واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش خبرنگار ايرنا، شهيد حجت الاسلام والمسلمين سيد فخرالدين رحيمي در سال 1323 هجري شمسي در شهر خرم آباد و در يك خانواده روحاني متولد شد. پدرش حجت الاسلام سيد علي اكبر رحيمي از علماي بزرگ شهر بود كه نسب او به حضرت امام موسي بن جعفر (ع) مي رسيد. وي پس از پايان دوره ابتدايي تحت تكفل برادر بزرگ و روحاني خود شهيد حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد نورالدين رحيمي قرار گرفت. سيد نورالدين براي ادامه تحصيل دروس حوزوي به قم مشرف شد و به همين دليل شهيد سيد فخرالدين نيز به همراه او به شهر خون و قيام قم رفت و بطور رسمي تحصيل علوم ديني را آغاز كرد. شهيد سيد فخرالدين رحيمي درس خارج فقه و اصول از محضر اساتيد حوزه علميه قم از جمله آيت الله شهيد مدني تلمذ كرد و به سبب ارتباط و آموزش در محضر شهيد محراب آيت الله مدني و آيت الله كمالوند به درجه رفيعي از وارستگي اخلاقي دست يافت. شهيد سيد فخرالدين رحيمي همچنين مدتي را نيز در حوزه علميه كماليه خرم آباد به همراه برادرش سيد نورالدين و آيت الله سيد حسن طاهري خرم آبادي، شيخ فرج الله عباسي، شيخ محمدرضا عباسي، شيخ محمدرضا آدينه وند به تهذيب نفس خود پرداخت. وي در مسجد علوي خرم آباد به ارشاد جوانان مي پرداخت و آنان را با اصول دين و روشهاي مبارزه با ظلم و عصيانگري آشنا مي ساخت. سراسر وجود و زندگي او مبارزه بود و هم اكنون نيز هرگاه نام سيد فخرالدين كه در ميان مردم غيور آن خطه به فخر لرستان مشهور است به ميان مي آيد، ناخودآگاه ذهن همه به سوي مبارزات سترگ آن روحاني مجاهد سوق داده مي شود. ثبت بيش از 250 برگ سند محرمانه از فعاليتهاي آشكار شهيد رحيمي در ساواك و نيز صلابت و اقتدار او در برابر شكنجه هاي آنان موجب شده بود تا لحظه اي از مبارزات او غافل نباشند. ساواك و نيروهاي نظامي شاه به شدت او را تحت كنترل داشتند و سعي مي كردند ارتباط او را با مردم قطع نمايند ولي هرگز نتوانستند ميان وي و مردم جدايي بيفكنند. شهيد رحيمي همزمان با ماجراي مدرسه فيضيه و حمله دژخيمان پهلوي و شهادت طلاب بيگناه حوزه علميه قم، به صف مبارزان نهضت امام خميني(ره) پيوست و يك روز در حاليكه مشغول چسباندن اعلاميه حضرت امام راحل بر روي ديوار بود، در حلقه جلادان پهلوي گرفتار و به شش ماه زندان محكوم شد. سيد فخرالدين پس از طي دوران محكوميت به زادگاهش بازگشت و در مسجد علوي پايگاه نوين و فعالي را براي مبارزه رژيم پهلوي بنا نهاد. پس از تبعيد حضرت امام راحل، براي دومين بار به علت برداشتن تابلو خيابان ششم بهمن شهر خرم آباد و نصب تابلو با نام خيابان علوي به جاي آن، دستگير و به تحمل شش ماه حبس ديگر محكوم شد. شهيد رحيمي يكبار نيز به دليل تهيه نامه هاي تند عليه رژيم و ارسال آن به محضر مبارك امام راحل و مرحوم آيت الله علي مشكيني رئيس سابق مجلس خبرگان رهبري كه در نجف اشرف اقامت داشتند بازداشت شد و شهيد كه افشاگري عليه فساد دربار را بي هيچ ترس و اضطرابي ادامه مي داد پس از آزادي از حبس، طي سخناني در مسجد علوي خرم آباد به اشرف پهلوي حمله كرده و او را بلاشرف خطاب مي كند و مي گويد: اين زن، هروئين به مملكت مي آورد و جوانان معصوم را در دام اعتياد مي اندازد و برادرش [شخص شاه]، قرآن آريامهري به چاپ مي رساند. در پي اين سخنراني آتشين و افشاي چهره فاسد خاندان پهلوي به تحمل دو ماه زندان خرم آباد و چهار ماه زندان كميته مشترك ضد خرابكاري در شهرباني تهران تحت شديدترين شكنجه هاي بدني و روحي و رواني محكوم مي گردد. بيشتر علماي لرستان كه در اين مدت به ملاقات وي رفتند اذعان داشتند كه آثار شكنجه ها در ظاهر ايشان پيدا بود. سيد فخرالدين يكبار نيز به علت حمله به دولت و رژيم دست نشانده پهلوي و تغيير تاريخ اسلامي به شاهنشاهي كه در اواخر اسفند سال 1354 تصويب و در سال 1355 به مرحله اجرا درآمد دستگير و زنداني شد. شهيد رحيمي پس از پايان دوران حبس، ممنوع المنبر شد و چون تمامي وجودش عشق به اسلام و آگاهي دادن به مردم مسلمان بود، به روستاهاي اطراف خرم آباد و ميان عشاير لرستان مي رفت و ضمن ارشاد آنها به تعاليم دين مبين اسلام، آنها را به شورش عليه رژيم پهلوي تشويق و ترغيب مي كرد. او حتي در اجتماعات كوچكتر نيز پرده از ماهيت رژيم بر مي داشت. در پي گزارشهاي مختلف ساواك، رژيم او را در سال 56 دستگير و پس از مدتي آزار و شكنجه به سه سال تبعيد در ايرانشهر از توابع استان سيستان و بلوچستان محكوم مي كند. شهيد رحيمي در خاطرات خود درباره تبعيد به ايرانشهر كه در آن زمان حضرت آيت الله العظمي خامنه اي رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي نيز در تبعيد و در ايرانشهر بسر مي بردند چنين نقل مي كند: ... پس از دريافت حكم تبعيد ... شكر الهي را به جا آوردم.... بعد از ظهر با پيكان استيشن از محوطه شهرباني خرمآباد اينجانب را حركت دادند و بعدازظهر فردايش در دوراهي بعد از شهرستان بم، فاصله 365 كيلومتر را تا ايرانشهر طي كرده شبانه به ايرانشهر رسيديم. در ايرانشهر حضرت حجت الاسلام جناب آقاي سيد علي خامنه اي مترجم كتاب صلح الحسن(ع) [مقام معظم رهبري حضرت آيت الله العظمي خامنه اي «مدظله العالي»] كه جداً فكر مردمي داشت و روحي انقلابي در مسير سازنده و اخلاقي عالي و رفتاري اسلامي [داشتند] را به همراه برخي ديگر آقايان محترم [كه در تبعيد به سر مي بردند] زيارت نمودم كه مجلس گرم و الطافشان غم و اندوه و حزني براي من نگذاشت. شهيد رحيمي در ايرانشهر فعاليتهاي سياسي و مبارزاتي خود را در كنار حضرت آيت الله العظمي خامنه اي از سر گرفت و به واسطه نشر احكام غني اسلامي و كسب محبوبيت در ميان مردم به ويژه برادران و خواهران اهل تسنن، ساواك با احساس خطر از روشنگري هاي اين دو شخصيت جليل القدر، شهيد رحيمي را به شهر ديگري تبعيد كرد. حجت الاسلام سيد فخرالدين رحيمي به اقليد فارس تبعيد شد و بلافاصله پس از اوجگيري انقلاب بدون توجه به اينكه در تبعيد به سر مي برد به خرم آباد بازگشت و رهبري مردم را در اجتماعات به عهده گرفت. در پي اطلاع رژيم از بازگشت شهيد فخرالدين رحيمي ماموران ساواك به خانه برخي علماي لرستان حمله كردند و همه آنها از جمله سيد نورالدين رحيمي را دستگير كردند اما سيد فخرالدين موفق شد خود را از چنگال دژخيمان پهلوي رهايي بخشد. او مدتي بطور مخفيانه در يكي از روستاهاي نزديك خرم آباد زندگي كرد و پس از آزادي روحانيون از زندان كميته مشترك ضدخرابكاري، ايشان بطور آشكار مبارزات خود را تا پيروزي انقلاب ادامه داد. شهيد سيد فخرالدين رحيمي در روزهاي منتهي به پيروزي انقلاب نقش موثري در كنترل اوضاع شهر به نفع انقلابيون مسلمان داشت. با پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني(ره) روح آزادگي و سرافرازي بر خطه قهرمان پرور لرستان نيز دميدن گرفت و رايحه دل انگيز تولد صبح و انفجار نور، قلوب مردم وفادار و روحانيت مبارز اين سامان را پرتلالو ساخت. سيد فخرالدين رحيمي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، مسجد علوي را به پايگاه كميته انقلاب اسلامي تبديل كرد و خود نيز به عضويت آن درآمد. او جوانان پرشوري كه سالها عليه حكومت پهلوي به مبارزه پرداخته بودند را براي حفظ نظم خرم آباد ساماندهي كرد. در پي افزايش برخي ناامني ها و دامن زدن منافقين به برخي تشنجات در لرستان و شهر خرم آباد شهيد رحيمي توانست با همكاري ديگر مسئولان استاني و باتوجه به سابقه مبارزاتي خود، ريشه فتنه را بخشكاند. شهيد سيد فخرالدين رحيمي در برابر توطئه هاي دشمنان زيرك بود و به خوبي مي توانست در برابر آنها ايستادگي كند. در پي تنش هاي به وجود آمده در زمستان سال 1359 در اين منطقه، شهيد سيد فخرالدين رحيمي به همراه ديگر نمايندگان استان در مجلس شوراي اسلامي توانستند با مديريت و صدور اعلاميه، از گسترش فتنه و آشوب جلوگيري نمايند. وي با شكل گيري حزب جمهوري اسلامي به عضويت در اين پايگاه سياسي و اسلامي درآمد و براي برنامه ريزي در مسير استقلال و شكوفايي سياسي و ... كشور فعاليت كرد. او با آغاز جنگ تحميلي رژيم بعثي صدام عليه مردم ايران، همواره در موقعيتهاي مختلف به جبهه هاي حق عليه باطل مي رفت و در كنار مدافعان حريم ولايت و تماميت ارضي جمهوري اسلامي ايران مشغول مبارزه با دشمنان مي شد. با برگزاري نخستين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، شهيد رحيمي از سوي مردم ملاوي لرستان، برگزيده و به خانه ملت راه يافت. او در سنگر خانه ملت براي پاسداري از انقلاب اسلامي تلاش مي كرد و همواره براي توسعه و آباداني كشور و حوزه انتخابيه خود كوشش مي نمود. او با توجه به ماهيت و انحراف فكري بني صدر همواره خطر او را به مردم و مسئولان گوشزد مي كرد. او با اشاره به قدرت طلبي هاي بني صدر چنين مي گويد: مردم اگر به كسي راي بدهند براي عشق به امام است. اگر من طلبه هم در اين جا پشت اين تريبون صحبت مي كنم از بركات رهبر بزرگمان مي باشد و الا من طلبه كجا و تريبون مجلس شوراي اسلامي [كجا]. آنچه داريم از اسلام و امام است و اخلاق و اخلاص امام و رهبر عاليقدر انقلاب اسلامي است. شهيد حجت الاسلام سيد فخرالدين رحيمي، پس از سالها مجاهدت در مسير الله به هنگام انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به فيض عظيم شهادت نائل آمد و پيكر مطهرش پس از تشييع باشكوه در شهر خرم آباد به خاك سپرده شد. 630/7272
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 607]