واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تفاوت مدح و سپاس
حمد در مقابل نعمت و امتیازاتی است که از طرف فرد ستایش شده به انسان عنایت شده است. در این نوع ستایش،علاوه بر اعتراف و تذکر به عظمت فرد ستایش شده خود نعمت هم مورد توجه قرار می گیرد.حمد و سپاس با هم تفاوت هایی دارند در حمد، یک انسان مدنظر است یا مقامی بالاتر از انسان اما مدح می تواند برای غیر انسان هم باشد و ... خداوند متعال، موجودات را خلق کرده و به آنان روزی بیشمار عطا فرموده است تا در مسیر عبودیت و رسیدن به کمال الهی گام بردارند. از میان موجودات مادی، گیاهان و حیوانات دارای اختیار و اراده نیستند و دقیقاً همان کاری را انجام می دهند که خداوند از آنها خواسته است و عبادت و تشکر آنها همان کاری است که انجام می دهند.اما انسان ها، دارای اختیار و حق انتخاب هستند و با اراده خود از نعمت های خداوندی استفاده می کنند، پس لازم است که شکرگزار این نعمت ها باشند.امیرالمؤمنین علیه السلام، در شروع خطبه دوم از نهج البلاغه به بیان لزوم حمد خداوند می پردازد، آنجا که می فرماید:«اَحمدُهُ استتِما فالنِعمَتِهِ، و استتشلاماً لِعِزَّته، و استعصاماً من معصیتِهِ.» ؛ «حمد و سپاس او را گویم که نعمتش را تمام و کامل می جویم و راه تسلیم به مقام عزتش می بویم و برای مصونیت از تباهی ها، دست و دل از معصیتش می شویم.» انواع حمدسپاسگزاری انسان ها از وی نعمت خود می تواند بر سه نوع باشد:1- نوع اول، عبارت است از اعتراف به عظمت و امتیاز فردی که مورد ستایش قرار گرفته است. همین که انسان اعتراف به این عظمت می کند موجب حرکت روحی او در مسیر کمال جویی می شود. زیرا این حمد و ستایش بیان کننده این است که فرد ستایش کننده ارزش ها را شناخت، و در راه رسیدن به آن به تلاش افتاده است.اگر حمد به این معنا باشد حتماً اثر زیادی در رشد روح انسان خواهد داشت چرا که باعث می شود انسان از خودخواهی دست بردارد و عظمت فرد نعمت دهنده را ببیند، در نتیجه انسان سعی می کند خود را از مرتبه ای که هست بالاتر بکشد و به مقام فرد محمود نزدیک تر کند تا بتواند با او ارتباط بهترین برقرار کند.نوع دوم: حمد در مقابل نعمت و امتیازاتی است که از طرف فرد ستایش شده به انسان عنایت شده است. در این نوع ستایش،علاوه بر اعتراف و تذکر به عظمت فرد ستایش شده خود نعمت هم مورد توجه قرار می گیرد.در قرآن کریم در مورد هر دو نوع ذکر شده آیاتی آمده است مثلاً آیه «الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ »1، اشاره به نوع اول دارد که تذکر به عظمت فرد ستایش شده است و آیه ی شریفه «وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ »2 به نوع دوم حمد اشاره دارد.خدا در هر نعمتی حقی دارد، کسی که حق خدا را ادا کند، خدا آن نعمت را برایش حفظ می کند و کسی که در ادای حق خدا کوتاهی کند، خود را در معرض خطر از دست دادن نعمت قرار داده استتفاوت مدح و شکر
مدح عبارت از توصیف نیکی و امتیاز در یک موضوع، اعم از آنکه انسان باشد یا غیر از انسان لذا می توان توصیف نیکویی یک منظره طبیعی را هم مدح نامید و نیز اعم از آن است که نیکویی و امتیاز موجب مدح در انسان اختیاری باشد یا غیر اختیاری. تفاوت مدح با حمد در این است اولاً در حمد، یک انسان مدنظر است یا مقامی بالاتر از انسان اما مدح می تواند برای غیر انسان هم باشد. و ثانیاً حمد برای یک انسان، در مورد مزایا و عظمت های اختیاری اوست. و اما شکر عبارت است از سپاس در مقابل نعمت که مُنعم با آگاهی و اختیار، نعمتی را به فرد ستایش کنده عطا کرده باشد.در قرآن کریم نیز آیات فراوانی اشاره به این موضوع دارد، از جمله:1- شکر به مقام ربوبی خداوند که این نوع شکر در برابر نعمت قرار نمی گیرد.«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا »3 ؛ «ما انسان را به راه راست هدایت کردیم، یا آن راه را در پیِش می گیرد و وظایف عبودیت را انجام می دهد و یا کفر می ورزد.»2- قسم دیگری از شکر در آیات قرانی آمده است که در برابر نعمت ها و امتیازاتی است که خداوند به بندگانش عنایت می کند، مانند:«وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلاَلاً طَیِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِیَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ »4 ؛ بخورید از آنچه خداوند به شما حلال و پاکیزه روزی کرده است و به نعمت خداوند سپاسگزار باشید.»ممکن است این سئوال پیش بیاید که شکر و سپاس در مقابل نعمت، نوعی از معامله گری است که انسان در برابر آنچه که می گیرد، قیمتی می پردازد، و بدیهی است که نه خداوند متعال نیازی به گرفت قیمت نعمت های خود دارد و نه انسان شکر کننده با چنین شکری در راه تکامل قدم بر می دارد. پاسخ این سئوال با نظر به آیه ای در قرآن مجید روشن می شود، در سوره ی نحل می فرماید:«و مَن شکر فاِنما یشکُرُ لنفسِهِ و من کَفَر فَاِنَّ ربِّی غَنّیٌ کریم»5 ؛«و هر کس شکرگزار باشد، شکر برای خویش می گذارد و کسی که کفران بورزد، پروردگار من بی نیاز و کریم است.»آیه مزبور با صراحت کامل بی نیازی خدا را از هر گونه شکر و سپاس گوشزد می کند و می گوید هر کس که وظیفه ای انجام می دهد و از نعمت های مادی و معنوی خداوندی قدردانی می نماید، و در راه تکامل خود کوشیده و در راه اعتلای خویش قدم برداشته است.تفاوت مدح با حمد در این است اولاً در حمد، یک انسان مدنظر است یا مقامی بالاتر از انسان اما مدح می تواند برای غیر انسان هم باشد. و ثانیاً حمد برای یک انسان، در مورد مزایا و عظمت های اختیاری اوست. و اما شکر عبارت است از سپاس در مقابل نعمت که مُنعم با آگاهی و اختیار، نعمتی را به فرد ستایش کنده عطا کرده باشدعلاوه بر این خطبه، در جای دیگری امیر می فرماید:
«انّش لله فی کل نِعمة حقاً فَمَن ادّاه حَفِظَها و مَن قَصَّرَ عند خاطر بزوالِ نعمتِهِ.»«خدا در هر نعمتی حقی دارد، کسی که حق خدا را ادا کند، خدا آن نعمت را برایش حفظ می کند و کسی که در ادای حق خدا کوتاهی کند، خود را در معرض خطر از دست دادن نعمت قرار داده است.»هر گاه بشر این وظیفه را اجرا کرد، حق نعمت خدا را به جا آورده و شکر نعمت کرده است.به هوش باشید، کفران نعمت نکنید:حضرت علی علیه السلام باز به ما هشدار می دهد که:«اِحذَرُوا نِفار النعم فم کال شاردٍ بِمَردود»؛ از رمیدن نعمت ها بپرهیزید زیرا هر فراری باز نمی گردد.یکی از عواملی که باعث از میان رفتن نعمت ها می شود، نافرمانی از دستورات الهی و کفران نعمت هاست. افرادی ک دارای ضعف ایمان هستند، با دیدن مال و ثروتی اندک، خود را گم می کنند و بر اثر خود فراموشی خدا را نیز به فراموشی می سپارند و ناسپاسی می کنند. نتیجه : ثروت قرار داده شده در اختیار بشر، افزون بر کامروایی او، باید برای پرستاری از درماندگان و کمک به نیازمندان نیز به کار گرفته شود. اصولاً کسی که از نعمت های خدا قدردانی کند به سود خود اوست و کسی که کفران کند، بی شک خداوند از قدردانی بشر بی نیاز است. آمنه کریمی بخش نهج البلاغه تبیان منابع : 1- نهج البلاغه، مرحوم محمد دشتی.2- شرح نهج البلاغه، علامه محمد تقی جعفری، ج 2.پی نوشت ها:1- انعام / آیه 1، تمام حمد از آن خداوندی است که آسمان ها و زمن را آفریده است.2- فاطر / آیه 34، و آنان گفتند: حمد از آن خداوند است که اندوه را از ما برطرف فرمود.3- انسان / آیه 3.4- نحل / آیه 114.5- نمل / آیه 40.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2001]