تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834841628
جنگ تحميلي نهايت خصومت دنيا عليه ايران بود
واضح آرشیو وب فارسی:حيات: جنگ تحميلي نهايت خصومت دنيا عليه ايران بود
تهران – حيات
عباس ملكي رييس مركز مطالعات بين المللي درياي خزر است كه در دوران دفاع مقدس يكي از فعالان در حوزه سياست خارجي بود. وي در ابتداي جنگ به استانداري خوزستان جهت ساخت باند هليكوپتر مي رود و پس از آن وارد وزارت نفت مي شود. پس از طي دوره اي از سوي شهيد چمران ماموريت مي يابد تا به بخش هايي از نيروهاي عراقي نفوذ كند. ملكي از سال 1362 وارد وزارت امور خارجه مي شود و زماني كه قطعنامه 598 پذيرفته مي شود در تمام مذاكرات مربوط به قطعنامه حضور مي يابد و امروز نيز به گفته وي هنوز به ادبيات جنگ فكر مي كند و از طريق مقالات متعدد به ياد آن دوران است.
گفتگوي حيات با وي حول محور دفاع مقدس صورت گرفته است كه در زير مي خوانيد:
- آقاي ملكي فكر مي كنيد علل و عوامل وقوع جنگي درحد و اندازه هاي جنگ تحميلي عراق عليه ايران چه بود؟
هر پديده اي در دنيا علت هاي مختلفي دارد و در مسير تحول خود از پارامترهاي مختلفي استفاده مي كند. اما از نظر من با وجود اينكه علل و عوامل متعددي مي توان براي جنگ تحميلي برشمرد اما شايد مهمترين علت حمله عراق به ايران درشهريور 1359 مشكل اساسي عراق در زمينه ژئوپولتيك بود. در علم ژئوپولتيك كشورها از لحاظ اندازه، جمعيت، شكل كشور، دسترسي به آب هاي آزاد و منابع كاني و انساني بررسي مي شوند و اگر از اين منظر به عراق نگاه كنيم عراق مهمترين كشور عربي بوده و هست كه بيشترين آب شيرين كشورهاي عربي را در اختيار دارد، بزرگترين توليد كننده خرما و موادغذايي بود و از لحاظ نفت و گاز هم بعد از عربستان دومين كشور بوده و در نهايت از لحاظ منابع انساني نيز بيشترين تحصيل كردگان را در بين اعراب حتي بيشتر از مصري ها داشت. ولي اين كشور از يك لحاظ هميشه رنج مي برد و آن دسترسي به فضاي باز بين المللي بود كه مي توان آن را به دسترسي به درياهاي آزاد تعبير كرد. عراق بين 15 تا 60 كيلومتر دسترسي به آبهاي خليج فارس دارد كه اين تفاوت بخاطر وضعيت جزر و مد است. اين دسترسي در گذشته سخت نبود چون امپراتوري عثماني شبه جزيره عربستان را داشت و مسلط به درياي مديترانه و درياي سياه بود اما از 1920 به بعد كه موضوع استقلال عراق پيش مي آيد و از 1932 كه قيموميت انگلستان از عراق برداشته مي شود اين مساله به عنوان مهمترين موضوع بين زمامداران عراق مطرح مي شود كه چگونه مي توان با بقيه دنيا در تماس باشيم، بعد از آن نفت و گاز كشف شد و عراق به اين امر بيش از پيش احساس نياز كرد، حسن البكر و صدام حسين از ابتدا به اين موضوع فكر مي كردند تا اينكه عراق از 1968 به بعد به تدريج قدرت يافت ولي اين قوت آنچنان نبود كه بتواند در برابر ايران عرض اندام كند ، در سال 1975 معاهده پست همجواري و مرزهاي دولتي كه در سعدآباد تهران منعقد شد نه تنها تنگناي استراتژيك عراق را بازنكرد بلكه به دليل فشارهايي كه ايران به اراضي كردنشين عراق وارد كرد اين كشور مجبور شد مرزهاي آبي خود را تا وسط يا تالوگ كاهش دهد و باز تنگناي قبل براي عراق شديدتر شد، اينها همه عواملي شد تا اينكه در سال 1979 صدام حسين خودش قدرت را در دست گرفت و درصدد بود تا آن جاه طلبي كه از روزگار جواني در درونش بود را در رويارويي با كشوري عملي كند، كشوري كه در دوران انقلابي خود قرارداشت و داراي ارتشي تضعيف شده بود و از طرفي كودتاهاي گوناگون همچون كودتاي نوژه و از اين قبيل موجب نگراني ايران شده بود، از سوي ديگر بين برخي مقامات نزاع و درگيري بود به عنوان مثال دريادار مدني دستورات تهران را اجرا نمي كرد و در اين وضعيت داخلي به هم ريخته صدام طعمه خود را پيدا كرد بنابراين مي توان گفت كه عامل اصلي جنگ تصويري بود كه صدام در ذهن خود مبني بر قدرت دادن به عراق داشت تا به رهبر بلامنازع كشورهاي عربي تبديل شود و به اصطلاح از مرزهاي شرقي امت عربي دفاع كند و شايد حقارت هايي كه توسط رژيم صهيونيستي عليه اعراب به وجود آمده بود را ترميم كند. در همين رابطه اگر روزنامه هاي عربي آن زمان را ورق بزنيم مشاهده مي كنيم كه از صدام با عناويني همچون صلاح الدين ايوبي و غيره ياد مي كنند و به همين دليل بود كه كشورهاي عربي كمك هاي مالي بسياري به عراق كردند و حتي پشت توپ هاي جنگي عراق ايستادند و به صورت نمادين به سمت ايران شليك كردند تا بگويند ما هم در اين جنگ و در مبارزه با ايران با عراق هستيم.
- يعني اين همگرايي بين دولت هاي عرب از ابتدا وجود داشت؟
در آن سال ها صدام توانسته بود مقامات عربي را فريب دهد و مهمترين آنها از جمله كويت، عربستان و امارات عربي كه از لحاظ مالي غني بودند را به سمت خود جذب كند و بدين ترتيب حدود 14 ميليارد دلار در طول جنگ به صدام كمك كردند، همچنين از لحاظ سياسي اردن، مصر، يمن جنوبي كمك هاي بسياري به عراق كردند و از نظر بنده ايران با همه اين شرايط استراتژي ماهرانه اي را پيش گرفت كه نگذاشت جنگ عراق عليه ايران به يك جنگ عربي و ايراني تبديل شود چرا كه ايران با نزديك شدن به سوريه، ليبي، الجزاير، لبنان، عمان و سودان توانست به نوعي جنگ را از حالت عربي و ايراني آن خارج كند و در سال هاي آخر جنگ خوشبختانه ايران در سياست خارجي خود بهتر عمل كرد و مانع برگزاري اجلاس سران عدم تعهد در بغداد شد كه موفقيت بزرگي بود.
- ارزيابي شما از اوضاع سياسي كشورهاي حاشيه خليج فارس و در كل منطقه خاورميانه در دوران دفاع مقدس چيست؟
شاه ايران در سال 1972 پيشنهاد كرد كه در اين منطقه يك سازمان همكاري منطقه اي به وجود آيد با اينكه در آن موقع به لحاظ وجود جنگ سرد و سيستم دوقطبي، اكثر كشورهاي عربي حول محور واشنگتن بودند يعني ايران، عربستان، قطر، كويت، بحرين، عمان و يمن شمالي طرفدار آمريكا بودند و عراق، يمن جنوبي و غيره طرفدار مسكو بودند. كشورهاي عربي احساس مي كردند ايران به دليل منابع انساني و طبيعي خود حاكم بلامنازع سازمان خواهد شد كما اينكه در غياب ايران عربستان اين نقش را بازي مي كرد. درهر صورت آنها پاسخ ايران مبني بر تشكيل سازمان منطقه اي را ندادند ولي همكاري هاي خوبي داشتند از طرفي نبايد فراموش كنيم كه اين درحالي است كه برخي از اين كشورها در همان ايام متولد شدند. روابط تهران با اين كشورها خوب بود ولي تسلط با ايران بود تا اينكه در سال 1979 با فروپاشي نظام شاهنشاهي در ايران اين كشورها از اين وضعيت نگران شدند. به هرحال اين كشورها ايران را تهديدي جديد براي خود به شمار آوردند به طوري كه از سال 1979 به بعد تهديدهاي تندروانه و مسائل افراطي گري را به ايران نسبت دادند و در چنين موقعيتي ايران تلاش كرد روابط خود را با اين كشورها بهبود بخشد كه تا حدي هم موفق بود ولي به هرحال يك كشور انقلابي مهمترين موضوعش مسائل داخلي است شايد ايران در آن سال ها به دلايل متعدد از جمله تغيير متوالي وزير امور خارجه كه در يك سال چهار وزير عوض شد روابطش به صورت مرتب مورد بازنگري قرار نگرفت و اين تصوير ايران به عنوان يك كشور ترسناك باعث تشكيل شوراي همكاري خليج فارس در سال 1981 شد، پس از آن اين كشورها قراردادهاي متعددي را با كشورهاي بزرگتر مثل آمريكا، فرانسه، انگليس و اتحاد جماهير شوروي بستند و اين تصوير تا سال 1990 ادامه داشت تا اينكه در هشت اوت 1990 اين تصوير در خليج فارس شكسته شد زماني كه نيروهاي عراقي اين بار نه به سمت ايران بلكه به سمت كويت حمله كردند و در عرض 4 ساعت يك كشور عربي به اصطلاح خود برادر را اشغال كردند و بعد به سمت عربستان سرازير شدند بنابراين وضعيت خليج فارس در ابتداي جنگ تحميلي يك وضعيتي بود كه همه كشورها از ابتكار عراق خشنود بودند، كشورهايي كه طرفدار واشنگتن بودند از موضوع گروگانگيري و شعار ضدآمريكايي انقلاب اسلامي ايران نگران بودند و به اين دليل از حمله خشنود شدند و آنهايي كه طرفدار شوروي بودند به صورتي ديگر خشنود بودند كشورهايي مثل ليبي، يمن جنوبي و عراق از اين حمله خوشحال بودند چون انقلاب ايران نشان داد اگر با واشنگتن و مركزيت آمريكا و نفوذ اين كشور در منطقه مخالف است به همين اندازه با نفوذ شوروي نيز مخالف است و ايران اين موضوع را در چند مرحله ثابت كرد يكي در سال 1971 بند 6 معاهده دوستي و مودت بين ايران و شوروي سوسياليستي روسيه كه ايران در فروردين 1358شمسي يا 1979 ميلادي توسط شوراي انقلاب آن را لغو كرد اين بند ناظر بر اين بود كه نيروهاي روسي هر لحظه احساس خطر كنند مي توانند بدون اجازه وارد ايران شدند، مورد بعد افغانستان بود كه امام صريحا به سفير اتحاد جماهير شوروي در ايران گفت كه ايران مخالف هرگونه تجاوز به افغانستان است و در طول جنگ هم چند بار برنامه هاي جاسوسي شوروي و سازمان كا گ ب در ايران كشف شد و چند بار شوروي از ايران خواست كه اين موارد اعلام نشود چون باعث مي شد شبكه هايي از جاسوسي شوروي در غرب هم لو رود و اتفاقا ايران هربار اين موارد را اعلام كرد. اين نفوذ به حدي بود كه فرماندهي نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران را جاسوس خود كرده بودند كه البته بعدها دستگير و اعدام شد. بنابراين شوروي نيز در جنگ متحد عراق بود و بايد گفت زماني كه جنگ آغاز شد ايران تنها بود و هيچ كشوري از ايران به دلايل مختلف گروگانگيري و غيره حمايت نمي كرد و حتي به ياد دارم زماني كه قرار بود فصلنامه اي درباره سياست خارجي ايران به چاپ برسانيم مدت ها جستجو مي كردم كه تنها يك مقاله خارجي درخصوص تجاوز عراق و مقصر بودن اين كشور پيدا كنم كه پس از حدود 6 ماه بالاخره يك موسسه اي در هلند به نام كلينگندال مقاله اي را به چاپ رسانيد كه نشان مي داد اين جنگ يك تجاوز آشكار از سوي عراق است.
- شما به موضع دولت هاي عرب اشاره كرديد و اينكه آنها از صدور انقلاب ايران وحشت داشتند آيا ملت هاي آنها نيز چنين موضعي داشتند؟
انقلاب ايران تحركات زيادي را در كشورهاي گوناگون اسلامي به ثمر رساند از جمله در فلسطين كه مقاومت فلسطينيان را تقويت كرد اما مساله اين است كه مردم كشورهاي اسلامي با انقلاب ايران خشنود شدند چرا كه آنرا نوعي بازگشت به خود مي ديدند نه بازگشت به غرب، ولي اندازه گيري اين اشتياق كار مشكلي است زيرا اكثر كشورهاي منطقه داراي حكومت هاي مطلقه و ديكتاتوري بودند و دركل منطقه حتي يك نمونه راي گيري وجود نداشت و مردم امكان ابراز نظرات خود را نداشتند ، با همه اين احوالات در مصر، بحرين، اردن، عربستان و ديگر جاها جرقه هايي ديده شد اما خيلي زود در اثر سركوب دولت هاي آنها از بين رفت.
- با همه مواردي كه به آنها اشاره كرديد از جمله اوضاع سياسي منطقه و موضع گيري كشورهاي عربي در برابر ايران و همراهي آنها با عراق فكر مي كنيد كه صدام به اهداف اوليه خود در جنگ نايل شد؟
اگر با تحليلي كه در ابتدا ارايه شد مبني بر اينكه عراق خواستار شكستن تنگناي بين المللي بود بخواهيم پاسخ دهيم بايد گفت عراق به اين هدف نرسيد و حتي در طول جنگ وضع عراق خراب تر شد زيرا ايران در جنگ استراتژي هايي را داشت كه بلافاصله در روز بعد از آغاز جنگ و حمله به فرودگاه مهرآباد ايران ترمينال هاي نفتي البكر و الاميه در شمال خليج فارس را درهم كوبيد و عراق دستش از خليج فارس از لحاظ دريايي كاملا كوتاه شد و تنها حملاتي را به كشتي هاي ايران مي كرد و اينكار را با موشك ها و هواپيماهايي كه از كشورهاي مختلف گرفته بود انجام مي داد. بخصوص يكي از مهمترين اين هواپيماها، هواپيماهايي بود كه فرانسه به نام "سوپراتاندارد" در اختيارعراق گذاشت اما از آنجايي كه اين هواپيما بسيار استراتژيك و پيچيده بود فرانسه آن را فقط به عراق، اجازه داد و عراق با همين هواپيما، كشتي هاي نفتي ايران را هدف مي گرفت، اما به نظر بنده عراق به اهداف ديگرش رسيد اول اينكه انقلاب ايران را درگير جنگي هشت ساله كرد و اكثر پتانسيل ايران را مصروف اين جنگ كرد، و اين توان در جلوگيري از شكست خرج شد تا مانع از اشغال خاك ايران شود. از طرفي حدود 200 هزار نفر از مردم ايران در اين جنگ به شهادت رسيدند كه اكثرا افرادي جوان و باهوش و بااستعداد بودند كه ممكن بود در آينده جزو نخبگان ايران شوند، نكته ديگر خود حضرت امام است كه شخصيتي چند بعدي و عارف بود امام يك فقيه مجاهد بود، جنگ باعث شد جنبه هاي عرفاني، علمي و معنوي امام خميني مغفول بماند چرا كه امام مشغول فرماندهي جنگ بود و اين موقعيت باعث شد مردم ايران نتوانند از ابعاد مختلف امام استفاده كنند و تنها بخشي كوچك از امام در اختيار ما قرارگرفت و سومين نكته اين است كه به هرحال انقلاب ايران داراي يك گشت آوريا ممنتوم خيلي قوي بود مثل اتومبيلي كه سرعت گرفته باشد و مي توانست مدت ها باهمان سرعت به حركت ادامه دهد درواقع مي توانستيم با روحيه انقلابي تحولي عظيم در بخش هاي مختلف جامعه ايجاد كنيم و درعين حال يك كشور نمونه از لحاظ توسعه شويم ولي همه اينها تحت الشعاع جنگ قرار گرفت و اداره جنگ جايگزين اين مسائل شد و اين از عوارضي است كه بر ايران وارد شد.
- و به عنوان سوال پاياني مي خواستم بپرسم كه با توجه به اينكه سازمان هاي بين المللي و منطقه اي از بعد از جنگ جهاني دوم نقش نسبتا تعيين كننده اي در تحولات بين المللي داشته اند فكر مي كنيد اين مجامع بين المللي تا چه حد برآغاز و پايان جنگ تاثيرگذار بودند و در كل عملكرد آنها را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
سازمان ها دو نوع هستند يكي سازمان ملل و دوم ديگر سازمان ها در سطح دنيا، شوراي امنيت سازمان ملل متحد از قبل از جنگ يكي دو قطعنامه داشت كه يكي ازمهمترين آنها مربوط به جريان گروگانگيري مي شد كه درخواست آزادي گروگان ها بدون هيچ قيد و شرطي را داشت لذا زماني كه جنگ آغاز شد همان روز اول بيانيه اي توسط رييس شوراي امنيت صادر شد ولي تا مدت ها موضوع جنگ ايران و عراق فراموش شد چراكه ايران خيلي دسترسي به شوراي امنيت نداشت و از آن طرف نيز شوراي امنيت به نوعي از ايران گله مند بود و كينه گذشته را داشت، بنابراين ما با شوراي امنيت تعامل آنچناني نداشتيم و اين بود تا بعد از يك سال كه ايران توانست خودش را دريابد و حصر آبادان را بشكند و از سوي ديگر خرمشهر را آزاد كند از اين به بعد شوراي امنيت به تدريج وارد شد تا اينكه در قطعنامه 598 ديپلمات هاي ايراني خيلي فعاليت كردند و با دبيركل سازمان ملل، معاونين و مشاوران او تعامل كردند تا چيزي به وجود آمد كه ايران هم قبول كرد، اما درمورد سازمان هاي ديگر بايد گفت دربرخي از آنها عراق خيلي نفوذ داشت، يوگسلاوي سابق و هند در آن سالها به صورت بسيار فعال در جنبش عدم تعهد حضور داشتند وعراق رابطه نزديكي با آنها ايجاد كرده بود و سعي مي كرد كه از طريق اين جنبش ايران را از لحاظ سياسي منزوي و محكوم كند، در اوايل تا حدودي موفق بود ولي با فعاليت هاي وزارت خارجه اين امر كمرنگ شد تا اينكه در اجلاس وزراي امور خارجه كشورهاي جنبش عدم تعهد كه در دهلي نو برگزار شد ايران توانست اجلاس سران را كه قرار بود در بغداد برگزار شود را لغو كند و اين موفقيتي بزرگ براي ايران بود.از سويي ديگر سازمان كنفرانس اسلامي نيز فعال بود و هياتي به رهبري ضياالحق از پاكستان به ايران آمد كه ياسر عرفات و روساي جمهور چند كشور هم در آن حضور داشتند و با امام ملاقات كردند. امام خميني (ره) به آنها فرمودند كه زماني اين جريانات پايان مي يابد كه اشغالگر عقب نشيني كند و بعد مذاكرات انجام شود. مجامع ديگري هم بود مثل شوراي همكاري خليج فارس يا اوپك و از اين قبيل ولي نظر ايران اين بود كه تا عنصر تجاوز رفع نشود همه اين موارد بي فايده است و از نظر بنده نيز اين حركت خوبي بود چرا كه صدام حساب ويژه اي كرده بود تا بعد از آنكه اراضي خوزستان و ايلام و برخي از استان هاي مرزي را گرفت به آتش بس تن دهد و بعد از آن با ايران مذاكرات طولاني كند چيزي كه از 1967 تا امروز در قضيه اعراب و اسراييل اتفاق افتاده است. ايران اين ترفند را اينگونه خنثي كرد كه هرگونه كار سياسي لزوما بايد با بازگشت به مرزهاي بين المللي همراه باشد.
- اگر در آخر سخني مانده بفرماييد ؟
خير، من از شما بخاطراحساس وظيفه در زمينه دفاع مقدس تشكر مي كنم و اميدوارم موفق باشيد.
گفتگو از سيد حامد حجت
پايان پيام
سه شنبه 2 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[مشاهده در: www.hayat.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]
-
گوناگون
پربازدیدترینها