تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى گويد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816548180




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تاريخ جامع ايران در زمان مادها (1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تاريخ جامع ايران در زمان مادها (1)
تاريخ جامع ايران در زمان مادها (1) تهيه كننده : محمود كريمي شروداني منبع : راسخون دوران ایران باستان دوران تشکیل دولت ماد تا زمان انقراض ساسانیان به دست اعراب است.(600 ق.م. تا ۶۵۲ م)پیش از مهاجرت آریائیان به فلات ایران، اقوامی با تمدن‌های متفاوت در ایران می‌زیستند. سرزمین کنونی ایران بخشی بزرگی از یک واحد جغرافیایی بنام فلات ایران است، این واحد طبیعی با تنوع اقلیمی و زیستی خود دارای ویژگیهای بارزی است که در نتیجه آن وحدت فرهنگی ایران را سبب شده‌است، بی شک تمدن بشری مرهون نبوغ و خلاقیت مردمانی بوده‌است که سالیان دراز در این سرزمین زندگی کرده‌اند و در تعامل با جغرافیا و نظام طبیعی حاکم بر آن و در جریان روزگار، تاریخ فرهنگی وتمدن خود را آفریده‌اند.ماد نام سرزمین دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. مجموعه لشکرکشی های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. و خطر حمله از غرب بوسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آوردماد‌ها پایه‌های نخستین شاهنشاهی (728-550 پ.م.) آریایی‌تباران را در ایران بنیاد نهادند. در آغاز قرن 6 پ. م. با شکست آشور و فتح شرق لیدیه پادشاهی ماد تبدیل به شاهنشاهی بزرگی در آسیا شد. امپراتوری ماد در زمان هوخشتره به بزرگترین پادشاهی غرب آسیا حکومت می کرد و سراسر ایران را برای اولین بار در تاریخ به زیر یک پرچم آورد. هوخشتره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود.پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهمترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.مادها ماد ها مردمان باستانی ایرانی بودند که در بخش های شمالی، باختری و شمال باختری ایران امروزی زندگی می کردند، که به طور کلی، نواحی امروزی کردستان، همدان، تهران، آذربایجان، شمال اصفهان، و زنجان را دربرمی گیرد. سرزمین آذربایجان فعلی در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و ناحیه امروزی تهران (ری)،حوزه شمال غربی کویر مرکزی، همدان، کرمانشاه، لرستان‌، و کردستان را با نام ماد بزرگ می‌شناختند. پایتخت ماد در گذشته هگمتانه نام داشت که بعدها به اکباتان تغییر نام داد.آنها در هزاره دوّم پیش از میلاد به این ناحیه وارد شدند. پژوهشگران و تاریخ نگاران می پندارند که مادها نیاکان کردهای امروزی هستند که در منطقه کوهستانی ایران، عراق، سوریه و ترکیه امروزی زندگی می کنند، و یکی از اقوام ایرانی بودند که نزدیک به ۲.۰۰۰ سال ق.م، یک نژاد کردی تازه را ساختند. هرودوت نیز یادآور می شود که «مادها، دقیقا همان ساز و برگی را داشتند که پارس ها؛ و پوشش معمول هر دوی آنها، آن قدر پارسی نیست که مادی است.» «این مادها در عهد باستان توسط همه مردمان آریایی نامیده می شدند.»

ماد در ۶۷۵ پیش از میلاد

ماد در ۶۰۰ پیش از میلاداتحادیه قبایل ماد در منابع آشوری نیمه دوّم سده نهم قبل از میلاد، از اتحادیه قبایلی نام برده شده است که در نواحی جنوبی تر و جنوب باختری ماننا پدید آمده بود و آن را «اتحادیه قبایل ماد» می نامیدند. در این که کدام یک از قبیله ها جزو آن اتحادیه بوده اند، از منابع آشوری اطلاعی در دست نیست اما مشخص است که همه قبایل ماد جزو اتحادیه مزبور نبودند و به همین سبب، آشوریان برخی از قبایل این اتحادیه را به نام «مادای» نمی خواندند. هرودوت می گوید که مادها به شش قبیله تقسیم می شدند: بوسیان، پارتاکنیان، استروخاتیان، آریزانتیان، بودیان و مغان. از این میان، فقط نام قبیله پارتاکنیان که در ناحیه خاوری اصفهان کنونی زندگی می کردند نامی است که ریشه آن به روشنی ایرانی می باشد. به ظاهر پارتاکنیان از دیگر قبیله های ماد جدا می زیستند و گاهی جزو ایشان محسوب نمی گردیدند. از دیگر قبیله های ماد نیز، فقط نام آریزانتیان، نامی ایرانی است و باید کلمه ایرانی «آریا – زنتو» یا «قبیله آریایی ها» باشد. نکته ای که از این مسئله می توان نتیجه گرفت اینکه چون آریزانتیان در میان دیگر قبیله های ماد به «قبیله آریاییها» مشخص گشته اند، پس آیا می توان پذیرفت که دیگر قبایل ماد نمی توانستند منشأ آریایی داشته باشند؟ به دیگر سخن باید گفت، شاید توده اصلی مادها، از گوتیان و عیلامی زبانان، و بر روی هم قبایل «کاسی» تشکیل می شده اما، عنصر زبان ایرانی در بسیاری از دیگر قبیله ها برتری به دست آورده بود و مغان (مغ ها)، که صنف کاهنان در سراسر ایران، از آنان تشکیل می شد، آموزه های دینی خویش را به زبان ایرانی تبلیغ می کردند. از سده هفتم ق.م به بعد به تقریب، تمام نام های مادی که به دست رسیده ریشه روشن ایرانی دارند، و گذشته از نام قبیله آریزانتیان، به نظر می رسد نام های قبیله های پارتاکنیان و استروخانیان نیز از ریشه ایرانی می باشد. شاید هم اتحادیه قبایل ماد به صورت اتحاد قبایلی غیر ایرانی وجود داشته و بخش آریایی ساکنان سرزمین ماد، بعد ها به شکل «قبیله آریایی ها» بطور جداگانه تشکیل شده باشد. همچنین ممکن است اصطلاح «مادها» ریشه «عیلامی – کاسپی» داشته باشد. منابع آشوری در ردیف واژگان «مادای» و «آمادای» که منظور از آن اتحادیه قبایل ماد بوده، واژه «ماتای» را که به نظر می رسد ریشه عیلامی دارد آورده اند و این نیز شاید حاکی از آن باشد که اصطلاح «مادها» از دیر باز در آن سرزمین متدوال بوده است. به هر تقدیر، عنصر قومی آریایی که به تدریج نقش مهمتری را در اتحادیه قبایل ماد بازی کرد، به عناصر بومی آن سرزمین منتسب نبوده است. از سده نهم ق.م تا سده هفتم ق.م، زبان نواحی کنونی آذربایجان و کردستان ایران، غیر ایرانی بوده و ساکنان آن نقاط به زبان های لولوبی و گوتی و مانند آن حرف می زدند؛ و تنها خاور ماد یعنی ناحیه تهران و اصفهان کنونی را زبان ایرانی بطور کامل فراگرفته بود. مطابق منابع کهن آشوری و یونانی و ایرانی، در مجموع معلوم می گردد که سه قبیله از شش قبیله تشکیل دهندهً اتحاد مادها، یعنی بوسیان (دربرگیرنده کردوخی ها و میتانی ها) ، استروخاتیان (دربرگیرنده ساگارتی ها، کرمانجها) و بودیان ( لرهای امروزی) متعلق به کردها و لرها (اقوام کهن گوتی، لولوبی و هوری) بوده و سه قبیله مادی دیگر عبارت بوده اند از آریزانتیان (قبیله آریا یا نجیب زادگان) که در حدود کاشان می زیسته اند و قبیله مغ ها، که در ناحیه بین رغه آذربایجان (مراغه) و رغه تهران ( ری ) ساکن بوده اند و سرانجام پارتاکانیان (به معنای مردمی که درکنار رود زندگی می کنند - شاید اشاره به زاینده رود)، که در ناحیه اصفهان امروزی زندگی می کردند. مطابق منابع یونانی، در سرزمین کمند اندازان ساگارتی (زاکروتی، ساگرتی) (همان استان کرمانشاهان)، مادی های ساگارتی می زیسته اند که شکل بابلی - یونانی شده نام خود، یعنی زاگروس (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان باختر فلات ایران داده اند. نام همین قبایل است که در اتحاد قبایل پارس نیز موجود است و خط پیوند خونی قبایل ماد و پارس، از همین قبیله ساگارتی ها (زاکروتی، ساگرتی)، سرچشمه می گیرد. قبایل پارس پیش از حرکت به سوی جنوب، دورانی طولانی را در مناطق ماد ها بوده و بعدها رو به جنوب رفته اند. به دشواری می توانیم علل آغازین ایجاد اتحادیه قبایل ماد را بیان و این مشکل را که اتحادیه مزبور جنبه پدافندی داشته یا آفندی حل کنیم. با این وجود، در اینکه بقای طولانی آن از دوران آغاز پایه گذاری ماد، حاکی از لزوم همکاری قبیله های مزبور در مبارزه علیه تاخت و تاز آشوریان (۸۳۴ ق.م تا ۷۸۸ ق.م) بوده، شکی نمی تواند وجود داشته باشد. آشوریان تا پایان دوران حکومت «آشورنصیرپال دوّم» (۸۸۴ - ۸۵۹ ق.م) از قله های مرزی زاگرس نگذشته به نقطه های دوردست درون آن رخنه نمی کردند. اما پس از آنکه پایگاه جنگی در «زاموآ» برای خود ساختند، تاخت و تاز های تندی به سرزمین ماد و دریای کاسپی (مازندران) به انجام رساندند. چنانچه ساکنان نواحی مختلف ماد می خواستند استقلال و آزادی خویش را نگهدارند، می بایست در برابر دست اندازان، تشکیلات نیرومندتر از آنچه در پایان سده دهم و آغاز سده نهم قبل از میلاد در خاک «زاموآ» وجود داشت، پدید می آوردند. این سازمان ممکن بود دولتی که در آن زمان در زاموآی درونی، در کرانه های دریاچه اورمیه قوام گرفته بود - یعنی ماننا - باشد، و یا یک سازمان نیرومد قبیله ای چون «اتحادیه قبایل ماد».آغاز پیدایش دولت در سرزمین اتحادیه قبایل ماددر شرح لشکرکشی های ۸۳۴ ق.م تا ۸۲۷ ق.م آشور به نواحی زاموآ و ماد، سرزمین های نزدیک به دریاچه اورمیه و پارسوآ، زیر حکومت شاکهان بسیار قلمداد می شد. بدین قرار که: پادشاهی «اوپو» در ناحیه گیلزان، پادشاهی «اوآلکی» در ماننا، پادشاهی «شولوسونو» در «هارونا»، پادشاهی «آرتاسارو» در شوردورا، و پادشاهی «نیک دیارا» در ایدا و ... . پادشاهی «اوآلکی» و «نیک دیارا» رفته رفته بر دیگران گسترش می یافت و توده سرزمین های پیرامون دریاچه اورمیه و زاموآی داخلی را «کشور مانناها» می خواندند. وقایع آغاز سده هشتم قبل از میلاد از لحاظ تاریخ ماد اهمیت فوق العاده داشت. در آن دوران که ماد هنوز برای مبارزه با دشمن خطرناکی چون آشور، متحد و آماده نبود و پادشاهی نظامی آشور، آن سرزمین را هدف چپاول و غارتگری های منظم قرار داده به طور مرتب، قطعاتی از خاک آن سرزمین را جدا می کرد، تاخت و تاز اورارتو منجر به ایجاد حایلی میان آشور و ماد گشت و ماد از اینکه تحت انقیاد آشور درآید نجات یافت؛ و چون خود اورارتوییان از لحاظ قوم ماد به صورت بزرگترین خطر درآمدند، مبارزه آزادی خواهانه ماننا، این خطر تازه را از قبایل جنوب و خاور دور نمود. سرانجام چون اورارتو بار دیگر ماننا را به زیر فرمان درآورد و «ساردوری دوّم» (۷۵۳ - ۷۳۵ ق.م) شاه اورارتو دوباره جسارت کرده به بابل (نامار و دره دیاله) حمله کرد، رقابت میان دو امپراتوری کشورگشا - یعنی آشور و اورارتو - به مردم ماننا و ماد کمک کرد. ماننا چندان نیرومند نبود که قبایل جنوب خاوری را در زیر لوای قدرت خویش متحد سازد و نه تنها از دست اندازی های اورارتو، بلکه لشکرکشی های آشوریان نیز به خاک ماد جلوگیری کند. مرحله رونق و پیشرفت اتحادیه قبایل ماد مصادف بود با دوران مبارزه شدید ماننا علیه اورارتو - مبارزه ای که به خاطر آزادی خویش به انجام رساند و از سال ۷۸۸ ق.م (آخرین لشکرکشی سمیرامیس و اَدَدنیراری سوّم به خاک ماد) تا ۷۴۵ ق.م (آغاز دور تازه تاخت و تاز آشور) دوام داشت. بر اثر پیروزی آشور بر اورارتو، ماننا توانست قد راست کند ولی این پیروزی خطری بسیار جدی برای اتحادیه قبایل ماد ایجاد کرد که ماننا در آن زمان قادر به رفع آن نبود. از آغاز نشستن تیگلت پیلسر سوّم به تخت سلطنت آشور، که منجر به شکست اورارتو شد و به رونق دولت ماننا کمک کرد، دوران سخت دست اندازی های تازه آشوریان به سرزمین اتحادیه قبایل ماد آغاز گشت. منابع آشوری نام ده ها تن از امیران سرزمین ماد را بازگو می کنند ولی هیچ یک از ایشان در میان دیگران شاخص نبودند. در روایات مادی، این نکته به روشنی نگاه داشته شده است که پس از تعرضات آشور، دوران استقلال آغاز شد که به هر تقدیر، بر پایه گذاری دولت ماد مقدم بود. این روایت را هرودوت برای ما نگاه داشته است و کتسیاس نیز با تحریفاتی بازگو می کند. هرودوت چنین می نویسد: «آشوریان در طی پانصد و پنجاه سال در آسیای بالا حکمرانی کردند و نخست مادها از اطاعت ایشان سرپیچیدند و به خاطر آزادی خویش با آشوریان جنگیدند و به ظاهر مردانگی ها کردند و خو را از قید اسارت آزاد نمودند. پس از آن دیگر اقوام نیز به مادی ها تأسی کردند. میان مادی ها مرد خردمندی وجود داشت به نام «دیوک» پسر «فرائورت». این دیوک عاشق حکومت انفرادی بود و به شرح زیر عمل می کرد: مادی ها (در آن زمان) در دهکده ها می زیستند. او که پیشتر هم در دهکده خود محترم بود - گرچه می دانست که بیداد با داد در پیکار است - بهتر و بیش از پیش عدالت را رعایت می کرد و حال آنکه در سراسر خاک ماد بی قانونی حکمفرما بود. مادی های ساکن دهکده وی چون رفتار او را دیدند به داوریش برگزیدند. و چون دزدی و بی قانونی در دهکده ها از پیش بیشتر شد، مادی ها در یک جا گرد آمدند و نطق ها ایراد کردند و از ماجرا سخن گفتند تا یکدیگر را راضی کنند که از قدرت سلطنتی اطاعت کنند». اگر تاریخ های گفته شده هرودوت را بدون تغییر بپذیریم، آغاز حکومت دیوک را می توان سال ۷۲۷ ق.م برشمرد. ولی وضع دوران سلطنت دیوک در نوشته های هرودوت، با تصویری که منابع آشوری از آن زمان (فاصله سال های ۷۴۵ - ۶۷۵ ق.م) رسم می کنند چندان مغایرت دارد که برخی تاریخ نگاران ناگزیر گواهی هرودوت را رد کرده اند. طبق منابع آشوری، در سال ۷۱۵ ق.م، شخصی به نام «دایائوکو» (به ایرانی کهن: دَهیو-کَه) به دست آشوریان اسیر شد و به سوریه تبعید گشت. بر این باورند که دایائوکو همان دیوک است که نام وی در کتاب هرودوت آمده است. هرودوت مدت حکومت دیوک را ۵۳ سال می گوید و با توجه به تاریخ اسارت وی در منابع آشوری، آغاز پادشاهی وی را باید سال ۷۶۷ ق.م دانست. با این حال این امکان هم وجود دارد که شاید پادشاهی دیگر میان دیوک و فرورتیش (پادشاه بعدی ماد به گفته هرودوت) به سلطنت پرداخته است که هرودوت مدت دوران سلطنت وی را به حساب پادشاهی دیوک گذاشته است. چنانکه خواهیم دید، حکومت فرورتیش به احتمال حدود سال ۶۷۳ ق.م آغاز شده است و بدین سبب، ممکن است سلطنت دیوک اندکی دیرتر، و پس از لشکرکشی خانمان سوز تیگلت-پیلسر سوّم (۷۴۴ ق.م) آغاز شده باشد و همین لشکرکشی بوده که ماد ها ملزم به اتحاد و گردآمدن به دور دیوک نموده است. این موضوع نیز مسلم است که دیوک نمی توانسته برخلاف انچه هرودوت گفته است، پادشاه سراسر ماد باشد. وی تنها یکی از فرمانروایان کوچک و متعدد مادی بود و بس. اما درخشش تاریخ نوادگان وی، بر سیمای وی پرتو افکنده است. او حتی فرمانروای مستقل یک ناحیه بزرگ هم نبود. منبع آشوری سال ۷۱۵ ق.م، دایائوکو را «حاکمی از جانب ماننا» (شکین مات ماننایی) می خواند و حال آنکه متون آشوری در دادن لقب پادشاه به این و آن کرامت ویژه ای نشان می دهند. بسیار احتمال دارد که در آغاز امر، دیوک بسیار سنجیده و بخردانه عمل کرده است که دولت ناتوان و کوچک و تازه خود را تحت حمایت ماننا که در آن زمان نیروی بسزایی داشت قرار داده است. اما بعد کوشید به کلی مستقل گردد و بدین منظور با اورارتو عقد اتحاد بست و همین اتحاد موجب سقوط وی گشت. محل پادشاهی دیوک نیز ناشناخته است؛ ولی چون وی - به گفته منابع آشوری - از طرف ماننا حکومت داشته، گمان می رود که قلمرو وی با سرزمین ماننا همسایه بوده است و همان سرزمینی است که در منابع آشوری «مادای» می خواندند (در دره رود قزل اوزن). شناخته شده نیست که آیا اکباتانا چنانچه هرودوت می گوید، در زمان دیوک مرکز پادشاهی بوده است یا نه. «هَنگمَتنَه» یا «هگمتانه» یا «اکباتانا» (به معنی جای گردهمایی است) و پنداشته می شود که نشست های عمومی اتحادیه قبایل ماد در آنجا برگزار می شده است و شاید در یکی از همین نشست ها بوده که دیوک را به رهبری اتحادیه مزبور برگزیدند و در عین حال به سمت «داوری» مردم خودش در مادای (در دره رود قزل اوزن) نیز باقی ماند. در رویاروی این روایت، منابع آشوری وجود دارد که دیوک را فرمانروایی ایالتی کوچ به نام مادای (ماد) و حاکم گماشته از سوی ماننا می خواند و وی را پیشوای همه مادها نمی داند. به احتمال می توان گفت که دولت کوچک مادای - هسته پادشاهی آتی ماد - به پادشاهی «دَهیو-کَه» (دیائوکو)، در زمان لشکرکشی پردامنه «تیگلت-پیلسر سوّم» در سال ۷۳۷ ق.م به خاک ماد، وجود داشته است. اما در متون «تیگلت-پیلسر سوّم» یادی از آن نرفته است. متأسفانه برای پاسخ به این پرسش مدارک بسنده در دست نیست. اما چنانچه گفته سنگ نبشته های آشوری مبنی بر اینکه دایائوکو حاکمی از سوی ماننا بوده است را بپذیریم، می توان حدس زد که «تیگلت-پیلسر» که می کوشید تا در آن لشکرکشی با ماننا مدارا کند، اصلا در ناحیه تحت حکومت دیوک وارد نشده است، و یا شاید دوران حکومت دیوک، تنها پس از درگذشت «تیگلت-پیلسر سوّم» (در سال ۷۲۷ ق.م) آغاز شده باشد، و در سنگ نبشته های «سارگن دوّم» (۷۲۲ - ۷۰۵ ق.م) که می خوانیم دایائوکو حاکمی از سوی ماننا است.منابع تحقیق :Aftab.irgahshomar.blogfa.comfa.wikipedia.orgpersiahistory.pib.irwww.bashgah.netahouraei.mihanblog.comwww.gtalk.irتاریخ ماد - دکتر خنجی PDF تاریخ ماد. دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر. مرتضی راوندی: تاریخ اجتماعی ایران. (جلد ۱) کمرون، جرج. ایران در سپیده دم تاریخ. ترجمه حسن انوشه. تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1379 /ن





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 762]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن