واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ايران در جنگ جهاني دوم (4) امام خميني و جنگ دوم جهاني تهيه كننده : محمود كريمي شروداني يكي از مسائل و موضوعات تاريخي كه امام خميني پيوسته از آن با اندوه ياد مي كردند وضعيت ايران در جنگ جهاني دوم و عواقب اين جنگ در ايران است. امام خميني بارها پيرامون اين موضوع سخن گفته اند. تكرار موضوع توسط امام نشان مي دهد كه نسبت به آن حساسيت داشته و همواره در اين باره آزردگي خاطر تاريخي داشته اند. يكي از مهم ترين آزردگي تاريخي امام خميني انفعال ارتش و نيروهاي مدافع ايران در جريان اشغال ميهن است. اساسا امام خميني شخصي بود كه براي عزت و اقتدار ملي و اسلامي اهميت فوق العاده قائل بود و از هر دوره تاريخي كه ايران و نيروهاي دفاعي ايران گرفتار انفعال و بي عرضگي بوده اند گلايه مند است و به آن هايي كه علل و زمينه هاي انفعال و بي عرضگي را فراهم كرده اند به شدت مي تاختند. مديريت بسيار ضعيف منفعلانه و تسليم طلبانه نيز از محورهايي است كه امام خميني شديدا نسبت به آن انتقاد دارند و معتقدند كه مجموعه نيروهاي سياسي و نظامي و اداري جامعه به دلايل متعدد موضع سنجيده و عزت مندي در جريان جنگ جهاني دوم و در زمان حمله متفقين به ايران نداشته اند. ستم گسترده و سازمنان يافته متفقين به مردم و غارت دارايي هاي ملي و ارزاق عمومي و تحميل قحطي سنگين بر مردم در جريان جنگ جهاني دوم از ديگر مسائل مربوط به اين جنگ است كه همواره امام خميني از آن به عنوان يك خاطره تلخ تاريخي ياد مي كردند. عواقب ناگوار سياسي كه حدود چهار دهه فرصت تاريخي را ازملت ايران گرفت و فلاكت و عقب ماندگي و مسائل مهلك را بر ملت ايران تحميل كرد از ديگر موضوعات مربوط به جنگ جهاني دوم است كه امام خميني همواره از آن به تلخي ياد مي كردند. اساسا امام خميني معتقد بود كه ملت ايران در جريان جنگ جهاني دوم غارت و بعد از آن نيز ذبح شد. نمونه هايي از سخنان امام خميني درباره آنچه ذكر شد چنين است: كساني كه سنشان اقتضا مي كند و زمانهاي گذشته را به ياد دارند مي دانند كه چگونه جنگ شد و به كشور ما وارد شدند و عواقب جنگ چه بود و چه چيزهايي را به دنبال داشت. در جنگ دوم جهاني ما هيچ قدرتي نداشتيم و ديگران به كشور ما وارد شدند و من به ياد دارم كه بر ملت چه گذشت. من باب نمونه در آن موقع وسايل اوليه زندگي پيدا نمي شد و اگر هم بود فاسد بود. (صحيفه امام جلد 16 ص 270) من تاريخي براي شما بگويم كه گمان ندارم هيچ يك از شما در آنوقت بوده باشيد و آن مسائل را از نزديك لمس كرده باشيد: وقتي كه ارتش انگلستان و شوروي ـ روسيه آنوقت ـ جنگ داشتند با آلمان و طرفداري هاي او قبلا به دستور آنها در ايران راهها را ساختند و خط آهن كشيدند؛ براي اينكه تجهيزات آنها عبور كند از اينجا و بعد در يك ساعتي از ارتش روسيه و ارتش انگلستان هجوم كردند به ايران. به مجرد اينكه در سرحد ـ سرحدهاي دور ـ اينها وارد شدند وضع ارتش ايران به هم خورد. در سرحدات ادعا اول شده بود كه سه ساعت مقاومت كردند و بعد كه رضاشاه پرسيده بود ـ از قراري كه نقل كرده اند ـ چرا اينقدر كم مقاومت كرديد گفته بودند: اينكه گفتند سه ساعت يك دروغ بوده ما همچون كه آمدند فرار كرديم. و آنوقت معروف شد كه آن يكي كه دو نمي شود اعلاميه ارتش ايران است در اين هجوم كه يك اعلاميه داد دوم نداشت. اين در سرحدات بود. در تهران من آن روز تهران بودم و در يك ميداني كه نزديك به اين خط آهن ايستگاه خط آهن بود آنجا بودم و ديدم كه سربازها در تهران از سربازخانه ها بيرون آمده اند و دارند فرار مي كنند. هيچ در تهران خبري نبود. فقط در سرحدات بود كه خبرش رسيده بوده كه بله اينطور شده است. سربازهااز سربازخانه ها بيرون آمده بودند و يكيشان را يكي دو نفرشان را من ديدم كه دنبال يك شتري كه يك باري به بارش بود مي گرديدند كه چيزي ازش بيفتد بخورند. تمام تقريبا تمام فرماندهان ارتش چمدانهاشان را بستند و فرار كردند؛ از تهران فرار كردند؛ فرار كردند كه بروند بيرون. (صحيفه امام جلد 17 ص 144 و 145) من هر دو جنگ بين المللي را يادم هست و گمان ندارم هيچ كدام از شما جنگ بين المللي اول را يادش باشد. ما در جنگ بين المللي هم مشاهده مي كرديم من كوچك بودم لكن مدرسه مي رفتم و سربازهاي شوروي را در همان مركزي كه ما داشتيم در خمين من آنجا آنها را مي ديدم و مورد تاخت و تاز ما واقع شديم در جنگ بين المللي اول. جنگ بين المللي دوم را بسياري از شماها يادتان هست كه ما مورد تاخت و تاز اين سه قوه واقع شديم آمريكا انگلستان شوروي. سربازهاي آنها در همه كشور ما تقريبا پخش بودند. شوروي تقريبا از بيرون تهران تا خراسان، انگلستان در قم و آنجاها و كسان ديگر هم جاهاي ديگر. ما مورد تاخت و تاز بوديم به عنوان پل پيروزي. ما بايد مورد تاخت و تاز بشويم تا آقايان پيروز بشوند. بعد هم كه پيروز شدند و حال صلح پيش آمد باز ما ذبح شديم. كشورهاي ضعيف اينطورند در حال صلح مورد تاخت و تازند و ذبح و در حال جنگ هم همين طور. (صحيفه نور جلد 12 ص 136) اين توجه را داشته باشيم كه شما خيال نكنيد كه جنگ است و ما سختي جنگ داريم. آقا! شما هر كدامتان ادراك كرده باشيد اين جنگي كه در دنيا پيدا شد جنگ ثاني اين جنگ دوم جنگ اولش را هم من يادم هست اما اين جنگ دومي كه بسياري از شما يادتان هست اين جنگ با اينكه به ما هيچ ارتباط نداشت ما داخل جنگ نبوديم ما هيچي كنار بوديم در عين حال به واسطه همين جنگ ايران قحطي شد در ايران نان پيدا نمي شد يك چيزي بود سياه مثل اين عباي من سياه بود يك چيز اينطور قلمبه اي مي دادند به مردم. يك دانه نان سنگكي شما در تهران پيدا نكرديد. در قم كه ما بوديم تمام دكانها بسته شده بود و هيچ پيدا نمي شد. (همان جلد 16 ص 162) شما بسياريتان يادتان هست اين جنگ دوم را ما كه داخل جنگ نبوديم طرف جنگ نبوديم و لكن وقتي كه اينها ريختند به ايران و ايران هم هيچ نتوانست كاري بكند و آن ارتش شاهنشاهي و آن حرفهايي كه رضاخان مي گفت معلوم شد همه اش پوچ بود اينها وقتي وارد شدند با اينكه آنها هم كاري به مردم نداشتند همين وارد شدند اما ديديد كه ارزاق چه جور بود ديديد كه هيچ ناني پيدا نمي شد ديديد برنج نبود هيچ نبود جيره بندي بود آن هم با آن قيمت گران در بعضي اجناس (همان جلد 17 ص 172) اگر دقت كنيم مشاهده خواهيم نمود كه اكنون نيز گرفتاري هاي اساسي ايران و جهان اسلام ريشه در جنگ جهاني دوم دارد؛ زيرا قالب كنوني جهان كه به سلطه قدرت هاي غربي و استعماري رسميت داده و حقوق ملل مسلمان را ناديده گرفته است حاصل همان جنگ شوم است. اميد است اين آثار شوم هرچه زودتر از ميان ملل اسلامي رخت بربندد و جهان اسلام به جايگاه واقعي خود در عرصه جهاني بازگردد. منابع تحقیق : • پارسينه parsineh.com • باشگاه انديشه bashgah.net • روزنامه جمهوری اسلامی • نشریه زمانه • درگاه پاسخگویی به مسایل دینی porsojoo.com • Fa.wikipedia.org • ایران در اشغال متفقین صفاالدین تبرائیان چاپ دوم ۱۳۷۱ • چکیده تاریخ ایران از حسن نراقی چاپ دوم ۱۳۸۰ • ریچارد استوارت، در آخرین روزهای رضاشاه، تهاجم روس و انگلیس به ایران در شهریور 1320، ترجمه: عبدالرضا هوشنگ مهدوی و کاوه بیات، تهران، چاپخانه رخ، 1370 • عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، امیرکبیر، 1377 • سرریدر بولارد، شترها باید بروند، ترجمه: حسین ابوترابیان، تهران، نشر نو، 1362 • جمعی از نویسندگان، گذشته چراغ راه آینده است، تهران، جامی • دکتر ابراهیم ذوقی، ایران و قدرتهای بزرگ در جنگ جهانی دوم، تهران، پاژنگ، 1368 • منشور گرکانی، رقابت شوروی و انگلیس در ایران، محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، موسسه مطبوعاتی عطایی، 1368 • ضیاءالدین الموتی، فصولی از تاریخ مبارزات سیاسی و اجتماعی ایران، تهران، انتشارات چاپخش، 1370 • محمد عتیقپور، بلوای نان فاجعه 17 آذر 1321، تهران، شریف، 1379 • جواد صدر، نگاهی از درون، به کوشش مرتضی رسولیپور، تهران، 1381 • سیروس غنی، ایران برآمدن رضاخان بر افتادن قاجارها، ترجمه: حسن کامشاد، تهران، نیلوفر، 1377 • محمدعلی سفری، قلم و سیاست از شهریور 1320 تا مرداد 1332، نشر نامک، 1371 • ناخدا حسین انوشیروانی، کودتای نافرجام، تهران، محیط، 1378 • غلامرضا مصور رحمانی، خاطرات سیاسی، نظامی و اقتصادی (پایان سخن)، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1377 • احمد امیراحمدی، خاطرات نخستین سپهبد ایران، به کوشش غلامحسین زرگرینژاد، تهران، موسسه پژوهش مطالعات فرهنگی، 1373 • میخائیل. س. ایوانف. تاریخ نوین ایران. ترجمهٔ تیزابی، هوشنگ. قائمپناه، حسن. چاپ یکم، ۱۳۵۶. • آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب: از مشروطه تا انقلاب اسلامی. ترجمهٔ فیروزمند، کاظم شمسآوری تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۹. • اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران (IICHS) • «درباره زمانه و کارنامه سیاسی محمدعلی فروغی؛ صدوسیسالگی تجدد محافظهکارانه» و «نگاهی به کارنامه فرهنگی محمدعلی فروغی، در مدرسه علوم سیاسی». روزنامه اعتماد /ن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 794]