانی است گفت: ایران بر بیگناه بودن این شهروند و لزوم ...
شهرزاد نيز با اطمينان به اينكه بيگناه است و حكم دادگاه اتريش را در اختيار دارد، به آمريكا عزيمت كرده و در بدو ورود به فرودگاه اين كشور دستگير شده و ديگر به كشور ...
شهرزاد بی گناه است-t= ... من هیچگاه در سیاست وارد نشدهام، بیش از 30 سال برای جمهوری اسلامی زحمت کشیدهام و حالا ... دختر من در زندانهای آمریکا بازداشت است و از سوی ...
سیاست > چهره ها - شهرزاد میرقلیخان شهروند ایرانی که بی گناه از سال 2007 در امریکا زندانی است،اعلام کرده که در زندان امریکا تحت شکنجه قرار گرفته و در رایط سختی ...
آخرین خبر از وضعیت شهرزاد قلیخان تبعه ایرانی زندانی در امریکا-سیاست ... شهرزاد میرقلیخان تبعه ایرانی که در امریکا زندانی است گفته: ایران بر بیگناه بودن این ...
ولي مادر ما بيگناه در زندان آمريكا است و ما سه سال است كه مادرمان را نديدهايم.آمريكا خلاف تمام قوانين حقوق بشري با اين ادعا كه "محمود سيف " همسر سابق شهرزاد سعي داشته ...
شهرزاد نيز با اطمينان به اينكه بيگناه است و حكم دادگاه اتريش را در اختيار دارد، به آمريكا عزيمت كرده و در بدو ورود به فرودگاه اين كشور دستگير شده و ديگر به كشور ...
شهرزاد بی گناه است فشارهای روانی، او را مجاب به خروج از ایران میکند اما در آستانه مهاجرت به قبرس، گرفتار پیگرد ایالات متحده شده و به ... دختر من در زندانهای آمریکا ...
-