تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نادان كسى است كه نافرمانى خدا كند، اگر چه زيبا چهره و داراى موقعيتى بزرگ باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1850081098




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وضو گرفتن شهید همت (عکس)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وضو گرفتن شهید همت (عکس)
وضو گرفتن شهید همت (عکس)
سعید مهتدی (از همرزمان شهید حاج ابراهیم همت):بعد از انجام مرحله اول عملیات خیبر در طلاییه، شهید همت به بنده دستور دادند که دو گردان برای انجام مأموریت و عملیات به جزیره ببرم. بعد از چند روز و انجام مأموریت به طلاییه آمدم که گزارشی خدمت ایشان عرض می‌کنم. نزدیک غروب بود. همان روز به علت آتشباری دشمن، یک گلوله نزدیک خودروی ایشان اصابت کرده و بی‌سیم چی ایشان مورد اصابت واقع شده بود و از این امر خیلی ناراحت بودند که چرا با توجه به اتفاقات بسیاری که برای ایشان به وجود آمده شهید یا زخمی نشدند. خواستم گزارش را خدمت ایشان عرض کنم. فرمودند چون وقت نماز رسیده است بعد از نماز. بعد از اینکه نماز خواندند، من گزارش خودم را خواستم روی نقشه خدمتشان عرض کنم که ایشان به علت خستگی خیلی‌ زیاد، سرشان روی نقشه آمد. من ایشان را صدا کردم، فرمودند: دوباره ادامه بده . دوباره تا خواستم ادامه بدهم توی اولین جملات همین مسئله برای ایشان پیش آمد تا دو سه بار که این مسئله اتفاق افتاد. خدمتشان عرض کردم که فردا خدمتتان گزارش می‌دهم و این در حالی بود که شهید همت بسیار مقاوم بود و بعضی وقتها بود که چند شب متوالی ایشان نمی خوابیدند، ولی این اتفاق نشاندهنده این بود که ایشان در این 6-7 شب عملیات بسیار کم خوابیدند. فردای آن روز مأموریت جدیدی به ایشان واگذار شد که برای انجام مأموریت جدید به جزایر رفت با اینکه گردان‌های لشکر 27 حداقل هر کدام دو بار در عملیات شرکت کرده بودند و در طلاییه آسیب بسیار نیز دیده بودند، ولی شهید همت نمی خواست با این بهانه از انجام مأموریت طفره برود و سر باز زند. دستور دادند که به سمت جزایر حرکت کنیم. وارد جزیره که شدیم با توجه به تأکیدی که ایشان روی شناخت زمین و دشمن داشتند، دستور دادند که برویم به سمت خط تا ایشان توجیه بشوند. نقاط مختلف جزیره را که دیدند به ضلع شرقی رسیدند. در خط ضلع شرقی، کانالی بود. شهید همت احساس کرد که بسیجیان از آن نشاط لازم برخوردار نیستند. ایشان معتقد بود که اگر بسیجیان از آن نشاط و روحیه لازم برخوردار نباشند، نمی‌توانند در مقابل پاتک‌های دشمن مقاومت کنند. لذا روی همان دژ ایستادند. بالای سر کانال و برای بسیجیان صحبت کردند. از خفت و زبونی دشمن صحبت کردند؛ طوری که بسیجیان نشاط و روحیه بسیار بالایی را گرفتند. این نشان‌ دهنده این مطلب بود که شهید همت بر حفظ روحیه رزمی بسیجیان خیلی تأکید داشتند. از آنجا به سمت قرارگاهی که در جزیره بود، قرارگاهی که در حقیقت بخشی از قرارگاه خاتم دو بود که در جزیره بود، قرارگاهی که در حقیقت بخشی از قرارگاه خاتم دو بود که در جزیره مستقر شده بود، رفتند. یک اتاق گلی کوچک بود. به علت کم بودن جا فرماندهان بیرون این اتاق نشسته بودند. شهید همت که رسید بعد از سلام و احوال پرسی با فرماندهان عزیز یگان‌ها، شروع کرد به صحبت کردن و با روحیه بالا گفتند باید این دشمن را از جزیره بیرونش کنیم و ادامه عملیات بدهیم. من به شهید زین‌الدین عرض کردم که هر کس نداند فکر می‌کند که شهید همت حداقل ده گردان دست نخورده در اختیار دارد؛ در صورتی که یک گردان هم ندارد. ایشان خندیدند. بعد از این، شهید دستواره که برای سازماندهی مجدد گردان‌ها به دو کوهه رفته بودند، پیام دادند که با توجه به اینکه مدت مأموریت بسیجیان خیلی گذشته، باید خودتان برای سازماندهی مجدد اینها بیایید. لذا اجازه گرفتند که 24 ساعت جزیره را ترک کنند و به سمت دوکوهه حرکت کردند. این قسمت را شهید رمضان نقل می‌کرد. ایشان که وارد دوکوهه شده بودند. بین نماز ظهر و عصر، قرار شد که برای بسیجیان صحبت کنند، بسیجیان قبول می‌کنند که ادامه مأموریت دهند. ایشان بعد از صحبت به سمت محل ستاد حرکت می‌کنند. چون سابقه هم داشت که بسیجیان، برای ابراز محبت بعد از صحبت ایشان روی سر ایشان می‌ریختند و مشکلاتی را ایجاد می‌کردند، با توجه به این مطلب ایشان بین نماز ظهر و عصر را انتخاب کرده بود که از این فرصت بتوانند استفاده کنند. وقتی که حرکت کردند، بسیجیان متوجه می شوند که شهید همت حرکت کرده است به سمت محل ستاد. به سمت ایشان هجوم می‌آوردند. وقتی که این وضع را می‌بینند، ایشان شروع به دویدن می‌کنند. دویدن به سمت محل ستاد و بسیجیان هم بدنبالش. شهید رمضان گفت، ایشان آمدند وارد ستاد که شدند بسیجیان از در و پنجره محل ستاد بالا می رفتند که می خواستند ایشان را ببینند. هرچه از برادران خواهش می‌کردیم که ایشان کار دارند باید سریع برگردند به منطقه و باید فرماندهان گردان‌ها را توجیه کنند، بسیجیان راضی نمی‌شدند. در این بین، پیرمردی اصرار زیاد داشت که حتماَ باید شهید همت را ببینند. چون با ایشان کاری دارد. خوب هرچه ما به این پیرمرد بسیجی عرض کردیم که کارت را بگو، گفت: نه کاری است که باید حتماَ به ایشان بگویم. لذا به ایشان اجازه دادند که خدمت شهید همت برسند و به محض اینکه وارد شدند رفتند و شهید همت را بوسیدند، گفتند: کار من تمام شد. همین کار را داشتم و برگشتند. البته توجه داشته باشید که این واقعه درست بعد از عملیات خیبر، 6 و 7 شب مداوم عملیات کردن در منطقه طلاییه و بسیاری از این بسیجیان یا برادرشان یا خویشاوندانشان و یا دوستانشان را از دست داده بودند. این نشان می‌دهد که اینها چقدر به شهید همت علاقه‌مند بودند. از طرفی این هم نشانه از علاقه شدید شهید همت به بسیجیان بود. چون به این برادران عزیز بسیار علاقه‌مند بود. همیشه به فرماندهان گردان‌ها تأکید می‌کرد که از نظریات و از موارد مختلف و از تجربیات این برادران استفاده کنند.  سیفیبخش فرهنگ پایداری تبیان منابع :خاطرات سعید مهتدیسنگر نیوز





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن