واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بازگشت به دنیا برای جبران اعمال!
در بسیاری از اوقات در زندگی بعد از انجام بعضی کارها ، پشیمان می شویم . خوشبختانه در اکثر موارد راه برگشت و اصلاح وجود دارد و می توانیم کمبود ها و کاستی ها را جبران کنیم .اما این نکته را باید همیشه در خاطر داشته باشیم که این قانون ، همیشگی وثابت نیست .یکی از مواردی که این قانون را نقض می کند ، عالم قیامت است ، به طوری که درقیامت، هیچ راه بازگشت واصلاحی وجود ندارد ؛ به عبارتی هرآنچه در این دنیا انجام دهیم ، بازتابش را در قیامت خواهیم دید و هیچ تغییر و بازگشتی برای اعمال وجود نخواهد داشت . سیماى سورهى سجدهسوره سجده ، سى آیه دارد و در مكّه نازل شده است .این سوره یكى از 29 سورهاى است كه با حروف مقطّعه آغاز و پس از آن از قرآن تجلیل شده است .این سوره یكى از چهار سورهاى است كه در آن آیه سجدهى واجب آمده است كه به وقت خواندن یا شنیدن آن ، سجده کردن واجب است.جایگاه هایی در قرآن که سجده واجب می شود : در مجموع قرآن مجید در پانزده محل ، آیه سجده آمده است ، بعضی می گویند سجده در همه آنها مستحبّ است ولى بعضی سجده را در همه آنها واجب مىدانند . به عقیده شیعه در چهار محل از آنها سجده واجب و در بقیه مستحبّ مىباشد و آن چهار آیه عبارتند از : آیه پانزدهم از سوره سجده ، آیه سى هفتم از سوره فصلّت ، آیه شصت دوم از سوره و النجم ، آیه نوزدهم از سوره علق .طبق حدیثى كه در مجمع البیان آمده ، رسول اكرم (صلى اللَّه علیه و آله) هر شب قبل از خواب این سوره را با سورهى مُلك تلاوت مىفرمودند . محتوای سوره سجده همانند دیگر سورههاى مكّى، در این سوره نیز مباحث گستردهاى در مورد مبدأ و معاد و سرانجام كافران آمده است تا موجب تقویت ایمان مؤمنان و پایدارى آنان در برابر فشار دشمنان گردد.در آیه 15، از ركوع و سجده به هنگام شب كه مردم در خواب هستند ، به عنوان ویژگى مؤمنان راستین یاد شده و قرائت این آیه نیز سجده واجب دارد .در حدیثی از امام جعفر بن محمد الصادق (علیهم السلام) چنین نقل شده : « هر كس سوره سجده را درهر شب جمعه بخواند، خداوند نامه اعمال او را به دست راستش مىدهد، و گذشته او را مىبخشد، و از دوستان محمد (صلى اللَّه علیه و آله) و اهل بیتش خواهد بود» فضیلت تلاوت سوره سجده
در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (صلى اللَّه علیه و آله) چنین آمده است : « من قرأ الم تنزیل و تَبارَكَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْكُ، فكانما احیا لیلة القدر : كسى كه سوره " الم تنزیل" و " تبارك" را بخواند مانند آن است كه شب قدر را احیا گرفته باشد .» (مجمع البیان ، جلد هشتم ، صفحه 324)در حدیث دیگرى از امام جعفر بن محمد الصادق (علیهم السلام) چنین نقل شده : « من قرأ سوره السجدة فى كل لیلة جمعه اعطاه اللَّه كتابه بیمینه ، و لم یحاسبه بما كان منه ، و كان من رفقاء محمد (صلى اللَّه علیه و آله) و أهل بیته : هر كس سوره سجده را درهر شب جمعه بخواند ، خداوند نامه اعمال او را به دست راستش مىدهد ، و گذشته او را مىبخشد ، و از دوستان محمد (صلى اللَّه علیه و آله) و اهل بیتش خواهد بود.» (" مجمع البیان" ، جلد 8 ، صفحه 325)از آنجا كه در این سوره بحثهاى گستردهاى از مبدء و معاد و مجازاتهاى مجرمان در روز رستاخیز و درسهاى هشدار دهندهاى مربوط به مؤمنان و كافران آمده است ، بدون شك تلاوت آن ، (ولى تلاوتى كه سرچشمه اندیشه ، و اندیشهاى كه مبدء تصمیمگیرى و حركت بوده باشد) مىتواند آن چنان انسان را بسازد كه مشمول این همه فضیلت و افتخار گردد و اثر بیدار كنندهاش همچون احیاء شب قدر و نتیجهاش قرار گرفتن در صف اصحاب الیمین ، و رسیدن به افتخار دوستى پیامبر و آلش گردد . مأمور قبض روح« قُلْ یَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِی وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ ؛ بگو: فرشتهى مرگ كه بر شما گمارده شده، جانتان را مىگیرد، سپس به سوى پرودگارتان برگردانده مىشوید .» (سجده 11)كلمهى « توفى » به معناى باز پس گرفتن كامل چیزى است . با توجّه به اینكه بدن مرده پس از مرگ در جاى خود باقى مىماند ، پس مراد از گرفتن به طور كامل ، گرفتن روح است كه حقیقت انسان است كه اگر رفت ، انسان به طور كامل رفته است .قرآن دربارهى شیوهى قبض روح ، سه تعبیر دارد :الف: در یك جا مىفرماید : فرشتگان ، جان و روح آدمى را مىگیرند : «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ» (نحل، 28)ب: در آیهى مورد بحث ، مأمور قبض روح را فرشتهاى به نام ملك الموت معرّفى كرده است.ج: در آیهى 42 سوره زمر این كار را به خداوند نسبت مىدهد : «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ» در جمع این سه آیه شاید بتوان گفت : فرشتگان ، روح را مىگیرند و آن را به ملك الموت تحویل مىدهند و او به خداى متعال تحویل مىدهد . چنان كه امام صادق (علیه السلام) در پاسخ این سؤال كه در اطراف جهان افراد زیادى در آنِ واحد مىمیرند ، چگونه ملك الموت در یكلحظه در همه جا حضور دارد ؟ فرمودند : او یارانى از فرشتگان دارد كه روح مردم را از اطراف مىگیرند ، سپس ملك الموت ارواح را از فرشتگان تحویل مىگیرد . (تفسیر نور الثقلین)شاید هم درجات مردم سبب تفاوت قبض روح آنان مىشود به این معنا كه مردم عادى را فرشتگان ، مردم با تقوا را ملك الموت و اولیاى خدا را خداوند قبض روح مىكند .« قُلْ یَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِی وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ ؛ بگو: فرشتهى مرگ كه بر شما گمارده شده، جانتان را مىگیرد، سپس به سوى پرودگارتان برگردانده مىشوید» برداشت هایی از آیه :
1ـ شبهات را بدون پاسخ نگذارید :«قالُوا ... قُلْ» 2ـ حقیقت انسان روح اوست ، همین كه روح قبض شد گویا انسان قبض شده است : «یَتَوَفَّاكُمْ» 3ـ فرشتگان از انجام مأموریّت ، شانه خالى نمىكنند : «مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِی وُكِّلَ بِكُمْ» 4ـ كار فرشتگان ، طبق مأموریّتى است كه به آنان واگذار شده است : «وُكِّلَ بِكُمْ» 5ـ مرگ انسان و دفن او ، گامى براى زنده شدن اوست ، همان گونه كه دفن بذر گامى براى سبز شدن می باشد : «ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ» 6ـ همان خدایى كه جانها را مىگیرد ، روزى با یك اراده ، همه انسانها را به سوى خود «تُرْجَعُونَ» * چه صحنهى دلخراشى!!« وَ لَوْ تَرى إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنَّا مُوقِنُونَ ؛ و (چه صحنهى دلخراشى است) اگر ببینى مجرمان را هنگامى كه نزد پروردگارشان سرهاى خود را به زیر افكنده (مىگویند:) پروردگارا! دیدیم و شنیدیم (آنچه را وعده كرده بودى) ، پس ما را (به دنیا) بازگردان تا كار نیكو انجام دهیم، همانا ما به یقین رسیدیم .» (سجده 12)گرچه در این آیه، مجرمان تقاضاى بازگشت به دنیا و انجام عمل صالح دارند ، امّا چنان كه در آیه 28 سورهى انعام مىخوانیم : آنها اگر به دنیا نیز برگردند باز تخلّف خواهند کرد : « وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ »و (چه صحنهى دلخراشى است) اگر ببینى مجرمان را هنگامى كه نزد پروردگارشان سرهاى خود را به زیر افكنده (مىگویند:) پروردگارا! دیدیم و شنیدیم (آنچه را وعده كرده بودى) ، پس ما را (به دنیا) بازگردان تا كار نیكو انجام دهیم، همانا ما به یقین رسیدیمپیامهای آیه :
1ـ سركشى امروزِ مجرمان، سرافكندگى فرداى قیامت را در پیش دارد، و این مایهى تسلّى پیامبر و مؤمنان است : «وَ لَوْ تَرى» 2ـ قیامت ، روز سرافكندگى و شرمندگى مجرمان است : «الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ» 3ـ روز قیامت، روز اقرار است : «رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا» 4ـ روز قیامت ، روز كشف حقایق و باز شدن چشمها و گوشها است . (كسانى كه چشم و گوش خود را بر دیدن و شنیدن حقّ بسته بودند ، در آن روز مىگویند: «أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا» 5ـ آنچه در قیامت سبب نجات است ، تنها عمل صالح است كه جاى انجام آن تنها در دنیا می باشد : «فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً» 6ـ دلیل جرم و گناه ، باور نداشتن قیامت است : (آن جا مىگویند: «إِنَّا مُوقِنُونَ» ولى چه سود؟) نتیجه گیری :بنا بر آیات قرآن کریم ، روح آدمی داراى اصالت و استقلال بوده و باقى است و در قیامت همین روح با ملحق شدن دوباره به جسم ، برانگیخته خواهد شد .پس کاری انجام ندهیم که در روز قیامت سرافکنده بوده و از فرط پشیمانیاز انجام بعضی از کارها ، سرهایمان را به زیر انداخته و خجالت زده باشیم . آمنه اسفندیاریبخش قرآن تبیانمنابع: 1- تفسیر نور، ج92- تفسیر احسن الحدیث، ج83- تفسیر نمونه ، ج174- تفسیر نور الثقلین5- " مجمع البیان"، جلد 8 ، صفحه 325
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]