واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روش تحلیل محتواچگونه محتوای اطلاعاتی را که در اطرافمان پراکنده است را تحلیل کنیم؟
روش تحلیل محتوا در نظر "كاپئان" معنا شناسی آماری مباحث سیاسی است. "باركوس" معتقد است كه تحلیل محتوا به معنای تحلیل علمی پیامهای ارتباطی است و "پیسلی" بر این باور است كه تحلیل محتوا مرحلهای از جمعآوری اطلاعات است كه در آن محتوای ارتباطات از طریق به كارگیری عینی و منتظم قواعد مقوله بندی، به اطلاعاتی كه میتوانند خلاصه و باهم مقایسه شوند، تغییر شكل مییابد. توافق جامعی كه همۀ تعاریف دارند در شروط عینیت، انتظام و عمومیت است. شرط عینیت: شرط عینیت تصریح میكند كه هر مرحله از فرآیند پژوهش باید بر اساس قواعد، احكام و روشهای مشخّص انجام گیرد؛ مثلاً چه مقولههایی باید به كارگرفته شود و مقولۀ الف چطور باید از مقولۀ ب تمییز داده شود. بنابراین یكی از معیارهای عینیت این است كه آیا تحلیلگران دیگر با تبعیت از روشهای یكسان و اطلاعات مشابه، میتوانند به نتایج مشابهی برسند.شرط انتظام: این شرط هنگامی تحقّق مییابد كه دایره مشمول و طرد محتوا یا مقولهها بر طبق قواعد كاربردی ثابتی مشخص گردد. این شرط آشكارا تحلیلهایی را كه فقط به دنبال جمعآوری مؤیدات فرضیههای پژوهشگر است، طرد میكند. همچنین به طور ضمنی بیان میدارد كه مقولهها را باید به شكلی تعریف كرد كه بر طبق قواعد كاربردی ثابت قابل استفاده باشند. به بیانی دیگر مقولهها باید با قوانین عمومی و معین ساخت مقوله مطابقت داشته باشند. به طور مثال در كتابی كه به منظور نشان دادن پایین بودن سطح فكری گروههای نژادی خاصّ تهیه شده است، كلیۀ مطالب تأیید كنندۀ قضیۀ نابرابری را هم از منابع معتبر و هم از منابع بسیار مشكوك، دستچین كرده بودند در حالی كه واقعاً برتری مدارك تأیید كننده قضیۀ مخالف یعنی برابری نژادها، به لحاظ كلّی و كیفی توجهی نكرده بودند."پیسلی" بر این باور است كه تحلیل محتوا مرحلهای از جمعآوری اطلاعات است كه در آن محتوای ارتباطات از طریق به كارگیری عینی و منتظم قواعد مقوله بندی، به اطلاعاتی كه میتوانند خلاصه و باهم مقایسه شوند، تغییر شكل مییابد. توافق جامعی كه همۀ تعاریف دارند در شروط عینیت، انتظام و عمومیت استشرط عمومیت:این شرط زمانی معنا مییابد كه یافتهها باهم ارتباط نظری داشته باشند. اطلاعات توصیفی صِرف دربارۀ محتوا، بدون ارتباط با دیگر ویژگیهای اَسناد، ارزش چندانی ندارد. یعنی مأخذ مربوط به محتوای ارتباطاتی، زمانی معنادار است كه حداقل با مأخذی دیگر مرتبط شود.روش تحلیل محتوا، به كارگیری روشهای علمی برای بررسی محتوای مدارك أسنادی است و به روش علمی تحول یافته كه نوید بخش به بار آوردن استنباطهایی است كه اساساً از دادههای كلامی نمادین و ارتباطاتی به عمل میآید. اگرچه روش تحلیل محتوا كاربردهای زیادی در علوم متنوع دارد؛ ولی برای همۀ پژوهشهای اسنادی مناسب نیست. این روش به ندرت میتواند صحّت ادّعایی (محتوایی) را تعیین كند و یا كیفیت زیبایی شناختی شعری را ارزیابی كند. از تحلیل محتوا میتوان برای حداقل سه دستۀ كلّی از مسائل پژوهشی استفاده كرد:1- هنگامی كه دسترسی به اطلاعات مشكل باشد و اطلاعات پژوهشكده محدود به قدرتهای أسنادی است و وقتی سایر فنون پژوهشی، مثل مصاحبه یا پرسشنامه یا مشاهده و نظایر آن قابل اجرا نباشد، به سوی تحلیل محتوا رهنمون میشویم.2- گاهی با اینكه سایر فنون پژوهشی هم ممكن است، ولی به دلیل اینكه میخواهیم فن پژوهشی بدون واكنش یا بدون مزاحمت باشد از این روش استفاده میكنیم.3- تحلیل محتوا گاهی میتواند برای تكمیل اطلاعات استفاده شود. به طور نمونه نتایج به دست آمده از راه پرسشنامه را با مقایسۀ آنها از طریق تحلیل محتوای منابع آنها، مورد بررسی قرار دهیم. مثلاً در بررسی ذهنیات و تعلّقات عمومی، هم از اطلاعات پرسشنامه و هم از تحلیل محتوای مقالههای مجلات پر تیتراژ استفاده كنیم. تحلیل محتوا اصطلاحی است كه در مورد تحلیل و محتوای ارتباطات به كار میرود و متضمّن طبقهبندی مندرجات است، به شیوهای كه ساخت اساسی آنها را نمایان كند.بخش ارتباطاتمنبع: پژوهشکده باقرالعلوم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4355]