تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر (ع):هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مدارا کردن و نرمی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803862384




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

محمد هاشمي: امام خميني (ره) احزاب دولت ساخته را طرد مي کردند


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: محمد هاشمي: امام خميني (ره) احزاب دولت ساخته را طرد مي کردند حضرت امام فرمودند " به مدير راديو هم بگو اگر موسيقي را حرام مي دانيد چه روز و چه شب، چه ماه رمضان و چه ماه هاي ديگر حرام است و چرا مي خواهيد اين کارها را انجام دهيد که بعد از آن مقدسين رهايتان نکنند؟ مردمسالاری: محمد هاشمي، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در بخش نخست مصاحبه خود در مورد لزوم قانون مداري، حرکت مسوولان و تکيه آنها بر روي قانون محوري همچنين تحليل انديشه امام خميني (ره) درباره حاکميت قانون، در راس بودن مجلس و نقل تجربيات گذشته سخن گفته بود. او در بخش پاياني گفت وگوي خود به سوالاتي در مورد تحزب، لزوم توسعه جامعه مدني، مشکلات کنوني احزاب و چالش هايي که در شرايط کنوني پيش رو دارند، پاسخ داد. وي با اشاره به تحقيقي که در مورد تحزب انجام شده است، تاکيد مي کند که تحزب نه تنها با دين اصطکاک ندارد و انديشه اي وارداتي نيست، بلکه درآيات و روايات مختلف بر مشورت، کار گروهي و جمعي تاکيد شده است. همچنين هاشمي ديدگاه تحزب را در انديشه بنيانگذار انقلاب اسلامي مورد بررسي قرار مي دهد که تشکيل حزب جمهوري اسلامي پس از دوره اي سخت و بحراني و تشديد اختلافات در جامعه توسط بدخواهان نظام  دور انديشي ايشان را نشان مي داده است که بر حفظ وحدت در عين کثرت و وجود سليقه هاي مختلف در جامعه تاکيد داشتند. وي بر اين اعتقاد دارد که جامعه چند صدايي را پذيرفته و تلاش برخي براي ايجاد تک صدايي در بلند مدت نمي تواند سرانجام مثبتي داشته است. اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام تاکيد مي کند که احزاب به عنوان ديده بانهاي جامعه هستند که مي توانند جلوي بسياري از اشتباهات را با ارائه راهکار و نقد منصفانه بگيرند و برخوردهاي قهري با تشکل ها نمي تواند چاره کار برخي افراد که به دنبال پنهان کردن کمبودها هستند، باشد.با هم اين گفت وگو را مي خوانيم:برخي بر اين باورند که تحزب يک مفهوم و انديشه اي کاملا وارداتي محسوب مي شود که با گذشت چند دهه در ايران نهادينه نشده است; حتي طي چند سال اخير پيشنهاد شد که بساط احزاب جمع بشود و فعاليت هاي پايگاه هاي موجود در مساجد جاي آن را بگيرد، بفرماييد که در مباني فکري اسلامي مفهوم حزب گرايي وجود دارد و چطور مي توان چنين ديدگاهي را در جامعه نهادينه کرد؟در آغاز بايد شرح لغوي و مفهومي کلمه حزب را از نوع نگاه اسلام و سابقه آن در اسلام بيان کرد که آيا حزب و تحزب وارداتي است يا نه، کلمه حزب در کتاب هاي فرهنگ فارسي و عربي به معناي جماعتي از مردم، پيروان و هم مسلکان شخ، بهره و قسمت آمده است. راغب اصفهاني که پژوهش هاي گسترده اي را در اين خصوص انجام داده است، در کتاب "المفر في الفاظ القرآن الکريم"پا را از اين فراتر گذاشته و مي گويد: "حزب جماعتي است که در آنها شور و حماسه است". از اين رو مي توان گفت که اشتراک ها و تمايزها در واژه حزب نهفته است، زيرا باعث احساسات شورآفرين جماعتي در خصوص مساله اي مي شود، از يکسو وجوه اشتراک و از سوي ديگر تمايز آنان با جماعتي ديگر مي شود. براي باز شدن اين موضوع کافي است که به احساسات گروه ها و دسته جات سياسي و اجتماعي در آستانه انتخابات توجه کرد که اشتراک ها و بيش از آن، اختلافات سياسي گروه ها را به هم نزديک مي کند که در ادبيات سياسي به ائتلاف تعبير مي شود. کلمه حزب و مشتقات آن مانند حزبه، حزبين و احزاب 20 بار در قرآن کريم آمده است، نوع نگاه قرآن به حزب در چند نکته حائز اهميت است که بايد به آن پرداخت، اولا خداوند بر اساس معيارهاي خاص احزاب را به دو نوع " حزب الله" در سه مورد ( آيه 56 سوره مائده و آيه 22 مجادله) و حزب شيطان در دو مورد (آيه 19 مجادله) تقسيم مي کند و براي هر کدام ويژگي خاصي برمي شمارد. نپذيرفتن ولايت پيامبر(ص) غضب الهي نسبت به آنان و فراموشي خداوند، سه شاخصه پيروان حزب شيطان و پذيرفتن قيادت خداوند به برپايي خوبي ها و ارزش هاي الهي دو شاخصه پيروان حزب الله هستند. ثانيا اينکه کلمه حزب يکبار به شکل مثني (آيه 12 سوره کهف) آمده است که اين تثنيه نيز گوياي بر حق بودن يک حزب و باطل بودن حزب ديگر است که احتمالا همان دو حزب مذکور بالاست. ثالثا در يازده مورد کلمه حزب به صورت جمع، يعني احزاب (آيه 17 سوره هود، 36 رعد، 37 مريم، 20 از احزاب، 22 احزاب، آيات 11 و 13 ص، آيات 5 و 30 غافر و آيه زخرف) آمده است که اگر چه اين آيات ناظر به کفر، انکار حق و ايستادگي مقابل اسلام به عنوان وجه اشتراک آنان هستند; اما مي توان از آن به عنوان توجيه تعدد احزاب استفاده کرد.به هرحال اگر چه الفاظ امت براي پيروان يک دين، به ويژه اسلام بسيار بالاتر از به کاري گيري لفظ حزب است; اما در نخستين تقسيم بندي اسلام تشيع و اهل سنت، با توجه به تعريفي که از حزب براي اشتراک فکري جماعات مي شود مي توان وجود اين دو مذهب را به عنوان سابقه حرکت جامعه اسلامي به سوي حزب تلقي کرد، اما قداستي که در اين دو واژه نهفته است، اين تلقي را تکميل مي کند و بايد اين اصطلاح را در تقسيم بندي اين دو مذهب به کار برد که اهل سنت به چهار شاخه مهم و تشيع به شاخه هاي فراوان مانند، اشاعره، معتزله، هفت امامي، زيدي ها، اثني عشري ها و... تقسيم شده اند. اگر نخواهيم دين و آموزه هاي ديني را تا حد قبول آنها به عنوان حزب تنزل دهيم، در يک نگاه توجه به گروه هاي اجتماعي و سياسي مانند سياه جامگان، سرخ جامگان و بعدها سربداران و کمي نزديکتر موتلفه اسلامي به عنوان احزاب و گروه ها اجتناب پذير است.يعني شما معني و حرکت تحزب را خارج از مفهوم اسلامي نمي دانيد؟دقيقا همين طور است، با توجه به مقدمه بالا اگر سياست را مديريت جامعه براي تحصيل مصالح مادي و معنوي بدانيم، در آن صورت در تعريف حزب بايد گفت که حزب به گروهي از انسان ها اطلاق مي شود که داراي تشکل بوده و در راستاي تامين مصالح خويش تلاش مي کنند. با اين حساب نمي توانيم مقوله حزب را در مباني اسلام وارداتي بدانيم. اما برداشت هايي که امروزه از اين واژه در ادبيات سياسي ملتها مي شود، نشان از نوعي افتراق با نگاه اسلام است و شايد همين باعث شده است که واژه حزب در مباني اسلام وارداتي تلقي شود. چون مفهوم نوين حزب که مولود توجه غرب به پارلمان است، ره آورد مدرنيته است و حداکثر پيشينه آن به دو سده اخير برمي گردد و با حزب و قبيله درگذشته مطرح بوده است، تمايز اساسي دارد. با بسط سکولاريسم در غرب، حزب مقوله اي بود که هدف از آن پر کردن خلا» دين و کليسا در جامعه غربي بود. با گسترش فرهنگ غرب در ساير کشورها بسياري از مفاهيم از جمله حزب، که ناشي از مولفه هاي فرهنگ غرب بود، در ساير کشورها رواج يافت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي مناقشه درباره مقوله فرهنگي غرب، از جمله حزب که آيا با ارزش ها و آموزه هاي ديني سازگار است يا نه، موافقان و مخالفاني را به خود جلب کرد. برخي حزب را به علت تعارض با آموزه هاي ديني نفي کردند و عده اي ديگر آن را پذيرفتند و گروهي معتقد به بازسازي آن براساس انديشه هاي اسلامي شدند.حزب در ايران به چه صورت و در چه شرايطي شکل گرفت و چرا با گذشت سالها هنوز نهادينه نشده است؟حزب در ايران بر خلاف رخداد طبيعي آن در غرب، ناشي از سيطره طلبي فرهنگ غرب و تلاش منورالفکرها براي چالش کشيدن انديشه اسلامي ظهور و بروز يافت. يعني حزب و ديگر مولفه هاي فرهنگي مدرنيته در غرب يک پروسه بود و در ايران و کشورهاي اسلامي پروژه، اما چون با عقايد و ارزشهاي ديني در چالش بود هيچ گاه نهادينه نشد و سنت حزبي شکل نگرفت. بايد بگويم حزب در غرب از پايين به بالا شکل گرفت، در حالي که در ايران و برخي کشورهاي مشابه، از بالا به پايين شکل گرفت. از اين رو خاستگاه حزب در دو گفتمان غرب و ايران اسلامي متمايز است. حزب در غرب در انديشه کسب، حفظ و گسترش قدرت است و در فرهنگ اسلامي قدرت از اصالت برخوردار نيست. قدرت از اهداف مياني براي مسلمانان به شمار مي رود که براي دستيابي و حفظ و گسترش آن تلاش فراواني صورت مي گيرد، اما در جهت آرمانها، رشد و تعالي معنوي و حفظ اسلام مورد بهره برداري قرار مي گيرد. حزب در انديشه معاصر غربي هيچ محدوديتي به جز منافع ملي را به رسميت نمي شناسد و به نظر مي رسد حزب در انديشه اسلامي راهي درجهت عملياتي ساختن اصول و قواعد ديني است. هدف حزب يافتن راهکارهاي اجرايي احکام و دستورات ديني است و همواره در چارچوبي که به مثابه خط قرمز فعاليتهايش قلمداد مي شود، فعاليتش را تنظيم مي کند. از اين رو حزب مولد راهکارهاي اجرايي و انديشه در چارچوب منافع ملي و احکام و قواعد اسلام است. حد و مرز آزادي آن در چارچوبي فرهنگي تعريف مي شود.با توجه به مطالبي که تا به حال گفتم، معلوم مي شود که نمي توان براي وارداتي بودن و نبودن مفهوم حزب در مباني اسلامي حکم کلي داد و در هر شرايطي بايد اقتضائات را در نظر گرفت; البته چون فعلا حزب در نگاه جامعه شناسانه مساوي با سياست شده است و سياست هم به معناي رايج امروز مولود غرب است، خيلي ها حزب را در کشورهاي اسلامي وارداتي مي دانند، اما من مي گويم آنچه که باعث قبول وارداتي بودن حزب در جوامع اسلامي است، حزب سياسي است و نه حزب عقيدتي.نهادينه شدن تحزب در کشورهاي مختلف بر اساس چه ويژگي هايي صورت گرفته است؟در کشورهايي که داراي نظام حزبي جا افتاده، هستند، احزاب به عنوان حلقه پيوند  ميان منافع اجتماعي و نهادهاي تصميم گيري سياسي عمل مي کنند. خاستگاه فکري ايجاد احزاب در غرب به اين انديشه بود که در قدرت سياسي نيز همچون ثروت مي تواند به موضوع رقابت آزاد افراد و گروه هاي مختلف تبديل شود. زيرا رقابت افراد و گروه هاي مختلف براي  مشارکت در حکومت و سياست، بهترين شکل خود را در تشکل هاي سياسي اين افراد و گروه ها يافت. عده اي نيز شرايط اجتماعي و اقتصادي را عامل ايجاد احزاب مي دانند; به اين صورت که جامعه مدني به ميزاني از پيشرفت و پيچدگي رسيده باشد تا ضرورت پيدايش احزاب به عنوان نماينده علايق گوناگون پيش بيايد. از لحاظ تاريخي، خاستگاه نظام حزبي با رشد قانون اساسي و يا با جنبش گرايش به قانون اساسي ارتباط تنگاتنگي دارد.در اين شرايط رويکرد احزاب سياسي در ايران سابقه ديرينه اي ندارد، عمرشان از عمر مجلس نمايندگي درايران کوتاه تر است و از زمان دومين مجلس شوراي ملي بود که شکل گرفتند. پيش از مشروطه، استبداد مطلقه شاهان اجازه هيچ فعاليت و اظهارنظري نمي داد، مگر آنکه اشخاص از وابستگان دربار بودند.  اگر هم گروه هايي وجود داشت، گروه هايي سري بودند که به دور از چشم حاکميت سوداي تحول در ايران را داشتند.کمي جلوتر بياييم، مفهوم حزب در انديشه امام(ره) داراي چه ويژگي هايي است؟اين سوال را به دليل اهميت به صورت مصداقي بايد پاسخ داد. همين امروز مي بينيد که چگونه با وجود مستندات مصرحه از آثار غيرقابل انکار امام، عده اي به خود اجازه تفسير بيانات ايشان را مي دهند و در اين باره آنقدر پيش رفته اند که ياران غار امام در طول 50 سال مبارزه وبيت امام را با توجه به برداشت هاي تحليلي خود در خط امام نمي دانند و حتي شنيدم که يکي از همين نوظهوران سياسي گفته است که اگر امام هم اکنون بود، شايد از خط امام ( البته خط امامي که ايشان تبيين مي کند) منحرف مي شد. چون مي خواهم خداي نکرده ناخواسته کلامي برخلاف منظور امام راحل درباره حزب نگويم، تا جايي که مي توانم و بضاعت علمي من اجازه مي دهد، عينا سخنان امام را مي آورم. ايشان مرد علم و نظر بودند; در فقه، اصول و کلام، فلسفه و عرفان به مقام استادي رسيده بودند و در تاريخ و ادبيات نيز در حد بالايي بودند. امام در سالهاي مبارزه عليه رژيم طاغوت با تاسيس هيات هاي موتلفه اسلامي در منزل خود در آغازين روزهاي شروع نهضت خود، صرف ساعتها وقت بررسي انديشه هاي سازمان مجاهدين خلق که به عدم حمايت ايشان منتهي گرديد، حمايت از ياران ديرينش در تاسيس حزب جمهوري اسلامي، قراردادن نماينده در سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و ... به صورت علمي حزب را به رسميت شناختند. بنيانگذار انقلاب در ديدار با اعضاي شوراي مرکزي حزب جمهوري اسلامي مي فرمايند که از اول عالم تا حال، دو حزب بوده است، يکي حزب الهي و يکي حزب غير الهي و شيطاني. آثار هر يک هم جدا بوده است و آني که متعلق به الله بوده،چون مقصد خداي تبارک و تعالي است، به سوي او و در راه مستقيم است و آن که بر خلاف راه بوده که اکثريت هم با اينهاست، حزب شيطاني هستند.  در زمان خودمان هم حزب رستاخيز را ديديد که مقصدشان معلوم بود. انسان مي تواند تشخيص بدهد که چه کاره است، البته گاهي حجاب ها مانع مي شود که انسان بفهمد چه کاره است. آنها که در اين راهند که راه پيدا مي کنند، مي توانند حجاب ها را پاره کنند و راه حزب الله را، بيابند از باب اينکه حزب الله الغالبون و حزب هاي ديگر هم که فرضا مدتي بمانند و دست و پا بزنند مغلوبند.در انديشه سياسي امام تحزب امري جداي از حزب بازي است، ايشان به صراحت مي فرمايند که در ظرف يک سال کمتر، دويست گروه در يک مملکت پيدا شد و دويست حزب اظهار وجود کردند، هر چه گروه ها زيادتر مي شوند، اختلافات زيادتر مي شود، اصل حزب بازي را به نظر من در صدر مشروطيت (انگليسي ها) حزب را در ايران درست کردند; حزب بازي را براي همين درست کردند که نگذارند اين ملت با هم آشتي کنند. اين سخن ايشان البته در طرد حزب بازي است و تکثر احزاب به صورت منطقي آن را مورد تاييد قرار مي دادند; چنانکه در جمع اعضاي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي فرمودند که اگر گروه ها مختلف باشند، ولي در امور عقيدتي و در اصول عقايد اسلامي تفاهم  داشته باشند، آسيب نمي بينند. درگيري در اختلاف آرا و عقيده است.شما بايد کوشش کنيد با گروه هاي ديگري که مسلمان هستند و استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي را مي خواهند تفاهم داشته باشيد. شما با حزب  جمهوري اسلامي نزديک باشد; مهم اين است که مقصد، واحد باشد. هر چند از راه هاي مختلف به آن مقصد مي رسيم و اين اساس امور است و اگر اينطور نشود، منجر به درگيري مي شود.بايد بگويم که امام بارها بر ضرورت مردمي بودن احزاب تاکيد مي کردند و احزاب دولت ساخته را مطرود مي ساختند. در اين خصوص مي توان به اعلاميه مشهورايشان پس از تشکيل حزب رستاخيز اشاره کرد که ايشان فرمودند حزب به اصطلاح رستاخيز ملي ايران با اين شکل تحميلي، مخالف قانون اساسي و موازين بين المللي است و در هيچ يک از کشورهاي عالم نظير ندارد. حضرت امام حتي در خصوص مسائل داخلي احزاب نيز نکاتي دقيق عنوان کرده اند که بيانگر دقت به احزاب است.اين نکته را بگويم که امام خميني تحزب صحيح را چنان ضروري مي دانستند که پس از شهادت ياران قديمشان در حزب جمهوري اسلامي، يکي از فوايد اين شهادت را اصلاح تفکر عموم مردم نسبت به حزب آنها معرفي کردند که البته خيلي خسارت به ما وارد شد; لکن خسارت در مقابل اسلام، يعني ما مقصد و هدف داشتيم و هدف ما يک هدف الهي بود و روحي بود. افرادي را از دست داديم که البته مهم بودند.در مجموع از سخنان امام بزرگوار چنان بر مي آيد که ايشان با تحزب اسلامي که در جهت گسترش اسلام و نظامي اسلامي است و تا آنجا که به مرز تشنج و اختلاف کشيده نشود، موافق بوده و بلکه به آن توصيه کرده اند; ولي برابر احزاب و گروه هايي که مضر براي جامعه اند به صراحت به مخالفت پرداخته اند; امام کار حزبي را يک کار فرهنگي مي دانستند.در اين مدت انحلال برخي از احزابي که سالهاست فعاليت سياسي دارند را شاهد بوديم;آيا حزب کارگزاران نيز تحت الشعاع اين مساله (انحلال احزاب) قرار گرفته است؟حزب نهادي مدني است که با نهادهاي دولتي و عمومي تفاوت دارد و بسته هاي فعاليت يک حزب اين است که نوعي پل ارتباطي ميان مردم و مسوولان کشور ايجاد کند. براي اين کار احزاب بايد از چند ويژگي برخوردار باشند از جمله اينکه داراي رسانه اعم از روزنامه يا سايت به منظور اطلاع رساني صحيح که در واقع يکي از وظايف  اصلي احزاب به شمار ميآيد، همچنين آزادي اظهارنظر داشته باشند; هرحزبي که تشکيل مي شود، مي خواهد در اداره کشور مشارکت داشته يعني به عنوان مثال در مجلس نمايندگاني داشته باشد. اينها حقوقي است که در قانون اساسي بر آنها تاکيد شده اما متاسفانه در شرايط فعلي، اين حقوق براي همه احزاب چارچوب داري که در کشورمان فعاليت مي کنند و براساس ماده 10 قانون اساسي به ثبت رسيده اند، يکسان اعمال نمي شود و اين خود به نوعي تخلف از قانون است.اگر حزبي، خطايي کرده بايد به آن از طريق هيات منصفه و دادگاه رسيدگي شود، اما اگر تنها به زعم اينکه انتقادي کرده نام آن تخلف گذاشته شود، در مسير قانون نيست و هرگونه عملکردي در اين زمينه خلاف قانون است.در همين ارتباط، فعاليت حزب کارگزاران تحت الشعاع قرار گرفت. روزنامه اين حزب توقيف شد، پس از انتخابات، سه چهارنفر از اعضاي اصلي آن بازداشت و محاکمه  شدند وحتي هنوز برخي در زندان هستند.يعني در واقع برخوردها سليقه اي است و نه براساس قانون؟بنابراين شرايط و بستر مناسب براي فعاليت حزب وجود ندارد، گاهي حزبي را مي خواهيم که توجيه گر باشد. مانند احزاب قبل از پيروزي انقلاب اسلامي مانند حزب رستاخيز، ايران نوين و غيره که در نظام اسلامي چنين جايگاهي براي آن تعريف نشده است، در قانون اساسي ما آمده احزاب بايد بتوانند نقد و اظهارنظر کنند، بالاخره به عنوان مثال شرايط اقتصادي کشور مناسب نيست، يک حزب بايد بتواند اين موضوع را نقد کند يا درباره فلان قانوني را مجلس تصويب کرده بايد بتواند سوال کند.عملکرد دولت در اين سالها نشان داده که اساسا رغبتي براي فعاليت حزبي  ندارد، چرا که اکثر احزاب را دخالت  در فعاليت دولت مي دانند، آيا با توجه به ساختاري که در کشور ما وجود دارد، لزوم فعاليت حزبي احساس نمي شود؟من قانون اساسي را قبول دارم. براساس قانون اساسي فعاليت احزاب آزاد است، ضمن آنکه تجربه دموکراسي در دنيا همين امر را اثبات مي کند، زيرا جامعه اي که در آن نقدي  وجود نداشته باشد، مسوولان اجرايي خود را ايمن خواهند دانست و در اين شرايط هر تخلفي ممکن است سر بزند; بنابراين لازمه سلامت در اداره جامعه  وجود احزاب چارچوب دار است. از سوي ديگر در مباني اسلام و فروغ دين ما امر بر معروف و نهي از منکر به شدت تاکيد شده است. در نهج البلاغه نيز حضرت امير(ع) مي فرمايند "کلکم  راع و کلکم مسوول عن رعيته" يعني هم بايد ناظر باشيد و هم مورد نظارت  قرار بگيريد، دقيقا احزاب نيز همين کار را انجام مي دهند و اگر انسان ها به کمال لازم که در ادبيات  ديني از آن به خودسازي نام برده مي شود، نرسيده باشند، دوست دارند ستايش بشوند و از ريا بيشتر خوششان مي آيد، در اين شرايط است که مي گويند حزبي نباشد و نظارتي صورت نگيرد.نظر حضرت امام(ره) در اين زمينه چه بود؟در سال  63 يا 64 که  رياست سازمان صدا و سيما را بر عهده داشتم، در ماه مبارک رمضان مدير اخبار به گويندگان گفته بود که به همين مناسبت، صورت خود را اصلاح نکنند و با ريش جلوي دوربين ظاهر شويد. همچنين مدير راديو اعلام کرده بود که در طول روز، موسيقي پخش نشود و فقط به شب اختصاص يابد. امام خميني از اين موضوع خبر دار شده بودند و مرا خواستند و گفتند من چنين چيزي شنيده ام; چرا مي خواهيد ريا و تظاهر را در جامعه گسترش دهيد. مفسده اين کار از تراشيدن ريش هم بيشتر است; با اين که از نظر فتوا ايشان تراشيدن ريش را احتياط واجب مي دانستند، حضرت امام فرمودند " به مدير راديو هم بگو اگر موسيقي را حرام مي دانيد چه روز و چه شب، چه ماه رمضان و چه ماه هاي ديگر حرام است و چرا مي خواهيد اين کارها را انجام دهيد که بعد از آن مقدسين رهايتان نکنند؟امام نسبت به اين مسايل بسيار حساس بودند، هر گاه که احساس مي کردند مسوولان از جاده اعتدال ارزش هاي اسلامي خارج مي شوند، همه راجمع مي کردند و شديدا تذکر مي دادند.يادم هست يکبار مرحوم فخرالدين حجازي، در آن زمان نماينده مجلس بود در يک سخنراني امام را به عرش برد، ايشان برخورد تندي در اين زمينه کردند که چرا تملق مي کنيد؟ يا در يک مورد ديگر، نيروي هوايي، سرودي ساخته بود درباره امام که ايشان را ستايش مي کرد و بت شکن مي خواند،  ما هم از صداو سيما يکبار آن را پخش کرديم، ايشان من راخواستند و فرمودند ديگر اين سرود را پخش نکنيد و جلوي آن را بگيريد. امام نه روحيه تملق داشت ونه تظاهر، بر همين اساس من در ادبيات خود، ايشان را "عبدصالح" مي نامم.به بحث احزاب برگرديم، ما تجربه حزب جمهوري اسلامي  و حزب موتلفه، دو شاخه شدن جامعه روحانيت مبارز و ايجاد مجمع روحانيون مبارز را داريم و همين امر نشان مي دهد تاکيد امام بر لزوم چند صدايي و اختلاف سليقه بود و در حال حاضر زمزمه هايي از تغيير قانون احزاب به گوش مي رسد و پيش نويس آن هم آماده است آيا لزومي براي تغيير اين قانون وجود دارد؟ برخي معتقدند همين قانون که در سال 61 نوشته شده کفايت مي کند؟بر اساس ماده 26 قانون اساسي، احزاب، جمعيت ها و انجمن هاي صنفي، سياسي و انجمن هاي اسلامي يا اقليت هاي دين شناخته شده، آزادند، مشروط بر اينکه اصول استقلال، آزادي و وحدت ملي موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي را نقض نکنند و هيچ کس را نمي توان از شرکت در آنها منع کرد يا به شرکت در يکي از آنها مجبور ساخت. داشتن اساسنامه و مرامنامه، التزام به قانون اساسي، رعايت موازين اسلامي و رعايت حدود آزادي افراد ديگر جامعه در مفاد قانون احزاب وجود دارد، حال بايد ديد که اين پيش نويس بر اساس چه نگاهي نوشته شده است، آيا براي بسط و توسعه تحزب پيش مي رود يا در جهت محدود کردن آن.روندي که دولت در زمينه احزاب در پيش گرفته را چگونه ارزيابي مي کنيد؟دو نگاه نسبت به احزاب وجود داشته و دارد. يکي اينکه حزب بايد توجيه  گر اعمال دولتمردان باشد و ديگر اينکه احزاب نهادهاي مدني پل ارتباطي ميان مردم و مسوولان هستند در اين صورت بايد نقادي کنند. به نظر مي رسد اين قانون جديد احزاب نگاه اول حاکم خواهد شد، البته نمي توان پيشگويي کرد. در عين حال پيش نويس اين قانون بايد به تصويب مجلس و شوراي نگهبان برسد و نمي توان خيلي برخلاف قانون اساسي قانوني را تصويب کرد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 450]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن