واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حجاب؛ خاموش کننده عطش غرایز
بعضی می گویند حجاب مایه عقب افتادگی است و مربوط به دوران های گذشته و انسان های بدوی می باشد، بعضی دیگر برای معلوم شدن میزان اعتبار پذیرش حجاب می گویند بهتر است آن را به رفراندوم بگذاریم.کلمه «حجاب» در زبان عربى، هم به معنای پوشیدن است و هم به معنی پرده و حجاب و بیشتر به معنای دوم به کار می رود. شاید بتوان گفت که بر حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن هنگام پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنی پوشش است، به کار می رود.پوشش در ایران پدیده نوظهوری نیست. لباس ایرانیان باستان یکی از نشانه های عظمت و شکوه تمدن آن ها بوده است و به گفته مورخان زنان در ایران نیز جامه هایی بس باشکوه داشتند. درگذر سالیان دراز و پس از ظهور اسلام، ایرانیان دین اسلام را از جان و دل پذیرفتند و به دستورات آن گردن نهادند و پس از سایه گستر شدن دین اسلام بر زندگی ایرانیان، هر چیز معنای دیگری یافت و پوشش نیز همانند دیگر جنبه های زندگی آنان متاثر از دستورات اسلامی شد. احکام اسلامی که همانند شیره ای گوارا در کام ایرانیان ریخته شده بود، با ظهور و سقوط حکومت های خودکامه در کشور و استبداد حاکمان زورگو، نه تنها ذوب نشد بلکه در صدر فهرست زندگی ایرانیان جاخوش کرد.به این ترتیب زنان باتکیه بر ارزش های وام گرفته از شریعت و به پشتوانه ارزش های اسلامی بر حضور خود در اجتماع اصرار ورزیدند. تقاضای آنان و نیاز جامعه به وجود زنان در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی راه توسعه اسلامی و انسانی ایران را هموارتر کرد و روز به روز آثار مثبت حضور آنان در جامعه بیشتر هویدا شد.زنان ایرانی که نجابت، قداست، پاکدامنی و حجاب را از نیاکان خود به نیکی وام گرفته اند، در سال های حضور خود در جامعه با پشت سر گذاشتن بسیاری از محدودیت ها و تنگناها توانستند به مرزهای دست نیافتنی برسند و دوشادوش مردان در توسعه و پیشرفت ایران آباد و آزاد بکوشند.با این پشتوانه اسلامی- ایرانی گمان می رفت که مسائل زنان در بسیاری از حوزه های اجتماعی و فرهنگی حل شده باشد. اما به اذعان بسیاری از کارشناسان هنوز مسئله پوشش، یکی از مسائل بزرگ جامعه ما محسوب می شود و بدحجابی معضلی است که نه فقط جامعه زنان بلکه کل جامعه و حتی جامعه مردان را نیز به خود مشغول کرده است و آسیب های ناشی از پوشش نامناسب، گریبانگیر این قشر از جامعه نیز شده است. در این باره با دکتر شکوفه گل خو رئیس پژوهشکده زنان به گفت وگو پرداختیم. وی درباره پوشش گفت:در دوران امپراتوری عظیم روم و ایران پوشش وجود داشته است و طبق آثاری که هم اکنون در موزه های مختلف از جمله موزه سوریه وجود دارد، مشاهده می شود که زنان خاندان سلطنتی حریری را به عنوان پوشش روی سر قرار می داده اند که تشخص و اعتباری خاص به آن ها می بخشیده است. آن ها به دلیل حرمتی که داشته اند پوشش متفاوتی از مردان به کار می بردند. هم چنین در ادیان مختلف پوشش مردان و زنان متفاوت بوده است. به این ترتیب مشخص می شود پوشش برای حرمت گذاردن به زن و قداست بخشیدن به او ریشه در تاریخ دارد و مختص دین اسلام نیست. البته حد و مرز پوشش برای زن نخستین بار در اسلام ارائه شد و در آیه های 30 و 31 سوره نور دقیقا این موضوع مشخص شده است.مردان به دلیل فیزیولوژی بدن از نگاه بیشتر تحریک می شوند و به همین دلیل زنان باید بیشتر خود را بپوشانند و از آن طرف به مردان توصیه می شود مراقب نگاه خود باشندنکته ظریف این جاست که اسلام با قراردادن حدومرز پوشش زن، در واقع اجازه ورود او را به جامعه صادر کرده است. قرآن همواره خطاب به جامعه مسلمانان از کلمه «مومنین» و «مومنات» استفاده می کند که این نشان می دهد که زن پابه پای مرد در جامعه حضور دارد اما با توجه به حدومرزی که برای او تعیین شده است. از سوی دیگر روح تمام دستورات دینی، یکی است و همگی براساس فطرت انسان ارائه شده است. طبق این تعریف پوشش فقط برای اعتلای شخصیت زن و مرد ارائه شده است. هم چنان که به مردان هم توصیه شده است که چطور لباس بپوشند یا نگاه خود را فرو ببندند. قوانین اسلامی جز برای سلامت روانی و اجتماعی مردم وضع نشده است.دکتر گل خو درباره علت تفاوت پوشش مردان و زنان گفت: این تفاوت منبعث از ساختار فیزیولوژیک زن و مرد است. از آن جا که فیزیولوژیک زن و مرد با هم متفاوت است پوشش آن ها هم متفاوت است. شما نمی توانید برای دوجنس متفاوت یک نسخه بدهید.مردان به دلیل فیزیولوژی بدن از نگاه بیشتر تحریک می شوند و به همین دلیل زنان باید بیشتر خود را بپوشانند و از آن طرف به مردان توصیه می شود مراقب نگاه خود باشند. این تفاوت نشان می دهد ساختار جسمی آن ها تا چه حد متفاوت است و رفتارها و پوشش آن ها هم در اجتماع باید از این امر تبعیت کند. در واقع این دستورات ضامن سلامت اجتماعی است. به گفته وی اصل فلسفه پوشش بر این مبنا قرار می گیرد و مسائلی نظیر مد اسلامی و رنگ پوشش و غیره فرع قضیه است. اگر اصل این نظریه و صورت منطقی به جوانان تفهیم شود، بسیاری از مسائل حل می شود. نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع ناشدنی در می آورد. غریزه جنسی مانند برخی صفات دیگر روحی غریزه ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است که هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر می شوداصول منطقی پوشش در صورت جاافتادن در جامعه نیاز به مداخله و مباحثه و غیره ندارد و درست مثل این است که بخواهیم درباره «بد بودن دزدی» سمینار بگذاریم! در تمام جوامع، حد و حدود حقوق اجتماعی دیگران قابل تعرض نیست و در جامعه اسلامی نیز یک خانم با پوشش نامناسب، آرامش روحی و روانی برادران دینی خود را بر هم می زند و این تعرض به حقوق اجتماعی آن هاست. در همین حال برخی خانم ها ادعا می کنند حقوق اجتماعی آن ها نادیده گرفته می شود، درحالی که این حقوق اجتماعی آقایان است که توسط خانم های بدپوشش مورد تعرض قرار می گیرد. به گفته وی خانمی که با هر پوششی در جامعه حاضر می شود فقط به خودش فکر می کند و جوان دیگری را دچار تضاد روحی، روانی می کند و آرامش فکری و روحی او را برهم می زند.همان طور که وقتی در یک کتابخانه آرامش حاکم بر محیط را برهم می زند و دیگران برای خود حق اعتراض قائل می شوند، در صحنه اجتماع نیز باید نسبت به برهم زنندگان آرامش روانی و فکری جامعه که زنان بدپوشش هستند، اعتراض صورت بگیرد. نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع ناشدنی در می آورد. غریزه جنسی مانند برخی صفات دیگر روحی غریزه ای نیرومند، عمیق و دریا صفت است که هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش تر میشود. اسلام به قدرت شگرف این غریزه سرکش توجه کامل دارد. روایات زیادی درباره خطرناک بودن «نگاه»، «خلوت با نا محرم» و «غریزه جنسی» در روابط زن و مرد، تدابیری مانند احکام نگاه کردن، پوشش و حرمت نکاح اندیشیده است.علاوه بر این بیحجابی و روابط آزاد جنسى، موجب فرسایش و کاهش نیروی کل اجتماع است. حجاب اسلامی نیروی مرد و زن را هدایت و بیمه میکند و هر کدام در امور مربوط به خود نهایت بازدهی را خواهند داشت، بدون این که این همه هزینه و نیرو و وقت از دو طرف ضایع شود. اسلام با اصل بیرون رفتن زن از خانه و تحصیل و فعالیت اجتماعى، سیاسی و اقتصادی زن مخالف نیست، حتی بر مواردی همچون علمآموزی زنان سفارش میکند، اما همه این امور باید در چارچوب دستورات و معیارهای اسلامی باشد.اینجاست که در صورت تعارض بین برخی فعالیت ها در بیرون منزل با اغراض و تکالیف دینی مثل همسردارى، تربیت کودکان و آلوده نکردن محیط و ترک گناه در هر شکلى، باید بر رعایت احکام و اهداف الهی پافشاری کرد. متأسفانه در بسیاری از موارد حضور افراطی و حساب نشده زنان در دانشگاه، اداره، کارخانه و جامعه، تبعات سوئی را به دنبال داشته و دارد.آنچه مانع تحرک جامعه و فعالیت های سازنده در ابعاد مختلف اجتماعی میشود، ستر زنان نیست، بلکه مانع حقیقى، پوشش نامناسب، اندام نیمه عریان، آرایش کردن، جلب جنس مخالف، گفتوگو و خندیدن و اختلاط در محیط کار، درس و بازار است.فراوری: کهتریبخش خانواده ایرانیمنابع:روزنامه خراسانامید انقلاب :: اردبیبهشت 1386 - شماره 378 * : علل تمایل زنان غرب به اسلام بی نیاز از نگاه دیگران وقتی زنان آزاد می شوند اشتغال برای زنان، آری یا نه؟ حجاب مختص زنان؟!!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 486]