محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845786408
همایون اسعدیان: «طلا و مس» فیلمی عاشقانه است
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: به اعتقاد من طلا و مس ربطی به روحانیت ندارد، بلكه فیلم عاشقانهای است درباره زن و شوهری از قشر سنتی كه حالا یكیشان درس طلبگی میخواند. یكی این برایم جذاب بود و یكی... وقتی پای فیلم خوبی مثل «طلا و مس» نام همایون اسعدیان دیده میشود، میتوان همانقدر از شرایطی كه ساخت فیلمی خوب برای كارگردانی خوب را مهیا كرد، خوشحال شد همانطور كه تأسف میخوریم از شرایطی كه ساخت فیلمی بد را به یك كارگردان خوب تحمیل میكند.همایون اسعدیان فیلمساز خوشفكر و سلیقهای است كه این روزها بعد از چند سال دوری از سینما و ساخت كارهایی موفق در تلویزیون، فیلم متفاوت طلا و مس را روی پرده سینما دارد كه از آثار قابل توجه جشنواره فجر سال گذشته بود و از معدود فیلمهایی كه امید به حیات سینمایی فرهنگ محور و شریف را زنده نگه میدارند.با او درباره ساخت این فیلم از لذتها تا دشواریهایش مفصل به گفتوگو نشستیم. • چقدر خوب كه شرایطی مهیا شد تا شما یك فیلم خوب برای سینما بسازید چون حقتان بود، اما چند سالی بود كه از سینما دور افتاده بودید.اما فكر كنم سریالهای خوبی ساختم. • بله در مورد تلویزیون تعریفها فرق دارد.به هر حال ممنونم. البته فیلم ما هم حتما ضعفهایی دارد كه اگر نمیداشت چقدر خوب میشد. • این همه جزئیات و ظرایف زیبا را چطور در قصه ساده طلا و مس پیدا كردید؟ما همزمان كه داشتیم فیلم تلویزیونی «آخرین گره خورشید» را میساختیم، قصه فیلم بعدی مجموعه تله فیلمهایی كه درباره فرش ایرانی بود را هم آماده میكردیم چون 3 تا تله فیلم قرار بود ساخته شود. چند تا طرح داشتیم برای فیلم سوم. یك روز آقای محمدی آمدند سرصحنه 3-2 صفحه كاغذ به من دادند و گفتند بخوان كه آن 3-2 صفحه یك طرح خام و اولیه بود كه بعد تبدیل شد به فیلم طلا و مس. من وقتی خواندم گفتم حیف است كه این را در این تله فیلمها خرج كنیم و بهتر است بگذاریم برای یك فیلم سینمایی چون كاملا قابلیتش را داشت و آن نطفه اولیه طلا و مس شد و از آن مقطع تا زمانی كه به فیلمبرداری رسید شاید 8 یا 9 ماه طول كشید و بارها توسط حامد محمدی طی گفتوگوهایی كه با هم داشتیم نوشته شد تا شد فیلمنامه حال حاضر كه فیلم براساس آن ساخته شده. جوهره همان بود اما تغییرات زیادی در آن ایجاد شد. • جالب است. اتفاقا در نگاه اول به خط قصه طلا و مس اصلا چیز عجیب و غریبی نمیبینیم كه بگوییم برای تله فیلم حیف بود، اما پرداخت جزئیات در این قصه آن را متفاوت میكند.همین برای من جذاب بود. در همان طرح اولیه هم جدا از اینكه قصه یك طلبه بود ولی یك عاشقانهای در قصه بود كه من خیلی دوست داشتم و الان هم برخلاف برداشت همه كه میگویند این فیلم راجع به روحانیت است، به اعتقاد من طلا و مس ربطی به روحانیت ندارد، بلكه فیلم عاشقانهای است درباره زن و شوهری از قشر سنتی كه حالا یكیشان درس طلبگی میخواند. یكی این برایم جذاب بود و یكی هم اینكه این نوع فیلمها فیلم جزئیات است و این جزئیات را در یك فیلم تلویزیونی نمیشود درآورد و تماشاگر هم نمیتواند بگیرد و متوجه شدم فیلم سختی است چون قصه پیچیدهای ندارد و متكی است برجزئیات. همانطور كه در مورد آخرین گره خورشید كه برای تلویزیون ساختیم حواسمان بود كه كار از شكلی كه باید برای تلویزیون داشته باشد خارج نشود. به هر حال وقتی در فرمت تلویزیون كار میكنید باید مسائلی را رعایت كنید؛ منظورم ممیزی نیست. منظورم این است كه بیننده تلویزیون چگونه این فیلم را میبیند. اگر خیلی روی جزئیات كار كنید اصلا دیده نمیشود. حتی در سریالها ممكن است یك مطلبی را كه در سینما یك اشاره به آن میكنید و رد میشوید در تلویزیون چند بار تكرار كنید چون بیننده وقتی به كار شما نگاه میكند حواسش به خیلی چیزها هست و تمركز توی سالن تاریك سینما را ندارد. • البته یك بار در تلویزیون این جزئیاتپردازی توسط بیننده دیده شد و فیلمسازش را هم شگفتزده كرد و آن هم سریال روزگار قریب آقای عیاری بود...كار آقای عیاری را خیلی نمیتوانم مقایسه كنم و روی آن مانور بدهم برای اینكه به اعتقاد من فوقالعاده است و در حد نبوغ كیانوش عیاری است و واقعیت این است كه درست میگویید و كار ایشان قسمتهایی داشت كه هیچ اتفاقی در آن نمیافتاد و شما مثلا ماجرای طاعونی را در اطراف قم میدیدید ولی آنقدر ظرایف زیبا و شخصیتپردازی زیبایی دارد كه نگاه میكنید و اصلا كاری ندارید كه اتفاقی میافتد یا نه و یك ویژگی دیگری كه آن سریال داشت و من به مدیران تلویزیون هم گفتم این بود كه اگر این سریال را فارغ از موضوعش در نظر بگیریم، بهتر از این نمیشد سریالی ساخت كه بگوییم چرا در ایران انقلاب شد. ما چنان تصویری از آن مقطع تاریخی دیدیم كه بدون اشاره مستقیمی به این نوع مسائل، فضایی را از شرایط اجتماعی ترسیم كرده بود كه من وقتی آن را میبینم بگویم باید در این كشور انقلاب میشد و كیانوش عیاری یكی از آثار ماندگار را با روزگار قریب خلق كرده و این كار را باید استثنا بدانیم و بگذاریم كنار ولی در كل در تلویزیون، ما همیشه این نگرانی را داریم كه خیلی از چیزها ممكن است دیده نشود و باید تكرار كنیم و گلدرشتتر مطالب را بیان كنیم.در مورد قصه هم قصه جزئیات بود و الان اگر به قول شما بخواهیم قصهاش را تعریف كنیم مردی است كه زنش دچار بیماری میشود و وظایف خانه بر دوش او میافتد؛ مثل یكسری فیلمهای آمریكایی كه قصه پیچیدهای ندارند اما پر از پیچیدگیهایی هستند كه در روابط آدمها وجود دارد ولی به چشم نمیآید. این هم از جذابیتهای این قصه بود و از سختیهایش برای من كه فیلم حادثهای داشتم، فیلم كمدی داشتم ولی این ژانری بود كه تجربهاش نكرده بودم و میدانستم باید فقط بتوانم با تكتك لحظات تماشاگر را راغب كنم كه این فیلم را نگاه كند. مخصوصا كه عمدا فیلم را به گونهای ساختیم كه تماشاگر به خاطر بازیگر و سوپراستار به دیدن فیلم نرود. • اصلا فیلم با آن نوع بازیگر آسیب میدید.بله و این كار را بازهم سختتر میكرد. خب چه چیز را باید تماشاگر دوست میداشت؟ همین جزئیات و همین لحظات عاطفی كه اگر درنمیآمد قطعا فیلم... • هیچ چیز نداشت ولی حالا همه چیز دارد چون درآمده.بله، درنمیآمد و كاملا فیلم خالی میشد. بخصوص كه از 97دقیقه فیلم حدود 60دقیقه در خانه و در 2 تا اتاق میگذرد و برای كارگردان خیلی سخت است كه هر بار دوربین را كجا بگذارد كه یك چیز جدید نشان دهد و تكراری و خستهكننده نباشد با معدود بازیگرانی كه چهره هم نیستند. محمدرضا گلزار نبوده كه بگوییم تماشاگر كاری ندارد چه كار میكند، فقط میآید نگاهش كند. بهروز شعیبی است كه به نظر من اتفاقا در بسیاری موارد ارجح است بر گلزار، ولی خب این كار را در برخورد با مخاطب سخت میكند. • اما در این مواقع وقتی درست پیش بروید همینها دلایلی است برای فهم بهتر فیلم و جالب است ما در این فیلم اصلا تنگی خانه و فضا را احساس نمیكنیم چون درون آدمها و تحولاتشان درگیرمان میكند.بله، اما درآوردن همین سخت بود. • شما ابزاری كه به كمكتان بیاید نداشتید و این ترسناك است.من هم به شدت موقع فیلمبرداری میترسیدم. از همه این چیزها میترسیدم كه میتوانیم این را دربیاوریم یا نه. • این نوع فیلمنامه به شناخت بسیار عمیقی از آدمها و نوع زندگیشان در قصه متكی است؛ یعنی شما یك شخصیتی دارید مثل سیدرضا كه زوایایی از او را به مخاطب نشان میدهید كه قابل باور و دوستداشتنی است بیآنكه بخواهید چیزی را به زور القا كند یا دختری كه معلول ذهنی است و وابستگیاش به یك ضبطصوت كه همیشه در بغل اوست. اینها را نمیشود با تخیل ساخت و در قصه گذاشت، از یك حافظهای میآید.باور من این است كه لزوما در فیلمسازی یك كارگردان حتی كیانوش عیاری كه یكبار دیگر میخواهم اسمش را بیاورم، همه چیزهایی كه در فیلم میگذاریم آگاهانه نیست. این آگاهانه نبودن به معنی شانسیبودن نیست، اشتباه نشود. اما ما همه یكبار تجربی را داریم از گذشته و زندگیمان، حالا بستگی دارد به اینكه این تجارب چقدر در ما پخته شده و چقدر عمیق شده كه در فیلم سرزیر میكند و بیرون میزند. نه لزوما به این مفهوم كه همان لحظه به آن فكر كردیم ولی نگاهی به دنیا و روابط آدمها پیدا كردیم و حتی از فیلمهایی كه در گذشته دیدیم تأثیراتی گرفتیم كه ممكن است غیرمستقیم در كارمان بروز پیدا كند.یك بخشی از فیلم كاملا آگاهانه است برای هر فیلمساز و یك بخشی هم ناشی از تمام این تجارب است كه از گذشته داشته و در فیلم بروز پیدا میكند بدون اینكه به آن لحظه فكر كند كه مثلا این ناشی از كدام تجربهاش بوده است. یك بازیگری در لحظهای خندهای میكند كه میگویم نه، این خنده خوب نیست. حالا این خنده خوب نیست و خنده بعدی خوب است ناشی از همین تجربه است یا اینكه یك لحظهای را میتوانید به سمت یك ملودرام آبكی ببرید ولی نمیبرید. این باز ناشی از همان تجربه است. در طلا و مس هم همین است.اینطور نیست كه من سالها راجع به بچههایی كه دچار سندرمداون هستند فكر كرده باشم اما الان كه شما گفتید یادم آمد كه چند سال پیش دوستی میخواست راجع به یكی از این بچهها فیلم بسازد و با او رفتیم و دیدم، خب این در پس ذهن من هست و هر بار كه اینها را در خیابان و جاهای مختلف میبینم متوجه میشوم كه اینها چقدر شبیه هم هستند. یا وقتی فیلم «ژرژ، روز هشتم» را هم كه دیدم، گفتم او هم عین همین بچههاست كه دیدم و همه اینها را همین الان دارم یادآوری میكنم، باورتان میشود؟! همینها در فیلم میآید. یا اعظم خانم با آن ویژگی. یا سپیده و... منتها مهم این است كه اینها در فیلم آشفته نشود. • باید جایگاهشان پیدا شود.درست است. باید بدانم كه از اینها چه استفادهای میخواهم بكنم. تمام این چیدمانی كه در اطراف سیدرضا و زهراسادات میشود اگر در خدمت درآوردن رابطه این دو نباشد حاشیه است. وقتی ما این دختر معلول ذهنی را گذاشتیم باید در قصه این استفاده را كنیم كه سیدرضا كه از اول او را نمیفهمد متوجه بشود كه او نتوانسته او را ببیند و درك كند، زنش او را دیده و چقدر خوب دیده و چقدر توانسته با او خوب ارتباط برقرار كند. یا سپیده را او نمیبیند چون كاكل موهایش بیرون است ولی زنش دیده و چقدر توانسته ارتباط تاثیرگذاری با او داشته باشد. پس سیدرضا كه دنبال درس اخلاق است خیلی از زنش عقب است كه اصلا هم دنبال این درسها نیست و اصلا هم نمیداند فرق اخلاق نظری و اخلاق عملی چیست. • او اینها را زندگی كرده.بله، زندگی كرده، سیدرضا هم یاد میگیرد كه زندگی كند. پس این چیدمان وقتی موفق است كه تأثیری در زندگی سیدرضا بگذارد. همینهاست كه عشق را برای او به یك شكل دیگری درمیآورد و به یك مرحله متعالیتر میرساند. پس این چیدمان برای قصهمان آگاهانه بوده اما نوع شخصیتپردازیها دیگر تجارب ماست تجاربی كه از گذشته داریم و در فیلم میآوریم. • از اینكه یك طلبه را در چنین موقعیتی قرار میدادید حتما نگرانیهایی هم داشتید.داشتیم، بله. همانطور كه گفتم در طرح اولیه یك طلبه داشتیم و دلیل طلبه بودن هم این بود كه جزو درسهای حوزه اخلاق هم هست و ما میخواستیم در این فیلم بحث اخلاق را در سطح عام مطرح كنیم. حالا منظور از اخلاق این نیست كه آدم در حرف زدن مؤدب باشد، نه، عشق جزئی از اخلاقیات است. روابط اجتماعی ما كه متأسفانه الان یك بیاخلاقی عجیبی بر آن حاكم شده جزو اخلاق است و این برای یك طلبه كه اصلا به عشق فراگیری درس اخلاق حاج آقا رحیم میآید تهران، با قصه ما سنخیت پیدا میكرد. بعد دوباره فكر كردیم در همان مراحل اولیه كه چرا این یك طلبه باشد، یك دانشجوی الهیات هم میتواند همین معضل را داشته باشد. بعد فكر كردیم چرا داریم از طلبگی فرار میكنیم؟ میترسیم؟ میترسیم بگوییم كه آخ آخ، روحانیت را دوباره پیش كشیدند و... گفتیم اتفاقا بیاییم این ترس را بگذاریم كنار. چرا دنبال یك مورد دیگر میگردیم؟ چرا همیشه این قشر را میگذاریم كنار؟ میرویم به سمت این قشر و سعی میكنیم به گونهای به این قشر بپردازیم كه مشكلی پیش نیاید و خط قرمزی را هم درنظر نگیریم و كارمان را بكنیم. • پیش هم نیامده چون انسانیت او مطرح است نه روحانیتش.دقیقا. مثلا در همان صحنه رقص. دوستانی كه آن موقع برای این كار به ما مشاورهای میدادند كه از حوزه میگفتند این مسئله است، جلوی این را میگیرند. گفتیم ما طوری میسازیم كه جلویش را نگیرد. چون من باورم این است. در تلویزیون هم كه كار میكردم یك دوست منتقدی نوشته بود اسعدیان در سریالهایش بلد است چطور خط قرمزها را رد كند. راست میگویند من هیچ وقت احساس نكردم خط قرمزی برایم وجود دارد چون فكر میكنم هر موضوعی را ما میتوانیم سراغش برویم، اما بستگی دارد كه از چه منظری به آن نگاه كنیم. در اینجا هم همین مسئله بود. اگر ما میگفتیم یك طلبهای داریم كه بلند میشود با بچههایش میرقصد میتوانست مسئلهساز باشد اما در قصه این را در جایی انجام میدهیم كه حتی روحانیونی كه فیلم را میبینند، میپسندند چون سیدرضا برای به دست آوردن دل بچهاش این كار را میكند و با آن مشكلی نداشتند و یك نفر تا به حال به من نگفت چرا این كار را كردم. • قصد فیلمساز البته مسئله مهمی است كه در كار معلوم میشود. كسی با این قضیه مسئلهای پیدا نكرده چون پیداست شما قصد شیطنت نداشتید.دقیقا همینطور است. ما این شرط را از اول برای خودمان گذاشتیم كه جدا از نظری كه در موضع اجتماعی میتوانیم داشته باشیم كار كنیم و آن را وارد فیلم نكنیم. اصلا موضوع فیلم ما بررسی جایگاه روحانیت در شرایط اجتماعیمان نیست كه اگر بود باید جور دیگری ساخته میشد، بلكه یك موضوع انسانی است و ما عمدا خودمان را از مرزبندیها كنار كشیدیم كه وارد زندگی طلبهای شویم و از منظر انسانی به او نگاه كنیم نه روحانیت و به نظرم به سلامت هم از این وادی عبور كردیم. • تعبیر زیبایی هم داشتید از پشت درماندن سیدرضا برای كلاس درس اخلاق و چیزهایی كه پشت همان در و در زندگیاش درباره اخلاق یاد گرفت.ما از اول اصلا مبنا را براین گذاشته بودیم كه او هیچ وقت موفق نمیشود حاجآقا رحیم را ببیند. حتی تصور من براین بود كه اگر حاجآقا رحیم را در لحظه بیرون آمدن از كلاس هم به سیدرضا نشان میدادیم همه چیز خراب میشد، یك رؤیایی در ذهن سیدرضا وجود دارد كه در كلاس این استاد بنشیند و هیچوقت نمیرسد و فقط صدای دلنشین او را میشنود اما چیزی را كه میخواهد در این كلاس یاد بگیرد در زندگی یادمیگیرد و شاید حتی فراتر از این را یاد میگیرد، آن قدر كه جلسه آخر كه خیلیها سؤال میكردند چرا الان نرفت سركلاس، دیگر اصلا توی كلاس رفتن برای او معنای دیگری پیدا كرده و به جایی رسیده كه فكر میكند اندازهای كه در كلاس بروم هم نیستم، اندازهای هستم كه این كفشها را جفت كنم و آن ابهتی كه در اول كار دارد كه میگوید ترجیح میدهم فقط درس بخوانم میرسد به اینجا كه نه آقاجان، اینها را ول كن و فقط همین كفشها را مرتب كن. چرا؟ چون میبیند كسی كه با عجله میرود سر كلاس اخلاق حاجآقا رحیم حتی كفشهایش را درست درنمیآورد. این ممكن نیست درس اخلاق را درست یاد بگیرد. اولین گام درس اخلاق این است كه ادب اجتماعیات را رعایت كنی و سید ما این را یاد میگیرد. • بازیگر این نقش (بهروز شعیبی) را چطور پیدا كردید؟ نگار جواهریان هم كه حتما بیتردید بهترین گزینه بوده.اگر فكر كنیم فیلم خوب از آب درآمده یك مجموعهای دخیل بوده و در واقع من بهرهبرداری میكنم از یك مجموعه خوبی كه در كنارم بوده؛ از گریمور و فیلمبردار و طراحی خوب صحنه و لباس و بازیگران تا... . راجع به نگار جواهریان كه به نظر من بازیگر فوقالعادهای است و من این را زمانی فهمیدم كه فیلم «هیچ» را دیدم كه در آن نقش ایشان 180درجه با زهراسادات ما فرق میكند و بازیگری كه میتواند در یك سال با فاصله خیلی كم دو تا نقش آن قدر متفاوت از هم را بازی كند اولا بازیگر خوششانسی است و دوما اگر در هر دو باورپذیر شده پس بازیگر فوقالعادهای است و من با توجه به شناختی كه از بازیهایش داشتم هنگام انتخاب او میدانستم كه خیلی مناسب نقش است.برای نقش سیدرضا هم ما اوایل دنبال این بودیم كه از یك طلبه استفاده كنیم كه شدنی نبود و نیامدند. بهروز شعیبی همان پسر حاجكاظم است در فیلم آژانس شیشهای كه در نوجوانی بازی كرد. یكی، دو تا فیلم كوتاه دیگر هم بازی كرده و دستیار كارگردان بسیار خوبی هم هست كه الان هم شده كارگردان خوبی كه چند تله فیلم ساخته. چهرهاش هم خیلی خوب و شیرین بود و من خوشم آمد و خیلی مناسب بود. به آقای محمدی هم كه نشان دادم گفت خود جنسه و بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 430]
صفحات پیشنهادی
همایون اسعدیان: «طلا و مس» فیلمی عاشقانه است
همایون اسعدیان: «طلا و مس» فیلمی عاشقانه است. به اعتقاد من طلا و مس ربطی به روحانیت ندارد، بلكه فیلم عاشقانهای است درباره زن و شوهری از قشر سنتی كه حالا ...
همایون اسعدیان: «طلا و مس» فیلمی عاشقانه است. به اعتقاد من طلا و مس ربطی به روحانیت ندارد، بلكه فیلم عاشقانهای است درباره زن و شوهری از قشر سنتی كه حالا ...
باز هم درباره طلا و مس
همایون اسعدیان: «طلا و مس» فیلمی عاشقانه است با او درباره ساخت این فیلم از لذتها تا دشواریهایش مفصل به گفتوگو نشستیم. .... این باز ناشی از همان تجربه است. ...
همایون اسعدیان: «طلا و مس» فیلمی عاشقانه است با او درباره ساخت این فیلم از لذتها تا دشواریهایش مفصل به گفتوگو نشستیم. .... این باز ناشی از همان تجربه است. ...
«طلا و مس»؛ جمع و جور اما پر حس و حال
درباره فیلم «طلا و مس» به كارگردانی همایون اسعدیان بعد از «ده رقمی» كه یك ... عاشقانه است كه فقط شخصیت اصلی آن یك روحانی جوان است برای همین «طلا و مس» را ...
درباره فیلم «طلا و مس» به كارگردانی همایون اسعدیان بعد از «ده رقمی» كه یك ... عاشقانه است كه فقط شخصیت اصلی آن یك روحانی جوان است برای همین «طلا و مس» را ...
«طلا و مس» فیلمی سفارشی نیست
فیلم «طلا و مس» به کارگردانی همایون اسعدیان چندی است در سینماهای تهران روی .... به نتیجه رسیدیم که بهتر است عشق موجود در قصه بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. ...
فیلم «طلا و مس» به کارگردانی همایون اسعدیان چندی است در سینماهای تهران روی .... به نتیجه رسیدیم که بهتر است عشق موجود در قصه بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. ...
«طلا و مس» روایتی تأثیرگذار از زندگی
درخشش كارگردان با این همه نمیتوان نقش همایون اسعدیان را در حد یك كارگردان ... نمونه مثالزدنی كارگردانی اسعدیان پایانبندی فیلم است؛ جایی كه سیدرضا پشت در كلاس ... «طلا و مس» به شكلی هنرمندانه به ستایش از انسان، اخلاق و عشق میپردازد؛ همه ...
درخشش كارگردان با این همه نمیتوان نقش همایون اسعدیان را در حد یك كارگردان ... نمونه مثالزدنی كارگردانی اسعدیان پایانبندی فیلم است؛ جایی كه سیدرضا پشت در كلاس ... «طلا و مس» به شكلی هنرمندانه به ستایش از انسان، اخلاق و عشق میپردازد؛ همه ...
گفتوگو با سحر دولتشاهی درباره بازی متفاوتش در «طلا و مس»
«طلا و مس» یك فیلم انسانی و شریف است نام سحر دولتشاهی را در تیتراژ بسیاری از ... و سر انجام «طلا و مس» ساخته تحسین برانگیز همایون اسعدیان كه این روزها در ... قرار بگیرد، تحت تاثیر عشق بین زهرا سادات و همسرش (سید رضا) قرار گرفته است و یك ...
«طلا و مس» یك فیلم انسانی و شریف است نام سحر دولتشاهی را در تیتراژ بسیاری از ... و سر انجام «طلا و مس» ساخته تحسین برانگیز همایون اسعدیان كه این روزها در ... قرار بگیرد، تحت تاثیر عشق بین زهرا سادات و همسرش (سید رضا) قرار گرفته است و یك ...
فرجالله سلحشور: «طلا ومس» در تخریب روحانیت قدم برداشته است
فرجالله سلحشور: «طلا ومس» در تخریب روحانیت قدم برداشته است. ... شرق قرار داده به انتقاد از فیلم سینمایی «طلا و مس» به کارگردانی همایون اسعدیان پرداخته ... او با اشاره به «طلا و مس» اظهار داشته: «تاکنون همه فیلمهایی که به روحانیت ... عشق، از افسانه تا واقعیت · دختر بالغ نميتواند بدون اجازه پدر يا جد پدري ازدواج كند ...
فرجالله سلحشور: «طلا ومس» در تخریب روحانیت قدم برداشته است. ... شرق قرار داده به انتقاد از فیلم سینمایی «طلا و مس» به کارگردانی همایون اسعدیان پرداخته ... او با اشاره به «طلا و مس» اظهار داشته: «تاکنون همه فیلمهایی که به روحانیت ... عشق، از افسانه تا واقعیت · دختر بالغ نميتواند بدون اجازه پدر يا جد پدري ازدواج كند ...
بهترین و بدترین فیلم سینمایی سال 89
فیلم های سینمایی «طلا و مس» و «كیفر» در نظرسنجی از منتقدان سینمایی با كسب ... منتقدان و كارشناسان امور سینمایی در یك نظرسنجی فیلم های سینمایی طلا و مس به كارگردانی همایون اسعدیان و كیفر ... دشمن بدنبال اختلاف بين مسلمانان و مسيحيان است, بايد هوشيار بود ... sms : عشق عقل را كور مي كند · عکس : زیباترین گلهای رز زرد ...
فیلم های سینمایی «طلا و مس» و «كیفر» در نظرسنجی از منتقدان سینمایی با كسب ... منتقدان و كارشناسان امور سینمایی در یك نظرسنجی فیلم های سینمایی طلا و مس به كارگردانی همایون اسعدیان و كیفر ... دشمن بدنبال اختلاف بين مسلمانان و مسيحيان است, بايد هوشيار بود ... sms : عشق عقل را كور مي كند · عکس : زیباترین گلهای رز زرد ...
«اتاق شماره 6» بهترین فیلم بخش بینالملل جشنواره فجر شد
«اتاق شماره 6» بهترین فیلم بخش بینالملل جشنواره فجر شد. ... و جیمز مک کان داوران خارجی این بخش به فیلم «طلا و مس» ساخته همایون اسعدیان به خاطر آشکار ... سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به کائو بائوپینک برای فیلم «معادله عشق و مرگ» از چین. ... سیمرغ بلورین ویژه هیئت داوران به «جهان گسترده در رستگاری در خم کوچه است» به ...
«اتاق شماره 6» بهترین فیلم بخش بینالملل جشنواره فجر شد. ... و جیمز مک کان داوران خارجی این بخش به فیلم «طلا و مس» ساخته همایون اسعدیان به خاطر آشکار ... سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه به کائو بائوپینک برای فیلم «معادله عشق و مرگ» از چین. ... سیمرغ بلورین ویژه هیئت داوران به «جهان گسترده در رستگاری در خم کوچه است» به ...
پرسه در مه»؛ روایتی مدرن از جنونی همیشگی
البته امسال، تجربه اکران موفق فیلمهایی مانند «طلا و مس» که این دو ویژگی را نداشتند، ... و نهچندان عامهپسند) شاهد نمونههای بیشتری نظیر فیلم همایون اسعدیان باشیم. ... درباره شخصیتهایی است که قرار نیست با ماجراهای عشق و عاشقیشان یا جنبههای ...
البته امسال، تجربه اکران موفق فیلمهایی مانند «طلا و مس» که این دو ویژگی را نداشتند، ... و نهچندان عامهپسند) شاهد نمونههای بیشتری نظیر فیلم همایون اسعدیان باشیم. ... درباره شخصیتهایی است که قرار نیست با ماجراهای عشق و عاشقیشان یا جنبههای ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها