تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836442170




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اسماعيليان و سلجوقيان


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اسماعيليان و سلجوقيان
اسماعيليان و سلجوقيان نویسنده : عزت الله نوذری تاریخ اجتماعی ایران از آغاز تا مشروطیت ( قسمت بیست و یکم )اسماعيليان نزارى (243) هنگامى نهضت خود را آغاز كردند كه هنوز قدرت سلجوقيان نسبتا دست نخورده بود، اما زمانى كه ملكشاه فوت نمود، سپاهيان سلجوقى بى آن كه هدفى داشته باشند، به ستيز با يكديگر برخاستند و در حالى كه اسماعيليان جنگاور در همان ايام در سراسر امپراتورى سلجوقى در پى تسخير قلاع بودند، روابط خود را با حكومت مصر قطع نموده و خود را در سرزمين هاى كوهستانى محدود كردند. آنان نظر به قلاع مناطق صعب العبور كوهستانى داشتند.مثل رودبار، سلسله جبال البرز و در جنوب درياى خزر، كويرهاى قهستان و يا سرحدات كوهستانى ميانه ى فارس و خوزستان . بعد از ملكشاه ، هر چه آشفتگى و نابسامانى دوران سلطنت بركيارق بيش تر مى شد نزاريان دامنه عملياتشان را به قلب قدرت سلجوقى نزديك تر مى ساختند (244).شايد هدف اسماعيليان ، براندازى امپراتورى سلجوقى نبود، بلكه ايجاد جامعه مجزايى بود تا به طور كلى ، در مقابل ساير مسلمين قد علم كنند.از قرار معلوم ، در همان ايام بود كه قتل عام بزرگ نزاريان در اصفهان صورت گرفت . اسماعيليان نه تنها به تسخير قلاع دور و نزديك مشغول بوده و امرا را به قتل مى رساندند، بلكه مستقيما در امور دولت سلجوقى دخالت مى كردند، حتى در نواحى اصفهان و گردكوه از كالاى تجارتى و محصول كشاورزى ماليات مى گرفتند. (245)در زمان كيا بزرگ اميد، جانشين حسن صباح ، جنگ با سلجوقيان همچنان با شدت بيش ترى ادامه داشت و اسماعيليان به صورت دولت پايدار با قلمرو فرمانروايى ثابت اما پراكنده به حيات خود ادامه مى دادند (246).انگيزه هاى اجتماعى نهضت اسماعيليان نزارى اساسى ترين انگيزه هاى اجتماعى نهضت اسماعيليان نزارى و علل بنيادى آن به شرح زير است :1 - تكامل روند فئوداليزم كه منجر به نيرو گرفتن فئودال ها در بهره كشى و تسلط بيش تر آنان در حاكميت سياسى شد. چنان كه خود راسا به جاى دولت با اسماعيليان جنگ و مقابله مى كردند.2 - رواج اقطاع دارى به وسيله رجال و سران نظامى و عوامل دولت سلجوقى كه عامل خودكامگى و هرج و مرج مالى و برهم خوردن سيستم مالياتى و خراج زمين هاى مزروعى و از بين رفتن مركزيت در حاكميت سياسى دولت بودند.3 - رشد نيروهاى مولد شهرى ، كه با رشد فئوداليسم تناقض داشت .4 - تشديد فقر و سيه روزى روستاييان كه هم به وسيله فئودال هاى خصوصى و اقطاع دارها كه براى آنان حاصلى جز زيان نبود.5 - القياد اسارت بار خرده مالكان ، به زنجير قدرت اقتصادى و سياسى فئودال ها و اقطاع دارها كه براى آنان ، حاصلى جز زيان نبود.6 - تسلط بى حد و حصر سلاطين جبار سلجوقى ، به وسيله فئودال ها و اشراف و فقهاى سنى براى سركوبى جنبش هاى دادخواهانه مردم كه به سراسر ايران كشيده شده بود.7 - افزايش قدرت و عظمت مذهب حاكم سنت و جماعت و فقها كه از پادشاهان و حكام و فئودالها در مقابل مردم ستمكش و غارت زده حمايت مى كردند چنان كه ناصرخسرو از عمل ضد مردمى آنان مى نالد و مى سرايد:اين قوم كه اين راه نمودند شما رازى آتش جاويد دليلان بشمارند اين رشوت خواران فقهااند شما راابليس ، فقيه است ، گر اين ها فقهااند 8 - نارضايت مندى زحمتكشان شهرها، پيشه وران ، اهل حرف و بازاريان كه از ستم و بيداد شحنه ها و شرطى ها و ديگر عوامل دولت و فئودال ها و اشراف رنج مى بردند.9- تضاد طبقاتى ، كه كينه را ميان مردم زحمتكش شهرها و روستاها با طبقه ى حكام و فئودال ها و اشراف روزبروز بيش تر مى نمود.10 - اختلاف ، ميان عناصر و گروه هاى مختلف طبقه ى حاكمه و شاهزادگان كه براى ربودن زمام دولت از دست هم ، پيوسته با يكديگر در رقابت و جنگ و ستيز بودند.11 - افتراق و مبارزه ى شديد ميان دو مرجع خلافت ، عباسى و فاطمى در بغداد و قاهره كه پيوسته براى نابودى يكديگر توطئه مى كردند.12 - افزايش ماليات و اخذ باج هاى سرانه به عناوين مختلف كه در زندگى اقتصادى مردم اثرى دردناك مى گذاشت .13 - آزار اقليت هاى دينى ، به شدتى كه به نوشته ى هاجسن ، آنان را براى دفاع از حقوق خود به حمايت اسماعيليان و سرانجام به جنگ دولت كشاند (247).پايگاه اجتماعى اسماعيليان نزارى ماهيت نهضت اسماعيليان پيش از آن كه ملى باشد، طبقاتى بود و انگيزش ‍ آن ، نه از عوامل اصلى ، بلكه عاملى سياسى بود كه پس از تعبير و تفسير مى توانست يك وسيله كمك كننده باشد.به تحقيق روشن است كه فئودال ها، اقطاع داران ، اشراف ، حكام جبار و فقيهان اجير و عامل دولت ، از مخالفان سرسخت آنان ، و رعيت هاى وابسته به زمين ، خرده مالكين روستا، پيشه وران و ديگر افراد شهرى ، از موافقان و حاميان نهضت اسماعيليه بودند. هاچسن در مورد تكيه ى اسماعيليان به طبقه ى فرودست با گلدزيهر و برنارد لوئيس هم عقيده است و مى نويسد:خطر اسماعيليان نزارى به مفهوم كلى آن ، يك نوع ناسازگارى با نظام موجود جامعه تلقى مى شد و اين آن چيزى بود كه پيش از هر چيز ديگر مايه ترس و از دست دادن منافع مسلم اقتصادى و مالى براى بزرگان اهل سنت (حكم فئودال ) مى شده ، همينطور متذكر مى گردد كه اسماعيليان توجه به كسانى كه مال و مكنتى نداشتند عرضه مى كردند و همواره به طبقات پايين مهربان و بخشنده بودند (248).برنارد لوئيس ، نيز مى نويسد: بيش تر پشتيبانان اسماعيليان از روستاها بودند، پايگاه اصلى اسماعيليان در قلعه ها و دژها بود و آنان وقتى مى توانستند كاملا موفق باشند كه از لحاظ پشتيبانى و نيز براى تجديد قوا، بر ساكنان روستاها و آبادى هاى اطراف آنان متكى باشند. نيروى پشتيبانى اسماعيليان در نواحى روستايى و كوهستانى به طور موثرتر به جنبش افتاده و هدايت مى شد؛ اما اين نيرو فقط محدود به اين نواحى نبود. اسماعيليان در شهرها نيز پيروانى داشتند كه اينان در موقع لزوم ، به مردانى كه از قلعه ها به شهرها گسيل مى شدند، با احتياط كمك مى كردند گاهى اين پشتيبانان شهرى در جاهايى مثل ؛ اصفهان و دمشق تا حدى نيرومند بودند كه آشكارا براى به چنگ آوردن قدرت حاكميت تلاش مى كردند.ترديد نيست كه بسيارى از رهبران و معلمان اسماعيلى ، از افراد شهرى تحصيلكرده بودند حسن صباح ، از رى بود و تحصيل دبيرى كرده بود، اين عطاش ، در شام ، طبيب بود، سنايى ، معلم و از خانواده سرشناس بصرى بود.بنابراين ، جنبش اسماعيليان ، عكس العمل نيازمندى هاى گروه هاى مختلفى بود، كه از استيلاى قدرت و نظام جدى سلجوقى و فئودال ها و اقطاع داران منسوب به ايشان زيان ديده بودند. از اين رو، هم طبقه ى مخلوع دهقانان ، حكم فرماى سابق و هم مردم ناراضى شهرها را شامل مى شد و باز نگرشى ديگر، اين كيش را نهضت عاميانه اى مى داند، كه از پيشه وران و مردمان فقير و مستمند شهرها و روستاييان نواحى كوهستانى تشكيل شده بود (249)به همين لحاظ، قواى اسماعيليان بر خلاف سپاهيان امراى سلجوقى ، حتى پس از شكست هاى شديد و سخت نيز از هم نمى پاشيد (250).روش هاى مبارزاتى اسماعيليان نزارى استراتژى يا هدف كلى اسماعيليان در مبارزه عبارت بود از: برانداختن دولت هاى متحد تركان سلجوقى و خلفاى عباسى بغداد، اضمحلال نظام حاكم فئودال و اقطاع دارى ، احياى نظام توليد دسته جمعى در جامعه ى قديمى آزاد كشاورزى ، دادن آزادى كار و كسب به پيشه وران ، صنعتكاران و بازاريان و در نهايت ، برقرارى حكومتى كه براى مردم حتى الامكان مطلوب و مبتنى بر عدالت باشد.اما تاكتيك يا روش مبارزاتى آنان ، در راه رسيدن به آن استراتژى و هدف كلى ، به قرار زير است (251):1 - (الف ) تسخير، قلعه هاى امن و دست نيافتنى موجود در نواحى حساس ، به روش هاى سياسى و اعمال نفوذ سازمانى و يا با نيرنگ ؛ و در صورت لزوم جنگ ، (ب )، ساختن قلعه ها در جاهاى مناسب ، به منظور تبديل آن ها به مراكز دعوت و پايگاه فعاليت ، چنان كه حسن صباح ، بزرگ اميد، حسين قايينى ، ابن عطاش ، ارجانى و ديگران كردند. (252)2 - تربيت داعى ها و فرستادن ايشان به شهرها و مراكز مهم اجتماعى ، جهت تبليغ و دعوت مردم .3 - افزايش و گسترش واحدهاى هر سازمان در هر بخش و تحكيم اساس و مبانى مخفى كارى و راز دارى .4 - به كارهاى حساس گماردن شخصيت هاى نهضت ، در ميان اطرافيان سلطان ، و جلب رجال و بلند پايگان كشورى از راه دعوت آنان يا به هر نحو ديگر.5 - دامن زدن به آتش جنگ و اختلاف ، بين وزرا و سلاطين و نيز ميان شاهزادگان سلجوقى .6 - برانگيختن مردم ستمديده در هر جا به شورش و توليد ناامنى و غارت حاجيان و متمكنان كه عقيده داشتند از خوردن خون مردم و بردن بهره ى كار زحمتكشان ، پروا و ثروتمند شده اند.7 - گسترش كشاورزى و بهبود دامدارى ، رونق دادن به فعاليت هاى اقتصادى و بيرون شهرها و مراكز زير فرمان خود تا قلعه ها از لحاظ مادى و ذخيره ى مواد غذايى ، در مواقع جنگ و محاصره براى سال ها تامين باشند.8 - تقويت بينه مالى جنبش با گرفتن عوارض و ماليات عادلانه ، از نواحى تحت فرمان خود و اخذ پيشكشى و باج هاى گران به تهديد و ارعاب از ثروتمندان و اشراف و فئودال ها كه بصورت امرى عادى درآمده بود.9- تحت فرمان داشتن جنگجويانى كارآمد و منضبط، تا در مواقع لزوم ، آماده دفاع از قلعه ها و دفع حملات لشكريان سلطان و ساير دشمنان باشند و در ضمن بتوانند، در جنگ ها و رويارويى هاى احتمالى موفق باشند.10 - ادامه ى انواع مبارزه و جنگ بى وقفه ، در دو جبهه ى ملى و طبقاتى ، يكى بر ضد دولت هاى متحد سلجوقى و خلفاى عباسى بغداد و ديگر بر ضد طبقه ممتاز و فئودال ها و اقطاع داران و ديگر بهره كشان .11 - ترورها و كشتن رجال سياسى دولتى و دينى و مخالفان دعوت اسماعيلى مثل وزرا، خلفا، حكام ، قضات و غيره .مراتب درجات و مسووليت هاى تشكيلاتى اسماعيليان بشرح زير بوده است :1 - پير اول يا پيشوا و امام ، كه در مركز سازمان ، مقام نمايندگى امام غايب و رهبرى اسماعيليه را بر عهده داشت .2 - روسا يا شيوخ جبل ، در سرزمين هاى مختلف ، مثل رهبران محلى قهستان ، ارجان (253)، شام و ...3 - حجتان ، كه سرپرستى سى تن مبلغ را به عهده داشتند.4 - داعيان ، مبلغان ، رسولان و نمايندگان سياسى ، كه يا به دستور پير اول از الموت ، و از مراكز فرمانروايى شيوخ جبل و داعى الدعاى محلى ، به ماموريت تبليغى و مذاكره فرستاده مى شدند.5 - رفقا يا داعيان درجه دوم كه به آنان ماذون مى گفتند.6 - فداييان و مجرمان خاص ، كه به مقام حزب شهادت رسيده و افتخار آمادگى دريافت ابلاغ ترور دشمنان را داشتند.7 - پاسداران راه ها و گردنه ها و پيرامون دژها.8 - مستحبيان يا نومريدان مبتدى ، كه براى هرگونه فعاليت سربازى در پايين ترين سطح هرم سازمان آماده بود و دوره ى آموزش ، آيين نامه و نظامنامه و اصول و مقدمات دانستنى ها و مبانى عقيدتى اسماعيليان را مى آموختند.250 سال موجوديت نهضت اسماعيليان نزارى ، دورانى بود بس طولانى كه توانستند در طى آن تنها با نيروى اراده و ايمان به طور شگفت آورى ، در زير سركوب ، شكنجه و كشتار، پايدارى كنند و دوام بياورند از اواخر قرن ششم و نيمه اول قرن هفتم ، ظهور آثار انحطاط، در كليه ى شئون اجتماعى گريبانگير سران نهضت اسماعيليان هم شد؛ چنان كه آن ها نيز دچار فئودال زدگى و اشراف منشى گرديدند. از اين رو نهضت آنان رو به سستى و كاستى نهاد، تا جايى كه نتوانست در برابر فشار دشمنان سرسخت خود مقاومت نمايد و با وجود قلاع تسخيرناپذير و نيروهاى سازمان يافته و حاكميت پنهانى اسرار آميزش ، سرانجام در برابر دومين يورش بزرگ مغولان در برابر هلاكوخان مغول تاب نياورده و از هم متلاشى شد.علل انقراض دولت سلجوقيان سلجوقيان قادر نبودند، براى مدت مديدى كشورها و نواحى اى را كه روابط اقتصادى ميان آنان سست بوده و از نژادهاى مختلف تشكيل شده بودند، متحد سازند و علاوه بر آن ، نمى توانستند جريان طبيعى پراكندگى و پاشيدگى فئودالى را متوقف كنند.چنان كه در عهد طغرل بيك ، قلمرو مستقل سلجوقيان در كرمان تاسيس ‍ شد (سال 1041 م ) كه بازماندگان قاورد، برادرزاده ى طغرل ، بر آن حكومت مى كردند.جز آن اعقاب قتلمش ، عموزاده طغرل بيك در ناحيه آسياى صغير، حكومت سلجوقيان روم را مستقر ساختند (1077 - 1307 م ) 470 ه .اساس تشنج و اضمحلال حكومت سلجوقيان به زمان فوت ملكشاه بر مى گردد.مرگ ملكشاه ، جنگ خانگى شديدى را به خاطر به دست گرفتن قدرت ، ميان اعضاى خاندان سلطنتى برانگيخت . (254)ستم و بيداد در دوره اول سلجوقيان كه نظام فئودالى در اثر درآميخته شدن با شيوه توليد شبانى و سنت هاى آن تبيين گشته بود، اندك بود و بعدها رفته رفته با گذشت روزگار ابعاد آن گسترش بيش تر يافت ، تا به حد معمول و بالاخره حداكثر خود رسيد.از ديگر عوامل انقراض سلجوقيان ، برهم خوردن رابطه پادشاهان با بزرگ وزيران خود بود. البته علت آن بود كه بزرگ وزيران در طى مدت زمامدارى و دولتگردانى خود داراى املاك ، اموال و ثروت فراوان مى شدند و اقوام و كسان آنان نيز از دولت او، هر يك به نوبه ى خود به نعمت رايگان و اقطاعات و موقعيت ممتاز مى رسيدند، كه البته اين امر، به اقتضاى وضع نظام فئودالى ، از راه بهره كشى شديد زحمت كشان روستاها، اخاذى هايى به شيوه هاى مختلف در ديوان ها، سودهاى كلان ، از معاملات بازرگانى بى بند و بار، موسسات دلالى ، توزيع مقاطعه و اقطاع وابسته به دولت در شهرها به دست مى آمد، اين قاعده عموميت داشت و پادشاه كه مى دانست اين اموال و املاك ، از چه راه هايى فراهم شده است ، براى آن حرمت قايل نمى شد. (255)در موقع مقتضى ، وزير بزرگ را به بهانه يى عزل و زندانى كرده يا مى كشت و دارايى او و خويشانش را به سود خود مصادره و ضبط مى كرد در حالى كه خود او و اطرافيان و وابستگانش از همان قاعده يى كه وزير بزرگ براى انبار كردن مال و ثروت و تملك املاك وسيع براى خود و كشاكش در مدت زمامدارى در پيش گرفته بود، همچنان پيروى مى كردند.افزايش قدرت فئودال ها، در اواخر دولت ملكشاه و مخالفت خواجه نظام الملك و سياست تمركزى قدرت او، در تضاد با منافع فئودال ها قرار گرفت با مرگ او، مهم ترين مغز متفكر سلجوقيان از بين رفت . لذا همين عامل ، در ضعف حكومت سلجوقيان تاثير گذاشت .جنگ ميان پسران ملكشاه جنگ هاى طولانى و فرساينده قساوت و مردم كشى را دامن زد.در زمان بركيارق ، به جان و مال مردم تعرض گرديد، به طورى كه مردم سراسر ايران ، آرزوى زوال آنان را مى كردند.جنگ بين برادران - بركيارق و محمود و سپس محمد برادر ديگر - گسترش ‍ فساد بسيار، چه بسيار خاندان ها را برانداخت و اموال آنان غارت شد خون ها ريخته ، شهرها ويران ، روستاها سوزانده شد و بسيارى از مردم آواره گشتند. اين جنگ هاى خانگى ، بيش از بيست سال ، بين برادران به درازا كشيد يكى ديگر از تضعيف حكومت سلجوقيان ، رشد و گرايش به خرافات در درون حكومت بود كه قابل بررسى و توجه است .ابوالمحاسن ، وزير ملكشاه مبالغ زيادى خرج كيمياگرى كرد. وى شخصى كيمياگر را به استخدام گرفته بود و براى او كار مى كرد.ستم سلجوقيان ، در زمان سلطان محمد، به جايى كشيد كه مردم سمرقند به سركردگى قدرخان جبرئيل قيام كردند. اين قدرخان ، چنان كه ابن اثير مى نويسد: يكصد هزار جنگجو از مسلمان و كافر گرد آورد و بر خراسان چيره شد و سپس ، قصد قلمرو سنجر كرد.نيال كارگزار بركيارق تمام مردم شهرها را مورد ستم و بيدادگرى قرار داد و اموال آنان را مصادره كرد و دست كارگزارانش را در زدن ، كشتن مردم و باجگيرى از آنان آزاد گذاشت .از ديگر علل اضمحلال سلجوقيان ، بى اعتنايى آنان به اساس دادگرى و عدل ، و تكيه بر اسباب و افزار جنگى و افزايش هر چه بيش تر افراد ارتش ‍ بود كه از هيچ راه جز به قيمت تباه كردن معاش مردم ميسر نمى گشت.دولت هاى كوچك سلجوقيان ( اتابكان ) نخستين تجزيه هاى دولت در دوران سلجوقيان ، پس از مرگ ملكشاه ، بين چهار پسر او، بركيارق ، محمد، سنجر و محمود پديد آمد. اين تجزيه ، در نتيجه ادامه و رشد رسم اقطاع دارى در قالب نظام فئودالى و طمع شاهزادگانى كه هر كدام دعوى قدرت داشتند و بخشى از مملكت را اقطاع سلطنتى خود مى دانستند. هم چنين ، در اثر بى كفايتى آنان در اداره سرزمين پهناور ايران ، هر يك از سلاطين بخش هاى تجزيه شده ، به تبعيت از قاعده اقطاع بخشى ، هر بار، پاره يى از قلمرو خود را به اقطاع به شاهزاده يى از نسل خود مى سپرد و يكى از معتبرترين سرداران را هم مامور خدمت و تربيت او مى نمود.اين سردار كه عنوان مربى يا لله ى آن شاهزاده را داشت ، ضمنا قلمرو اقطاعى مربوط به او را هم اداره مى كرد، اتابك ، يعنى پدر بزرگ خوانده مى شد.اتابك ، پس از به سلطنت رسيدن آن شاهزاده به عنوان حاكم ، همچنان اقطاع در آن بخش از كشور باقى مى ماند و چون على الرسم ، هر مقام و منصبى مى توانست موروثى باشد، اين حق نيز از او به فرزند ارشدش به ارث مى رسيد و پس از طى دوره اى ، از لحاظ اجتماعى موقعيت خود را تثبيت مى نمود و خود آن اتابك با فرزندش ، آن بخش را مستقل از حكومت مركزى اعلام و قلمرو اتابكى خود مى خواند.پيدايش اتابكان فارس ، آذربايجان ، لرستان از يكسو، و دولت هاى كوچك سلجوقى در عراق مركزى ، كرمان از ديگر سو، و علاوه بر اين ها، دولت غزنويان در خاور هرات و خوارزمشاهيان در سرزمين باستانى خوارزم و خودسرى و اعلام استقلال خليفه هاى بغداد، يكى ديگر از بزرگ ترين تجزيه هاى دولتى را در تاريخ كشور ايران پديد آوردند.پی نوشت ها :242- ديوانسالارى در عهد سلجوقى ، ص 51 به بعد.243- اسماعيليان در تاريخ ، ص 266مذهب اسماعيليه يكى از شعب مذهب شيعه است . منشاء اين مذهب از نام اسماعيل يكى از پسران امام جعفر صادق (ع ) ماخوذ است . اسماعيل چند سال پيش از پدر بزرگوارش و در زمان خلافت منصور عباسى درگذشت و پس از رحلت امام صادق (ع ) در سال 146 ه . 155 م گروهى از پيروان آن حضرت كه مواضع افراطى - انقلابى داشتند از ساير شيعيان جدا شدند. آنان امامت را حق محمد فرزند ارشد اسماعيل دانستند و فرقه مستقل جديدى را به نام مباركيه بنيان نهادند كه بعدا به اسماعيليه معروفيت يافت . محمد بن اسماعيل ، هفتمين و آخرين امام اسماعيليان نخستين بود كه پيروانش مرگش را انكار مى كردند در انتظار رجعت او به عنوان امام قائم و مهدى منتظر و ههم چنين هفتمين و آخرين ناطق (پيغمبر) شارع بودند. در سال 286 ه .ق يكى از رهبران بعدى فرقه اسماعيليه بنام عبيدالله المهدى كه در سال 297 خلافت فاطميان را در آفريقيه تاسيس كرد، بالاخره به عنوان يازدهمين امام مورد پذيرش اكثر اسماعيليان قرار گرفت .اسماعيليان فاطمى ، خلفاى فاطمى را به عنوان ائمه خود پذيرفته بودند و دوره (ستر) در دوره ى بين محمد بن اسماعيل و تاسيس خلافت فاطميان ، رهبرى اسماعيليان در دست سه امام مستور از اعقاب امام صادق (ع ) قرار داشته است .بعد از مرگ المستنصربالله فاطمى ، متوفى 487 ه 1094 م كه نص پدر ب راو رفته بود به عنوان امام خود را بعد از المستنصر شناختند و امامت المستعلى برادر كوچك تر نزار را كه توسط وزير قدرتمند فاطمى ، افضل بن بدرالحمالى به تخت نشانده شده بود مردود دانستند. دعوت و دولت جديدى در ايران به رهبرى حسن صباح پايه گذارى كردند و به زودى نزاريان ، شام را نيز تحت پوشش رهبرى خود درآوردند.نشر دانش ، سال پنجم ، شماره پنج مرداد و شهريور 1364، مقاله دكتر فرهاد دفترى در نقد اسماعيليان ، در تاريخ . هم چنين در شرح و حال حسن صباح و چگونگى به قدرت رسيدن او نگاه كنيد به كتاب تاريخ حبيب السير، ج 2، ص 460 - 461244- فرقه اسماعيليه ، چاپ دوم ، ص 177 - 183245- تاريخ اسماعيليه ، ص 89 و اشارات اساطير246- جامع التواريخ براى اطلاع بيش تر به كتاب زبده التواريخ ، ص 134 به بعد.247- روند نهضت هاى ملى اسلامى در ايران ، ص 509248- فرقه اسماعيليه ، ص 211249- تاريخ اسماعيليان ، ص 84250- روند نهضت هاى ملى و اسلامى در ايران ، ص 511251- روند نهضت هاى ملى و اسلامى در ايران ، ص 527252- دولت اسماعيليه (نزاريان ايران ) ص 280253- معرب ارگان شهرى بزرگ بود كه نخل و زيتون و آب فراوان داشت . بين آن تا شيراز، 60 فرسنگ و تا سوق الاهواز نيز، 60 فرسنگ بوده است . فرهنگ معين ، ج 5. - و.254- تاريخ ايران از دوران باستان تا پايان سده هجدهم ميلادى ، ص 273255- ساخت دولت در ايران ، ص 664ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : sm1372 /ن





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 457]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن