واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ساخت سریال درباره مشاغل مختلف که معمولا ً حرفههای جذاب و پر خطری هستند، جذاب است؛ سریالهایی که قرار است تصویری از تلاش و کوشش افرادی باشد... چاقو، پنس، حرکت! با پخش همزمان سریال ایرانی سایه تنهایی و 2 سریال خارجی، پرستاران و پشت برج سفید، موج سریالهای پزشکی، تلویزیون را در برگرفته است. ساخت سریال درباره مشاغل مختلف که معمولا ً حرفههای جذاب و پر خطری هستند، جذاب است؛ سریالهایی که قرار است تصویری از تلاش و کوشش افرادی باشد که روز و شبشان را با حرفهشان گره خورده است. این آثار کلیشههای آشنایی دارند که بر حسب ذوق و سلیقه سازنده شان تغییر میکنند و قصه در آن روایت میشود، «ناوارو» یک مجموعه پلیسی فرانسوی دوست داشتنی است. «هشدار برای کبرا 11» یک مجموعه حادثه ای آلمانی است و «پرستاران» مسائل و دغدغههای جامعه پزشکی استرالیا را ثبت میکند. مجموعه «عملیات 125»، «سرنخ» و «فاکتور 8» نمونههای موفق این جریان در تلویزیون ایران هستند. در این میان معمولا ً سریالهایی با موضوع پزشکی به خاطر بحث مرگ و زندگی در آنها و فضای به شدت احساسیشان جذابند. در این صفحه به بهانه پایان سریال ایرانی «سایه تنهایی» که با دو سریال پزشکی خارجی دیگر _ یعنی «پرستاران» (استرالیا) و «پشت برج سفید» (کره جنوبی) _ همزمان روی آنتن رفت، نگاهی به این سریالها داریم. «سایه تنهایی» (بیژن شکرریز) یکی از سریالهایی است که با نگاه به مجموعههای موفق خارجی ای که درباره پزشکان ساخته شده، مقابل دوربین رفته است؛ تلاشی ناموفق برای روایت مسائل پزشکان و پرستاران و دغدغههایی که این قشر دارند. اما نکته اینجاست که «سایه تنهایی» تقریبا ً هیچ یک از فاکتورهای موفقیت مجموعههای پزشکی را ندارد. این که شخصیتهای اصلی مجموعه، پزشک هستند و بیمارستان یکی از لوکیشنهای اصلی مجموعه است، دلیل قابل قبولی نیست تا سایه تنهایی را یک مجموعه پزشکی بدانیم. میشود تأثیر و نقش دراماتیک بیمارستان و بخش خاصی را که قصه پرستاران در آن روایت میشود، به یاد آورد و آن وقت متوجه شد که لوکیشن اصلی در چنین مجموعههایی چقدر میتواند موق باشد. این دکترهای اتو کشیده خون ندیده بیمارستانی که در سایه تنهایی با آن رو به روییم، تصویری واقعی و ملموس از محیطهای درمانی و بیمارستانی ایران نیست؛ خلوت تر و آرامتر از آن است که باورش کنیم و بپذیریم که محیطی زنده و پویا است و نادر (بیژن امکانیان)، سعید (علی دهکردی) و بقیه پزشکان هر روز در این محیط ملتهب ماجراهای مختلفی را پشت سر میگذارند. در پرستاران اطلاعات تخصصی درباره بیماریها داده میشود و بخش قابل توجهی از هر بخش به شرح بیماری مریضها برمیگردد و گاهی شخصیتهای اصلی هم آن مریضیها را میگیرند ولی در سایه تنهایی چندان روی بیماریها تمرکز نمیشوند. پرهیز مینو فرشچی (نویسنده) در نزدیک شدن به بحث تخصصی در اجرا هم دیده میشود. شکرریز هم از نمایش صحنههای خونریزی، جراحی و ... که در تلویزیون ایران مرسوم نیست، فاصله گرفته و تصویری تمیز و اتو کشیده از بیمارستان و بیماران نشان میدهد. بی خیال احساسات بخشی از قابل باور و جذاب بودن پرستاران و نمونههای موفق دیگری مانند « ER» و «آناتومیگری» این است که در کنار شخصیت پردازی و کار روی روابط شخصیتها، نویسنده و کارگردان تلاش میکنند تصویری واقعی یا دست کم نزدیک به واقعیت از بیماری و محیطهای بیمارستانی به مخاطب نشان دهند. حادثه، خونریزی، مرگ، بیماریهای لاعلاج و جراحی، بخش مهمی از این مجموعههاست. اما سایه تنهایی از این نظر با کاستی فراوانی رو به روست. مثلا ً سکانس مرگ جواد _ نوجوانی که نویسنده و کارگردان در چند بخش روی آن تمرکز کرده اند و به نظر میرسد به عنوان یک نقطه عطف از آن استفاده شود _ به شکل ابتدایی و همراه با موسیقی پر سوز و گدازی برگزار میشود و توانایی ایجاد حس تأثر عاطفی به مخاطب را ندارد. در مجموعه ای که جدال بین مرگ و زندگی یکی از مهمترین بخشهای آن است، عبور ساده از مرگ یک انسان میتواند نشان دهنده ضعفهای مجموعه باشد. دوربین را بچرخان فضاسازی و ضرباهنگ «سایه تنهایی» هم در مقایسه با نمونههای موفق، ضعفهایی اساسی دارد. این مشکل را هم میتوان در متن دید و هم در اجرا. قصهها قابل پیش بینی هستند، تعلیق و اضطراب زیادی در قصه وجود ندارد و اگر رگههایی از حادثه پردازی و تعلیق وجود دارد، چندان پر رنگ و موثر نیست. دکوپاژ و طراحی میزانسنها هم نتوانسته فضای تعلیق و اضطراب در یک محیطی درمانی را در مجموعه به وجود آورد. در پرستاران حرکت دوربین و فضاسازی کارگردان تنش و هیجانی را که در بعضی صحنهها وجود دارد، به بیننده منتقل میکند، اما قاب بندیها در سایه تنهایی بیش از اندازه آرام و یکنواخت است. سایه تنهایی حتی در شخصیت پردازی و نمایش روابط عاطفی شخصیتها موفق نیست؛ شخصیتها کاغذی هستند و اندوه و گرفتاریهایشان روی مخاطب تأثیری ندارد. کارگردان بازیگرانی در اختیار داشته که میتوانسته از آنها استفاده بهتری کند؛ اما حاصل کار چندان رضایت بخش نیست و تیم بازیگری سایه تنهایی نمره قبولی نمیگیرد؛ هر چند که به نظر میرسد بازیگرها تلاش کرده اند حضوری قابل قبول داشته باشند اما آنچه فیلمنامه در اختیارشان گذاشته، نتیجه ای بیش از این نمیتوانسته داشته باشد. سایه تنهایی حتی سایه ای از نمونههای موفق این آثار نیست. ادامه دارد...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 402]