تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 25 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):روزه سپر آتش (جهنم) است. «يعنى بواسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815807304




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تاريخ جامع ايران در زمان مادها (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تاريخ جامع ايران در زمان مادها (2)
تاريخ جامع ايران در زمان مادها (2) تهيه كننده : محمود كريمي شروداني منبع : راسخون تبعید دیائوکو به سوریه و شورش خارخار ایالت های «کیشه سو» و «خارخار» که توسط سارگون دوّم تسخیر گشتند (۷۱۶ ق.م) به احتمال قوی بخش مهمی از سرزمینی را که دیائوکو به ظاهر از سوی ماننا در آنجا حکومت می کرد، از آن جدا ساخته و به خود ملحق ساختند. آن گاه معلوم شد پادشاه ماننا که خود مطیع آشوریان است نمی تواند تکیه گاه و مدافع دولت دیااوکو باشد. «روسای یکم» پادشاه اورارتو بوسیله پیک های خویش این نکته را به دیائوکو گوشزد می کرد. روسا در آن زمان علیه «اولوسونو» شاه ماننا به عملیات جنگی دست زد و این اقدامی بود تنبیهی و انتقامی در برابر طرفداری اولّوسونو از دولت آشور. سالنامه های «سارگون دوم» می گوید که روسا در سال ۷۱۵ ق.م، ۲۲ دژ ماننا را تصرف کرد و دیائوکو را تشویق نمود که از ماننا جدا شود و حتی دیااوکو پسر خود را به عنوان گروگان و نماینده خویش نزد «روسا» پادشاه اورارتو فرستاد. سارگن دوّم در همان سال نه تنها دژهای مزبور را از اورارتو پس گرفت بلکه به طور مستقیم به آشور ملحق ساخت و سپس، علیه «دیااوکو» لشکر کشید و وی را با خانواده اش اسیر کرد و به هامات (یا حمات) در سوریه تبعید نمود. سارگن سپس به منظور رویارویی با قدرت اورارتو، تاخت و تاز به بخش پایینی قزل اوزن را ادامه داد و وارد «آندیا» گشت. این محل تحت تصرف شخصی به نام «تلوسینا» بود که دست کم از سال ۷۱۹ ق.م متحد روسا بشمار می رفت و یکی از افرادی بود که به یاری «باگداتو» فرمانروای «اوئیش دیش» و «متاتی» فرمانروای «زیکرتو»، در توطئه قتل «آزا» فرزند پادشاه پیشین ماننا شرکت جست. سارگن دوّم از این ناحیه ۴.۲۰۰ اسیر و تعداد زیادی دام به دست آورد. در آن هنگام شورش بزرگی در ایالت «خارخار» که به تازگی فرمانبردار شده بود وقوع یافت. شورش مزبور به ظاهر کار اتحادیه قبایل ماد بود و به احتمال از «الی پی» به شورشیان کمک می رسید و به ایالات همسایه از جمله «بیت همبان» و «نامار» نیز سرایت کرد. سارگُن دوّم از نواحی «بیت سانگی بوتو»، «اورُ-یاکا»، «سیگریس» و «ساپاردا» در شما شورشیان نام می برد. لشکریان آشور علیه شورشیان دست به اقدام زدند و توانستند چند دژ را در سرزمین رودک بالا و پایین اشغال کنند و از آن جمله بود چهار دژ «کیشِشلو»، «کیندائو»، «آنزاری» و «بیت باگای» که توسط پادگان های دائمی آشوری اشغال شدند. به طوری که در سالنامه ها گفته شده است، دژ «خارخار» «بمنظور مطیع ساختن ماد» سخت مستحکم شده بود. در ایالت «بیت همبان»، دژ «کی-میرا» به تصرف آشوریان درآمد و بیش از ۲۵۳۰ نفر را به اسارت بردند. اما سارگون نتوانست سرزمین هایی را که تسخیر کرده بود همچون دیگر ایالات به زیر فرمان خویش درآورد و فرمانروایان محلی در املاک خویش باقی ماندند و تنها به پرداخت خراجی متعهد شدند. نفوذ کامل آشوریان تنها در نقاطی حکمفرما بود که دژهای آنان بر آن ناظر بودند و مردم محل را تبعید کرده به جایشان، ساکنان کشورهای دیگر (به ویژه سوریه و فلسطین) را ساکن ساخته بودند. اما در پیرامون این نقاط، اهالی ماد و گوتی تحت فرمان فرمانروایان پیشین و سران قبایل خویش بودند. در آغاز سده هفتم قبل از میلاد در سرزمین ماد بیش از پنج ایالت آشوری وجود داشت. یکی از این ایالات تازه آشوری، «ساپاردا» بود که پیش از آن جزو «خارخار» بود و دو ایالت دیگر، «مادای» و «بیت کاری» بودند که یا از ایالت «خارخار» و یا از «کیشه سو» تجزیه گشته بودند. «مادای» همان سرزمین پیشین دیائوکو - در جنوب میانه کنونی - و «بیت کاری» (خانه مهاجران) در ناحیه همدان کنونی بودند. از متون آشوری به روشنی دانسته می شود که پایه قدرت آشوریان در این ایالت بسیار سست بود و مجبور بودند برای نگاهداری آن، همواره سلاح به دست باشند. وضع اتحادیه قبایل ماد در پایان سده هشتم ق.م وضع سرزمین اتحادیه قبایل ماد در پایان سده هشتم ق.م (پس از سال ۷۰۰ ق.م) بسیار بد بود. بخشی بزرگی از ماد مرکزی (بخش بالای دره قزل اوزن و ناحیه همدان تا قزوین کنونی) را آشوریان جزو پادشاهی خویش ساخته و به چند ایالت بخش بندی کرده بودند. این ایالات عبارت بودند از: زاموآ (شمال سلیمانیه کنونی)پارسوآ (ناحیه بالای دیاله و دژی داشت به نام نیکور)کیشه سو (که دژی داشت به همان نام)مادای (در پایین کیشه سو و در مسیر قزل اوزن و در گذشته دیائوکو بر آن پادشاهی می کرد)ساپاردا (که پیش از آن بخشی از ناحیه خارخار بود و به احتمال در جنوب خط زنجان تا قزوین قرار داشت)خارخار (که مرکز آن دژی بود به همین نام و در غرب همدان کنونی واقع بود)، «بیت کاری» (همدان کنونی)آراپخا (که مرکز آن دژ آراپخا بود - کرکوک کنونی - و در گذشته بخشی از نامار بود در در ناحیه جنوب خاوری دره دیاله قرار داشت)بیت همبان (در باختر کرمانشاه کنونی)با این حال به جز نواحی زاموآ و پارسوآ و آراپخا که آشوریان در آنجا بطور کامل استوار شده بودند، قدرت آشوریان در نواحی دیگر ماد به نسبت ضعیف بود. فرمانروایی ایشان بسته به چند دژ بود که توسط سوریان و فلسطینیان و بابلیان ) دژهای الن زاش، خارخار، کیشه سو و ...) مسکون گشته بودند و در پیرامون دژها - در همه جا - قدرت واقعی در دست پیشوایان و «خداوندان دهکده ها» - که بیشترشان به عشیره ها و خاندان های پیشین پیشوایان وابسته بودند قرار داشت و آشوریان تنها به زور سلاح و لشکرکشی می توانستند از مردم مالیات دریافت کنند. در جنوب نواحی که مطیع آشور گشته بودند، «الّی-پی» (در کرمانشاه کنونی) قرار داشت که پادشاهی کوچکی بود نیمه مستقل، و به حکومت عیلام تمایل داشت. در خاور نواحی تسخیر شده بدست آشور، سرزمین اتحادیه قبایل ماد که پیشوایانی به نام «خداوندان دهکده ها» داشتند و به تسخیر آشور درنیامده بودند قرار داشت. بخش قابل ملاحظه ای از این سرزمین را صحرانشینانی که اسب می پروراندند (آشوریان اینان را «آریبی»های مشرق یا آریاهای مشرق می نامیدند) و بر روی هم از لحاظ اقتصادی به مراتب از نواحی باختری عقب تر بودند اشغال کرده بودند. جریان قیام «خشتریته» و تأسیس پادشاهی مستقل ماد ورود سکاها به سرزمین ماد و اتحاد ایشان با حکومت ماننا، تا اندازه ای از نفوذ آشور در سرزمین های مادی کاست. سکاها برای مادها که آماده پایداری در برابر آشور بودند متحدان طبیعی به شمار می رفتند. بویژه آنکه مانناییان نیز با سکاها همراه بودند. مدارکی موجود است که عیلام نیز حاضر به یاری با قیام کنندگان بود. بنابراین می توان گفت که همه اقوام ساکن آن سرزمین های پهناور، از رود کورا تا خلیج فارس، جبهه واحدی تشکیل داده آماده خروج علیه یوغ منفور آشور بودند. به احتمال قوی قیام مادی ها در پیرامون نوروز آشوری - ماه نیسان (فروردین) سال ۶۷۳ ق.م رخ داد. «خشتریتی» خداوند ده «کارکاشی» (بیت کاری) رهبر و الهام بخش آن بود. او موفق به جلب یاری «مامی تیارشو» خداوند ده ایالت مادای و «دوساننی» خداوند ده ایالت ساپاردا شد (آشوریان رهبران ایالت های مادی را خداوندان دهکده ها می خواندند که برگردان واژه «دَهیو-پَتی» مادی است). هر یک از این سه تن، پیشوای ساکنان محلی یکی از سه ایالت آشور (بیت کاری، مادای و ساپاردا) بودند. آشوریان در سال های گذشته این سه ایالت را تسخیر به امپراتوری خود ملحق نموده بودند) و به احتمال قوی، «خشتریتی» به طور رسمی به سمت پیشوای نظامی اتحادیه قبایل ماد برگزیده شد؛ اما این گزینش در مدارک آشور بازتاب نیافته زیرا که آشوریان به طبع سمت وی را رسمی نمی دانستند. در نوشته های اسرحدون، جنگ با خشتریتی در بیانیه ای بسیار مبهم بازتاب یافته است: «من کشور باراکنا، دشمن محتال، و ساکنان [کشور] تیلاشوری که نامش در دهان مردم مخرانو است، پایمال کردم».از اینجا دانسته می شود که صحنه اصلی عملیات جنگی ناحیه جنوب همدان کنونی بوده است. چون هر سه پیشوا در زمان واحد وارد عمل شدند و با پادشاهی سکا به رهبری «ایشپاکای» و پادشاهی ماننا به رهبری «آخسری» متحد بودند، قیام کنندگان توانستند در آن واحد، در چند جبهه به پیکار بپردازند. قیام به سرعت آتشی گسترش یافت و چیزی نگذشت که از حدود سه ایالت آغازین تجاوز کرد. در آغاز ماه ایار (اردیبهشت) لشکریان خشتریتی وارد ایالت همسایه خود «کیشه سو» شدند و دژ اصلی آن سرزمین را محاصره کردند. در همان زمان، دژهای دیگر آشور در معرض خطر بودند. در تاریخ ۴ ایار (اردیبهشت) دژ «سیبار» در ناحیه زنجان کنونی از سوی لشکریان متحدین محاصره شد. در روز ۶ ایار (اردیبهشت) دژ «اوشیشا» مورد محاصره قرار گرفت. این که مادی ها توانسته بودند دژهای آشوری را محاصره کنند نه تنها روش جنگی تازه ایشان را نشان می دهد، بلکه گواه انقلاب کاملی است که در زمینه استراتژی و فن های جنگی صورت گرفته بود. اینان، که مراکز مهم اداری آشور - مانند دژ کیشه سو - را محاصره می کردند، همان هایی که به محض نزدیک شدن ارتش متجاوز آشوری دهکده های خویش را رها کرده به کوه ها پناه می بردند نبودند. به طور مسلم در آن زمان، اثر تجربه هایی که ماد ها در طی سال های دراز از جنگ با آشوریان به دست آوردن بودند، نمایان گردید. گذشته از این، خشتریتی - به احتمال - به متحدان صحرانشین خویش (سکاها) و تاکتیک ویژه ایشان یعنی تیراندازی در حال سوارکاری و جنگ و گریز پشت گرمی داشت. در روز دهم ماه ایار (اردیبهشت) آشوریان درنظر داشتند از «گردنه ساپاردا» گذشته و دژ «کیلمان» را تسخیر سازند و از آن دژ چون پایگاهی نظامی برای حمله آتی استفاده کنند؛ اما گویا لشکرکشی آشور با موفقیت همراه نگشت. تا روز ۲۵ ماه سیمان (خرداد) شورشیان دژهای «بیت همبان» و «سی سیرتو» (دژ خارخاریان در مرز عیلام) را تهدید کردند. به ظاهر قیام کنندگان به دره دیاله رسیده بودند. در آن زمان، آشور سراسر سرزمین ماد را که در تصرف داشت، به استثنای زاموآ و پارسوآ - از دست داده بود. در پارسوآ نیز اوضاع آرام نبود. «نابوریمانی» رئیس ایالت پارسوآ در نامه ای به شاه گزارش می دهد که مانناییان، افراد قبیله «زالیتپیان» را هنگامی که تعدادی اسب به عنوان خراج به «نیکور» (تختگاه پارسوآ) آورده بودند، دستگیر کردند. گویا چهار تن از آنان به نیکور گریخته و رئیس ایالت پارسوآ را از این رویداد آگاه ساخته بودند. نابوریمانی از شاه درخواست می کرد که جنگاورانی از نگهبانان شخصی خویش را برای بازجویی از گریختگان بفرستند. وضع به حال آشور فوق العاده نامساعد بود و بخصوص از پشت سر - در فنقیه - رویداد های تشویش انگیزی در شرف رخ دادن بود و جنگ با مصر هنوز پایان نیافته بود. گذشته از آن، به ظاهر بر اثر رویدادهای ماد، اعتراض های اجتماعی توده مردم در خاک اصلی آشور نیز بالاگرفته بود زیرا اسرحدون پیش از جنگ با ماد ناچار به ناحیه جلگه ای پشته ارمنستان (یعنی شوبریا) لشکر کشید تا عده زیادی از بردگان و کشاورزان فراری را که از سرزمین آشور به آنجا گریخته بودند دستگیر کند. شکی نیست که عده ای از اینان به ماد گریخته بودند زیرا در آنجا از دست دسته های تنبیهی آشور به دور بودند. از جریان رویدادهای ماد در نیمه دوم سال ۶۷۳ ق.م آگاهی نداریم اما به ظاهر در وضع آشوریان بهبود محسوسی پدید نیامده بود. در آغاز سال ۶۷۲ ق.م ایشان می کوشیدند تا با خشتریتی وارد گفتگو شوند. در ضمن آشوریان می کوشیدند تا در میان متحدان تخم نفاق بپراکنند و بدین منظور با هر یک از آنان جداگانه مذاکره می کردند. چندین پیک به نزد پیشوای شورشیان (خشریتی) فرستاده شد. وضع سکاها پیچیده شد زیرا «ایشپاکای» (به ظاهر نخستین پیشوای سکاها) در جنگ کشته شد. دانسته نشده که این رویداد در چه تاریخی رخ داد. منابع آشوری پادشاه تازه سکاییان را «پارتاتوآ» (پروتوتی) می دانند و به صراحت از وی با عنوان «پادشاه سکا» نام می برند حال آن که در مورد نیای وی، تنها به یادآوری «ایشپاکای سکایی» بسنده می کردند. «پارتاتوآ» به پیشنهاد آشوریان وارد مذاکره شد و ازدواج با دختر اسرحدون را بهای دوستی و اتحاد خویش با آشور قرار داد و از آن تاریخ به بعد پادشاهی سکا، متحد وفادار آشور گشت. به ظاهر پارتاتوآ نیز به سرنوشت سرشناسان عشیرتی گوتی دچار شد. سرنوشتی که گهگاه دامن گیر سران باشخصیت قبایلی که در درجه عالی سازمان جماعت بدوی بودند گشته بود؛ به این معنی که فریفته سود آسان شده به جای اینکه با منافع توده مردم دم ساز شوند، پیرو منافع برده داران - که در این مورد ویژه دولت آشور نماینده ایشان بود - گشت و برخلاف منافع واقعی خویش و اقوام متحد، به قیام خیانت کرد و به سوی متجاوزان آشوری رفت و به ایشان پیوست. موفقیت قیام بر اثر رفتن پارتاتوآ ناتمام ماند. آشوریان ایالات «کیشه سو»، «خارخار» و «بیت همبان» را نگاه داشتند، اما قیام در کانون آغازین خود - یعنی ایالات بیت کاری، مادای، و ساپاردا - با موفقیت کامل همراه شد و قدرت آشور در آنجا سرنگون گشت. منابع تاریخی بعد از آن تاریخ از آن سه ایالت با عنوان «پادشاهی مستقل ماد» یاد می کنند که خود زاده قیام سال ۶۷۳ ق.م بود. در یکی از نامه های بایگانی سلطنتی آشور که تاریخ آن بین سال های ۶۷۲ و ۶۶۹ ق.م است، نام پادشاهی ماد نیز مانند اورارتو و خوبوشکیه و ماننا، به منزله کشوری مستقل یاد شده است. اما در این پادشاهی نوین چه کسی حکومت می کرد؟ سرنوشت سه متحد - یعنی «خشتریتی» و «مامی تیارشو» و «دوسانی» چه بود؟ درست آن است که نام آشوری «خشتریتی» و نام مادی «خشتریته» را که در سنگ نبشته داریوش یکم در بیستون آمده است یکی بدانیم و اگر به سخن هرودوت اعتماد کنیم، وی پسر ( و یا نواده) دیائوکو بوده است. اما ایالتی که وی بر آن فرمان می راند «بیت کاری» بود و همان جایی که بود که بعدها تختگاه پادشاهی ماد (هنگمتنه یا هگمتانه؛ به یونانی اکباتانا) شد. اما خاکی که دیائوکو بر آن فرمان می راند در نقطه ای از دره قزل اوزن و نزدیک به میانه کنونی قرار داشت که بعدها «مامی تیارشو» به فرمانروایی بر آنجا دست پیدا کرد. پاسخ این پرسش دانسته نشده است. شاید آشوریان خود به عمد خشتریته را در «بیت کاری» گمارده باشند تا از نقطه ای که به اصطلاح نفوذ و ریشه محلی داشته است، دورش کرده باشند. این نکته را هم باید در نظر گرفت که خشتریته - پسر یا نوه دیائوکو - به احتمال قوی در خاک آشور تربیت یافته بود زیرا دیائوکو با خانواده خویش به درون سرزمین آشور تبعید شده بود و شاید به همین دلیل است که خشتریته با فن محاصره آشوریان که جز ایشان کسی از آن آگاه نبود آشنا بود. آشوریان به احتمال بر این باور بودند که جوان مادی که دست پرورده دولت ایشان است - مانند بسیاری از دیگر دست پروردگان ایشان که به سمت شاهکان و پیشوایان بر قبایل و پادشاهی ها فرمانروا و دست نشانده ایشان بودند - سیاستی را دنبال خواهد کرد که به سود آشور باشد. شاید هم خشتریته تنها از نوادگان دیائوکو نبوده بلکه «مامی تیارشو» نیز جزو بازماندگان وی شمرده می شده است و هر یک از این دو بر بخشی از متصرفات پیشین او متمکن بودند. بی شک «خشتریته» نامی آریایی است. ممکن است «مامی تیارشو» نیز نامی آریایی باشد. برای نام «دوساننی» هیچ ریشه هندو-اروپایی مناسبی دیده نشده است. اما از این ریشه ها نمی توان با اطمینان درباره تعلق قومی این اشخاص سخن گفت چرا که زبان مادی آریایی به ظاهر زبان مشترک قبایل ماد بوده و پیدایش سکاها به احتمال وضع آن زبان را بیش از پیش استوار ساخت زیرا به تقریب، بدون تردید می توان گفت که سکاها آن زبان را به آسانی می فهمیدند و گذشته از این، به احتمال نقوذ مغان و کیش ایشان در سراسر خاک ماد در همین دوران گسترش یافت زیرا زبان مغان، آریایی بود. این موفقیت درخشان خشتریته که توانست مهمترین نواحی ماد را از زیر یوغ آشور نجات دهد و دولت واحد خودی پایه گذاری کند - یعنی آن آرمانی که ماد ها در ظرف یکصد سال نتوانسته بودند آن را به اجرا برسانند - به طور مسلم بر اثر هواداری توده مردم از نهضتی بود که وی رهبری آن را داشت و توده مردم آزاد ماد از وی پشتیبانی کردند. از سرنوشت «مامی تیارشو» و «دوساننی» چیزی دانسته نشده و نمی دانیم که آن دو، چگونه از صحنه رویدادهای تاریخ بیرون رفتند.شوربانیپال پادشاه آشوردر زمانی که آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور بر سر قدرت بود جنگی بین مادها و آشوری ها در نگرفت ولی جنگ های آشور و عیلام تا نابودی دولت عیلام در سال 640 پ م ادامه یافت. آشور بانیپال در سال 633 پ م در گذشت. دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم تر کرد.تشکیل سلطنت سراسری مادها در ایرانهووخشتره، (کیاکسار مدارک یونانی)، بزرگترین پادشاه ماد است. توانایی های او در منظم کردن ارتش و بستن توافق نامه های خارجی با دولتهای همسایه، او را به قدرتمندترین شاه غرب آسیا در زمان خودش تبدیل کرد. هووخشتره در ده سال اول حکومتش موفق شد که رابطه اش را با پادشاه سکاها، پروتوثیس، به اتحاد متقابل تبدیل کند.هووخشتره ارتشش را به دوقسمت پیاده نظام مجهز به نیزه و سوارنظام تیر انداز (شکلی که از سکاها آموخته بود) تقسیم کرد و برای اولین بار از ارابه های جنگی مجهز به نیزه های برنده که صد سال بعد در جنگهای کورش و داریوش معروف شدند، استفاده کرد.در این زمان، آشور بنی پال دوم، شاه نیرومند و بی رحم آشور، درگذشته بود. از طرفی، یک حکومت کلدانی جدید در بابل در حال شکل گیری بود و شاه آن، نبوپولسر، در صدد گسترش مرزهای کشورش بود و موفق شده بود بخشهایی از مملکت عیلام را نیز تصرف کند. هوخشثره، تصمیم به برقراری یک توافق نامه برعلیه آشور با نبوپولسر گرفت.در زمان حکومت هووخشتره ماد قبایل آریازنتا و پارتاکانیان را در نواحی ری و اصفهان و دیگر قبایل ایرانی شرق را تا ناحیه گرگان به اطاعت کشاند و دولت نیرومند ماد را تشکیل داد هوخشتره سپس به پارس حمله کرد و قبایل پارس را به اطاعت در آورد.منابع تحقیق :Aftab.irgahshomar.blogfa.comfa.wikipedia.orgpersiahistory.pib.irwww.bashgah.netahouraei.mihanblog.comwww.gtalk.irتاریخ ماد - دکتر خنجی PDF تاریخ ماد. دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر. مرتضی راوندی: تاریخ اجتماعی ایران. (جلد ۱) کمرون، جرج. ایران در سپیده دم تاریخ. ترجمه حسن انوشه. تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1379 /ن





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 487]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن