واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: طلبه جوان داستان ما ناگهان و بیهیچ دلیلی در گرداب مشكلات میافتد، زنش به شدت مریض میشود، مسئولیت بچهها روی دوش اوست ولی... درباره فیلم «طلا و مس» به كارگردانی همایون اسعدیان بعد از «ده رقمی» كه یك شكست واقعی در كارنامه اسعدیان بود، او این بار با «طلا و مس» بار دیگر خود را اثبات میكند. اسعدیان با رفتن به سراغ داستانی ساده اما پرمحتوا سعی دارد بدون هیچ گونه شعار یا بزرگ نمایی چالشهای درونی یك طلبه جوان را كه برای ادامه تحصیل به تهران آمده، به تصویر بكشد. طلبه جوان داستان ما ناگهان و بیهیچ دلیلی در گرداب مشكلات میافتد، زنش به شدت مریض میشود، مسئولیت بچهها روی دوش اوست ولی چیزی كه از همه بیشتر در این دوران او را آشفته میكند، مشكلات درونی اوست. مشكلاتی كه او را در یك شك و سرگردانی میاندازد. نكتهای كه پیش از این و برای اولین بار در فیلم «زیر نور ماه» هم دیده بودیم. با وجود این مشكلات این طلبه جوان باید ریسمان زندگیاش را خود ببافد و آن را سر و سامان دهد و این جاست كه بافتن آن فرش میتواند استعارهای باشد برای سر و سامان دادن به زندگیاش و میبینیم كه با بافتن آن قالی بار دیگر زندگیاش بهتر میشود و او خود را پیدا میكند. قصه ساده و پر معنای اسعدیان در همین نكات و جزئیاتش نهفته است. پیش از این میر كریمی هم در فیلم «زیر نور ماه» به موضوع مشكلات یك طلبه جوان كه در آستانه كسب لباس بود پرداخت. در آن فیلم هم با موضوعی ساده اما عمیق مواجه بودیم كه میتوان «زیر نور ماه» و «طلا و مس» را از خیلی جهات شبیه هم دانست. «طلا و مس» از این جهت فیلم خوبی است كه ادعایی ندارد، پیام اخلاقی و شعار نمیدهد فقط داستانش را روایت میكند. داستانی كه تا حد امكان بیطرف است و بیننده را به درون زندگی ساده این طلبه میبرد. «طلا و مس» یك درام خانوادگی است كه درون مایهای مذهبی دارد. این موضوع بیشترین كاركردش را در پایان فیلم نشان میدهد. زمانی كه طلبه جوان به سخنان استادش درباره عشق در زندگی گوش میدهد و اینجاست كه میبینیم این طلبه این آموزهها را نه در كلاس درس بلكه در داخل همین زندگی روزمرهاش میآموزد. زندگی كه بر پایه حجب و حیا تشكیل شده و هرچه میگذرد عمق آن بیشتر میشود كه آن را میتوان تلفیقی از زندگی اسلامی ایرانی دانست. یكی دیگر از ویژگیهای فیلمنامه «طلا ومس» این است كه هر چیزی در سر جای خود روی میدهد، مثلا فرض كنید طلبهای جوان كه تازه برای درس به تهران آمده در گرداب این مشكلات در حال یك آزمون بزرگ است كه میتوان فیلم را از این منظر هم دنبال كرد یعنی مبارزه یك طلبه جوان در برابر آزمایشهای خداوند و موفقیت یا عدمموفقیت او. اما یكی دیگر از جلوههای فیلم كه خودنمایی میكند فضاسازی آن است. اسعدیان به خوبی یك خانه كوچك اما گرم و صمیمی را به وجود آورده كه با حال و هوای شخصیتها و داستانش نیز جور است. همایون اسعدیان سعی كرده در این فیلم با یك كارگردانی ساده و تصاویری روان مانند فیلمنامه سادهاش پرحرفی و بزرگ نمایی نكند. البته فیلم باز هم گهگاه دچار كلیشهها و گل درشتیها میشود. نمونهاش را میتوان در تصاویری دید كه از شكوفهها گرفته میشود. یا حضور كمتاثیر آن سر پرستار در خانه این طلبه فقط برای یك آزمون و خطا و همین نكات ریز و گاه به گاه گل درشت است كه این فیلم را از اثری بسیار خوب دور میكند. ولی فیلم بیشترین لطمهاش را از كندی روی دادن حوادث میخورد كه باعث خستگی تماشاگر نیز میشود. یكی دیگر از نكات منفی فیلم آن است كه تصاویری كه از خلوت و شیوه زندگی روحانی جوان میبینیم بهرغم صمیمیت كمی غیر قابل باور است و بیننده نمیتواند آن را باور كند. یعنی قبول این همه آرامش و صبوری و اعتقاد از طلبه جوان بهرغم آنكه میتواند درست باشد ولی تو ذوق میزند. یك فیلم میتواند با داشتن یك گروه بازیگری خوب در جایگاه خوبی قرار گیرد. در این فیلم هم تا حدودی شاهد بازیهای خوبی هستیم. زوج جوان فیلم با بازی نگار جواهریان و بهروز شعیبی به خوبی با فضای فیلم هماهنگ شدهاند. مخصوصا نگار جواهریان كه باید كم كم او را به عنوان پدیدهای در امر بازیگری قبول كرد، در اینجا هم نقش یك دختر شهرستانی را به روانترین شكل ممكن ایفا میكند و به قدری بر بازیاش مسلط است كه در برخی سكانسها كه شاهد افت ریتم هستیم، بازی او آن را جبران میكند. اما بهروز شعیبی با وجودی كه به نظر از پس فیلم برآمده است ولی در جای جای فیلم به قدری آرام و خون سرد ایفای نقش میكند كه با نقشش به عنوان یك طلبه كه زندگیاش را مشكلات برداشته است در تناقض است ولی بازهم بازی خوبی در كنار نگار جواهریان دارد. یكی دیگر از مشكلات گروه بازیگری، حضور مهران رجبی است كه تا كنون بارها در نقش یك روحانی بازی كرده است و حضورش در فیلم بیشتر جنبه طنز ایجاد كرده است و نمیتواند با فضای فیلم جور باشد. در اینجا باید اشاره كرد «طلا و مس» داستان خودش را دارد. یعنی قرار نیست صرفا به خاطر دست گذاشتن روی روحانیت، آنها را به چالش بكشد وبا شوخی با خط قرمزها برای خود هوادار جمع كند. بلكه دارای یك داستان عاشقانه است كه فقط شخصیت اصلی آن یك روحانی جوان است برای همین «طلا و مس» را میتوان یك اثر شریف دانست. با توجه به داستان سر راست و روان آن و موضوع عاشقانهای كه در فیلم نهفته است میتوان انتظار داشت كه این فیلم همان طور كه مورد توجه منتقدان قرار گرفت مورد توجه مردم نیز قرار گیرد. در پایان اگر بخواهیم «طلا و مس» را در یك جمله خلاصه كنیم باید بگوییم اثری جمع و جور ولی سرشار از احساسات كه شایستگیهای خاص خود را داراست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]